روح خانه به آدمها و خاطره هایشان خوش است، خانه با آدمهایش خانه می شود و اگر به حال خود رهایش کنند انگار روح خانه هم می رود و تک و تنها جایی در خیابانها و گذرها و اتوبانها و چهارراهها سرگردان می شود، خانه می ماند و خاطره محو روزهایی دور.
ایسنا: روح خانه به آدمها و خاطره هایشان خوش است، خانه با آدمهایش خانه می شود و اگر به حال خود رهایش کنند انگار روح خانه هم می رود و تک و تنها جایی در خیابانها و گذرها و اتوبانها و چهارراهها سرگردان می شود، خانه می ماند و خاطره محو روزهایی دور. گاهی خاطره ای از قاب خاک گرفته پنجره ای سرک می کشد که شاید در کوچه های دهه ۹۰ ، عابری و آشنایی از دهه ۳۰ و ۴۰ بیاید و بگذرد. گاهی خاطره ای به دیوارهای نم کشیده و پف کرده و سست تکیه می دهد، و چشم به سقفی می دوزد که روزی پناه غمها و شادیهای مردمانی بوده است. در هر کوچه و خیابانی، خانه ای هست که روحش رفته و در دود و دم خیابانها سرگردان، به دنبال روزهای روشن می گردد.
تهران شهر بی هویتی شده است. لازم نیست خیلی به عقب برگشت. کمتر از سی سال قبل، در هر کوچه و گذر و محله ای ،سرپناه آدمهای این شهر خانه های بزرگ و خوش ساختی بودند ،با آجرهای ساده یکدست، و پنجره های چوبی بزرگ، بی هیچ تکلف و خودنمایی. ساده و صمیمی و دوست داشتنی. همین خانه هایی که این روزها رها شده اند و به نمای شهر مثلا مدرن، دهن کجی می کنند و اسمشان را گذاشته ایم بافت فرسوده. خانه های نیمه ویرانی که در هجوم ساختمان های بلند و یک شکل و غریبه ، روز به روز منزوی تر می شوند. تهران این روزها شهر پر آشوبی است که می میراند و نو میکند ، و بی هیچ هویتی ...
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر