تفاوت والزهای اروپا و دورهگردهای ایران
یک سنت خیلی زیبا و عمیق در فرهنگ کار اروپا وجود دارد که در آلمان به آن Walz میگویند. تقریبا معادل دورهگرد در زبان فارسی میشود، اما در واقع تفاوتشان از زمین تا آسمان است.
برترینها: یک سنت خیلی زیبا و عمیق در فرهنگ کار اروپا وجود دارد که در آلمان به آن Walz میگویند. تقریبا معادل دورهگرد در زبان فارسی میشود، اما در واقع تفاوتشان از زمین تا آسمان است.
مطلب زیر از اکانت توئیتری فاطمه حسینی برگرفته شده:
جوونهایی که در یکی از مهارتهای حرفهای مثل بنایی، نجاری، آهنگری، زرگری، خیاطی، نانوایی و... کارآموزی میکنند بعد از موفقیت در امتحان پایانیشون برای رسیدن به درجه استادی در پیشه خودشون باید با سر و ظاهر خاص و معینی بقچهشون رو ببندند و عصا به دست ترک دیار کنند.
این «هجرت» مدت مشخص داره: سه سال و یک روز؛ و در این مدت هر جا که خواستند میتونن برن جز خانه و دیار خودشون، در واقع حق ندارند پاشون رو تو شعاع ۵۰ کیلومتری خونهشون بذارن، حداقل فاصله از خانه و دیارشون همین ۵۰ کیلومتره. تو آلمانی به اینها میگن Gesellen و در انگلیسی journeyman.
در طی مسیر توی کافهها و مهمانخانهها، توی مزرعهها و کارگاهها ممکنه بهشون کار پیشنهاد بشه و با همین کارهای موقت و فصلی روزگار میگذرونن. رنگ لباسشون حیطه حرفهشون رو نشون میده. مشکی، با چوب، قرمز با رنگ، آبی با آهن و توسی با سنگ ... سر و کار داره.
خیلی اوقات مردم بهشون جای خواب و غذا میدن و ازشون حمایت میکنن تا به مسیرشون ادامه بدن. با این حال در روز ملزمند که هشت ساعت رو به کار بگذرونن. در طی مسیر با دوره گردهای دیگه هم آشنا و چه بسا همراه میشن. اجازه ندارند از موبایل استفاده کنند یا وسیله نقلیه خودشون رو داشته باشند.
فلسفه این کار هم علاوه بر محک زدن استقامت و استقلال، کسب و انتقال تجربه زندگی و تجربه حرفهای از آدمها و مناطق مختلفه، چیزی شبیه یک فتوت نامه عملی. پیشینه این سنت هم به قرون وسطی برمیگرده و یکی از دلایلی که مناطق مختلف اروپا نسبتا همسان با هم رشد کردند همینها هستند.
در روزگاری که ارتباطات محدود بوده حرفهها و مهارتهای عملی همینطوری در سرتاسر اروپا پخش شده، و صنفهای مختلف از این طریق در کارشون جدیت و دقت بیشتری کسب کردند. نقله که در قرن ۱۵ میلادی این سفر برای استادکار شدن اجباری بوده و حتی تا دوازده سال میتونسته طول بکشه.
هر زن و مرد دورهگردی که وارد شهر میشده باید در مرکز صنف خودش ثبتنام میکرده و از فردا اون صنف موظف بوده اون رو سر کار جدیدش بفرسته. همین الان ۷ انجمن «اخوت» صنفی فقط در آلمان فعاله و جوونای تازه کار رو برای سفر سه سال و یک روزهشون حمایت میکنه.
لباسهاشون هم بر اساس این که با کدوم انجمن اخوت باشند تفاوتهای ظریف نمادینی داره، ولی کلا پوشیدن این لباس در ملا عام الزامیه و نوعی آگهی برای پیشهشون، و علامت همبستگی و پایبندی به سنت کار صنفی در فرهنگ اروپایی به حساب میاد.
بعد از پایان هجرتشون و برگشتن به خانه، به پاس حمایت و همراهیای که از مردم در طی سفرشون دریافت کردند هر سال در کارهای عامالمنفعهای که صنفشون میتونه در اون کمک کنه، مثل ساخت درهای یک مدرسه یا سقف یک مهدکودک و...، شرکت میکنند.
ارسال نظر