انسانیتی که هنوز هم نفس میکشد (۲)
امروز دومین روز از سال نو میلادی است؛ سالی جدید و روزهایی که یکی پس از دیگری میآیند و میروند. روزهایی که گاهی طعمی شیرین دارند و گاه، تلخی گزنده را در کام بشر بر جای مینهند.
سالی که گذشت نیز روزهای تلخ و شیرین فراوانی داشت. روزهایی که از انسانیت خود شرمسار بودیم، روزهایی که دوست داریم نامی از آنها در خاطر بشر باقی نماند. سالی که با مرگ و میر انسانهای بیگناه، تجاوز به حقوق شهروندان و عملیات تروریستی بیمارگونهی گروهی انساننما، خاطرهای ناخوشایند از خود بر جای گذاشت. سالی که زلال آبی دریا، شاهد آخرین نفسهای آیلان دو ساله بود. سالی که همچنان آسیب به محیط زیست ادامه داشت و شاهد تبعیض، کشتار بیرحمانهی حیوانات، برخوردهای خشونتبار و سرکوب اعتراضات مردم در گوشه و کنار جهان بودیم. وضعیتی که هیچ انسان برخوردار از وجدانی بیدار، تحمل آن را ندارد.
اما در عین حال شاهد صحنههایی جالب، تحسین برانگیز و تأثیرگذار نیز بودیم که دیگر بار به ما نشان داد هنوز هم روی این کرهی خاکی، انسانهایی زندگی میکنند که از نعمت قلبی مهربان بهره برده و با نگاهی لبریز از حس نوعدوستی، صلح، آرامش و فداکاری به این دنیا و رویدادهای آن مینگرند. انسانهایی که نه تنها درد همنوع خود که درد دیگر ساکنان این کره را نیز حس کرده و با دستانی مهربان و پرمحبت، برای کاستن درد و رنج دیگران، پیش قدم میشوند.
مهربانی برای هر کدام از ما تعریفی دارد، گاهی گرفتن دست انسانی ناتوان، گاهی کمک به فردی نیازمند و گاهی حتی یک لبخند، حسّی به وسعت دنیایی از مهربانی را به ما و اطرافیانمان هدیه میدهد. هر کدام از ما ممکن است مدام از کمبود عاطفه، مهر و نوع دوستی در جامعهی امروز، گِله و شکایت داشته باشیم. اما در نهایت این خود ما هستیم که جامعه و فضای حاکم بر آن را شکل میدهیم. تنها کافی است از خود شروع کنیم، نهال مهر و محبت را در قلب خود بارور کرده و این حس را به دیگران نیز منتقل کنیم. آن زمان است که نفس نفس زدنهای انسانیت رنگ پریدهی انسان معاصر، جای خود را به تنفسی عمیق میدهد. نفسهایی گرم و زندگی بخش که نه تنها دنیای ما، که تمامیت زندگی انسان روی این کره را دستخوش تغییر کرده و جایی برای افسوس روزهای از دست رفته، باقی نمیگذارد.
۱۶. این بچه آهو به این سادگیها مایل به ترک این مرد نیست؛ مردی که جان او را نجات داده بود.
۱۷. این دختر ۹ ساله، قلبی به وسعت دریا دارد. او با دستهای خود این پناهگاه کوچک را برای افراد بیخانمان ساخته و حتی برای آنها آذوقه نیز تهیه کرد.
۱۸. این پیرزن ۹۲ ساله برای نخستین بار نتیجهی ۲ روزهی خود را ملاقات میکند.
۱۹. این پیرمرد ۸۰ ساله نیز این ترن کوچک را طراحی کرده تا سگهای بیخانمان را به گردشهای ماجراجویانه ببرد.
۲۰. یادداشتی قابل تحسین؛ در این یادداشت صاحب این اغذیه فروشی خطاب به افراد نیازمندی که پسماندهای خوراکی را با خود میبرند، چنین نوشته است:
" دوست عزیزی که زبالههای ما را برای وعدهی بعدی خود میبری؛ شما یک انسان هستی و ارزشی بالاتر از این داری که از سطل زباله تغذیه کنی. لطفا از این به بعد در ساعات کاری وارد مغازه شده و یک وعدهی خوراکی معمول، سبزیجات تازه و یک فنجان آب را به صورت رایگان دریافت کن. هیچ سوالی پرسیده نمیشود."
۲۱. این آرایشگر با وجدان نیز با تلاشی صادقانه سعی میکند بر ترس این پسرکوچک مبتلا به اوتیسم غلبه کرده و موهای او را کوتاه کند.
۲۲. بیمارستانی اجازه داد تا این زوج که ۶۸ سال را در کنار هم سپری کردند، در دوران بیماری نیز در یک اتاق و در کنار یکدیگر باقی بمانند.
۲۳. این پسر خوش قلب که خود از نعمت دست محروم است، با استفاده از دهان خود به مادر پیر و ناتوانش خوراک میدهد.
۲۴. این بانوی سالخوردهی ۱۰۳ ساله نیز به مناسبت روز تولدش لباس زن شگفتانگیز را پوشیده و به صورت داوطلبانه در یک مرکز اجتماعی افراد سالمند(Senior Center)، به خدمترسانی مشغول شده است.
۲۵. این سگ به دلیل وضعیت جسمانی نامساعد درآستانه انجام "مرگ راحت" (اُتانازی)، قرار داشت. اما فردی او را نجات داده و اکنون اگرچه با ویلچر ولی با شادی به این سو و آن سو رفته و از زندگی خود لذت میبرد.
۲۶. این تعمیرکار مسن ۶۲ ساله، تقریباً ۴۰% از درآمد خود را صرف تغذیه طوطیهای سبز میکند.
و در نهایت این مربی دلسوز بیسبال، یکی از کلیههای خود را به شاگرد کوچکش هدیه داده و جان او را نجات داد.
و اما در خاتمه نمیدانم احساس شما با دیدن این تصاویر چیست؟ اما آن چه که بیش از هر چیز دیگری در قالب این تصاویر نمود یافته، دنیایی است وسیع و پهناور که با مهربانی آبیاری شده و با عشق، احترام و توجه به دیگران پرورش یافته است. دنیایی که هر کدام از ما میتوانیم به سبک و سیاق خود به گسترده شدن هر روزهاش کمک کنیم. بضاعت هر کدام از ما محدود است؛ اما اگر خوب به حوادث، افراد و فرصتهای پیرامون خود بنگریم، قطعاً راهی مناسب برای هدیه دادن عشق، احساس و مهر و محبت خود به دیگران خواهیم یافت. دنیای ما جای بهتری برای زندگی خواهد بود، اگر همه دست به دست هم داده و به جای روی سیاه و تلخ زندگی، به سمت روشنی، شادی و صلح قدم برداریم.
این روزها سرزمین ما نیز شاهد قدمهایی مثبت در همین راه است. دیوارهای مهربانی یکی پس از دیگری بر پا میشوند و شاهد تشکیل کمپینهایی انسان دوستانه هستیم که به یاری افراد نیازمند میشتابند. امیدواریم این گونه حرکات همچنان ادامه یافته و سرزمین ادب و هنر، شاهد شکفتن گلهای امید و مهربانی در قلب تک تک ساکنانش باشد.
نظر کاربران
بیستمی چقدر عالی بود....
درود بر انسانیت
به نظرم حتی ظالم ترین انسانها هم گاهی نیاز دارن به کسی کمک کنن.هیچ کس از بدو تولد ستمگر نبوده.همه ی ما انسانیم و حس نوع دوستی توسط خداوند در وجود همه ی ما قرار داده شده ای کاش یه روز همه بتونیم کشفش کنیم.