طنز؛ ایستادگی در برابر خشونت
آیدین سیارسریع در روزنامه شهروند نوشت:
- پسرم امروز مدرسه چطور بود؟
+ خوب بود.
- چی یادتون دادن؟
+ هیچی. فقط حسن آقا یه سری سوال برامون طرح کرد.
- مگه حسن آقا معلمه که سوال طرح کرد؟
+ نمیدونم.
- همون حسن آقا رو میگی تو بوفه مدرسه کیک و ساندیس میده؟
+ باباااا!
- چیه؟
+ اون آقا محمود بود. این حسن آقا میگفتن رئیسجمهوره.
- آهان، آقای روحانی. حالا چه سوالی طرح کردن؟
+ پرسیدن که در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد و چگونه میتوانیم جوامع منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟
- سوال بسیار خوبیه پسرم.
+ شما جوابش رو میدونین؟
- البته که میدونم. فقط جواب گسترده و چند جانبهای داره. باید بشینی من قشنگ برات توضیح بدم.
+ بگو
- ببین پسرم ما چند نوع خشونت داریم. یکی از خشونتها خشونت فرهنگیه. مثلا یادته دوماه پیش رفته بودیم کنسرت، چند تا از عموها هم با موتور اومده بودن؟
+ آره.
- یادته چه جوری درمقابل خشونتشون ایستادگی کردیم؟
+ نه بابا.
- ما بلند شدیم و محکم جلوشون ایستادیم بعد با شجاعت از سالن رفتیم بیرون. این ایستادگی به احترام دانشمند بزرگی که اولینبار موفق به کشفش شد، ایستادگی جنتی نامگذاری شده.
+ دیگه چه خشونتی داریم؟
- خشونت اقتصادی!
+ خشونت اقتصادی چیه؟
- اینکه یهو ببینی پولی که با زحمت به دست آوردی، یکی باهاش رفته کانادا، یکی تو الهیه با اقساط ٦٠ماهه خونه خریده و اون یکی ماهیانه ٣٠٠میلیون تومن میبره سر سفره زن و بچهاش...
+ بابا چرا گریه میکنی؟
- چیزی نیست پسرم، اشک شوقه. وقتی میبینم این همه آدمرو تونستم خوشبخت کنم، ناخودآگاه اشک میریزم.
+ راه ایستادگی جلوی این نوع خشونت رو نگفتی.
- راه خاصی نداره. اخبار رو میخونیم و همراه با تکون دادن سر نچنچ میکنیم.
+ دیگه چه خشونتی داریم بابا؟
- خشونت سیاسی.
+ چه جوری میشه جلوی خشونت سیاسی ایستاد؟
- نباید وایسی پسرم. اون موقع فقط باید در بری!
+ بابا
- بله؟
+ اصلا آدما چرا خشونت میکنن؟
- برای اینکه همه ما فکر میکنیم که حق با ماست. چون بلد نیستیم حرف بزنیم.
+ من فکر میکردم فقط بچههای کوچیک بلد نیستن حرف بزنن.
- درست فکر کردی.
+ پس چطور آدم بزرگها هم بلد نیستن حرف بزنن؟
- چون توی اکثر ما آدم بزرگها یه بچه کوچیک خیلی بزرگ وجود داره!
+ بابا ...
- جانم؟
+ فیلم علمی- تخیلی زیاد میبینی؟
پدر (ضربهای با پا بر گرده پسر میزند): برو عمه تو مسخره کن تخم جن کرهبز!
+ متأسفم برات. اصلا بلد نیستی با گفتوگو مشکلاتت رو حل کنی.
- من نمیدونم این حرفا چیه که روحانی به بچهها یاد میده. واقعا این دلواپسا راست میگن این دولت برای آینده کشور خطرناکه...
- پسرم امروز مدرسه چطور بود؟
+ خوب بود.
- چی یادتون دادن؟
+ هیچی. فقط حسن آقا یه سری سوال برامون طرح کرد.
- مگه حسن آقا معلمه که سوال طرح کرد؟
+ نمیدونم.
- همون حسن آقا رو میگی تو بوفه مدرسه کیک و ساندیس میده؟
+ باباااا!
- چیه؟
+ اون آقا محمود بود. این حسن آقا میگفتن رئیسجمهوره.
- آهان، آقای روحانی. حالا چه سوالی طرح کردن؟
+ پرسیدن که در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد و چگونه میتوانیم جوامع منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟
- سوال بسیار خوبیه پسرم.
+ شما جوابش رو میدونین؟
- البته که میدونم. فقط جواب گسترده و چند جانبهای داره. باید بشینی من قشنگ برات توضیح بدم.
+ بگو
- ببین پسرم ما چند نوع خشونت داریم. یکی از خشونتها خشونت فرهنگیه. مثلا یادته دوماه پیش رفته بودیم کنسرت، چند تا از عموها هم با موتور اومده بودن؟
+ آره.
- یادته چه جوری درمقابل خشونتشون ایستادگی کردیم؟
+ نه بابا.
- ما بلند شدیم و محکم جلوشون ایستادیم بعد با شجاعت از سالن رفتیم بیرون. این ایستادگی به احترام دانشمند بزرگی که اولینبار موفق به کشفش شد، ایستادگی جنتی نامگذاری شده.
+ دیگه چه خشونتی داریم؟
- خشونت اقتصادی!
+ خشونت اقتصادی چیه؟
- اینکه یهو ببینی پولی که با زحمت به دست آوردی، یکی باهاش رفته کانادا، یکی تو الهیه با اقساط ٦٠ماهه خونه خریده و اون یکی ماهیانه ٣٠٠میلیون تومن میبره سر سفره زن و بچهاش...
+ بابا چرا گریه میکنی؟
- چیزی نیست پسرم، اشک شوقه. وقتی میبینم این همه آدمرو تونستم خوشبخت کنم، ناخودآگاه اشک میریزم.
+ راه ایستادگی جلوی این نوع خشونت رو نگفتی.
- راه خاصی نداره. اخبار رو میخونیم و همراه با تکون دادن سر نچنچ میکنیم.
+ دیگه چه خشونتی داریم بابا؟
- خشونت سیاسی.
+ چه جوری میشه جلوی خشونت سیاسی ایستاد؟
- نباید وایسی پسرم. اون موقع فقط باید در بری!
+ بابا
- بله؟
+ اصلا آدما چرا خشونت میکنن؟
- برای اینکه همه ما فکر میکنیم که حق با ماست. چون بلد نیستیم حرف بزنیم.
+ من فکر میکردم فقط بچههای کوچیک بلد نیستن حرف بزنن.
- درست فکر کردی.
+ پس چطور آدم بزرگها هم بلد نیستن حرف بزنن؟
- چون توی اکثر ما آدم بزرگها یه بچه کوچیک خیلی بزرگ وجود داره!
+ بابا ...
- جانم؟
+ فیلم علمی- تخیلی زیاد میبینی؟
پدر (ضربهای با پا بر گرده پسر میزند): برو عمه تو مسخره کن تخم جن کرهبز!
+ متأسفم برات. اصلا بلد نیستی با گفتوگو مشکلاتت رو حل کنی.
- من نمیدونم این حرفا چیه که روحانی به بچهها یاد میده. واقعا این دلواپسا راست میگن این دولت برای آینده کشور خطرناکه...
پ
نظر کاربران
عالی بود
جوابش چیست
عالی