طنز؛ عشق، بیکاری نیست که راحت قانع شوم
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
دیروز علی ربیعی - وزیر کار- رفته بوده مجلس تا به سؤال نادر قاضیپور - نماینده- جواب بدهد. خوشبختانه اتفاق خاصی نیفتاده است. به چند دلیل؛
- حتما علی ربیعی شنیده توی راهرو مجلس بین خبرنگار و آقای قاضیپور چه اتفاقی افتاده. بههمیندلیل فهمیده قاضیپور دوست ندارد سؤال بشنود و فقط دوست دارد سؤال بکند. ربیعی هم فقط جواب داده. حتی میگویند حالواحوال قاضیپور را هم نپرسیده که قصه نشود.
دیروز علی ربیعی - وزیر کار- رفته بوده مجلس تا به سؤال نادر قاضیپور - نماینده- جواب بدهد. خوشبختانه اتفاق خاصی نیفتاده است. به چند دلیل؛
- حتما علی ربیعی شنیده توی راهرو مجلس بین خبرنگار و آقای قاضیپور چه اتفاقی افتاده. بههمیندلیل فهمیده قاضیپور دوست ندارد سؤال بشنود و فقط دوست دارد سؤال بکند. ربیعی هم فقط جواب داده. حتی میگویند حالواحوال قاضیپور را هم نپرسیده که قصه نشود.
- شانسی که همه آوردیم این بوده که بعد از توضیحات وزیر کار، آقای قاضیپور - کماکان نماینده مجلس- گفته: «آقای پزشکیان شما میدانید من سخت قانع میشوم، اما به خاطر هفته دولت مهلت میدهم تا آنها اعمالشان را پاک کرده و از حقوق کارگران دفاع کنند». واقعا وزیر شانس آورده که این نماینده قانع شد و خوشبختانه مسائل کارگری و حقوق کارگران کمافیالسابق حلنشده باقی ماند. منتها برخلاف مشکلات کارگران و دیگر مشکلات کشور که حلش بر دوش نمایندگان است، با روشی که این نماینده اتخاذ کرده، خبرنگاران کلا حل شدند.
آه كشيدن غليظ
میبینی سوفیا؟ اینکه قاضیپور است و آن هم که وزیر کار و موضوع هم که مشکلات کارگران است، به این راحتی همه قانع میشوند. بعد بابای تو، از قاضیپور قانعنشوتر است؟ کاش من خبرنگار بودم و توی راهرو مجلس با قاضیپور تنها میماندم تا دوتا مشت بخورم و مشکلاتم کامل برطرف شود، نه مثل بابای تو که نه آدم را میزند، نه قانع میشود و نه تو را به من میدهد. کاش نسبت من و غم عشق تو مثل نسبت بیکاری و کارگران بود که به این سادگی قانع شویم. هی. (هی نوعی آهکشیدن غلیظ است). بله سوفیا. عشق بحران بیکاری نیست که راحت قانع شوم. به بابات هم بگو اگر راست میگوید، زنگ آخر، تنها بیاید توی راهرو مجلس. قربانت. میدون دوم.
پ
ارسال نظر