طنز؛ نان و عشق و ما ایرانیها
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
توی نانوایی پرسیدم: ببخشید صف یهدونهای کجاست؟ که دیدم مردم چپچپ نگاهم کردند. بابای سوفیا هم توی صف چندتایی ایستاده بود و نگاه سراپا تحقیری بهم انداخت و گفت: بدبخت بیچاره عقدهای... که همه اهالی نانوایی به من خندیدند و اخ و تف انداختند. من گفتم: ببخشید من سر بدبختی و بیچارگی که گفتید حرفی ندارم، اما آن «عقدهای» که آخرش گفتید، تهمت و اعتراف و تجاوز به عنف و تشویش اذهان عمومی و سیاهنمایی و سخنرانی در تجمعات به قصد تحریک افکار نانوایی بود.
توی نانوایی پرسیدم: ببخشید صف یهدونهای کجاست؟ که دیدم مردم چپچپ نگاهم کردند. بابای سوفیا هم توی صف چندتایی ایستاده بود و نگاه سراپا تحقیری بهم انداخت و گفت: بدبخت بیچاره عقدهای... که همه اهالی نانوایی به من خندیدند و اخ و تف انداختند. من گفتم: ببخشید من سر بدبختی و بیچارگی که گفتید حرفی ندارم، اما آن «عقدهای» که آخرش گفتید، تهمت و اعتراف و تجاوز به عنف و تشویش اذهان عمومی و سیاهنمایی و سخنرانی در تجمعات به قصد تحریک افکار نانوایی بود.
چون من عقدهای نیستم. بابای سوفیا گفت: عقدهای بدبخت... تو آمدی توی نانوایی و میگویی صف یهدونهای کجاست که بگویی ایرانی نیستی؟ تو از اصل و نسبت خجالت میکشی؟ میخواهی بگویی فقانسوی (فرانسوی) هستی؟ گفتم: والا من همین الان از خواب بیدار شدم و نمیفهمم چرا من را ایستگاه کردید. بابای سوفیا گفت: «تحقیقات سازمان غذا و دارو نشان میدهد که مصرف سرانه نان در ایران حدود ٣٢٠ گرم در روز؛ یعنی معادل ١١٧ کیلوگرم در سال است. و این مصرف ٢٣٤ درصد بیشتر از کشورهای اروپایی است.
کشورهای فرانسه، انگلیس، ایرلند و آمریکا کمتر از ٥٠ کیلوگرم نان مصرف میکنند». حالا تو هم جای اینکه مثل یک ایرانی اصیل بیایی توی صف چندتایی و ١٠تا بربری بگیری، میخواهی وایسی توی صف یهدونهای و آبروی ما را ببری؟ عمرا بهت سوفیا را بدهم. من اصلا به آدم یهدونهای دختربده نیستم. وصیت: راستش بابای سوفیا از هر فرصتی استفاده میکند که من را ضایع کند، ولی اینکه ایرانیها سالی ١١٧ کیلو نان میخورند و انگلیس و آمریکا سالی ٥٠ کیلوگرم نان میخورند هم تقصیر من است؟
به نظر ما که با توجه به اینکه عملا احتمال کشف آب در سیارات دیگر و احتمال دستیافتن به کشاورزی صنعتی در کشور ما، در یک حد است؛ یعنی کاملا محال است و با توجه به اینکه در کشورها چیز خوردنی بهدردبخوری تولید نمیشود و چیزهای بهدردبخوری هم که هست وارداتی است و چیزهای وارداتی هم گران است و با توجه به اینکه در اینجا مردم باید فکر نان کنند که خربزه آب است، طبیعی است که ملت خودشان را با نان سیر کنند؛ یعنی یا بربری را میگذارند لای سنگک یا نان تافتون را میچینند دور نان باگت.
بلکه اینطوری سیر شوند. حالا سوفیا... سوفیای من... به بابات بگو میدون دوم اگر توی صف یهدونهای میایستد به این دلیل است که دارد یارانه میگیرد و با این ٥٠، ٦٠ تومن یارانه در ماه، نمیشود ولخرجی کرد و دوتادوتا نان خرید. بله. به بابات بگو میدون دوم، از بس نان خالی سق زده، الان سقف دهان و معدهاش شبیه چهارپایان شده. سوفیا... ١١٧ کیلو نان در سال، یعنی من فقیرم؟ و آیا با این گرسنگی که من میکشم، تو هنوز معتقدی که من گرسنگی نکشیدهام که عاشقی از سرم بپرد؟ نه سوفیا... به آن بابای شیشتا شیشتا نانبخرت هم بگو که من دوستت دارم.
پ
ارسال نظر