طنز؛ عناوین اخبار روز
آيدين سيارسريع در روزنامه قانون نوشت:
خبر اول
در مورد خانم فوتبالیستی که همسرش اجازه خروج او برای مسابقات فوتبال را به خارج از کشور نداد با خانم لاله افتخاری از نمایندگان مجلس مصاحبهای شده، ایشان که از مدافعان جدی، چغر و مستحکم حقوق زنان هستند. فرمودند: اصلا زن بدون اذن شوهر از خانه هم نمیتواند خارج شود. روایات مختلفی از واکنش خبرنگاری که این مصاحبه رو تدارک میدیده گزارش شده. یک روایت میگوید خبرنگار گفته یا خدا و تلفن رو قطع کرده. یک روایت میگوید خبرنگار گفته ببخشید مثل این که اشتباه شده و فرار کرده. روایت دیگر هم حاکی از خودکشی دسته جمعی تحریریه است. که البته هیچکدام تاکنون تایید نشده است. در هر صورت وظیفه ما اطلاع رسانی بود و حرف دیگری نداریم.
خبر دوم
یک جهانگرد چینی که با دوچرخه به ایران آمده بود در سواحل محمودآباد مورد سرقت قرار گرفت و دوچرخهاش ربوده شد. این جهانگرد چینی پس از آن که به پلیس مراجعه و موضوع را با آنها در میان گذاشته، مورد دلجویی قرار گرفته و مردم و مسئولین برایش یک دوچرخه تازه خریدند که به ادامه مسیرش بپردازد. ولی ایشان در یک اقدام غیرمنتظره و حتی تاریخی گفت: نمیخوام! مسئولین گفتند: چرا؟ این جهانگرد در اقدامی عجیب جملهای گفت که تنها در حکایات عبرت آموز از کوروش کبیر و بیل گیتس و پروفسور سمیعی میتوان نظیر آن را یافت. این جهانگرد دوچرخه سوار گفت: ! که ترجمهاش میشود: من نمیتوانم این دوچرخه را بپذیرم زیرا قیمتی کمتر از دوچرخه مسروقهام دارد و من هم توان پرداخت بقیه مبلغ آن را ندارم. دوربینهای مداربسته کلانتری محمودآباد نشان میدهند که دو نفر بعد از شنیدن این جمله هاراگیری کردند، سه نفر به اتاقی رفته و به کارهای بدشان فکر کردند و چهار نفر با هجوم به سرویس بهداشتی، های های اشک ریختند و عده کثیری هم خندیدند و با لهجه شیرین مازنی پرسیدند: مردی خِلِه؟
خبر سوم
نتایج مطالعات موسسه آلمانی آلفرد وگنر نشان میدهد شهر تهران در کنار ۹ شهر دیگر از قارههای مختلف از جمله خطرناکترین شهرها برای زندگی است. دکتر یوهان کلاگز زمین شناس آلمانی این رتبه بندی را بر اساس خطرات و بلایای طبیعی در کمین شهرهای بزرگ جهان انجام داده است. شخصیتهای مختلفی به این تحقیقات واکنش نشان دادهاند. یک بساز بفروش در گفتوگو با «بی قانون» گفت: مرگ دست خداست، ما وسیلهایم. یک احمدی نژاد نیز خود را به خبرنگار ما رساند و گفت: ما که گفتیم مردم از تهران برن، ولی خودتون دیدین کسی نرفت. با این حال جای نگرانی نیست، ایشالا بازم من میام و این خطرات کاهش پیدا میکنه. یک شهرداری نیز گفت: زلزله همه جا ممکن است بیاید، مثلا در ژاپن سالی اِن بار زلزله میآید ولی ملاحظه میفرمایید که مردمشان به دلیل تغذیه خوبی که دارند از استخوان بندی مستحکمی برخوردار بوده و همین باعث میشود که در برابر آوار مقاومت کنند و نمیرند. لذا این مسئلهای که شما عنوان میکنید به ما مربوط نیست و در حیطه اختیارات وزارت بهداشت است که فکری به حال تغذیه هموطنان بکنند که فردا اگر زلزله آمد آخ نگویند. حالا هم بفرمایید اینجا نایستید. همچنین یک زلزله با مشاهده اظهارات فوق فرار کرده و به ژاپن پناهنده شد.
تا بخش بعدی خبر خدا یار و نگهدارتان.
خبر اول
در مورد خانم فوتبالیستی که همسرش اجازه خروج او برای مسابقات فوتبال را به خارج از کشور نداد با خانم لاله افتخاری از نمایندگان مجلس مصاحبهای شده، ایشان که از مدافعان جدی، چغر و مستحکم حقوق زنان هستند. فرمودند: اصلا زن بدون اذن شوهر از خانه هم نمیتواند خارج شود. روایات مختلفی از واکنش خبرنگاری که این مصاحبه رو تدارک میدیده گزارش شده. یک روایت میگوید خبرنگار گفته یا خدا و تلفن رو قطع کرده. یک روایت میگوید خبرنگار گفته ببخشید مثل این که اشتباه شده و فرار کرده. روایت دیگر هم حاکی از خودکشی دسته جمعی تحریریه است. که البته هیچکدام تاکنون تایید نشده است. در هر صورت وظیفه ما اطلاع رسانی بود و حرف دیگری نداریم.
خبر دوم
یک جهانگرد چینی که با دوچرخه به ایران آمده بود در سواحل محمودآباد مورد سرقت قرار گرفت و دوچرخهاش ربوده شد. این جهانگرد چینی پس از آن که به پلیس مراجعه و موضوع را با آنها در میان گذاشته، مورد دلجویی قرار گرفته و مردم و مسئولین برایش یک دوچرخه تازه خریدند که به ادامه مسیرش بپردازد. ولی ایشان در یک اقدام غیرمنتظره و حتی تاریخی گفت: نمیخوام! مسئولین گفتند: چرا؟ این جهانگرد در اقدامی عجیب جملهای گفت که تنها در حکایات عبرت آموز از کوروش کبیر و بیل گیتس و پروفسور سمیعی میتوان نظیر آن را یافت. این جهانگرد دوچرخه سوار گفت: ! که ترجمهاش میشود: من نمیتوانم این دوچرخه را بپذیرم زیرا قیمتی کمتر از دوچرخه مسروقهام دارد و من هم توان پرداخت بقیه مبلغ آن را ندارم. دوربینهای مداربسته کلانتری محمودآباد نشان میدهند که دو نفر بعد از شنیدن این جمله هاراگیری کردند، سه نفر به اتاقی رفته و به کارهای بدشان فکر کردند و چهار نفر با هجوم به سرویس بهداشتی، های های اشک ریختند و عده کثیری هم خندیدند و با لهجه شیرین مازنی پرسیدند: مردی خِلِه؟
خبر سوم
نتایج مطالعات موسسه آلمانی آلفرد وگنر نشان میدهد شهر تهران در کنار ۹ شهر دیگر از قارههای مختلف از جمله خطرناکترین شهرها برای زندگی است. دکتر یوهان کلاگز زمین شناس آلمانی این رتبه بندی را بر اساس خطرات و بلایای طبیعی در کمین شهرهای بزرگ جهان انجام داده است. شخصیتهای مختلفی به این تحقیقات واکنش نشان دادهاند. یک بساز بفروش در گفتوگو با «بی قانون» گفت: مرگ دست خداست، ما وسیلهایم. یک احمدی نژاد نیز خود را به خبرنگار ما رساند و گفت: ما که گفتیم مردم از تهران برن، ولی خودتون دیدین کسی نرفت. با این حال جای نگرانی نیست، ایشالا بازم من میام و این خطرات کاهش پیدا میکنه. یک شهرداری نیز گفت: زلزله همه جا ممکن است بیاید، مثلا در ژاپن سالی اِن بار زلزله میآید ولی ملاحظه میفرمایید که مردمشان به دلیل تغذیه خوبی که دارند از استخوان بندی مستحکمی برخوردار بوده و همین باعث میشود که در برابر آوار مقاومت کنند و نمیرند. لذا این مسئلهای که شما عنوان میکنید به ما مربوط نیست و در حیطه اختیارات وزارت بهداشت است که فکری به حال تغذیه هموطنان بکنند که فردا اگر زلزله آمد آخ نگویند. حالا هم بفرمایید اینجا نایستید. همچنین یک زلزله با مشاهده اظهارات فوق فرار کرده و به ژاپن پناهنده شد.
تا بخش بعدی خبر خدا یار و نگهدارتان.
پ
نظر کاربران
عالیییی بود
مخصوصا تیکه مردی خله؟؟؟؟