طنز؛ شیب ملایم کاهش مطالبات!

فریور خراباتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:

ما یک زمانی اعتراض داشتیم که چرا کسی برای برگزاری کنسرت‌ها اطلاع‌رسانی نمی‌کند. بعد اعتراض کردیم که چرا قیمت بلیت‌ها بالاست.کمی بعدتر گفتیم که حالا که موسیقی پاپ قابل اجرا نیست، موسیقی سنتی اجرا کنیم.بعد یک عده آمدند و گفتند موسیقی سنتی منجر به بروز رفتارهای نابهنجار می‌شود.یعنی مثلا بنده نمی‌دانم چطور می‌توانم با آهنگ«آتش در نیستان» شهرام ناظری، حرکات نابهنجار انجام دهم.اما به هرحال این را هم قبول کردیم.

چند روز پیش بنده در حمام مشغول خواندن ترانه«آی نسیم سحری!» بودم که یک صدایی از بیرون گفت: «ببند اون دهنت رو!» در نتیجه آواز خواندنم را قطع کردم.بعد ما همینطور مطالبات را کم کردیم.چند وقت پیش مادرم آمد داخل برنج زعفران بریزد که با واکنش پدرم همراه شد و پدرم اجازه نداد این کار صورت بگیرد و گفت «همین مونده توی غذا زعفرون بریزی که باعث نشاط بشه و شاهد حرکات نابهنجار باشیم!».به هرحال شب گذشته قبل از اینکه بخوابم روی تختم دراز کشیدم، به آرامی با دهانم«سوت» زدم که یک نفر سرش را از پنجره اتاقم داخل کرد و گفت«شرم کجا رفته؟ حیا چی شده؟ خجالت کجای داستان قرار می‌گیره؟» در نتیجه ترجیح دادم که سوت نزنم.

ما مدتی است که یک جفت بلبل داخل خانه داریم، از بس همسایه‌ها گفتند که صدای این بلبل‌ها منجر به تهییج و ایجاد حرکات نابهنجار می‌شود که به خریدار آهن‌آلات با وانت به زور بلبل را فروختیم، هرچقدر هم گفت که بلبل به دردش نمی‌خورد ما گفتیم می‌تواند از «آهن!» بلبل‌ها استفاده کند و آهنش را بفروشد.خلاصه پریروز که مشغول تماشای مسابقه کشتی«رضا یزدانی» بودیم، پس از اینکه او حریف را خاک کرد پدرم کولر و تلویزیون را خاموش کرد و گفت: «توی این خونه از این نابهنجاری‌ها نداریم، خصوصا اینکه این آقا یه آهنگ داره به اسم سیگار پشت سیگار که اصلا هم مناسب نیست، نهایتا اگر آقای مختاباد یه روز توی المپیک شرکت کرد، می‌تونید تماشا کنید، ما توی در و همسایه آبرو داریم!»