طنز؛ مدیریت مبارزه با سفر
شهرام شهیدی در وبسایت چیزنا نوشت:
وزیر ارشاد گفت" یکی از علتهای معضلات فرهنگی سفرهای خارجی است." معنی اش این است که هر ایرانی بعد از یک سفر خارجی چمدانش را پر از محصولات ضد فرهنگی می کند و اخلاقش هم نم بر می دارد و بر می گردد ایران و تا به گیت کنترل گذرنامه می رسد با صدای بلند و رسا می گوید :" اوه مای گاد . بی اخلاقیم چرا داره مور مور می کنه ؟" یعنی شما فکر کنید یک جوان سی ساله در همه سی سال زندگی اش تحت ارشاد وزرای فرهنگ و ارشاد ایران قرار می گیرد بعد بی معرفت تا پایش را برای هفت شب و هشت روز سفر از ایران می گذارد بیرون ، همه ی آن سی سال زحمت را می گذارد در کوزه آبش را می خورد . خب بی خود نبود که آن دیپلمات ایران در استخر برزیل تفاوت فرهنگی اش را از طریق انگشت نمایی جار زده بود. ایشان وقتی برگشت تا مدت ها همه ی استخرهای ایران قرق بود تا این معضل فرهنگی از سرش بپرد.
وزیر ارشاد گفت" یکی از علتهای معضلات فرهنگی سفرهای خارجی است." معنی اش این است که هر ایرانی بعد از یک سفر خارجی چمدانش را پر از محصولات ضد فرهنگی می کند و اخلاقش هم نم بر می دارد و بر می گردد ایران و تا به گیت کنترل گذرنامه می رسد با صدای بلند و رسا می گوید :" اوه مای گاد . بی اخلاقیم چرا داره مور مور می کنه ؟" یعنی شما فکر کنید یک جوان سی ساله در همه سی سال زندگی اش تحت ارشاد وزرای فرهنگ و ارشاد ایران قرار می گیرد بعد بی معرفت تا پایش را برای هفت شب و هشت روز سفر از ایران می گذارد بیرون ، همه ی آن سی سال زحمت را می گذارد در کوزه آبش را می خورد . خب بی خود نبود که آن دیپلمات ایران در استخر برزیل تفاوت فرهنگی اش را از طریق انگشت نمایی جار زده بود. ایشان وقتی برگشت تا مدت ها همه ی استخرهای ایران قرق بود تا این معضل فرهنگی از سرش بپرد.
البته الان می فهمم که دولت و به ویژه وزرای ارشاد همچین هم دست روی دست نگذاشته اند و برای حل معضلات فرهنگی ناشی از سفرهای خارجی از روش پیشگیرانه استفاده کرده بودند. در واقع حالا پی برده ام که معضلات داخلی ما در واقع معضل نبوده بلکه بخشی از راهکارهای وزارت ارشاد برای کاهش معضلات فرهنگی است مثلا:
- عدم نوسازی ناوگان هوایی کشور برای جلوگیری از تشویق به سفر : خب مردم وقتی هواپیمای ترگل ورگل در اختیارشان قرار بگیرد هی دوست دارند نشیمنگاهشان را در استانبول و پاتایا و کوالالامپور بگذارند زمین . اما وقتی از پرواز با هواپیماهای درب و داغان بترسند اشتیاق سفر بین شان کاهش می یابد و با کاهش تعداد مسافر خارجی از بازگشت معضلات فرهنگی کاسته می شود.
- من هم مثل شما فکر می کردم ترافیک یک مشکل مدیریتی در ایران است و برایم قابل هضم نبود چرا مدیریت شهری قادر به حل یا کنترل آن نیست . اما امروز می فهمم ترافیک هم جز برنامه های پیشگیری از بروز معضل فرهنگی است و احتمالا از ردیف بودجه هم برخوردار باشد. چون ترافیک باعث می شود مسافر گمراه و گول خورده به پروازش نرسد و خطر ابتلایش به معضل فرهنگی کاهش یابد.
- ممنوعیت چاپ برخی کتاب ها واقعا می تواند به کاهش سفر خارجی کمک کند . مثلا چرا باید کتاب های سعدی که می گوید" بسیار سفر باید تا پخته شود خامی" چاپ شود و مردم را تشویق به انجام این معضل فرهنگی کند؟
- کتاب سفرنامه ناصر خسرو که باید سوزانده شود . وا مصیبتا از این ناصر خسرو که از آن موقع نوکر فرهنگ منحط غرب بوده
- تشویق به شکایت زنان بابت اخذ مهریه شان هم یکی دیگر از روش های مدیریت فرهنگی کشور است . می گویند برخی مدیران ارشد ارشاد اعتقاد دارند وقتی شکایت از مردان بابت طلب مهریه زیاد شود و مردان را بابت عدم توانایی در پرداخت مهریه بیاندازند زندان به تبع آن از آمار تمایل به سفر خارجی کاسته می شود که موفقیت بزرگی در تنظیم معضلات فرهنگی است.
- گرانی ارز هم یکی دیگر از هوشمندانه ترین روش ها برای منصرف کردن مردم از سفر خارجی و افتادن به دام معضل سازان فرهنگی این مرز و بوم است.
- و البته افزایش سرقت از خانه های مردم نیز احتمالا جزئی از این برنامه پیشگیرانه است . شما وقتی حس کنی تا سر کوچه می روی و بر می گردی ممکن است خانه تان را دزد زده باشد ، بلند می شوی عنر عنر بروی آن ور دنیا ؟
پ
ارسال نظر