طنز: یک آمار و واکنشهای مردمی
شهرام شهيدي در روزنامه شهروند نوشت:
وزیر کشور: با روند فعلی، ٥/٣میلیون بیکار تا ٢٠سال آینده ١٦میلیون میشود
- سلام جناب رئیس. ببخشید صبح زود بیدارتون کردم. راستش من صبح از خانه زدم بیرون. به قصد آمدن به شرکت. بعد یکهو آمار بیکاری را که از رادیو شنیدم، گفتم با این رشد فزاینده بیکاری چه بسا در اشتباه باشم و سر کار آمدنم کار عبثی باشد. گفتم از این به بعد صبح به صبح زنگ بزنم ببینم من هنوز کارمند آن شرکت محسوب میشوم یا خیر، بعد راه بیفتم. البته پیشنهاد میدهم برای اینکه همه کارمندان صبحها مزاحم اوقات شریف شما نشوند، یک معاونت جدید تأسیس کنید به اسم معاونت استعلام ادامه کار که زنگ بزنیم به ایشان. اینجوری به افزایش اشتغال هم کمک کردهاید. چی؟ چرا اوقتتان تلخ شد؟ بله؟ اخراجم؟ خوب شد زنگ زدمها! میدانستم مو لای درز آمار وزیر نمیرود.
- هانی سلام. من صبح اومدم سرکار. بعد فهمیدم با تو همکار شدم. یعنی خوشبختانه تو لیست اخراجیهای امروز بودم. با سپیده و مینا میریم کافیشاپ. تا بیدار بشی و ظرفها را بشوری منم برگشتم خونه و مثل دو همکار بیکار خوب با هم میریم سینما. بایبای.
- آقا نباید وزرا تو کار هم دخالت نکنند؟ این کار درستی است که این وزیر پایش را بکند تو کفش آن وزیر؟ خوب است وزیر کار هم در مورد انتخابات و صندوقها نظر بدهد؟ یعنی وزیر کشور خود وزیر کار را هم جز بیکارها محسوب کرده که ایشان آمار بیکاری را ارایه میدهد؟ وزیر کاری که نتواند خودش آمار بدهد، به چه دردی میخورد؟ اصلا گیریم فرمایش وزیر کشور درست باشد. باید این را جار بزنی؟ که ما هر روز با استرس برویم سر کار و هی بگویم اینبار آخری است که کارت میزنیم؟
- اینجور که من حساب میکنم، با توجه به کاهش تعداد زوجهای علاقهمند به بچهدارشدن و نیز افزایش زوجهایی که دنبال تکفرزندی هستند تا ٢٠سال آینده رشد جمعیت کشور منفی میشود. با این حساب از یک طرف جمعیت میآید پایین و از یک طرف جمعیت بیکاران افزایش مییابد. بنابراین علم ریاضی به ما میگوید در یک افق و چشمانداز ٣٠ساله همه جمعیت کشور بیکار میشوند و خلاص. ریاضی خیلی علم خوبی است. باور کنید!
- بنده هرچه دور و بر خودم را نگاه میکنم، میبینم بین دوستان و خویشاوندان نسبی و سببی و اقوام درجه یک و دو و دوستان ِ دوستانم و همسایهها وخلاصه هرکه اطراف خودم میشناسم، بیکار است. نمیشود که درجامعه آماری من اینقدر بیکار باشد و فقط سهونیممیلیون نفر بیکار درکشور باشد. آمار وزارت کشور چرا همیشه مورد مناقشه است؟
- ما ايرانيها به گواه تاريخ مردماني هستيم كه به شغل و كسبوكار بسيار اهميت ميدهيم. دراين راستا نيز به علت مهرباني بيش ازحدمان دوست داريم ديگران را خيلي زود سركار بگذاريم، اما متاسفانه به دلايلي كه بر بنده روشن نيست، اينكه كسي ما را سر كار بگذارد را مذموم ميدانيم. راستش يك بام و دو هوا كه نميشود. شترسواري هم دولا دولا معنا ندارد. يك چيزي يا خوب است يا بد. الان از آمار بیکاری مینالیم اما تا کسی هم سر کار بگذاردمان، شاکی میشویم.
وزیر کشور: با روند فعلی، ٥/٣میلیون بیکار تا ٢٠سال آینده ١٦میلیون میشود
- سلام جناب رئیس. ببخشید صبح زود بیدارتون کردم. راستش من صبح از خانه زدم بیرون. به قصد آمدن به شرکت. بعد یکهو آمار بیکاری را که از رادیو شنیدم، گفتم با این رشد فزاینده بیکاری چه بسا در اشتباه باشم و سر کار آمدنم کار عبثی باشد. گفتم از این به بعد صبح به صبح زنگ بزنم ببینم من هنوز کارمند آن شرکت محسوب میشوم یا خیر، بعد راه بیفتم. البته پیشنهاد میدهم برای اینکه همه کارمندان صبحها مزاحم اوقات شریف شما نشوند، یک معاونت جدید تأسیس کنید به اسم معاونت استعلام ادامه کار که زنگ بزنیم به ایشان. اینجوری به افزایش اشتغال هم کمک کردهاید. چی؟ چرا اوقتتان تلخ شد؟ بله؟ اخراجم؟ خوب شد زنگ زدمها! میدانستم مو لای درز آمار وزیر نمیرود.
- هانی سلام. من صبح اومدم سرکار. بعد فهمیدم با تو همکار شدم. یعنی خوشبختانه تو لیست اخراجیهای امروز بودم. با سپیده و مینا میریم کافیشاپ. تا بیدار بشی و ظرفها را بشوری منم برگشتم خونه و مثل دو همکار بیکار خوب با هم میریم سینما. بایبای.
- آقا نباید وزرا تو کار هم دخالت نکنند؟ این کار درستی است که این وزیر پایش را بکند تو کفش آن وزیر؟ خوب است وزیر کار هم در مورد انتخابات و صندوقها نظر بدهد؟ یعنی وزیر کشور خود وزیر کار را هم جز بیکارها محسوب کرده که ایشان آمار بیکاری را ارایه میدهد؟ وزیر کاری که نتواند خودش آمار بدهد، به چه دردی میخورد؟ اصلا گیریم فرمایش وزیر کشور درست باشد. باید این را جار بزنی؟ که ما هر روز با استرس برویم سر کار و هی بگویم اینبار آخری است که کارت میزنیم؟
- اینجور که من حساب میکنم، با توجه به کاهش تعداد زوجهای علاقهمند به بچهدارشدن و نیز افزایش زوجهایی که دنبال تکفرزندی هستند تا ٢٠سال آینده رشد جمعیت کشور منفی میشود. با این حساب از یک طرف جمعیت میآید پایین و از یک طرف جمعیت بیکاران افزایش مییابد. بنابراین علم ریاضی به ما میگوید در یک افق و چشمانداز ٣٠ساله همه جمعیت کشور بیکار میشوند و خلاص. ریاضی خیلی علم خوبی است. باور کنید!
- بنده هرچه دور و بر خودم را نگاه میکنم، میبینم بین دوستان و خویشاوندان نسبی و سببی و اقوام درجه یک و دو و دوستان ِ دوستانم و همسایهها وخلاصه هرکه اطراف خودم میشناسم، بیکار است. نمیشود که درجامعه آماری من اینقدر بیکار باشد و فقط سهونیممیلیون نفر بیکار درکشور باشد. آمار وزارت کشور چرا همیشه مورد مناقشه است؟
- ما ايرانيها به گواه تاريخ مردماني هستيم كه به شغل و كسبوكار بسيار اهميت ميدهيم. دراين راستا نيز به علت مهرباني بيش ازحدمان دوست داريم ديگران را خيلي زود سركار بگذاريم، اما متاسفانه به دلايلي كه بر بنده روشن نيست، اينكه كسي ما را سر كار بگذارد را مذموم ميدانيم. راستش يك بام و دو هوا كه نميشود. شترسواري هم دولا دولا معنا ندارد. يك چيزي يا خوب است يا بد. الان از آمار بیکاری مینالیم اما تا کسی هم سر کار بگذاردمان، شاکی میشویم.
پ
ارسال نظر