طنز؛ دستولوژی کاربردی!
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
انگشت شست: کنشگر اجتماعی قدیمی، پیشکسوت انگشت اشاره، عوضکننده کانال تلویزیون و ماهواره بهعنوان اکت اجتماعی. علامت پیروزی، علامت بلندشدن هواپیما، علامت موفقباشی، همچنین علامت ندا به معنای بیا.
انگشت اشاره: کنشگر اجتماعی نوین، شاگرد انگشت شست، لایکر، لایکزننده بهعنوان اکت اجتماعی، کلیککننده، خاراننده پشتگوش، مناسب برای تشخیص هویت، مناسب برای رایدادن، مناسب برای پاککردن کاسه کشک و ماست و لیسیدن. مناسب برای بلندکردن ناخن و زدن سهتار، عضو هنری بدن نوازندگان ایرانی.
انگشت وسط: انگشت بلااستفاده، یار کمکی، دکل دست.
انگشت کوچک: مناسب برای خاراندن داخل گوش، مناسب بلندکردن ناخن در دورههای مختلف تاریخ و زندگی، بیل مکانیکی بدن.
انگشت ازدواج: تنها عضو بدن که رسما اسم ازدواج را یدک میکشد اما عروسی هم دعوتش نمیکنند و نقشی در ازدواج فرد ندارد، مناسب برای حلقه، جای نشانکردن نامزد، مناسب برای مشخصکردن نامزد بهعنوان حوزه استحفاظی مربوطه در جامعه و محله و محل کار بهوسیله حلقهگذاری.
مشت: اجتماع انگشتها.
کف دست: نشانه رکود اقتصادی چون مو ندارد کسی بکند.
پشت دست: نشانه اقتصاد رو به رشد چون مو دارد کسی بکند، مناسب برای داغگذاشتن در مواقع قدرناشناسی.
دست: حساس به نمک، اگر نمک نداشته باشد میشکند. حساس به پوست گردو، اگر توش بماند از کار میافتد. حساس به حنا اگر بگذارندش دست آدم یک عمر بند میشود.
مچ: مناسب برای بستن، مناسب برای انداختن، مناسب برای بازکردن و بازشدن.
بازو: نانوایی بدن، توصیه شده نان آنجا را بخورند.
انگشت شست: کنشگر اجتماعی قدیمی، پیشکسوت انگشت اشاره، عوضکننده کانال تلویزیون و ماهواره بهعنوان اکت اجتماعی. علامت پیروزی، علامت بلندشدن هواپیما، علامت موفقباشی، همچنین علامت ندا به معنای بیا.
انگشت اشاره: کنشگر اجتماعی نوین، شاگرد انگشت شست، لایکر، لایکزننده بهعنوان اکت اجتماعی، کلیککننده، خاراننده پشتگوش، مناسب برای تشخیص هویت، مناسب برای رایدادن، مناسب برای پاککردن کاسه کشک و ماست و لیسیدن. مناسب برای بلندکردن ناخن و زدن سهتار، عضو هنری بدن نوازندگان ایرانی.
انگشت وسط: انگشت بلااستفاده، یار کمکی، دکل دست.
انگشت کوچک: مناسب برای خاراندن داخل گوش، مناسب بلندکردن ناخن در دورههای مختلف تاریخ و زندگی، بیل مکانیکی بدن.
انگشت ازدواج: تنها عضو بدن که رسما اسم ازدواج را یدک میکشد اما عروسی هم دعوتش نمیکنند و نقشی در ازدواج فرد ندارد، مناسب برای حلقه، جای نشانکردن نامزد، مناسب برای مشخصکردن نامزد بهعنوان حوزه استحفاظی مربوطه در جامعه و محله و محل کار بهوسیله حلقهگذاری.
مشت: اجتماع انگشتها.
کف دست: نشانه رکود اقتصادی چون مو ندارد کسی بکند.
پشت دست: نشانه اقتصاد رو به رشد چون مو دارد کسی بکند، مناسب برای داغگذاشتن در مواقع قدرناشناسی.
دست: حساس به نمک، اگر نمک نداشته باشد میشکند. حساس به پوست گردو، اگر توش بماند از کار میافتد. حساس به حنا اگر بگذارندش دست آدم یک عمر بند میشود.
مچ: مناسب برای بستن، مناسب برای انداختن، مناسب برای بازکردن و بازشدن.
بازو: نانوایی بدن، توصیه شده نان آنجا را بخورند.
پ
نظر کاربران
قشنگ بود.... مرسی