طنز؛ ریشههای کریسمس
حسام مقامیکیا در وبسایت چیزنا نوشت:
همعصر فردوسی توسی، در ایرانزمین پیرمردی میزیست به نام مسعود نائل. همانگونه که فردوسی در حماسیسرایی یگانه بود، نائل در خلق فانتزی و رئالیسم جادویی ید طولایی داشت که البته آن زمان این سبکها درک نمیشدند و در بعضی منابع موثق مثل تاریخ دسته تبری، از آن به عنوان «دُررالمهمله و اراجیف الممکنه» یاد شده است که اینها هیچکدام از ارزشهای نائل کم نمیکند. حتی ابوالقاسم فردوسی هم در شاهنامه طی بیتی بدون اینکه - به ملاحظه حرف مردم - نامی از نائل ببرد، او را ستایش کرده: «فرستادهای خواند شیرینزبان/ خردمند و بیدار و روشنروان».
نائل برای کودکان قصههای خیالانگیزش را تعریف میکرد و کودکان او را بسیار دوست میداشتند. او به بچهها باورانده بود که ارابهای دارد که با آن در آسمان حرکت میکند. نام برخی از داستانهای کودکانه مسعود نائل هنوز در برخی منابع به چشم میخورد، از جمله داستانهای «محفل ققنوس» و «جام آتش». نائل اهتمام جدی به مسائل بهداشتی کودکان داشت و حتی به آنها آموخته بود که جورابشان را خودشان بشویند. او برای آنکه کودکان به این شست و شو تشویق شوند، توی جورابهایی که روی بند رخت بود، برای بچهها خشکبار و چیزهای دیگر میگذاشت. مسعود نائل در گمنامی و در جایی در ترکیه امروز درگذشت. با آنکه در سرزمین مادریاش قدر ندید اما ترکها برای او مقبرهای ساختند و به کودکان خود آموختند که او را بابا نائل صدا بزنند. بعدها غربیها از این افتخار ایرانیان، الهام گرفتند و شخصیتی ساختند که امروزه برای بچههایشان در شب کریسمس هدیه توی جورابها میگذارد و او را بابا نوئل میخوانند و خیلیها هنوز نمیدانند که بابانوئل در واقع یک ایرانی بوده و ریشه آریایی دارد.
همعصر فردوسی توسی، در ایرانزمین پیرمردی میزیست به نام مسعود نائل. همانگونه که فردوسی در حماسیسرایی یگانه بود، نائل در خلق فانتزی و رئالیسم جادویی ید طولایی داشت که البته آن زمان این سبکها درک نمیشدند و در بعضی منابع موثق مثل تاریخ دسته تبری، از آن به عنوان «دُررالمهمله و اراجیف الممکنه» یاد شده است که اینها هیچکدام از ارزشهای نائل کم نمیکند. حتی ابوالقاسم فردوسی هم در شاهنامه طی بیتی بدون اینکه - به ملاحظه حرف مردم - نامی از نائل ببرد، او را ستایش کرده: «فرستادهای خواند شیرینزبان/ خردمند و بیدار و روشنروان».
نائل برای کودکان قصههای خیالانگیزش را تعریف میکرد و کودکان او را بسیار دوست میداشتند. او به بچهها باورانده بود که ارابهای دارد که با آن در آسمان حرکت میکند. نام برخی از داستانهای کودکانه مسعود نائل هنوز در برخی منابع به چشم میخورد، از جمله داستانهای «محفل ققنوس» و «جام آتش». نائل اهتمام جدی به مسائل بهداشتی کودکان داشت و حتی به آنها آموخته بود که جورابشان را خودشان بشویند. او برای آنکه کودکان به این شست و شو تشویق شوند، توی جورابهایی که روی بند رخت بود، برای بچهها خشکبار و چیزهای دیگر میگذاشت. مسعود نائل در گمنامی و در جایی در ترکیه امروز درگذشت. با آنکه در سرزمین مادریاش قدر ندید اما ترکها برای او مقبرهای ساختند و به کودکان خود آموختند که او را بابا نائل صدا بزنند. بعدها غربیها از این افتخار ایرانیان، الهام گرفتند و شخصیتی ساختند که امروزه برای بچههایشان در شب کریسمس هدیه توی جورابها میگذارد و او را بابا نوئل میخوانند و خیلیها هنوز نمیدانند که بابانوئل در واقع یک ایرانی بوده و ریشه آریایی دارد.
پ
نظر کاربران
چ جااااااااااااااااااااالبه اگر راست باشه