تصویر هولناک جهان بدون آب
در میان تغییرات اقلیمی، خشکسالی و سومدیریت، باارزشترین منبع جهان ما با کمبود رو به روست. بخش عمدۀ این بحران ناشی از اقدامات بشر است و حتی کشورهایی که از لحاظ منابع آب شیرین غنی هستند، همچون آلمان، نیز در این زمینه مقصرند.
به گزارش اشپیگل، افرادی چون ادوارد مرادیان در پی نجات کالیفرنیا هستند. اگر امثال او نبودند، بعید بود آب چندانی باقی بماند. و از کالیفرنیا، که در چهارمین سال از خشکسالی شدید به سر میبرد، بدون آب چیزی جز بیابان باقی نمیماند. جالب این جاست که مردانی مثل مرادیان در عین حال در حال نابود کردن کالیفرنیا هم هستند. در حقیقت، آنها در حال تشدید وضعیت اضطراریای هستند که سعی در کم کردن شدتش دارند. وضعیت به گونهای است که راه حل خوبی برای آن وجود ندارد. هر راه حلی به شکست منتهی میشود.
در یک روز یکشنبه در ماه جولای، مرادیان در میان دو ردیف از درختان پرتقال و لیمو در ناحیۀ فرسنو ایستاده است. این ناحیه در سنترال ولی در قلب کالیفرنیا واقع شده است که میوه، سبزی و خشکبارِ ایالات متحده، کانادا و اروپا را تامین میکند. چیزی به هشت صبح نمانده، اما دمای هوا همین الان هم بالاست و خبری از باد هم نیست. مرادیان آفتاب سوخته و عضلانی، کلاه به سر و عینک آفتابی به چشم دارد، و دریلی را که روی کامیونش سوار شده روشن میکند. لحظهای صدا میکند و لولۀ بلندی را در زمین فرو میکند.
مرادیان به دنبال آب زیرزمینی، زمین را دریل میکند. او این کار را از زمانی که رودها و دریاچههای کالیفرنیا شروع به خشک شدن کردند، روز و شب و هفت روز هفته انجام میدهد. تا چند ماه آینده آنقدر سفارش دارد که دیگر تلفنش را جواب نمیدهد. اگر هم جواب بدهد، مجبور است دست رد به سینۀ تماس گیرنده بزند و ناامیدیای که در صدایشان موج میزند، او را افسرده میکند. همۀ آنها نیاز فوری به آب دارند. کشاورزانی که به خاطر خشکسالی در آستانۀ ورشکستگی قرار گرفتهاند. علاوه بر آنها خانوادههایی هستند که عمدتاً سالخورده و بیمارند و ماهها و حتی سالهاست که آبی در لولههایشان جریان ندارد، آن هم در کالیفرنیایی که نام ایالت طلایی را بر خود دارد.
مرادیان عرق پیشانیش را با پشت دستش پاک میکند و میگوید: "آخرین چاهی که زدیم، حدود چهارصد متر پایین رفتیم." سپس به چالهای که در حال حاضر در حال پس دادن گل است اشاره میکند و میگوید: "این یکی ۱۴۰ متری است. اینها را مثل آب خوردن میزنیم."
تنها سوال اینجاست، که آیا در آنجا آب پیدا خواهد کرد. اگر موفق شود، مشتریش، یک کشاورز محلی، نجات خواهد یافت؛ اقلاً برای مدتی. ردیفهای به طول یک مایل از درختان میوۀ کوچک و یک شکل سرسبز باقی خواهند ماند. در حالیکه ویرانی در نواحی اطراف با زمینهای ترکخورده، علفزارهای زرد و درختان مرده مشهود است.
و اگر او این کار را نکند چه خواهد شد؟ میگوید: "ما جدیداً یک چاه ۳۰۰ متری این اطراف کندیم و خشک از آب درآمد. حالم واقعاً بد شد. آن خانوادۀ بیچاره به خاطر آن چاه مقروض شده بودند."
رودها و دریاچههای کالیفرنیا در حال خشک شدن هستند، و همزمان سفرههای آب زیرزمینیش هم در حال ناپدید شدناند. اکثریت جمعیت ۴۰ میلیون نفری کالیفرنیا در حال حاضر آب خود را از این آخرین ذخیرۀ آبی تامین میکنند و این کار را هم با چنان شدت و دست و دل بازانه انجام میدهند که بعضی اوقات زمین زیر پایشان نشست میکند. ذخایر زیرزمینی که خالی شوند، پلها نیز شکننده خواهند شد و کانالهای کشاورزی و جادهها نیز خسارت خواهند دید.
این آبهای زیرزمینی هزاران سال قدمت دارند و تجدید نمیشوند. آنهایی که امیدوارند تا در مسابقۀ دست یافتن به آخرین ذخایر آبی پیروز شوند، مجبورند که هر روز چاههای عمیقترو عمیقتری حفر کنند.
مردانی چون مرادیان به تشنگان و بیچارگان کمک میکنند تا به آب دست پیدا کنند. با این وجود، همزمان اقدامات آنها زمینۀ سقوط نهایی را در این جا فراهم میآورد.
شاید اگر از فضا به زمین نگاه کنید، همچنان این سیاره را آبی ببینید، اما حقیقت آن است که تنها ۲.۵ درصد از این آبها، آب شیرین هستند. این آب نیز اصراف، آلوده و سمی میشود و توزیع آن نیز به شکل دهشتناکی غیرمنصفانه است.
جمعیت جهان به نسبت سال ۱۹۵۰ تقریباً سه برابر شده است، اما مصر آب شش برابر افزایش یافته است. نشر گازهای گلخانهای توسط انسان که باعث تغییرات اقلیمی در زمین شده نیز، اوضاع را بدتر کرده است.
وقتی که از کمیاب شدن آب صحبت میکنیم، اول از همه منظورمان مردمانی است که از تشنگی رنج میبرند. نزدیک به یک میلیارد نفر مجبورند که آبهای آلوده بنوشند و حدود ۲.۳ میلیارد نفر دیگر با کمبود آب مواجهند. چگونه میتوان جمعیتی را که روز به روز بیشتر میشود با آبی که روز به روز کمتر میشود، سیرآب نگاه داشت؟
اما دیگر مانند سابق فقط کشورهای در حال توسعه نیستند که با این معضل دست به گریبانند. خشکسالی زمینۀ آتش سوزیهای گسترده در کالیفرنیا را فراهم میآورد و به مزارع در اسپانیا خسارت وارد میکند. آب به کسب و کار شرکتهای بینالمللی بدل شده و در مقیاس وسیع در حال هدر رفتن است، تا تبدیل به سود شود و چرخ مزارع را نقاطی از جهان بگرداند که جای کشاورزی نیست.
تالس، فیلسوف یونانی در قرن ششم پیش از میلاد گف: "آب عنصر اصلی همه چیز است." بیش از دو هزار و پانصد سال از آن زمان، در ۲۸ جولای ۲۰۱۰، سازمان ملل لازم دید تا دسترسی به آب را جزء حقوق بشر بگنجاند. این اقدامی از سر ناامیدی بود. سازمان ملل در هیچ یک از اهداف چشم اندازش برای هزارۀ جدید، به اندازهای که در هدف نصف کردن تعداد افرادی که به آب دسترسی ندارند تا سال ۲۰۱۵ ناموفق بود، شکست نخورده است.
سوال اینجاست که آیا آب یک دارایی عمومی است یا یک حق بشری. یا اینکه نهایتاً یک کالا است، یک کالای مصرفی و یک سرمایهگذاری مالی؟
رهبران کسب و کار جهان و تصمیمسازان در ماه ژانویه در نشست سالانۀ داووس در سوییس گرد هم آمدند تا دربارۀ مسائل مهم روز بحث کنند. یکی از سوالات این بود: بزرگترین خطر اجتماعی و اقتصادی دهۀ آتی چیست؟ گزیدهای از ۲۸ جواب شکل گرفت که شامل جنگ، سلاحهای کشتار جمعی و بیماریهای همهگیر میشد. پاسخی که نخبگان اقتصادی جهان برگزیدند این بود: بحران آب.
مصرف کنندگان سالهاست که میدانند باید مصرفِ نفتمان را کم کنیم. اما افراد بسیار کمی به آب به عنوان مادهای کمیاب فکر میکنند، حتی با وجود اینکه این ماده در آینده از نفت ارزشمندتر خواهد شد، چرا که جایگزینی ندارد. ضمن این که ماده منبع کل حیات هم هست.
آلمان از لحاظ منابع آبی کشور خوشاقبالی است. بسیاری از دریاچههای این کشور به اندازۀ کافی پاک هستند که برای شنا کردن امن باشند. آلمانیها از استخر لذت میبرند، به کنار دریا میروند و هر چندبار که بخواهند و به هر میزان که دوست داشته باشند دوش میگیرند. اما در عین حال، اغلب به شکل ناخودآگاه، به کمیابی آب در سایر نقاط جهان دامن میزنند.
گروهی از اشپیگل به نقاط مختلف جهان رفتند تا دریابند وقتی که آب به انتها میرسد چه پیش میآید: برزیل که تا همین اواخر تصور میشد منابع آبش پایان ناپذیر است؛ اسپانیا که در آن کشاورزان با آب دزدی برای مصرف کنندگان آلمانی توت فرنگی تولید میکنند؛ و کالیفرنیا که در آن خشکسالی بیسابقه باعث به خطر افتادن رویای آمریکایی شده است. این سوال که آب به چه کسی متعلق است، باعث جنگ در بولیوی شده است. اسراییل که نه آب دارد و نه صلح، راه حلهایی پیدا کرد که شاید بتواند راهگشای دیگران باشد.
برزیل: ثروت نابود شده
غروب، وقتی که نیروگاه برقآبی در پیراپورا دوبوم خسوس، میزان آب خروجی از دریچههایش را کاهش میدهد، شهر زیبای پایین دست به شهرهای فیلمهای ترسناک شبیه میشود. کف سفید چرکی از رودخانۀ ریو تیته، که از میان شهر در شصت کیلومتری شمالغرب سائوپائولو میگذرد، بالا میآید. کف از دیوار ساختمانها بالا میکشد، پیاده روی کنار رود را میپوشاند و پل روی رود را محو میکند.
اخیراً کوه کف به زیر پنجرۀ آشپزخانه در رستوران ماریا لوییزا ویلا رسید که هفت متر بالای سطح رودخانه قرار دارد. دوس سانتوس، صاحب رستوران میگوید: "رودخانه مرده است." حتی بوی مرده هم میدهد و بوی متعفنی از آب آن بلند میشود.
هر سال از می تا آگوست، در طول فصل خشک در جنوب شرق برزیل، مسئولان شهر پیراپورا دوبوم خسوس، وضعیت اضطراری زیست محیطی اعلام میکنند. سطح آب در رود ریو تیته پایین میآید و تراکم ضایعات مواد شوینده، شامپو و سایر مواد شیمیایی در آب حتی از حد معمول هم بالاتر میرود. یک سد کوچک در نزدیکی شهر، آب را هم میزند و باعث تشکیل کف میشود.
دیوارۀ سفید امسال به طور خاص بلندتر از همیشه است چرا که سطح آب در ریو تیته پایین تر از همیشه است. جنوب شرق برزیل که پرتراکمترین بخش کشور از لحاظ جمعیتی است، با بدترین خشکسالی در ۸۰ سال اخیر رو به روست. فصل بارانی در سال گذشته عملاً وجود نداشت.
در سیستما کانتاریرا، که یک سیستم عظیم ذخایر آبی است که آب بیش از ۹ میلیون نفر در سائوپائولو را تامین میکند، سطح به آب ۱۸.۴ درصد رسیده است. بزرگترین شهر آمریکای جنوبی با خطر تمام شدن آبش مواجه است.
مسئولان دولتی، تغییرات اقلیمی را مقصر میدانند. بندیتو براخا، مسئول دولت در مورد تامین سائوپائولو، میگوید: "در سال گذشته به قدر کافی باران نباریده است. سیستم ما برای این موضوع طراحی نشده است."
اما کمبود آب عمدتاً ناشی از اقدامات انسانی است و هشداری است به کشورهایی که از لحاظ ذخایر آب به قدر برزیل خوش اقبال نبودهاند. میشود گفت که در واقع هشداری است به همۀ کشورها. چرا که برزیل بزرگترین ذخایر آب شیرین دنیا را داراست.
ساخته بر آب
برزیلیها باور داشتند که همیشه آب خواهند داشت و هر کس میتواند به هر شکل که بخواهد از آن استفاده کند. آنهای روی رودها سد میزنند تا انرژی تولید کنند، مسیر رودها را تغییر میدهند و آب را با فضولات و ضایعات صنعتی آلوده میکنند. دامداران کنارۀ رودخانهها را جنگل زدایی میکنند و زارعان میوه آب از رود برداشت میکنند و به جایش آفت کش وارد رود میکنند. در ریودوژانیرو، خدمتکاران پیاده رو را آب نوشیدنی میشویند و ثروتمندان و فقرا سه بار در روز دوش میگیرند.
تازه الان است که بسیاری دارند متوجه میشوند که این فراوانی آب، محدود است. برای مثال در سائوپائولو، شرکت آب محلی، فشار آب لولهها را پایین آورده تا از مصرف بکاهد. در نتیجۀ این اقدام، گاهی اوقات محلههای واقع در دامنۀ تپهها بعضاً تا چند روز آب ندارند.
جالب اینجاست که این شهر عظیم، عملاً بر روی آب بنا شده است. صدها رود و چشمه در سائوپائولو جریان دارند. سرچشمۀ آنها در تپههای ماتا آتلانتیکا واقع است. ماتا آتلانتیکا جنگلی بارانی در حاشیۀ اقیانوس اطلس است که زمانی نواحی ساحلی برزیل را پوشانده بود.
اما بخش اعظم این جنگل تخریب شده و اغلب رودها حالا با بتن پوشانده شدهاند و یا آلوده هستند. زباله و فضولات صدها هزار خانوار وارد رود تیته و پینیروس میشود که مهمترین رودهای سائوپائولو محسوب میشوند. مبلمان، حیوانات مرده و حتی بعضاً اجساد انسان از جمله دیگر مواد تشکیل دهندۀ این سوپ هستند. نتیجه این که، آب شهر سائوپائولو ناگزیر باید از ذخایری تامین شود که صدها کیلومتر از این شهر فاصله دارند.
جالب اینجاست که بسیاری از برزیلیها، رودها و آبشارهای این کشور را همچون اماکن مقدس پرستش میکنند. مالو روبیرو، رییس سازمان "ماتا آتلانتیکا را نجات دهید" میگوید: "ما با آب طوری برخورد میکنیم که گویی مقدس است ولی در قبال حفظ آن هیچ مسئولیتی از خود نشان نمیدهیم."
سیاستمداران معدودی به ساخت تصفیهخانههای فاضلاب و لوله کشی فاضلاب علاقه نشان میدهند، چرا که پرداختن این مسائل رای چندانی را برایشان به ارمغان نمیآورد. آدریانو سامپیائو، فعال محیط زیست میگوید: "آنه ترجیح میدهند که ذخایر آبی جدید بسازند و شرکتهای ساختمانی نیز پول کمپین های آنها را تامین میکنند."
اسپانیا: آب دزدی برای توت فرنگی
زمین ترک برداشته و هیچ چیز غیر از بوتههای کوتاه با برگهای سخت اینجا عمل نمیآید. آفتاب شدید بر برگهای غبارگرفته میتابد. سرچشمههای آرویو دلا روسینا، از آغاز تابستان خشک بودهاند. به آندولوس، بزرگترین ناحیۀ کشت توت فرنگی در اسپانیا، خوش آمدید.
در فصل بهار این ناحیه شبیه دریای براقی از پلاستیک میشود که تا افق دوردست ادامه دارد. این پوشش پلاستیکی برای محافظت از میوهای گرانبهاست که بیشترِ آن قرار است راهی آلمان شود.
کشاورزی از طریق آبیاری مصنوعی از زمان الحاق اسپانیا به جامعۀ اروپایی در سال ۱۹۸۶ در این ناحیه رواج داده شده است. در آن زمان، تب طلای سرخ یا توت فرنگی نیز آغاز شد. فیلیپه فوئنتلساز، فعال محیط زیست، میگوید: "با کشت توت فرنگی میتوان پول راحت و زیاد بدست آورد."
اما مزارع اطراف شهر هوئلوا، سالانه بیش از 20 میلیون متر مکعب آب مصرف میکنند. علاوه بر این، تاکنون حدود 2000 هکتار جنگل از بین رفته است تا به زمین کشاورزی بدل شود. براساس یک تحقیق، 63 درصد از این زمینها خریداری نشده و کشت در آنها به صورت غیرقانونی انجام میشود. دو سوم باغات با آبی از منابع غیرقانونی تامین میشود، آبیاری میشوند.
روسینا، رود کوچکی که در این ناحیه جریان دارد، در طول سی سال گذشته نیمی از آب خود را نتیجۀ آبیاریهای گسترده از دست داده است. ضمن اینکه این رود یکی از مهمترین مسیرهای آبی در پارک ملی دونانا نیز به شمار میرود که زیستگاه پرندگان و حیوانات نادر است. فوئنتلساز و تیمش، در ناحیهای به وسعت 1.5 کیلومتر مربع، 52 حلقه چاه غیرقانونی پیدا کردند.
وزارت کشاورزی تخمین میزند که صدهاهزار هکتار زمین با استفاده از آبی که از نیم میلیون چاه غیرقانونی در اسپانیا تامین میشود، آبیاری میشود. پیامد این موضوع این است که هر ساله میزان آبی معادل مصرف شصت میلیون نفر از سفرههای آب زیرزمینی اسپانیا خارج میشود.
ایالات متحده: کابوس کالیفرنیایی
دانا جانسون، 72 ساله، با موهای خاکستری کوتاه، میگوید: "این فاجعه را پیش بینی نمیکردم. وقتی که آبی از چاهمان بیرون نمیآمد، فکر کردم که پمپمان خراب شده است." همچون بسیاری از مردم در پورترویل، خانوادۀ جانسون آب خود را از چاه تامین میکند، که آبش با پمپ از زیر زمین به سطح میآید. اما این چاهها به اندازۀ چاههای مزارع اطراف عمیق نیست، و به همین دلیل این چاهها خشک میشوند. نیمی از 7000 ساکن پورترویل، اخیراً آب لوله کشی ندارند.
جانسون از دیگران اعانه جمع میکند و آب بطری به همسایگان میرساند. مسئولان هم با تانکر آب میآورند و دوشهای موقت به محل میآورند. اکثر ساکنان پورترویل شرقی، پول حفر چاههای جدید و عمیقتر را ندارند. این شهر در بخشی از سنترال ولی قرار دارد که از پربازدهترین مناطق زراعی جهان است، ولی همزمان یکی از فقیرترین مناطق کالیفرنیا نیز محسوب میشود.
این منطقه از آمریکا، ابرقدرت جهان، با خیابانهای داغان، خانههای مخروبه و ساکنان بیآبش به یک کشور جهان سومی میماند. بحران آّب در اینجا در حال بدل شدن به بحرانی انسانی است. دلیل این موضوع سیاستهای مضحک کشاورزی در برخی نواحی این ایالت است. سرزمینهای آبدار این ایالات برای ممکن کردن آبیاری مزارع در حال خشک شدن است. بخشی از رویای آمریکایی، حداقل در کالیفرنیا، افسار زدن به طبیعت است و از جمله به چرخۀ آب و بیابان. آب از طریق کاریزی ۱۵۰۰ کیلومتری از شمال به جنوب منتقل میشود. این کار امکان بدل شدن لس آنجلس به یک ابرشهر و سنترال ولی به مرکز کلیدی صنعت کشاورزی را فراهم آورده است.
عواقب تلخ این سیاست، حالا در حال رخ نشان دادن است. دمای هوا در جنوب غرب ایالات متحده، به خاطر اینکه این منطقه فاقد تاثیر موازن نظام آبی معمول است، بیش از متوسط جهانی در حال بالاتر رفتن است. با بالا رفتن دما، تبخیر افزایش مییابد و وضعیت خشکسالی را بدتر میکند.
کشاورزی مولد ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی کالیفرنیا است اما ۸۰ درصد از آب این ایالت را به خود اختصاص میدهد. وقتی که جری براون، فرماندار ایالت در ماه آوریل وضعیت اضطرار اعلام کرد و از کالیفرنیاییها خواست تا مصرفشان را تا ۲۵ درصد کاهش دهند، روی صحبتش با کشاورزان نبود. آنها همچنان اجازه دارند تا جایی که میتوانند از زمین آب بیرون بکشند.
چاهکنی با حفاری نفتی
کالیفرنیا حدود نیمی از میوه، سبزیجات و خشکبار تولید شده در ایالات متحده را به همراه مقادیر انبوهی از شیر و گوشت را تولید میکند. ده سال پیش، حدود ۱۶ درصد از محصولات کشاورزی به کشورهای دیگر صادر میشدند. امروز این رقم به ۲۵ درصد رسیده است. از هر پنج بادام موجود در بازار جهانی، ۴ تایش در کالیفرنیا تولید شده است. آب مورد نیاز برای تولید هر بادام ۴ لیتر است.
دنیس سیمونیان، که در مزرعهاش در فرسنو ۱۸۰ نوع میوه و سبزی پرورش میدهد، میگوید: "باید برویم غذایمان را از چینیها برخریم؟" سیمونیان ۷۲ ساله، مرد سرسختی است که موهای خاکستریش را به پشت سر شانه کرده است. پس از پنجاه سال، هنوز عاشق کارش است. پدربزرگ و پدرش نیز کشاورز میوه بودند و امروز یکی از دخترانش با او در مزرعه کار میکند.
آنها محصولاتشان را در مغازۀ خود و از طریق سوپرمارکت "تریدرز جو" که به یک شرکت آلمانی تعلق دارد میفروشند. سیمونیان میگوید که کشمشهای تولیدیش به آلمان صادر میشوند. ما در دفتر او نشستهایم و پرده ها را کشیده است. هوای بیرون شدیداً گرم است.
او امسال مجبور شد که بخشی از زمینهایش را زیر کشت نبرد، چرا که چاهش به اندازۀ کافی آب نداشت. او میگوید: "ما در اینجا بر سر آب میجنگیم. فقط قویترها زنده میمانند." سیمونیان سالها پیش به آبیاری قطرهای روی آورد که بسیاری به صرفه تر است، اما میگوید که هنوز کشاورزانی هستند که با روش غرقابی زمینهایشان را آبیاری میکنند.
یک سیستم پیچیدۀ حقآبهای، تعیین میکند که هر کس چه مقدار از منابع آبی روی زمین کالیفرنیا سهم دارد. اما در حال حاضر، دو سوم آب این ایالت از زیر زمین تامین میشود و در آنجا هرج و مرج مطلق حاکم است. در سپتامبر ۲۰۱۴، قانونی تصویب کرد که برداشت آب زیرزمینی را هم قاعدهمند میکند، اما احتمالاً دههها تا اجرا شدن این قانون طول خواهد کشید.
سیمونیان میگوید که ملاکان بزرگ، در حال انتقال دستگاههای حفر چاه نفت از تکزاس به کالیفرنیا هستند تا برای آب حفاری کنند و این بدان معناست که کشاورزان کوچک شانسی ندارند. او میگوید که به همین خاطر است که کالیفرنیا همین الان باید یک قانون اجرایی داشته باشد، نه "۲۵ سال دیگر." او میگوید که نیاز به سدها و ذخایر جدید است و چرا نباید از آلاسکا به کالیفرنیا لوله بکشند؟ "وقتی برای نفت جواب میدهد، برای آب هم جواب میدهد."
کسب و کار جهانی
این ایده خیلی هم دور از ذهن نیست. انتقال آب از نواحی غنی از آب به نواحی خشک، امروز به یک گزینه بدل شده است. شرکتهای ایسلندی نظیر بروارفاس اچاف، در حال برنامهریزی انتقال آب کشور خود به سایر نقاط جهان با استفاده از تانکرهای غول پیکر هستند. همچون کاری که با نفت و گاز میشود.
در حالی که سیاستمداران هنوز باور ندارند که آب پایان پذیر است، کسب و کارها و سرمایهگذارها مدتهاست که به کمیابی این ماده پی بردهاند و همچنین به فرصتهای سودآور ناشی از این موقعیت فکر کردهاند. ویلم بویتر، کارشناس اقتصادی ارشد در "سیتیبانک"، چهار سال پیش در یک سند راهبردی ارزیابی صنعت خود را اینگونه نوشت: "به نظر من، آب به عنوان یک طبقۀ دارایی، نهایتاً به مهمترین کالای فیزیکی بدل خواهد شد و نفت، مس، کالاهای کشاورزی و فلزهای گرانبها در مقابلش رنگ خواهند باخت."
بخشهای بزرگی از بخش خصوصی، و همینطور تکنولوژیهای تازه همچون حفاری هیدرولیکی، بدون وجود آب میسر نیستند. از این روست که شرکتهای حاضر در بازار کالا، بخش عمدۀ ۸۴ میلیارد دلاری که شرکتهای خصوصی مابین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ در روشهای ذخیره سازی آب سرمایه گذاری کردهاند را تامین کردهاند.
اما، صنعت غذا و نوشیدنی نیز مقادیر سنگینی را صرف کاهش استفاده از آب کرده است. در پاییز سال ۲۰۱۴، نستله، بزرگترین شرکت خوراکی دنیا - و شرکتی که منتقدانش آن را به تلاش برای دستیابی به منابع آبی جهان متهم میکنند- کارخانۀ شیرخشکی در مکزیک تاسیس کرد که نیاز به آب خارجی ندارد. در عوض از آبی که در طی فرآیند خشک سازی از شیر جدا میشود، استفاده میکند. شرکت هلندی، داچ رِینمِیکر، توربین بادیای ساخته است که از انرژی تولیدیش برای تغلیظ آب موجود در هوا استفاده میکند. سایر شرکتها در حال توسعۀ ماشینهای لباسشوی و توالتهای بیبویی هستند که تقریباً بدون آب کار میکنند.
کمیابی روزافزون آب، روز به روز سرمایهگذاران بیشتری را جذب این حوزه میکند. کسانی که سرمایۀ خود را به امید سود صرف کارخانههای شیرین سازی آب، تکنولوژیهای صرفه جویی آب و کارخانههای تصفیۀ فاضلاب میکنند.
بولیوی: جنگ بر سر آب
در سال ۲۰۰۰ اتفاقی در بولیوی روی داد که اهالی آن کشور آن را به نام "جنگ آب" به یاد میآورند.
بولیوی تحت فشار بانک جهانی شروع به خصوصیسازی تامین آب خود کرد و در پی آن یک شرکت وابسته به شرکت آمریکایی "بکتل" کنترل سیستم آب کوچاباما، سومین شهر بزرگ این کشور، را بر عهده گرفت.
اگر یک کشور باشد که نیازمند کمک خارجی است، آن کشور بولیوی است. فقیرترین کشور آمریکای جنوبی. بیش از نیمی از جمعیت ۱۰ میلیونی کشور در فقر شدید زندگی میکنند. ترخ جرائم بالاست و کار کودکان طبیعی است. اقلیم کوهستانهای آند سخت و خشک است و خاک این ناحیه چندان حاصلخیز نیست. در این میان، بولیوی شدیداً تحت تاثیر گرم شدن زمین قرار گرفته است. علاوه بر این میزان بارش به نسبت قبل کمتر شده است.
در چنین شرایطی، تامین کنندۀ آب بخش خصوصی یک شبه قیمت آب را سه برابر کرد و حتی در برابر آب بارانی که مردم جمع آوری میکردند، خواهان پول بود. اسکار اولیورا، پیرمردی که با کلاه چرمی و پیراهنی گشاد که یکی از مسئولان اتحادیۀ تجاری است، میگوید: "ما مردم عادی مجبور بودیم که یک چهارم درآمدمان را بابت آب بپردازیم." او که در میدان اصلی کوچابامبا ایستاده به جای گلولهها روی دیوار اشاره میکند و میگوید: "باور کنید، ما برای مرگ آماده بودیم."
اولیورا یکی از رهبران جنبش مقاومت در آن زمان بود. شهروندان موانع خیابانی ایجاد کردند، سنگ پرتاب میکردند و قبض آبشان را میسوزاندند. وقتی که رییس جمهور وقت، هوگو بانزر، ارتش را وارد کارزار کرد پنج تظاهرکننده با ضرب گلوله کشته و صدها نفر مجروح شدند. پس از یک کشمکش چهار ماهه، دولت نهایتاً شکست را پذیرفت و خصوصی سازی ملغی شد.
پنج سال بعد، بولیویاییها اوو مورالس، مردی از تبار بومیان و نمایندۀ زارعان کوکا را به ریاست جمهوری برگزیدند. او یک وزارت آب ایجاد کرد و حق دسترسی به آب را وارد قانون اساسی نمود. او برخلاف پیشنیانش، میداند که عدم دسترسی به آب یعنی چه.
"کالای عمومی"
مورالس میگوید: "وقتی که بچه بودم، فاصلۀ محل زندگیمان از نزدیکترین چاه، یک کیلومتر بود. مادرم مجبور بود با یک کوزه گلی آب به خانه بیاورد." او که روی یک مبل در اتاقی مجلل در ساختمان دولت در لاپاز نشسته، میگوید: "آب نمیتواند موضوع کسب و کار باشد. آب باید یک کالای عمومی باشد."
او میگوید که دولتش در حال کار بر روی گسترش شبکههای آبی و بهبود تامین آب برای مصارف بهداشتی و میافزاید که تا زمانی که همۀ بولیویاییها به آب سالم دسترسی نداشته باشند، از پای نخواهد نشست.
هنوز دو میلیون بولیویایی مجبور به نوشیدن آب آلوده هستند، در حالی که چهار میلیون نفر فاقد ملزومات استحمامند. با این وجود، پیشرفتیهایی صورت گرفته است. امروز، ۸۳ درصد از مردم بولیوی به آب نوشیدنی پاک دسترسی دارند. رقمی که در سال ۱۹۹۰ کمتر از نیمی از جمعیت را شامل میشد.
ماجراهایی نظیر این، اگرچه نه به این شدت، در کشورهای بسیار دیگر روی میدهند. این انتظار که شرکتهای خصوصی از دولتها در تامین آب پاک و از لحاظ قیمتی به صرفه، تواناترند معمولاً برآورده نشده است.
راهکاری که در مورد برق جواب داده، در مورد آب جوابگو نیست، چرا که محصول رقیب برای آب وجود ندارد. شرکتهای آب خصوصی، اغلب به رایگان صاحب خطوط لوله، ایستگاههای پمپاژ و ذخایر آبی میشوند و با هزینۀ اندک از آنها بهرهبرداری میکنند و سپس قیمت آب را به دلخواه دیکته میکنند. این انتظار که این شرکتها در مقابل به توسعۀ زیرساخت خواهند پرداخت، اغلب برآورده نمیشود. این مورد باعث شده که بسیاری از کشورها نظیر آرژانتین، اندونزی، غنا و مالی مسیر بولیوی را در پیش بگیرند و آبشان را دوباره تحت اختیار دولت بگذارند.
گرایش به سود
اما هیچ جای دنیا، روند بازپس گیری کنترل آب از تامین کنندگان بخش خصوصی به اندازۀ اروپا، از جمله در آلمان، شدت ندارد. در اشتوتگارت، دادخواستی از سوی شهروندان در سال ۲۰۱۳، شهر را مجبور کرد که سهامهای یک تامینکنندۀ خصوصی آب را دوباره بخرد. در سال ۲۰۱۴، مسئولان دولتی در اشتوتگارت متوجه شدند که قیمت آب بیش از حد بالاست و دستور دادند تا به طور متوسط سی درصد کاهش یابد.
در برلین که بخشی از عملیات آبی در سال ۱۹۹۹ به بخش خصوصی واگذار شد، پس از طی دورۀ انتظار سه سالۀ مورد توافق، قیمت آب ۲۸ درصد افزایش یافت. در مقابل سرمایهگذاری برای حفظ زیر ساختها بیش از یک چهارم کاهش یافت. اما برلینیها نیز دست به مبارزه زدند. وقتی که یک دادخواست شهروندی، دست به آغاز همه پرسی زد و به توافقنامهها دست پیدا کرد، یک حقیقت تلخ آشکار شد: برلین به دو شرکت شریک در طرح یعنی RWE و ویولیا، تضمین سود سی ساله داده بود. در سال ۲۰۱۲، دفتر کارتل فدرال حکم داد که قیمت آب برلین میبایست ۱۸ درصد کاهش یابد. یک سال بعد، سنای برلین در مقابل فشار کوتاه آمد و سهام شرکت خصوصی را بازخرید.
مخالفت مردم در مقابل خصوصیسازی در هیچ موردی به اندازۀ خصوصی سازی آب شدید و احساسی نیست. درک عمومی این است که اساسیترین و حیاتیترین مادۀ موجود در دنیا را نباید به نیروهای بازار سپرد. نیروهایی که صرفاً به سود گرایش دارند.
اسراییل: معجزه در بیابان
دیوید بن گوریون، اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی، رویای "شکوفا کردن بیابان را در سر داشت." امروز جانشینان او هر چه در توان دارند انجام میدهند تا این رویا را به حقیقت بدل کنند.
آوراهام تنه، ۶۸ ساله، یکی از معماران این "معجزۀ آبی اسراییل" است. تا این اواخر او ریاست بخش شیرین سازی آب دریا را در سازمان ملی آب بر عهده داشت. او با ساسپندر و کلاه ایمنی قرمز، در مرکز سورک، بزرگترین مرکز شیرینسازی آب در جهان ایستاده است. او لیوانی پلاستیکی را از آب شیر پر میکند و میگوید: "از آب معدنی هم بهتر است."
آب شور دریای مدیترانه به مرکز پمپاژ میشود و در آنجا جلبک و جانوران دریایی از آن جدا میشود. سپس آب به "ساختمان غشا" که هستۀ مرکز محسوب میشود، منتقل شده از لولههایی که به هزاران غشای پلاستیکی مجهزند، عبور میکند. با بهرهگیری از فرآیندی به نام اوسموز معکوس، آب دریا تحت فشار شدید به سیستم وارد میشود و در نتیجۀ فرآیند آب شیرین و کنستانترۀ نمک باقی میماند. این مرکز در هر ساعت ۲۶ میلیون لیتر آب تولید میکند که برای تامین آب ناحیۀ شهری تل آویو کفایت میکند.
فناوری اوسموز معکوس، به نسبت شیرینسازی به روش حرارتی، انرژی کمتری مصرف میکند. تنه میگوید: "ما تکنیکهایی ایجاد کرده که میتواند مصرف انرژی را تا ۴۰ درصد کاهش دهد." با این وجود، ده درصد تولید برق اسراییل صرف شیرینسازی آب میشود، که با توجه به اینکه اسراییل از منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده چندانی نمیکند، میزان بالایی محسوب میشود. تا امروز مطالعۀ چندانی در مورد پیامدهای زیست محیطی این کار، از قبیل تاثیر بازگرداندن کنستانترۀ نمک به مدیترانه، صورت نگرفته است.
در سال ۲۰۰۵، تنه، که به تازگی بازنشست شده بود، تصمیم گرفت که برای دولت کار کند. سرزمینهای اشغالی دچار خشکسالی شدید بود، و مهمترین ذخایر آبی کشور، یعنی دریای گالیلی و آب زیرزمینی تحت فشار مصرف بالا بودند. رود اردن نیز بر اثر آبیاری شدید مزارع به یک جوی بدل شده بود.
پیشرو در جهان
رژیم اسرائیل یک سازمان ملی آب ایجاد کرد و شیوۀ نرخگذاری مصرف آب تازهای مطرح نمود که بر مبنای آن خانوارها به ازای هر مقدار که بیش از استاندارد تعیین شده آب مصرف کنند، میبایست پول بیشتری بپردازند. اسراییل همچنین سرمایهگذاری سنگینی در بخش تحقیق انجام داد و به همین خاطر هم در حال حاضر در زمینۀ بسیاری از تکنولوژیهای آبی در جهان سرآمد است.
هیچ کس به اندازۀ اسراییل فاضلاب را برای استفاده در کشاورزی تصفیه نمیکند. این میزان در اسراییل ۸۶ درصد است، در حالیکه در اسپانیا ۱۸ درصد و در ایالات متحده تنها یک درصد است. آبیاری قطرهای در اسراییل ابداع شد، و روشی است که در آن خطوط آب به صورت دیجیتالی تحت نظر هستند تا نشت آب فوراً شناسایی شود. اسراییل همچنین در مورد شیرین سازی آب با انرژی پایین در جهان سرآمد است.
سه مرکز شیرینسازی آب در دورۀ مسئولیت تنه ساخته شدهاند و امروز این مراکز ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب تولید میکنند که نزدیک به یک سوم نیازهای آبی کشور را تامین میکند. او میگوید: "ما شکاف را پر کردیم." در پایان مصاحبه نیز میگوید: "من میخواهم روزی را ببینم که آب را با همسایگانمان تقسیم میکنیم. آب باید ابزاری برای صلح باشد."
اما رژیم اسراییل همچنان راه درازی تا رسیدن به این هدف دارد. در حالیکه آنها از معجزۀ آبی خود خشنودند، آب در بسیاری از خانههای فلسطینیان در کرانۀ غربی، هفتهای تنها یک بار در دسترس است. اسراییلیها صاحب هشتاد درصد آب استخراج شده در کرانۀ غربی هستند، در حالی که به فلسطینیان تنها ۲۰ درصد از آب اختصاص داده میشود. راه حل ناعادلانهای که قرار بود موقتی باشد.
این نمونه نشان میدهد که یک کشور میتواند در بسیاری مسائل مربوط به آب درست عمل کند و باز هم در خطر باشد؛ زمانی که دیگران تشنه بمانند. وضعیت در نوار غزه حتی از کرانۀ غربی نیز اسفناک تر است. از میان همۀ چاههای باریکۀ غزه، ۹۶ حلقه یا شور شدهاند یا آلوده به فاضلاب هستند. کمبود آب آَشامیدنی و کیفیت آب وحشتناک است. ارتش اسراییل هشدار داده است که بحران آب در غزه تهدیدی امنیتی است و رژیم صهیونیستی به تازگی سهمیۀ آب شیرین شدهای که به غزه میفرستد را دوبرابر کرده است.
نظر کاربران
قابل توجه مسيولين متعهد و باوجدان و با درايت ايراني.....