عجیب و غریب ترین روشهای درمانی تاریخ!
در این مطلب با هفت روش درمانی یا باور غیرمعمول پزشکان دوران کهن آشنا می شوید که برخی از آنها برای انسان امروز اصلا قابل قبول نیست و وحشیانه به نظر می رسد.
همشهری دانستنی ها: قرار بر این است که پزشکان تا جایی که امکان دارد جراحی های خود را با کمترین درد و آسیب به بیمار انجام دهند اما تاریخ نشان می دهد که این گذاره بیشتر در مقام حرف، آسان است. با وجودی که براساس شواهد، پزشکان باستان بسیار کارکشته و حاذق بودند اما در بسیاری موارد به روش های عجیب غیراصولی، دردناک و نامتعارفی برای درمان بیماران متوسل می شدند. در ادامه با هفت روش درمانی یا باور غیرمعمول پزشکان دوران کهن آشنا می شوید که برخی از آنها برای انسان امروز اصلا قابل قبول نیست و وحشیانه به نظر می رسد.
رحم سرگردان
پزشکان یونان باستان معتقد بودند که رحم زنان یک موجود و خلقت جداگانه است که ذهن و ارگانیسم خودش را دارد، به همین خاطر اگر زنی مجرد باقی می ماند از نظر آنها این ارگان در بدنش حیات خود را از دست می داد و باعث بروز مشکلاتی از قبیل تنگی نفس، حمله های عصبی و تشنج می شد.
به همین خاطر زنان در یونان باستان در سنین خیلی کم ازدواج می کردند و بچه های زیادی به دنیا می آوردند. بعدها پزشکان متوجه شدند که رحم توسط رباط هایی مانند باقی ارگان ها به بدن متصل است و حیات جداگانه و خارج از بدن ندارد.
خون کثیف را خارج کن
تا مدت های مدید پزشکان بر این باور بودند که بیماری ها صرفا نتیجه عملکرد بد جریان خون و تجمع «خون کثیف و آلوده» در نقطه ای از بدن هستند. تاریخ حجامت به احتمال زیاد به دوران مصر باستان و سومری ها باز می گردد اما تا زمان شکل گیری امپراتوری روم و یونان، روش درمانی زیاد متعارفی نبوده است.
پزشکان مطرح آن دوران مثل «هیپوکریت» و «گلن» معتقد بودند که بدن انسان با چهار ماده اصلی (طبع یا خلط humor) پر شده است: زرداب زرد، زرداب سیاه، بلغم و خون. (اخلاط اربعه: بلغم، سودا، صفرا و خون) و این چهار ماده برای اینکه سلامت بدن را تامین کنند باید به نسبت هم در یک نقطه تعادلی قرار بگیرند. به همین منظور زمانی که مراجعه کنندگان تب داشتند یا از بیماری مزمنی رنج می بردند، تشخیص غالب این بود که مقداری از خون زیادی بدن که با باقی اخلاط، هماهنگی اش را از دست داده باید از بدن خارج شود.
برای این کار مقداری از خون را از رگ با چاقوی تیزی می گرفتند و توی ظرف می ریختند یا از زالو استفاده می کردند تا مستقیما از روی پوست، خون را بمکد. با اینکه در بسیاری موارد از دست دادن خون، باعث مرگ ناگهانی بیماران شد، اما این روش تا قرن ۱۹ میلادی ادامه پیدا کرد؛ به طوری که پزشکان قرون وسطایی از این روش برای درمان گلو درد ساده گرفته تا طاعون، استفاده می کردند.
بعد از تحقیقات زیادی که در قرون جدید انجام گرفت، این روش کم کم از رونق افتاد و ضررهای آن بیشتر از مزایایش تشخیص داده شد. البته امروزه خونگیری توسط زالو و حجامت کنترل شده کماکان برای درمان برخی از بیماری ها توصیه می شود.
پماد سرگین حیوانات
مصریان باستان سیستم پزشکی منظم و چشمگیری داشتند که توسط پزشکان حاذقی اداره می شد اما روش های متداول آنها برای درمان، همیشه هم کامل و قابل قبول نبود. آنها از خون مارمولک، بدن موش مرده، لجن، گل و لای و نان کپک زده برای ساختن پمادهای موضعی استفاده می کردند.
عجیب ترین و مشمئزکننده ترین این مواد، مدفوع حیوانات و انسان ها برای درمان بسیاری از بیماری ها بود. براساس آنچه در تاریخ ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد آمده است، فضله خر، اسب، مگس و آهو برای درمان مورد استفاده قرار می گرفته به خصوص برای دفاع اثرات ارواح خبیث.
با وجودی که استفاده از این مواد دل به هم زن باعث ایجاد عفونت های زیاد و بروز بیماری کزاز می شد اما شواهد نشانگر این است که این روش ها زیاد هم بی تاثیر نبوده. امروزه محققان به این نتیجه رسیده اند که میکروفلای موجود در برخی از فضله های حیوانات دارای آنتی بیوتیک های موثری است.
راهی برای فرار از شیطان
یکی از جراحی های بسیار هولناکی که در دوران باستان انجام می شد، ایجاد سوراخ هایی توسط مته در جمجمه بیماران بود. این روش نزدیک به هفت هزار سال پیش در بین تمدن های آن روزگار رایج بوده است. محققان فقط توانسته اند بفهمند که چرا و چطور چنین روش دردناکی به عنوان روش درمانی مورد استفاده قرار می گرفته است. گفته می شود در گذشته مردم براساس آموزه های قومی و قبیله ای شان اعتقاد داشتند شیطان بر قسمت هایی از مغز اثر می گذارد و باعث بیماری می شود. به این خاطر به این جراحی تن می دادند تا با ایجاد این سوراخ ها شیطان از مغز خارج شود!
البته عده ای هم معتقدندکه روش معمول و مناسبی بوده برای درمان سردردهای مزمن، صرع، لختگی خون در مغز و آبسه. جمجمه های سوراخ شده ای که در کند و کاوهای باستانشناسی در «پرو» کشف شده نشان می دهد که این روش برای بیرون آوردن و تمیز کردن جمجمه زمانی که بر اثر ضربه مغزی، از خرده های استخوان شکسته پر می شده هم استفاده می شده است و شواهدی هم وجوددارد که بسیاری هم در این جراحی ها جان سالم به در می برده اند.
با سم، اکسیر بساز
شهرت جیوه به خاطر خصلت زهرآگین بودن آن است اما در گذشته بیشتر برای درمان های موضعی و به عنوان «اکسیر» از آن استفاده می شده است. ایرانیان و یونانیان باستان از جیوه برای ساختن پمادهای مفید و شیمیدان های چینی در قرن دوم از جیوه و سولفید مرکوری قرمز برای افزایش طول عمر و جاودانگی بهره می گرفتند.
برخی از این شیمیدان ها حتی معتقد بودند که خوردن نوشیدنی هایی که در آنها مرکوری، آرسنیک و گوگرد ریخته شده، باعث حیادت جاودانه بیماران و توانایی آنها برای راه رفتن روی آب می شود! جالب است که یکی از معروف ترین تلفات این باور، امپراتور چین «کین شی هوآنگ» بود که برای برخورداری از عمر جاودانه، به محض خوردن این مایع سمی، کشته شده.
از دوران رنسانس تا اوایل قرن بیستم هم از جیوه برای درمان بیماری های مقاربتی مثل سیفلیس استفاده می شده است؛ در حالی که گفته می شود این ماده برای درمان عفونت ها مفید بوده است اما نشانه ها حاکی از آن است که بیشتر بیماران به خاطر آسیبی که از این سم به کلیه ها و کبدشان وارد می شده، جان شان را از دست می داده اند.
درمان جمجمه ای بابلی ها
از نظر بابلی ها، منشأ بسیاری از بیماری ها، نیروهایی شیطانی بود که به سبب عملکرد بد مردم، توسط خدایان بر بدن آنها چیره می شد. به همین خاطر پزشکان آن دوره بیشتر از آنکه در امر پزشکی تخصص داشته باشند، در جن گیری و کارهای جادویی فعالیت داشتند.
مثلا اگر بیماری دندان قروچه می کرد، تشخیص پزشکان این بود که روح اقوام مرده فرد قصد برقراری ارتباط با او را در شب ها دارند؛ به همین دلیل به او می گفتند که به مدت یک هفته با جمجمه انسان بخوابد تا این روح از بدنش خارج شود.
مرده خواری
در گذشته های دور برای درمان سردردهای مزمن، زخم های شکمی و گرفتگی عضلات، پزشکان گاهی اکسیرهایی ساخته شده از جسد و خون و استخوان انسان، تجویز می کردند که به آن «داروی جسد» می گفتند. رومی ها باور داشتند که خون گلادیاتورهای مرده در درمان صرع موثر است و عطارهای قرن دوازده میلادی در میان داروهای خود، ماده ای را نگهداری می کردند که به آن «پودر مومیایی» می گفتند. این پودر از مومیایی هایی که از مصر غارت می شد، تهیه می شد.
در قرن هفدهم، چارلز دوم پادشاه انگلستان، نوشیدنی را مصرف می کرد که از تکه هایی از جمجمه انسان درست شده بود. آنها باور داشتند با خوردن این مواد به حیات جاودانه و بهبودی ابدی می رسند. آنها از استخوان جمجمه برای درمان میگرن و از چربی بدن انسان برای دردهای عضلانی استفاده می کردند اما وحشناکترین این مواد، استفاده از خون و اعضای تازه افراد بود. گاهی بیماران در صحنه اعدام کسی شرکت می کردند تا بتوانند از خون تازه مرده برای درمان خود بخورند.
نظر کاربران
خوب که تو اون دوران به دنیا نیومدیم..