پیام چارلی چاپلین به کارگران شلاق خورده معدن طلای تکاپ
طنز؛ بخور بخور کارگری!
با سلام و احترام، همان طور که استحضار دارید، اینجانب در فیلم جویندگان طلا، به نوعی همکار شما عزیزان بوده ام که طی آن به علت گشنگی بیش از حد به گواهی تصویر ذیل یک بار ناگزیر از پختن و خوردن کفش خود شده ام.
کارگران عزیز شاغل در معدن طلای آق دره تکاب
با سلام و احترام، همان طور که استحضار دارید، اینجانب در فیلم جویندگان طلا، به نوعی همکار شما عزیزان بوده ام که طی آن به علت گشنگی بیش از حد به گواهی تصویر ذیل یک بار ناگزیر از پختن و خوردن کفش خود شده ام، لذا اطلاع از خوردن شلاق توسط شما عزیزان مرا به وجد آورد.
از آنجایی که از لحاظ ارزش غذایی، شلاق در مقایسه با کفش مانند گوشت راسته کبابی گوسفند دشت مغان در قیاس با گوشت آبگوشتی تاریخ گذشته برزیلی می باشد، لازم می دانم مراتب حسادت خود را نسبت به شما عزیزان اعلام داشته، آرزومندم درد و بلای مسئولان خدوم ذیربط در کشورتان توی ملاج مسئولان تمام ممالک دیگر بخورد.
ضمنا از آنجایی که این پیام همزمان با حضور نمایندگان محترم کشورتان در اجلاس سازمان جهانی کار که اتفاقا عضو هیئت مدیره آن هم هستند، نوشته شده، خواهشمند است به این عزیزان توصیه بفرمایید، سایر هیئت های نمایندگی را ملزم بفرمایند تا «هفته» کار و کارگر را مثل مملکت شما، جایگزین «روز» کارگر کنند که بقیه کارگردان جهان نیز به مدت یک هفته، روزی چهل و هشت ساعت و نیم با شنیدن صفات والا، شریف، معزز، مکرم، ارزشمند، رزمندگان عرصه سازندگی، گردانندگان چرخ های تولید، عزیزان جگر طلا، فداکاران تو دل برو، فداشون بشیم الهی و... عزت تپان شده تا احیانا هنگام میل نمودن شلاق، کلسترول و چربی خون شان بالا نرود!
نظر کاربران
عالی بود