نشانههای هوش عاطفی بالا؛ از کنجکاوی تا کمالگرایی
اندازهگیری هوش عاطفی به دلیل ماهیت غیر ملموس آن کمی دشوار است. اما فردی به نام تراویس بردبری اطلاعات حاصل از آزمایش هوش هیجانی بر روی میلیونها نفر را تجزیه و تحلیل کرده تا رفتارهایی بیابد که مطمئناً نشان دهندهی هوش هیجانی (EQ) بالا هستند. او این رفتارها را در این مقاله که برگرفته از (LinkedIn Pulse) است، با ما به اشتراک میگذارد.
برترینها: اندازهگیری هوش عاطفی به دلیل ماهیت غیر ملموس آن کمی دشوار است. اما فردی به نام تراویس بردبری اطلاعات حاصل از آزمایش هوش هیجانی بر روی میلیونها نفر را تجزیه و تحلیل کرده تا رفتارهایی بیابد که مطمئناً نشان دهندهی هوش هیجانی (EQ) بالا هستند. او این رفتارها را در این مقاله که برگرفته از (LinkedIn Pulse) است، با ما به اشتراک میگذارد.
در ۷۰ درصد مواقع افراد با آیکیوی (IQ) متوسط از افراد با بالاترین سطح آیکیو بهتر عمل میکنند. پارادوکس فوق، این فرض را که آیکیو پایه و اساس موفقیت است، زیر سوال میبرد و باعث تعریف مفهومی به نام هوش هیجانی یا عاطفی (EQ) میشود.
نتیجهی دههها تحقیق نشان میدهد هوش عاطفی، عامل اساسی تفاوت افراد موفق از سایرین میباشد. این ارتباط آن قدر قویست که امروزه میدانیم ۹۰ درصد افراد موفق از هوش عاطفی بالایی برخوردارند. هوش عاطفی درون هر یک از ما چیز لمسناپذیری است، اما خودش را در نوع رفتار، نحوهی مدیریت مسائل اجتماعی و تصمیمگیریهای شخصی برای رسیدن به نتایج مثبت نشان میدهد.
جدا از اهمیت ایکیو، ماهیت غیر قابل لمس آن سبب میشود نتوانید به راحتی تشخیص دهید هوش هیجانی شما چقدر است و اگر پایین است، چطور میتوان آن را افزایش داد؟
برای رفع این مشکل میتوانید هر بار خواستید، تستهای معتبر علمی بدهید یا این که میتوانید این مقاله را تا آخر بخوانید و خصوصیات نام برده شده را با خودتان مقایسه کنید. این خصوصیات که در واقع نشانههای افراد با هوش عاطفی بالا هستند، از نتایج تست ایکیو بر روی بیشتر از یک میلیون نفر به دست آمده است. پس اگر این خصوصیات را داشته باشید، حتماً از ایکیوی بالایی برخوردارید.
۱. به خوبی میتوانید احساسات خود را با کلمات توصیف کنید
همهی افراد احساسات مختلف را تجربه میکنند، اما تنها تعداد کمی از آنها قادرند این احساسات را به درستی از هم تشخیص دهند. تحقیقات نشان میدهد تنها ۳۶ درصد مردم در این دسته قرار دارند که مسئلهساز است، زیرا احساسات نامشخص اغلب اشتباه گرفته میشوند و به نوبهی خود انتخابهای غیرمنطقی و اعمال غیر سودمند به بار میآورند.
افراد با هوش عاطفی بالا، بر احساسات خود چیرهاند، چون آنها را درک میکنند و برای بیانشان از دامنهی وسیعی از لغات استفاده میکنند. مثلاً برخلاف بسیاری از افراد که احساسات خود را به سادگی با کلمهی «بد» بیان میکنند، افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند با دقت بگویند آیا احساس «زودرنجی»، «بیهودگی»، «آزردگی» و یا «نگرانی» دارند. هر چه کلمهای که انتخاب میکنید دقیقتر باشد، دید بهتری بر احساسات خود، دلایل ایجاد آن و این که چه کار باید کنید خواهید داشت.
۲. در مورد مردم کنجکاوید
فرقی ندارد درونگرا باشند یا برونگرا، افراد با هوش عاطفی بالا در مورد تمام آدمهای اطرافشان کنجکاوند. این کنجکاوی محصول همدلی است که یکی از مدخلهای قابل توجه برای داشتن ایکیوی بالاست. هر چه بیشتر به آدمها و اتفاقاتی که برایشان رخ میدهد اهمیت دهید، کنجکاوی بیشتری در موردشان به خرج میدهید.
۳. پذیرای تغییرید
افراد با هوش عاطفی زیاد، انعطافپذیرند و دائماً خودشان را با شرایط وفق میدهند. آنها میدانند ترس از تغییر، مانع پیشرفت و تهدید بزرگی بر سر راه شادی و موفقیت است. آنها تغییراتی را که در گوشهای کمین کردند، جستوجو میکنند و برای کارهایی که باید انجام دهند تا آن تغییرات رخ دهد، نقشه میکشند.
۴. نقاط ضعف و قوت خود را میدانید
افراد با هوش عاطفی بالا نه تنها احساسات خود را درک میکنند، بلکه به خوبی میدانند در چه چیز خوب و در چه چیز بدند. همچنین میدانند چه کسانی آنها را به سمت موفقیت تشویق میکنند و چه افراد و چه موقعیتهایی آنها را از رسیدن به موفقیت باز میدارند. داشتن ایکیوی بالا یعنی نقاط قوت خود را میشناسید و میدانید چطور بر آنها تکیه کنید و این که چطور وقتی نقاط ضعف شما جلویتان را میگیرند، از نقاط قوت خود استفاده کنید.
۵. آدمشناس خوبی هستید
بیشتر هوش عاطفی به آگاهی اجتماعی ختم میشود که یعنی توانایی شناخت افراد، دانستن این که چه میخواهند و درک این که در چه شرایطی به سر میبرند. با گذر زمان، این توانایی شما را به آدمشناسی بینظیر تبدیل میکند. افراد دیگر برایتان مرموز نیستند. قصد و منظورشان را میدانید و انگیزشان را درک میکنید. (حتی آنهایی که با دروغ پوشیده شدهاند.)
۶. به راحتی دلخور نمیشوید
اگر از شخصیت خود کاملاً مطلع باشید، به راحتی از گفته یا کردهی دیگری عصبانی نمیشوید. افراد با هوش عاطفی بالا، روشنفکرند و اعتماد به نفس دارند که باعث میشود پوستکلفت شوند. حتی ممکن است به خودتان بخندید یا اجازه دهید دیگران در موردتان جک بگویند، زیرا از لحاظ ذهنی میتوانید بین شوخی و خفت مرز بکشید.
۷. میدانید چطور نه بگویید (هم به خودتان، هم به بقیه)
هوش عاطفی یعنی دانستن این که چطور خودتان را کنترل کنید. حس رضایت را به تاخیر بیاندازید و از تصمیم ناگهانی دوری کنید. تحقیقی که در دانشگاه سن فرانسیسکوی کالیفرنیا صورت گرفت، نشان میدهد که هر چقدر گفتن نه برایتان سختتر باشد، بیشتر احتمال دارد دچار اضطراب، فسودگی روانی و حتی افسردگی شوید. در واقع نه گفتن یکی از چالشهای بزرگ خودکنترلی در بسیاری از افراد است. «نه» کلمهی قدرتمندی است که نباید از به کار بردنش بترسید. افراد با هوش عاطفی زیاد، در زمان نه گفتن، از عباراتی مثل «فکر نمیکنم بتوانم» یا «مطمئن نیستم» استفاده نمیکنند. نه گفتن به تعهدی جدید، تعهدات قبلیتان را محترم میشمارد و به شما این فرصت را میدهد که با موفقیت آنها را به انجام برسانید.
۸. اشتباهاتتان را فراموش میکنید
افراد با هوش هیجانی بالا از اشتباهاتشان فاصله میگیرند، اما آنها را فراموش نمیکنند. با نگهداری اشتباهاتشان در فاصلهی امن و با این حال قابل دسترسی، آمادهی استفاده از آنها برای داشتن آیندهای موفق هستند. قدم زدن بر طناب میان گیر کردن در گذشته و یادآوری آن به خودآگاهی کاملی نیاز دارد. تمرکز زیاد روی اشتباهات باعث میشود مضطرب شوید و احساس پشیمانی کنید. از طرف دیگر فراموش کردن کامل آنها باعث میشود دوباره تکرارشان کنید. کلید تعادل بین این دو به توانایی شما در تبدیل شکست به مرحلهای از پیشرفت بستگی دارد. در ضمن هر وقت شکست خوردید، این قضیه به شما شوق و انگیزهی لازم را برای ادامهی راه میدهد.
۹. شما به دیگران کمک میکنید، اما انتظار ندارید برایتان جبران کنند
وقتی کسی خودبهخود و بدون انتظار برای جبران، به شما چیزی میدهد، تاثیر عمیقی میگذارد. فرض کنید با کسی در مورد یک کتاب صحبتهای جالبی ردوبدل میکنید. وقتی یک ماه بعد آن شخص را دوباره میبینید، با کتاب در دستتان ظاهر میشوید. افراد با هوش عاطفی بالا روابط محکمی با اطرافیانشان دارند، زیرا دائماً در مورد همه فکر میکنند.
۱۰. کمالگرا نیستید
افراد با هوش عاطفی بالا، کامل بودن را به عنوان هدف خود در نظر نمیگیرند، زیرا میدانند چنین چیزی وجود خارجی ندارد. ما انسانها طبق طبیعتمان جایزالخطا هستیم. وقتی کامل بودن هدفتان باشد، همیشه احساس شکست میکنید. طوری که میخواهید تسلیم شوید یا کمتر تلاش کنید. آخر سر وقت خود را با تاسف خوردن میگذرانید. تاسف برای کارهایی که نتوانستید انجام دهید و کارهایی که به جای ادامه دادن به همان وضعیت باید از راه دیگری امتحانشان میکردید و در مورد این که تا به حال چه چیزی به دست آورید و در آینده به چه میخواهید برسید، هیجانزده میشدید.
۱۱. برای داشتههایتان شکرگزارید
وقت گذاشتن برای تفکر در مورد چیزهایی که به خاطرشان شکرگزارید، نه تنها کار درستی است، بلکه حالتان را بهتر میسازد، زیرا سطح هورمون استرسی کورتیزول را تا ۲۳ درصد کاهش میدهد. تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، نشان داد افرادی که روزانه برای ترویج روحیهی قدردانی کار میکنند، حس و انرژی بهتر و سلامتی فیزیکی بیشتری را تجربه میکنند. احتمالاً سطوح پایین کورتیزول نقش بزرگی در ایجاد این عوامل دارد.
منبع: success
نظر کاربران
مرسی لیلی جون
مطلب جالب و خواندنی بود ممنون
جالب بود
درود بر تو برترينها
پاسخ ها
وبازهم نسبی بود...
خیلی بدبخت و حقیرید!
خودتون واسه خودتون کامنتها مثبت میزارین و ساده ترین انتقادها رو منتشر نمیکنید.
بعد همین خودتون احتمالا از خفقان و سانسور مینالید. شما خودتون بانی این جو هستین.
خوبه حداقل خودتون واسه خودتون نظرهای مثبت میزارین سانسورچیا
خوب بود
بعضیاشونو ۱۰۰٪داشتم بعضیاشونو هم اصلا
کاش راهکارم میدادین