طنز؛ بازیکن سالادی
مسعود مرعشی در وبسایت چیزنا نوشت:
قدیمها وقتی یه خانوادۀ بی بضاعت می خواست برای دخترش جهیزیه تهیه کنه، یه پهلوانی پیدا می شد و خرید کمبود جهیزیه رو بعهده می گرفت. الان دقیقا همین عادت پسندیده تو تیمهای فوتبال ما هست. یعنی اینجوریه که وقتی اواخر فصل نقل و انتقالات میشه، یه پهلوانی میاد به سرمربی تیم می گه چند تا جای خالی تو تیمت داری و بعد که مربی عدد رو میگه، طرف خیلی فردین وار می گه «اون با من». فردین قصه ما با توجه به اینکه کجا بهش بار بخوره یا از طرف کدوم تورِ لحظه آخری براش اس ام اس بیاد می ره خارج و یه پک ۱۴ تایی سی دی از عملکرد بازیکنهای مورد نظرش رو میاره ایران، مربی هم وقتی فیلم ها رو میبینه، بازیکن رو به سبک عقد های غیابی می پسنده. مسئولان تیم هم نمی ذارن کار خیر توش نه بیافته و سریع قرارداد رو امضا می کنن.
قدیمها وقتی یه خانوادۀ بی بضاعت می خواست برای دخترش جهیزیه تهیه کنه، یه پهلوانی پیدا می شد و خرید کمبود جهیزیه رو بعهده می گرفت. الان دقیقا همین عادت پسندیده تو تیمهای فوتبال ما هست. یعنی اینجوریه که وقتی اواخر فصل نقل و انتقالات میشه، یه پهلوانی میاد به سرمربی تیم می گه چند تا جای خالی تو تیمت داری و بعد که مربی عدد رو میگه، طرف خیلی فردین وار می گه «اون با من». فردین قصه ما با توجه به اینکه کجا بهش بار بخوره یا از طرف کدوم تورِ لحظه آخری براش اس ام اس بیاد می ره خارج و یه پک ۱۴ تایی سی دی از عملکرد بازیکنهای مورد نظرش رو میاره ایران، مربی هم وقتی فیلم ها رو میبینه، بازیکن رو به سبک عقد های غیابی می پسنده. مسئولان تیم هم نمی ذارن کار خیر توش نه بیافته و سریع قرارداد رو امضا می کنن.
بعد که بازیکن میاد تو ایران، مربی تو اولین برخورد اول شوکه میشه که این با اونی که تو فیلم دیدم فرق داره یا خیلی چاق تره ولی بعد که بهش می گن این جادوی سینماست و تو فیلمها گریم می کنن و حتی یه عینک می تونه تو گریم سن بازیگر رو سی سال اضافه کنه، قانع می شه. بازیکن رو می برن تست پزشکی که از قضا ممکنه بازیکن چهار تا پارگی یا مریضی هم داشته باشه، مربی اول زیر بار نمی ره و میگه تست پزشکی مگه قبل قراداد نیست، اما مسئولان تیم میگن دیگه خوبیت نداره وقتی رو بازیکنِ مردم اسم گذاشتیم بزنیم زیرش. بعد کلی بحث و جدل و ریش سفیدی بزرگان ورزش و سینما بالاخره مربی راضی میشه که بازیکن بیاد تو تمرینات. وقتی مربی می بینه تو تمرینات بازیکن حتی نمی تونه یه توپ رو کنترل بکنه خیلی عصبی می شه اما از اونجاییکه مربی های ما هم همگی ماخوذ به حیا هستن و با درس گرفتن از فحوای ضرب المثل « دندون اسب پیش کشی رو نمی شمرن» چیزی نمی گه و سعی می کنه از بازیکن صرفا بعنوان مخروط نارنجی تو تمرینات استفاده کنه.
فصل بدون بازی دادن حتی یک دقیقه به بازیکن تموم می شه و بازیکن قصه ما برمی گرده کشور خودش، از فرودگاه که می رسه خونه، یه دوش می گیره، یه مصاحبه می کنه که تو ایران مردم خیلی مهمون نوازن و مواد مصرفی و نوشیدنی خیلی راحت پیدا میشه بعد می ره فیفا یه شکایت از تیم می کنه و صبر می کنه تا یه جوانمرد دیگه پیدا بشه و برای فصل بعدی قرادادش رو با یه تیم دیگه جفت و جور کنه.
پ
ارسال نظر