ملکه الیزابت رکورد زد
روز چهارشنبه، ١٨ شهریور (٩ سپتامبر سال ٢٠١٥ میلادی)، شصت و سه سال و ٢١٦ روز از آغاز سلطنت الیزابت دوم، ملکه بریتانیا، گذشت و به این ترتیب، رکورد طولانیترین دوره سلطنت که به ملکه ویکتوریا، فرمانروای بریتانیا در قرن نوزدهم تعلق داشت شکسته شد.
دوره سلطنت الیزابت دوم با درگذشت پدرش، جورج ششم در روز ٦ فوریه سال ١٩٥٢ آغاز شد و یک سال بعد، او رسما تاجگذاری کرد. الیزابت دوم در زمان درگذشت پدرش بیست و شش سال داشت، ازدواج کرده و دارای دو فرزند پسر و دختر بود. در طول شصت و سه سال سلطنت خود، الیزابت دوم علاوه بر ریاست کشور بریتانیا، رئیس تعداد دیگری از کشورها نیز بوده که عموما زمانی مستعمره بریتانیا بودند.
سلطنت او بر بعضی از این کشورها، مانند پاکستان، سیلان (سریلانکا)، نیجریه، سیرالئون، جامائیکا، مالاوی و چند کشور دیگر چند سال به طول انجامید و این کشورها بعدا تصمیم گرفتند ریاست کشور را به نهادهای داخلی منتقل کنند. در برخی دیگر، این ترتیبات همچنان برجاست و در حال حاضر، الیزابت دوم علاوه بر بریتانیا، ریاست پانزده کشور دیگر از جمله کانادا، استرالیا، زلاندنو را نیز در اختیار دارد اما وظایف سلطنت در این کشورها توسط فرمانداران کل به نمایندگی از سوی او ایفا می شود. فرمانداران کل معمولا به پیشنهاد دولت محلی و تصویب ملکه به این سمت منصوب می شوند. الیزابت دوم همچنین رئیس جامعه کشورهای مشترک المنافع متشکل از ٥٢ کشور است.
بریتانیا دارای قانون اساسی مدون نیست و نحوه حکومت بر این کشور را رسوم و سنتهای سیاسی و مصوبات پارلمان تعیین میکند که در مجموع ایجاد کننده نوعی "حقوق اساسی غیرمدون" است.
الیزابت دوم و سران و رهبران کشورهای جامعه مشترک المنافع - ملکه بریتانیا رئیس جامعه مشترک المنافع است
از آنجا که سنتها و رسوم سیاسی ریشه در تاریخ گذشته این کشور دارد، ملکه "به طور اسمی" از اختیارات گستردهای برخوردار است که قرنها پیش از این در دست پادشاهان این کشور متمرکز بود اما امروزه تقریبا تمامی این اختیارات عملا به نهادهای انتخابی و تشکیلات منبعث از اراده مردم تفویض شده و تنها نام و برخی تشریفات مرتبط با آنها برای پادشاه یا ملکه بریتانیا باقی مانده است. به خصوص ملکه بریتانیا برخلاف اسلاف سدههای پیشین خود، حق موضعگیری و اظهارنظر سیاسی و دخالت در امور حکومتی را به هیچ عنوان ندارد.
از جمله این اختیارات تشریفاتی و اسمی میتوان به ریاست دولت، فرماندهی کل نیروهای مسلح و تایید قوانین مصوب پارلمان و همچنین ریاست عالیه بر کلیسای انگلیکن اشاره کرد. در عمل، ریاست دولت و فرماندهی کل نیروهای مسلح به نخست وزیر سپرده میشود و طی حدود سیصد سال گذشته، فرمانروایان بریتانیا هیچگاه از امضای مصوبات پارلمان خودداری نکردهاند. کلیسای انگلیکن نیز خود دارای تشکیلاتی برای تعیین مقامات ارشد و همچنین اداره امور خویش است هر چند موقعیت ملکه به عنوان "مدافع مذهب" در تشریفات کلیسایی همچنان محفوظ است.
در عین حال، به گفته برخی کارشناسان حقوق اساسی، حفظ این اختیارات ولو به شکل تشریفاتی به منزله نوعی سوپاپ اطمینان در برابر انحراف احتمالی از موازین قابل قبول در نظام دموکراتیک این کشور محسوب میشود و در شرایط اضطراری می تواند به شکل "قدرت ذخیره" برای صیانت از حقوق دموکراتیک مردم به گار گرفته شود.
در شرایط عادی، که کمابیش طی چند سده اخیر به خصوص از اوایل قرن نوزدهم در بریتانیا حکمفرما بوده است، وظایف اصلی ملکه عبارتست از ارائه مشورت به نخست وزیر، توصیه سیاستها به نخست وزیر بدون حق پافشاری بر اتخاذ آنها و هشدار در مورد اشتباهات احتمالی. نخست وزیر بریتانیا هفتهای یک بار با ملکه دیدار خصوصی دارد و اسناد و گزارشهای دولتی هم به طور روزانه برای ملکه ارسال میشود هر چند او حق افشا، گفتگو یا اظهارنظر در باره محتوای آنها را ندارد.
به گفته کارشناسان حقوق اساسی، مطالعه گزارشهای دولتی و تماس مستمر با سیاستمداران و مقامات داخلی و خارجی باعث میشود که با گذشت زمان، پادشاه یا ملکه بریتانیا تجربه ارزشمندی را در زمینههای مختلف کسب کند و در عمل، به یک مشاور مجرب برای نخست وزیر بریتانیا و در صورت لزوم، مقامات سایر کشورهای تحت سلطنت خود تبدیل شود. الیزابت دوم در طول سلطنت خود با دوازده نخست وزیر کار کرده و در سفر به بسیاری از کشورهای جهان و همچنین میزبانی بسیاری از سران کشورهای خارجی، تجارب قابل توجهی اندوخته است.
علاوه بر نقش سیاسی، از فرمانروای بریتانیا به عنوان "سرچشمه افتخارات" نیز یاد میشود. این اصطلاح به معنی وظیفه اعطای القاب، نشان و مدالهای مهم کشوری و لشکری به افراد است که به جز چند مورد معدود، به توصیه نخست وزیر صورت میگیرد.
الیزابت دوم و نلسون ماندلا، رئیس جمهوری فقید آفریقای جنوبی - ملکه بریتانیا با بسیاری مقامات جهان ملاقات کرده است
به گفته برخی ناظران، نظام اعطای لقب و نشان به پاس خدمات افراد یکی از راههای بسیار کم هزینه پاداشدهی و قدردانی و تشویق مردم به فعالیت مفید عمومی است به ویژه اینکه هنوز هم این القاب و نشانها برای بسیاری از شهروندان بریتانیایی واجد ارزش اجتماعی و فردی قابل توجه است.
یکی دیگر ازمهمترین وظایف ملکه بریتانیا و اعضای خانواده او فعالیت در زمینه امور خیریه است و معمولا هر یک از آنها ریاست عالیه چندین نهاد خیریه را برعهده دارد و برای تشویق مردم به مشارکت در این امور، در مراسم گوناگونی که این موسسات ترتیب میدهند شرکت میکند. چارلز، ولیعهد بریتانیا، گفته است که نقش او در این زمینه "نقش گردآورنده" است به این معنی که با استفاده از موقعیت خود، میتواند افراد متنفذ را برای مشارکت در امور خیریه گرد آورد و حتی مقامات دولتی را نیز به حمایت از چنین اموری تشویق کند.
الیزابت دوم در ماه آوریل سال ١٩٢٦ به دنیا آمد و هنگامی که پدرش در سال ١٩٣٦ با عنوان جورج ششم به سلطنت رسید، به عنوان وارث سلطنت بریتانیا شناخته شد. سلطنت در بریتانیا موروثی است و از پدر به فرزند میرسد هر چند تا همین اواخر، در این زمینه فرزندان ذکور اولویت داشتند و دختران تنها در مواردی به سلطنت می رسیدند که پادشاه فرزند ذکور نداشت. جورج ششم دارای دو فرزند دختر و الیزابت بزرگترین فرزند او بود. قانون اولویت فرزندان ذکور اخیرا لغو شده و تاج و تخت از این پس به فرزند ارشد، بدون توجه به جنسیت او منتقل میشود.
وینستون چرچیل، اولین نخست وزیر از دوازده نخست وزیری بود که در دوره سلطنت الیزابت دوم به این مقام رسیدهاند
الیزابت در سال ١٩٤٧ با فیلیپ که در آن زمان "پرنس یونان و دانمارک" لقب داشت ازدواج کرد. در زمان ازدواج، پرنس فیلیپ عناوین خارجی خود را ملغی اعلام کرد و عنوان والاحضرت و لقب دوک ادینبورگ و بعدها لقب پرنس کشور بریتانیا را دریافت کرد. الیزابت دوم پس از رسیدن به مقام سلطنت، در فرمان ویژهای مقرر کرد که همسرش پس از او، دومین شخص کشور شناخته شود. الیزابت و فیلیپ سه پسر و یک دختر دارند و چارلز، پرنس ویلز، که اینک شصت و شش سال دارد، وارث مقام سلطنت است.
در مورد موقعیت سلطنت در بریتانیا همواره بحثهایی در جریان بوده و در حالیکه برخی از افراد این نهاد را برای شرایط جهان امروز مناسب ندانسته و خواستار لغو آن شدهاند، برخی دیگر سلطنت مشروطه را عنصری ثباتبخش دانستهاند که در جریان تحولات سریع جهان امروز، نوعی اطمینان خاطر و آرامش خیال را در صحنه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها ایجاد میکند و میتواند مانع از تندروی احتمالی شود.
هزینه سلطنت نیز همیشه مورد بحث بوده است. مخالفان معتقدند که این نظام بنا برماهیت خود، باید با تشریفات پر هزینه همراه باشد و لغو آن از نظر مالی به نفع مردم خواهد بود و طرفداران سلطنت گفتهاند که هرگاه کل هزینه ها از جمله هزینههای امنیتی و ایمنی و نقل و انتقالات دورهای در نظامهای غیر سلطنتی در نظر گرفته شود، هزینه سلطنت مشروطه در مقایسه با آنها زیاد نیست و علاوه بر این، در برخی جنبهها، مانند اعطای لقب و نشان به جای پاداش مالی یا شغلی، صرفهجویی عمدهای را به همراه دارد. همچنین، دوام و امنیت شغلی متصدی این سمت مانع از وسوسه فساد مالی و سوء استفاده از مقام میشود.
برای ملکه الیزابت در مقام پادشاه بریتانیا سالانه حقوقی در بودجه دولت برای اداره امور سلطنت منظور میشود اما او دارای دارایی و منابع درآمدزا شخصی نیز هست که عمدتا از اسلاف و خانواده خود به ارث برده که به عواید حاصله از آنها مالیات تعلق میگیرد. اموالی که پادشاه یا ملکه بریتانیا به ارث میگذارد، به استثنای آن بخش که برای ایفای وظایف سلطنت به پادشاه یا ملکه بعدی منتقل میشود، مشمول مالیات بر ارث است.
در مورد آینده سلطنت، از آنجا که بریتانیا دارای نظام سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر آراء مردم است، حفظ یا تغییر نظام سیاسی در نهایت به تصمیم مردم بستگی دارد و متصدیان مقام سلطنت هم، مانند سیاستمداران، ناگزیر هستند برای حفظ موقعیت خود رضایت افکار عمومی را به نحوی جلب کنند. بنابراین، دوام سلطنت تا زمان حال قاعدتا حاکی از آن است که این نظام تاکنون از حمایت و محبوبیت لازم در میان مردم این کشور برخوردار بوده است.
ارسال نظر