درباره ساموراییها و نینجاها بیشتر بدانید
برای رسیدن به نینجاها باید از سامورایی ها گذشت. چون در عین اینکه به شدت در مقابل یکدیگر قرار می گرفتند، اما اگر سامورایی نبود، احتمالا نینجایی هم وجود نداشت.
مجله چلچراغ: برای رسیدن به نینجاها باید از سامورایی ها گذشت. چون در عین اینکه به شدت در مقابل یکدیگر قرار می گرفتند، اما اگر سامورایی نبود، احتمالا نینجایی هم وجود نداشت. اگر سامورایی ها ارتش و سپاه ژاپن در قرون وسطا بودند با کلی مرام و مسلک مخصوص به خودشان، نینجاها هم گروهی جاسوس متخصص در امور مخفی کاری و رزمی بودند که تربیت شده بودند تا سامورایی ها را بکشند.
سامورایی های یک طبقه اجتماعی بودند؛ آن هم یک طبقه اجتماعی بالا که شرافتشان را از همه چیز مهمتر و بالاتر می دانستند. آیین بودا و ذن و کمی هم آیین کنفسیوس و شیندو از مکتب های فکری تاثیرگذار بر آنها بود. سامورایی ها از همان ابتدا می آموختند که راه یک جنگجو راه پرافتخاری است. که او نسبت به حاکمش متعهد است و تا لحظه مرگ باید وفادار باشد. یک سامورایی قرن سیزدهم میلادی به اسم هوجو شیگتوکی می نویسد: «وقتی کسی در دربار حاکمی خدمت می کند دیگر به ۱۰۰ نفر یا ۱۰۰۰ نفر از مردم فکر نمی کند، بلکه فقط به حاکمش می اندیشد!»
مرگ برای امپراتور و حاکم برای همه آنها یک افتخار بود، در حدی که از دست دادن فرصت مردن برایشان نوعی ننگ محسوب می شد.
بخش زیادی از فرهنگ و هنر ژاپن از فرهنگ سامورایی ها سرچشمه می گیرد. (بله این دوستا شمشیرکش هنرمند هم بوده اند حتی!) مثل مراسم چای، نقاشی با جوهر، باغ های سنگی و شعر. خود سامورایی ها هم این فرهنگ را از چین گرفته بودند. (با اینحال هنوز هم اشتباه گرفتن یک چینی با یک ژاپنی و برعکس می تواند آنها را به شدت عصبانی کند!)
یک مرد سامورایی حتما باید با زنی از خانواده سامورایی ازدواج می کرد. آن هم نه اینکه خودش برود انتخابش کندها، نه! یکی از سامورایی هایی که مقامی بالاتر داشت، ترتیبش را می داد. این برای سامورایی های رتبه بالا واجب و برای سامورایی های رده پایین مستحب بود. زنان سامورایی نیز وظیفه داشتند از خانه نگهداری کنند. البته این وظیفه کمی فراتر از خانه داری معمولی بود. آنها ملزم بودند در مواقع لازم برای محافظت از خانه بجنگند. آنها طرز مبارزه با ناجیانتا یا کایکن (که هر دو از سلاح های ژاپنی هستند) را می آموختند تا در صورت لزوم از خودشان، خانه و بچه ها دفاع کنند.
اما سروکله نینجاها از کی و کجا پیدا شد؟ تلاش نینجاها برای مخفی و مرموز بودن باعث شده تا اطلاعات دقیقی از چگونگی به وجودآمدنشان در دست نباشد. افسانه ها می گویند که آنها از نسل هیولایی نیمه انسانی و نیمه کلاغ اند و مهارت های فرا انسانی را هم به آنها نسبت می دهند: مثل راه رفتن روی آب و کنترل عناصر طبیعی.
اما تاریخ می گوید نینجاها از دل طبقات پایین تر ژاپن پدید آمدند و جاسوسانی بودند که برای کشتن سامورایی ها استخدام می شدند. خود هنر رزمی نینجوتسو که به نینجاها اختصاص داشت و امروز یک رشته رزمی محبوب است، به دو نفر نسبت داده می شود؛ یکی دایسوکه توگاکوره که یک سامورایی خلع شده بود و بعدها اسمش را روی توگاکوره ریو (مدرسه توگاکوره) گذاشتند و دیگری راهبی چینی به اسم کاین دوشی. البته در زمان آنها چیزی به اسم نینجوتسویی که امروز می شناسیم، وجود نداشت. هر چه بود، مهارت های پنهان کاری و پنهان شدن برای جاسوسی بود و مبارزه برای بقا.
آنچه نینجاها را از سامورایی ها متمایز می کرد و برتری شان می بخشید، نحوه برخوردشان با هدف بود. برای یک نینجا هیچ چیز مهمتر از انجام یک ماموریت نبود. حالا به هر شکل یا با استفاده از هر روشی که می خواهد باشد. می خواهد گول بزند، از پشت خنجر بزند، خلاصه هر کاری می خواهد بکند اما سامورایی ها فریب و جاسوسی را حقیر می شمردند و فنون جنگی ناکارآمدتری هم داشتند و از بس با خودشان و رسم و رسومشان درگیر بودند که بازی را می باختند.
در مورد سلاح نینجاها باید گفت جدا از سلاح هایی مختص خودشان، آنها از هر چیزی که می توانستند، به عنوان سلاح استفاده می کردند. شاید همین محک زدن های گاه و بی گاهشان باعث می شد که بهترین اسلحه ها را بشناسند و بسازند. دم دستی ترین سلاحشان همان کاتانا یا شمشیر سامورایی ها بود اما بیشتر آدم ها نینجاها را با کوساریگاما می شناسند. کوساریگاما اسلحه ای داس مانند است، اما تیغ تیزش قوس ندارد و کوتاه است. یک زنجیر هم به آن وصل است. نینجا زنجیر را دور سرش می چرخاند و آن را دور شمشیر یا سپر حریف می انداخت یا شاید هم دور دست یا پایش. وقتی حریف خلع سلاح می شد، با تیغ به او حمله می کرد.
کشمکش سامورایی ها و نینجاها به قدری شدید و عمیق بود که آدم باورش نمی شود هر دو گروه متعلق به یک ملت بوده اند. حضور آنها نه تنها در تاریخ کشور خودشان که در کل دنیا به قدری تاثیرگذار بود که با اینکه مدت هاست منقرض شده اند، هنوز هم هرجا بگویید سامورایی یا نینجا، محال است کسی نداند منظورتان چیست. فکر کنم به خواب هم چنین شهرتی را نمی دیدند یا شاید هم ...! از این چشم بادامی های ژاپنی هیچ چیز بعید نیست.
نظر کاربران
ممنون از اطلاعات خوب شما
با سلام.ممنون از نوشتن متن قشنگتان.
اما باید خدمتتان عرض کنم که نینجاها همان سامورایی هایی بودن که از دستگاه ترد شدند و با شوگان زمان خودلج افتادند.به کوه ها رفتند و کشمکش آنها هم فقط زمانی بود که تازه ترد شده بودند..که بعد از چند سال کشته کشتار دیگر فقط بین دو قبیله ی نینجا فقط جنگ بود
مطلبتون عالی و کاملا درست بود ولی تیکه اخر ژاپنی های چشم بادامی گند زد توش :)
قبلا این دو گروه هر دو کاتانا داشتن ولی بعد ها یه سلاح جایگذین شد برای نینجا ها و اون نینجاتو بود یا هم شمشیر نینجا که کوتاه تره و تیغه صافی داره
عالی بود
نینجا ها هیله کلکشان برای ازبین بردنه ظلم بود وزنده ماندن ازجاب دشمن نه برای تروریست وافتخار اینو اژلاک پشت های نینجا هم میتوانید بفهمیم
ممنون از مطلب.ولی جمله ی آخرتون نژاد پرستانه بود مطلب خوبتون رو منفی کرد.
متن خوب و كاملي بود اما نينجاهاي بدي هم بودن كه از مهارت و قدرت خود براي كشتن انسان هاي مظلوم استفاده مي كنند