عجایبی که فقط در ایران می توان دید (۲۷)

اپل عزیزم، نه آیفون. اپل خودش صدتا محصول داره

منظورش از آیفون اون زنگ دره که دوربین داره !!!

مهدی جون خیلی بده آدم از یکی ایراد بگیره بعد یکی بیاد ضایش کنه!!
اول عکس ها رو درست ببین بعد ایراد این واونو بگیر!!

من موندم این آدما اینقد فعالن، چرا همش تو تلویزیون دم از فرار مغزها میزنن؟؟؟

دیروز تو خیابون، نزدیک یه هتل، یه پراید رنگ و رو رفته رو دیدم که پشتش مارک اپل زده! این تراکتور که دیگه آخر خندس.

دانشمند!! واقعن آمبولانسو باور كردي؟ يا اون پله هايي كه به ديوار ختم ميشه؟؟! خب تابلوهه كه فتوشاپه.
در كل جالب بود. اون تاكسي كه آتيش گرفته و مسافراش دارن فرار ميكنن----آيفون تصويري--- دختراي تارزان---شارژ موبايل باحال بودن مرسي

امير ح جان دلبندم واقعن نه (واقعا) در ضمن مهندس تابلوست كه واقعيه.

امیر مگه تا حالا سمند آمبولانس ندیدی!؟ چرا همش فکر میکنی همه چی فتوشاپه!؟

ایران خودرو میتونه فکر کردی بنز .......
وقتی تونست 206 بقچه دار بسازه ینی میتونه سمند آمبولانس هم بسازه

سلام. سارا خانم؛قبلن(در پست هاي ديگه) هم عرض كردم. ادبيات نوشتاري محاوره ايه. قبلن بجاي قبلا بكار ميره. مثل: لطفن حتمن جدن و..
ناشناس جان حتمن بامن هم نظري كه اون پله ها كه به ديوار ختم ميشه دست كاري شدست . براي او سمند هم جسارت نشه اما همه ما دقت كنيم مي بينيم كه اون آمبولانس داراي خط صندوق عقب هستش. اندكي دقيق نگاه كنيم ميبينيم كه نيمي از چراغ عقب سمند برروي صندوق عقب نصب ميشه (شامل چراغ استپ،دنده عقب،چراغ هشدار. البته سمند هاي معمولي نه اين آمبولانس) ديدن سمند در دسترس همه هست كافيه اينبار در دنياي واقعي يخورده دقيق تر به سمند نگاه كنيم.يعني اگر درب صندوق عقب جابجا بشه (بالا و پايين) چراغ هاي نصب شده هم جابجا ميشه.(به دو تكه شدن چراق ها توجه كنيد.خطي كه از بين چراغ عبور ميكنه) حالا اگر حذف بشه كه ديگه همچي مشخصه. نكته بعدي؛ اون استيشن سوار شده روي صندوق عقب از غير حرفه اي بودن خودش رو نشون داده. چون فكر كنم بامن هم عقيده باشيد كه كابين (استيشن) هيچوقت روي صندوق عقب سوار نميشه.و با حذف صندوق عقب روي اتاق سوار ميشه. اضافه ميكنم، نحوه بازشدن درب عقب براي ورود بيمار و يا وجود دست گيره براي درب عقب پشت درب راننده و يا نحوه قرارگيري سپر عقب؛گواه اين مدعاست. هركدوم رو اگر متوجه نشديد ميشه براش توضيح داد. اگه فرض بر واقعيت بگيريم نحوه ورود بيمار به ماشين طاقت فرسا ميشه. يا بايد مثله گوني سيب زميني بيمار رو دورن ماشين پرتاب كرد
مطلب طولاني ميشه و از حوصله جمع خارج.ببخشيد وقته همگي رو گرفتم
شاد باشيد

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امير جان شما روزه اي؟
بسي استفاده كرديم.
ولي در مورد ادبيات نوشتاري باهات هم عقيده نيستم عزيزم.

امیر ح جان اون بنز که وقتی یه مدل ماشین تولید می کنه با مدل دیگش زمین تا آسمون فرق می کنه .تو ایران ما کم زحمت ترین کار درست ترین کار متاسفانه. درضمن خیلی از عکسا رو هم اگه در شرایط قرار بگیرید میبینید که برای خودشون توجیه قانع کننده ای دارن . اینکه یه نفر به دلیلی پاگرد خونش رو به طور موقت یا به دلیلی پارتیشن بذاره (در مجتمع عایی که در چند فاز ساخته میشن معموله) نه چیز خنده داریه نه فتوشاپه

آقا امير. بله متاسفانه. كامنتت بوي آه و حسرت و تاسف (به حال كشور) ميداد. دل نگرانيت قابل تحسين.به اميد آباد كردنش بدست شما.آفرين++

سلام به همه دمش گرم این امیر ح خداییش از تحلیلش لذت بردم خصوصا در مورد سمند واقعاً مهندسی بررسی کرده
داش امیر کرتیم

سلام ارومیه ایی جون، خوبی داداش؟ کجایی کم پیدایی؟ فک کردم ما رو تنها گذاشتی دیگه نمیایی سری به سایت بزنی!
خوشحالم که کامنتتو دیدم داداشی.

این دخترا که دارن از مدرسه فرار میکنن فک کنم میخوان بگن ما هم بلدیم از در و دیوار بالا بریم!!! خیلی عکس جالبی بود.

سلام هلن جان. تقريبا هر روز يه سر به مجله ميزنم. خيلي مطالبه خوبي داره و همينطور دوستاي خوبي، كه اينجا كامنت ميزارن.

باهات موافقم. مجله مطالب جالب و قشنگی داره.
یکی از اون دوستای خوب، خودت هستی ارومیه ایی جان!
موفق و سربلند باشید.

دخترای تارزان؟؟؟
حسن71 جان دست بردار، نیس خود پسرا (البته منظورم آقایون تو این جمع نیست ها، کلی میگم) از در و دیوار بالا نمی رن! اینه که تعجب کردی عزیز، نه؟

ياده فراره خودمون از مدرسه تو دوران پيش دانشگاهي افتادم. جالبيشم اين بود كه خودم مثلا مبصر (اميدوارم املاش درست باشه) كلاس بودم. بماند كه كلي حالمون و گرفتن انظباتمون هم افت محسوسي داشت.

هلن جان مگه ايرادي داره من خودم بچه كه بودم بالا رفتن از چارچوب در رو از دختر همسايمون ياد گرفتم

محمد1362 جان، چه ایرادی؟
من خودم که بچه بودم کسی منو رو زمین پیدا نمیکرد. یا بالا درخت بودم یا بالای دیوار یا رو پشت بوم!

ولی دختر همسایه تون خیلی باحال بوده ها! دمش گرم.

ارومیه ایی جان، منم یکی دو بار پیش دانشگاهی از سر کلاس جیم فنگ زدم! آخه آخرای سال بود و حوصله درسو نداشتم. عوضش با بچه ها قرار میذاشتیم نوبتی از خانوم اجازه بگیریم بریم بیرون، اونوقت تا آخر زنگ برنمیگشتیم. آی که چقد حال می داد! یادش بخیر.

helen : از پسرا بعید نیس از دخترا بعیده!!!!!

اون هم میکس نبود دیوار کاذبه برا همین رنگش فرق داره.

هه هه هه هه

هههههه لعیا جون، تو اداره ها هم از این جور اشتباهات هم پیش میاد؟؟؟ عجبا!!!

تو پرینت جریمه رفیق من نوشته بود
حمل جنازه بدون مجوز تردد

مهرداد اونی که تو گفتی خیلی شیرین بوده

راست میگی مهرداد جان؟
این دیگه آخر خنده اس.

بعد از ورود خانم هاي Helen و هلن ؛اينك هيلين؛وارد ميشود. كم كم هالان،هولون،هم اضافه ميشه. استعدادتون منو كشته! فقط جاي گاز هليوم اينجا كمه!!

میشه بگید معنی اسم خودتون چیه؟؟؟(امیرح)

بله.چرا نشه. قبلن در پست هاي قبلي عرض كردم.
اصل اسم من (امير.ح) [ح]ابتداي نام خانوادگي. كه چوم مجله اجازه نقطه گذاري در قسمت نام رو نميده (اميرح) تايپ كردم.

آخـــــی عزیزم، پرناز جون چه روح لطیفی داری دختر!

chetori zereshk????

merci golam you khubin
az in vara...

eeeee!!!! masalan kudum???

زی زی جون نبودی چن وقته

(*-*)!!!!!

نيلوفر خانم به اين كامنتت ميگن: صعودي نزولي. (كلمات: خيلي.البته.چند تاش.) كلن شيب 45 درجه پايين اومدي:-))
ناراحت نشيد خانم. مزاح بود
شاد باشي

واسه اينكه اون در بسته ست و باز نميشه :-))

چون مدرسه غیر انتفاعی میخوان فرار کنن!!:D
البته نمایشیه

بامزه بود آقاساسان.موفق باشی.

خواهش ميكنم.
شاد باشي