قهرمانان جامعه مجازی!
ما سخت در اشتباه بوده ایم که این همه سال نویسندگی می کردیم. از آنجایی که در نوشتن اساسا پول نیست، آدم دلش به شهرت این کار خوش است. امروزه اما وقتی می بینیم راه معروف شدن به کل عوض شده است، احساس سوختگی می کنم.
ماهنامه خط خطی - بشیر اسماعیلی: ما سخت در اشتباه بوده ایم که این همه سال نویسندگی می کردیم. از آنجایی که در نوشتن اساسا پول نیست، آدم دلش به شهرت این کار خوش است. امروزه اما وقتی می بینیم راه معروف شدن به کل عوض شده است، احساس سوختگی می کنم. در این ایام، معروف ترین افراد همانا قهرمانان جامعه مجازی هستند. اینان برای قهرمانی نه هنرمند، نه ورزشکار، نه سیاستمدار، نه دانشمند و نه هیچ چیز دیگر نبوده اند... اینان فقط در یک موقعیت خاص قرار گرفته اند:
فرنود، طفل راستگو
فرنود را همه به یاد داریم. همان کودکی که در پاسخ به پرسش معروف خاله نرگس پاسخ تاریخ سازی ارائه کرد و به شهرت جهانی دست یافت. در آن زمان، ویدئوی وی به سرعت در فضای مجازی پخش شد و به سرعت میلیون ها بازدیدکننده پیدا کرد. ویدئوی فرنود باعث تغییر نگرش مردم نسبت به انجام وظایف شخصی توسط کودکان و همچنین ماشین لباسشویی گردید. همچنین سرنوشت خود فرنود هم برای همیشه تغییر کرد. او در تمام شئون پیش روی اعم از مدرسه، دانشگاه و به ویژه خواستگاری به عنوان «همان بچه هه که ... را خودش می شست» شناخته خواهد شد! فرنود یک قهرمان اصیل جامعه مجازی به حساب می آید.
همون دوتا دختر که تصادف کردند
همین که دختر باشی و مقبولیت ظاهری هم داشته باشی به تنهایی کفایت می کند تا مخاطبان زیادی پیدا کنی. موارد بسیاری بوده که چند دختر جوان و روبراه جلوی دوربین موبایل صرفا چرندیات گفته و ادا درآورده اند اما ویدئوشان در سراسر ایران دست به دست چرخیده است! ولی ماجرای دو دختری که حین رانندگی ترانه «واسه عشقمون/ میدم جونمو» را بازخوانی می کنند و ناگهان دچار سانحه رانندگی می شوند مورد ویژه ای در این زمینه محسوب می شود.
سکانس تصادف این دو دختر بیش از هر سکانس معروف دیگری دیده شد و تمامی فلسفه های هنر و بازیگری را با تردید مواجه ساخت. در حالی که هنرپیشه های زن در سراسر جهان برای رسیدن به شهرت سال ها خاک صحنه می خورند و کلی بلا سرشان می آید، این دو دختر کشکی کشکی به شهرتی همطراز با خواجه حافظ شیرازی دست یافتند.
د ختره توی والیبال ایران و ایتالیا
برای مردمی که شب تا صبح پای این ماهواره ها هستند، دیدن دختر شل حجاب حسنی ندارد دیگر. به ویژه اینکه بیانسه و شکیرا و بقیه این خیرندیده ها، مدتی می شود که شورش را درآورده اند و همه را چشم و دل سیر کرده اند. اما دیدن دختری که در مسابقه والیبال، ایران را با هیجان تشویق می کرد، ظاهرا از ظرفیت تلویزیون ملی خارج بود و باعث شد تا این تماشاگر با احساس به بمب شبکه های مجازی تبدیل شود.
وی باعث شد تا قهرمانان والیبال ایران با وجود آن همه زحمت مدتی به حاشیه بروند و همه حواس شان به این خانم باشد. هیچی آقا، معروف شد رفت.
میراث ادیسون
بعضی کارها هست که به عقل جن هم نمی رسد اما قهرمانی بی چون و چرای جامعه مجازی را به همراه می آورد. راجع به این چیزها کلی می توان مطلب نوشت اما افسوس که دستمان در این زمینه بسته است.
در اینجا مطلب قهرمانان جامعه مجازی به پایان می رسد. در انتها فقط قصد دارم اعلام کنم اینجانب پس از ۱۵ سال طنزنویسی بی حاصل، این کار را می بوسم و می گذارم کنار. در عوض یک فکری توی سرم هست و آن اینکه همین خودکار که دارم با آن می نویسم را تا بیخ بکنم توی «گوشم» و بروم بیمارستان تا در حین فیلمبرداری درش بیاورند. آن وقت ره ۱۵ ساله را یک شبه خواهم رفت. چه کاری است اینقدر چیز نوشتن؟... والا با این خودکاراشون.
ارسال نظر