جمجمه نادر شاه افشار بعد از نبش قبر
تصویر زیر منسوب به جمجمه سر نادر شاه افشار است که در زمان خاک برداری آرامگاه و بازسازی آن بیرون آورده شد و مجددا به خاک بردند
نادرشاه افشار یکی از مشهورترین پادشاهانی مانند کورش کبیر است که بر ایران سلطنت کرد. در زمان خاک برداری آرامگاه وی استخوانها و جمجمه با جا مانده از پیکر وی از خاک بیرون آمد.
جمجمه نادرشاه در میان استخوانهای پیکر او که به هنگام خاک برداری در ساختمان آرامگاه جاودانه وی بیرون آورده شد ،پس از تعمیر ساختمان دوباره در خوابگاه جاودانگی اش آرام گرفت.
نادرقلی ملقب به تهماسب قلی خان و نادر شاه افشار از ایل افشار خراسان از ۱۱۱۴ تا ۲۸ خرداد ۱۱۲۶ خورشیدی، پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان افشاریه است. او از مشهورترین پادشاهان ایران، پس از اسلام است و بسیاری از مورخین او را قدرتمندترین پادشاه ایرانی بعد اسلام می دانند.
موقعی که افغانها و روس ها و عثمانی ها از اطراف بایران دست انداخته بودند و مملکت در نهایت هرج و مرج بود یک عده سوار با خود همراه کرد و به طهماسب صفوی که کین پدر برخواسته بود همراه شد فتنه های داخلی را خواباند افغانها را هم بیرون ریخت.
شاه طهماسب صفوی از شهرت و اعتبار نادر در بین مردم دچار رشک و حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی عثمانی تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در جنگ چالدران بدلیل عدم توانایی به کشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت.
نادر با سپاهی اندک و خسته از کارزار از مشرق به سوی مغرب ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای بسیاری را به خاک ایران افزود و از آنجا به قفقاز تحت اشغال روس ها رفت که با کمال تعجب دید روسها خود پیش از روبرو شدن با او پا به فرار گذاشته اند در مسیر بر گشت در سال ۱۱۴۸ در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا نمود و دلیلش اعمال پس پرده خاندان صفوی بود .
خود عازم مشهد شد در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس به لیاقت شما ایمان دارد و در این شراط بهتر است نادر همچنان ارتش دار ایران باقی بماند و کمر بند پادشاهی را بر کمرش بستند.
او سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان را که حدودا ۸۰۰ نفر بودند و در قتل عام مردم ایران نقش داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و هندوستان را تسخیر نمود ند ۸۰۰ متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند و نادر شاه حکومت محمد گورکانی را به او بخشید و گفت ما متجاوز نیستیم اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت محمد گورکانی بخاطر این همه جوانمردی نادر از او خواست هدیه ای از او بخواهد و نادر قبول نکرد و در پی اصرار او گفت جوانان ایران به کتاب نیازمندند سالها حضور اجنبی تاریخ مکتوب ما را منهدم نموده است محمد گورکانی متعجب شد او علاوه بر کتابها جواهرات بسیاری به نادر هدیه نمود که بسیاری از آن جواهرات اکنون پشتوانه پول ملی ایرا ن در بانک مرکزی است .
نظر کاربران
روحش شاد
این آخرش دیگه داشت خالی می بست
انتظار داشتم موضوع کلاه و گذاشتن و کلاه برداشتن که امروزه در ایران خیلی باب هست رو هم تعریف کنند که نکردند
نادر شاه گفت از حق ملت خود نمی گذریم؟؟؟؟ اصلا ایشون ملت رو به حساب میاورد؟؟؟
در ضمن همون طور که نادر شاه افشار قهرمان ماست ، تموچین هم افتخار مغول هاست . به آدم کش ها افتخار نکنید