شوخیهای جالب شبکههای اجتماعی (۲۴۰)
نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و .... حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند.
سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.
******
۱. آقایون خانما، جنگ تموم شد. میتونین از سنگرا و پناه گاهتون بیاین بیرون به زندگیتون برسید.
۲. دقیقا به همین نسبتی که شب دلت نمخواد بخوابی صبح هم دلت نمیخواد بیدار بشی.
۳. بچه های الان واسه خودشون اتاق دارن زمان ما بچه ها گوشه داشتن مثلن میگفتن بچه برو یه گوشه بگیر بشین.
۴. لاکپشتا میدونن آخرش هیچی نیست که عجلهای ندارن.
کمپ بارسلونا در ایران
۵. الان دیگه تک و توک صدای ترقه میاد از تو کوچه..فکر کنم اومدن به سربازای مجروح دشمن تیر خلاص میزنن.
۶. دیشب کیم جونگ اون بمب هیدروژنی زد بقل خونمون و با موفقیت آزمایش کرد.
۷. من نمیدونم چطوری تونستم ۹ ماه رو بدون اینترنت تو شکم مادرم تحمل کنم.
۸. فرهاد مهراد وقتی روز چهارشنبه سوری آتیش بازی ملت رو میدید سرش رو تکون میداد و میگفت: تورو خدا بببین با کیا زمستون رو سرکردیم.
اینو گذاشتن پلیس راه زیرش بنر زدن که کمربند ایمنی ببندید. والا هرچی فکرمیکنم این اگه میبست هم زنده نمیموند.
۹. کره شمالی به دنبال به دست آوردن تکنولوژی ساخت نارنجک های اکلیل سرنجیه.
۱۰. آخر سال باید دو هفته تعطیل کنن که ما وقت کنیم جمع بندی کنیم، بازم جمع بندی نکرده مجبوریم سال جدید رو شروع کنیم.
۱۱. اگه نامزد داشتم الان بش مسج ميزدم "در مجلس ما عطر میامیز که ما را، هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است، كوتاهشونم نكن."
۱۲. یه سریم عوض اینکه اینستاگرم بسازن تا لحظات به یاد ماندنی درش ثبت کنن لحظات به یاد ماندنی می سازن تا در اینستاگرم ثبت کنن.
سنگر بگیریییین!
۱۳. من دقيقا يه موجودى هستم متضاد زامبى، اونا مرده ى متحركن من زنده ى بي تحركم.
۱۴. وزارت دفاع میتونه نیروهای زیادی رو از دیشب استعدادیابی کنه. یکیش همین پسر همسایمون.
۱۵. دیدی با بعضیها حرف میزنی ناراحت میشن یهو میگن بای! بابا خب یه battery low بده اول.
۱۶. حافظ یه جور میگه دوش دیدم انگار ما حموم نداریم، نمیبینیم.
اینم یکی از مرضایی بود که دوران مدرسه درگیرش بودیم
۱۷. دفعه اولی که رفتم قهوه خونه یارو گفت چی میخواید؟ گفتم قهوه، گفت نداریم، گفتم خونه، انداختم بیرون.خب نامردا آدم با مبتدی اینجوری برخورد میکنه؟
۱۸. هر وقت زنگ بزنی آموزش دانشگاه یکی گوشی رو برمیداره میگه: کاری از ما ساخته نیست، بفرمایید.
۱۹. تو اسلامشهر یک خونه که داخلش مواد محترقه بوده منفجر شده و ۴ کشته و چندین زخمی داشته.فکر کنم ترقه ای که ساخته بودن با همکاری وزارت دفاع بوده.
۲۰. منو داداشم وقتی جوک واسه مامانم میگیم باید براش توضیح بدیم که این جوکه و واقعیت نداره.
نمایی از خانی آباد، دیشب
۲۱. با یه بدبختی زیر میزمو تمیز کردم باید دست تک تک مهمونا ر بگیرم ببرم نشونشون بدم.
۲۲. صدبار گفتم بازم میگم کاش کادو تولد دادن به صورت حذفی بود نه رفت و برگشت.
۲۳. انقدر مواد مخدر صنعتی نابودکننده اومده که رفیق مارو دیروز با تریاک گرفتن بردنش توی میدون محلمون ازش تقدیر کردن.
۲۴. لباسشویی اینقدر خاطرش عزیزه که وقتی میلرزه میخوام برم بغلش کنم بگم هیچی نیست عزیزم، آروم باش، الان تموم میشه.
جواد اسم شهر با ف چی نوشتی؟
۲۵. دوستان در صحنه احساس می کنن ما خجالت میکشیم که نمیریم بیرون، از بیرون بمب و نارنجک میندازن تو حیاطمون. شرمنده شدم.
۲۶. دیشب چراغا رو خاموش کردم، حداقل توسط هواپیماهاشون شناسایی نشه خونه مون.
۲۷. یدونه نارنجک زدن تو کوچه که همونطور که شیشه خورده ها رو هوا معلق بود، بلند شدم دستم رو گذاشتم رو سینهام و سرود ملی سوریه رو خوندم.
۲۸. تو نونوایی یه کارتن کوچیک گذاشته بود روش نوشته بود عیدی ما یادت نره. منم از توش ده تومن عیدی برداشتم برا خودم. دمش گرم به یادمون بود.
پشت صحنه فوتبالیستا
۲۹. هر سال چارشنبه سوری من رسماً یاد نبرد چالدران میافتم که دشمن توپ و تفنگ داشت، ما نداشتیم، و علی رغم رشادت فراوان شکست خوردیم.
۳۰. امریکا و اروپا اگه ازمایش موشکی رو تا حالا نقض برجام ندونن با تصاویری که از مراسم چهارشنبه سوری مخابره میشه شکشون برطرف میشه.
۳۱. باز زمان جنگ خوب بود قبل انفجار صدای سوت میومد میخوابیدن رو زمین، امشب داری راه میری یهو میبینی تو خشتکت نارنجک ترکید.
۳۲. امشب یک پیراهن خریدم، این قدر دوستش دارم که کلی تکونش دادم تا خوابش برد.یک لیوان آب سرد هم گذاشتم بالای سرش نصف شب تشنه ش شد بخوره.
۳۳. رئیس سازمان غذا و دارو از یه طرف باید به وضعیت لوبیا تو قرمه سبزی رسیدگی کنه ازطرف دیگه باید حواسش بمیزان متفرمیک اسید تو آنتی هیستامین باشه.
۳۴. تو مستراح عمومي يكي فين كرد، يه لحظه فكر كردم داره به زبان آلماني يه چيزي ازم ميپرسه.
۳۵. یه دوست دارم بهش میگیم «شهرام جزئیات». مثلا یادشه بهار ۸۳ سوار ماشین بوده با دنده سه داشته میرونده برگشته به بغلیش گفته فلان.
۳۶. من همیشه تو ایام عید طوری با بچه های فامیل رفتار کردم که هر وقت تو خونه بهشون میگن حاضر شید بریم خونه فلانی میگن نه مرسی میخوایم درس بخونیم.
به ساندویچ بچه رحم کن لامصب!
نظر کاربران
عالی عالی عالی
مرسی از زحماتتون
مرسی عالی. جسارتا در شماره 6 بقل صحیح نیست. بغل درست است.
عالی بود دمتون گرم
مرسی عالی. جسارتا در شماره 6 بقل صحیح نیست. بغل درست است.
اگه ساندویچ بچه رو بخوری وافعا یزیدی
خیلیییی خندیدم. خییلی خوب بود ممنون
عالی بود . فقط لطفا فاصله بین شماره ها تو کم تر کن . آخه این کانال بی خودی هایم را حذف کردم از بس تبلیغات به خورد آدم میدادند ولی تو خوبی ؛خوبتر باش!
ساندویچ بهار خانم!!دختر داشتن خیلی خوبه (یکی از آرزوهای بزرگ منه) ولی تا وقتی که 10 سالش بشه. بعدش باید بدی با پسر عوضش کنی :)
عالی بود دمتون گرم. عید همگی پیشاپیش مبارک.