ایرانی ها چه چیزهایی را احساس میکنند؟!
شب میخواستم شعری از شاملو را در گوگل جستجو کنم تا به صورت تماممتن با لذت بخوانمش، گرجه بیشترش را از فرط گوش کردن، از حفظ بودم.
شب میخواستم شعری از شاملو را در گوگل جستجو کنم تا به صورت تماممتن با لذت بخوانمش، گرجه بیشترش را از فرط گوش کردن، از حفظ بودم.
و این از تنبلیهای دوران مدرن است که شما، به جای کمی فشار بر حافظه، ترجیح میدهید که فورا از گوگل استفاده کنید.
پس شروع به تایپ بخشی از شعر کردم:
«احساس میکنم در هر رگم، به تپش قلب من …»
اما به محض تایپ کردن «احساس میکنم»، مواجه شدم با پیشنهادات گوگل.
حتما میدانید که گوگل بر اساس عباراتی که پیش از این کاربران بیشتر جستجو کردهاند، وقتی تشخیص میدهد که کاربر در حال تایپ کردن کلیدواژههای مشابه است، چیزهایی پیشنهاد میدهد. این طوری در وقت صرفهجویی میشود و گاهی هم کاربر به جای کلیدواژههای اشتباه، از کلیدواژههای مناسبتری استفاده میکند.
اما خب، این پیشنهادات گوگلی، به کلی حس و حال شاعرانه من را مختل کرد و به وادیهای دیگری کشاند.
از یک سو این تضاد خندهدار به نظر میرسد، اما از سوی دیگر اگر ژرفتر نگاه کنیم، همین رخداد تصادفی مضحک واقعیاتی قابل تأمل در پی دارند:
۱- پیش از هر چیز مشخص است که کاربران ما نحوه درست جستجو را نمیدانند. ما میتوانیم از این پیشنهادات گوگل به این نتیجه برسیم که صدها کاربر ایرانی خانم وجود داشتهاند که وقتی با بیمهری همسر روبرو شدهاند و یا شک کردهاند که باردار شدهاند، به جای جستجو با کلیدواژههای درست، به شیوه نادرستی، جستجو کردهاند.
مثلا به جای اینکه بنویسند: آزمایش بارداری - نشانههای حاملگی- علایم خیانت همسر - دلایل سرد شدن کانون خانواده و … عبارت خامی را جستجو کردهاند که احتمالا آنها را به هیچ کجا نرسانده است.
واقعیت این است که عده قابل توجهی از کاربران ایرانی، هنوز هم تکنیکهای ساده جستجو را فرانگرفتهاند.
۲- هر از چند گاهی من و کاربران دیگر وقتی چیزی را در گوگل جستجو میکنیم یا به آمارگیری سایت و وبلاگهای خود نظر میافکنیم، متوجه میشویم که کاربران چیزهای خیلی سطح پایین و گاه مبتدل و حتی گاهی مستهجنی را جستجو میکنند.
چرا چنین است؟
چرا وقتی به فیسبوک و وایبر و اینستاگرام میرویم، معمولا صفحات و پیجهایی با تصاویر فکاهی سطح پایین بیشترین محبوبیت را دارند؟ در اینستاگرام، صفحاتی با چند صدهزار دنبالکننده ایرانی وجود دارد که مملو از لطیفههای تکراری و تصاویر به ظاهر خندهدار هستند.
من در اینستاگرام صفحاتی را سراغ دارم که صاحبان آنها، با خردمندی عکس انتخاب میکنند و متنهای زیر عکسها همه حکیمانه، پندآموز و پر از کنایههای بامعنی و یا سرشار از عشق است. اما این اکانتها یک صدم موفقیت آن اکانتهای محبوب را نمیتوانند کسب کنند.
اشتباه نکنید! من مخالف سرگرمی و خنده و وقتگذرانی نیستم. اما حس میکنم که این سرگرمیسازی و خوشمزهبازی ما هم بسیار سطح پایین برگزار میشود. به عنوان مثال حتی قالب و ظاهر عکسهای به اشتراکگذاشته شده در این صفحات، مظهر تمامعیار کجسلیقگی است و از بدترین فونتها برای درج عبارات در عکسها استفاده میشود.
پینوشت: البته این پیشنهادات خندهدار گوگل، مسلما چیزی نیست که تنها با جستجوی فارسی مشاهده شود.
نظر کاربران
درسته لطیف تکراری و توهین ها به معنا خنده دار به قبیله ها و شهرها برای مردم بیشتر معنی داره تا شعر و نوشته های حکیمانه چون مردم اون قدر تو روز و کشور درگیر مسایل روزمره و سخت هستند حتی حرف شبشون فراموش میکنند تو این خستگی دنبال خنده هستند و دیدگاه مردم وقتی شما تو یه مهمونی ساده و خانوادگی حرف عامیانه و حکیمانه میزنه تو جمع مسخره میشه ولی وقتی کسی جک تعریف میکنه بیشتر مورد توجه قرار میگیره چرا چون تو کشور من به فرهنگ هنر دیدگاه مسخره و بی معنی دیده میشه