طنز؛ حمله از ما عقب نشینی از دریا
آیدین سیارسریع در روزنامه قانون نوشت:
چند روز پیش با یکی از دوستان در سواحل نیلگون دریای خزر قدم میزدم که چشمم به یک منظره عجیب افتاد. با حیرت به دوستم گفتم: نگاه کن! هیچ چیز رو اصول نیست. آخه اسکله رو تو خشکی میسازن؟ او هم با تعجب به من نگاه کرد. بعد به این فکر کردیم که چرا باید اول و آخر اسکله در ساحل باشد! یعنی ماهیگیرها مینشینند و قلاب میاندازند کرم خاکی بگیرن؟ سانتافه پهلو میگیره کنار اسکله؟ اصولا خاک اسکله میخواد چیکار؟ کمی بیشتر که به حافظهمان فشار آوردیم یادمان آمد که روزگاری اگر در این نقطه که ایستادهایم قرار می گرفتیم باید دو کیلومتر شنا میکردیم تا به ساحل برسیم، تازه کوسه هم از پشت سر تعقیبمان میکرد. پرآبِ پرآب بود. ولی الان جزئی از ساحل شده. همینهایی که الان اینجا دارند والیبال بازی میکنند سه سال پیش باید در این نقطه واترپلو بازی میکردند. ما تا قبل از این فکر میکردیم دریاخواری یعنی یک سری انسان قانون گریز که در یک جاهایی آشنا دارند میروند ساحل دریا را تصاحب میکنند ولی الان از ظاهر امر این طور بر میآید که گویا یک مدل دیگرش هم موجود است که آب دریا را میخورند. البته برای پیشرفت مملکت! شما فرض کن فردا کل این دریای خزر خشک شود. خب ببینید این پدیده به ظاهر شوم چقدر به اقتصاد کشور کمک میکند. تنها یکی از دستاوردهایش این است که به طور زمینی میتوانیم به روسیه مسافرت کنیم. فایده تبدیل دریای خزر به کویر خزر فقط این نیست. ما افقهای روشنی را در پیش روی این طرح میبینیم. البته اینجوری نیست که الکی به موفقیتش دلخوش باشیم. برنامه داریم. مثلا زمینها را قطعه بندی میکنیم. یه قطعه رو میدیم تالار عروسی میزنن، شبی خدا تومن از ملت میگیرن. یه قسمت رو زمین فوتبال میکنیم که تیمهای شمالی هم از این به بعد تو لیگ برتر تیم داشته باشند، بخش اعظمش را هم استخر میزنیم و از ملت پول میگیریم که بتوانند تنشان را به آب بزنند. با وجود دریا میتوانستیم این درآمدزایی را داشته باشیم؟ خیر! فوقش دیگر پنج تومن ورودی میدادند و میآمدند از کل امکانات پلاژ استفاده میکردند. بنده جا دارد یک بار دیگر این دستاورد را به مردم عزیز و مسئولان گرامی تبریک عرض کنم. خیلی خوشحالیم که این دریا هم دارد عقب عقب میرود تا خشک شود. والا. چیه دریا؟ همهاش جزر و مد و کوسه و خطر و تایتانیک؟
چند روز پیش با یکی از دوستان در سواحل نیلگون دریای خزر قدم میزدم که چشمم به یک منظره عجیب افتاد. با حیرت به دوستم گفتم: نگاه کن! هیچ چیز رو اصول نیست. آخه اسکله رو تو خشکی میسازن؟ او هم با تعجب به من نگاه کرد. بعد به این فکر کردیم که چرا باید اول و آخر اسکله در ساحل باشد! یعنی ماهیگیرها مینشینند و قلاب میاندازند کرم خاکی بگیرن؟ سانتافه پهلو میگیره کنار اسکله؟ اصولا خاک اسکله میخواد چیکار؟ کمی بیشتر که به حافظهمان فشار آوردیم یادمان آمد که روزگاری اگر در این نقطه که ایستادهایم قرار می گرفتیم باید دو کیلومتر شنا میکردیم تا به ساحل برسیم، تازه کوسه هم از پشت سر تعقیبمان میکرد. پرآبِ پرآب بود. ولی الان جزئی از ساحل شده. همینهایی که الان اینجا دارند والیبال بازی میکنند سه سال پیش باید در این نقطه واترپلو بازی میکردند. ما تا قبل از این فکر میکردیم دریاخواری یعنی یک سری انسان قانون گریز که در یک جاهایی آشنا دارند میروند ساحل دریا را تصاحب میکنند ولی الان از ظاهر امر این طور بر میآید که گویا یک مدل دیگرش هم موجود است که آب دریا را میخورند. البته برای پیشرفت مملکت! شما فرض کن فردا کل این دریای خزر خشک شود. خب ببینید این پدیده به ظاهر شوم چقدر به اقتصاد کشور کمک میکند. تنها یکی از دستاوردهایش این است که به طور زمینی میتوانیم به روسیه مسافرت کنیم. فایده تبدیل دریای خزر به کویر خزر فقط این نیست. ما افقهای روشنی را در پیش روی این طرح میبینیم. البته اینجوری نیست که الکی به موفقیتش دلخوش باشیم. برنامه داریم. مثلا زمینها را قطعه بندی میکنیم. یه قطعه رو میدیم تالار عروسی میزنن، شبی خدا تومن از ملت میگیرن. یه قسمت رو زمین فوتبال میکنیم که تیمهای شمالی هم از این به بعد تو لیگ برتر تیم داشته باشند، بخش اعظمش را هم استخر میزنیم و از ملت پول میگیریم که بتوانند تنشان را به آب بزنند. با وجود دریا میتوانستیم این درآمدزایی را داشته باشیم؟ خیر! فوقش دیگر پنج تومن ورودی میدادند و میآمدند از کل امکانات پلاژ استفاده میکردند. بنده جا دارد یک بار دیگر این دستاورد را به مردم عزیز و مسئولان گرامی تبریک عرض کنم. خیلی خوشحالیم که این دریا هم دارد عقب عقب میرود تا خشک شود. والا. چیه دریا؟ همهاش جزر و مد و کوسه و خطر و تایتانیک؟
پ
نظر کاربران
درست مثل دریاچه ارومیه