چرا باید برای شکستهای خود در کسبوکار جشن بگیریم؟
قطعا شما هم شنیدهاید که «شکست مقدمهای برای پیروزی است.» چالش مواجه شدن با شکست، مستلزم یادگیری و بهکارگیری مهارتها و چگونگی تصمیم گیری است، نه اینکه اجازه دهید که شکست شما مانعی برای ادامه کار باشد و شانس شما را برای دستیابی به موفقیت کاهش دهد.
برترین ها: قطعا شما هم شنیدهاید که «شکست مقدمهای برای پیروزی است.» ما امروز قصد داریم بیشتر به این موضوع بپردازیم که در صورت وجود شکست در هر مرحله از کسب و کار، چشماندازی از پیروزی در مسیر شما قرار خواهد گرفت. اگر شما نیز دستی در کسب و کار داشته باشید، بعید به نظر میرسد که تاکنون با شکست مواجه نشده باشید.
چالش مواجه شدن با شکست، مستلزم یادگیری و بهکارگیری مهارتها و چگونگی تصمیم گیری است، نه اینکه اجازه دهید که شکست شما مانعی برای ادامه کار باشد و شانس شما را برای دستیابی به موفقیت کاهش دهد.
حتی بهترین کارآفرینان و صاحبان کسب و کار نیز چندین بار طعم شکست را چشیده اند، ولی قبل از تحقق یافتن رویای خود، این شکست را برای خود تکرار کردهاند. برای مثال، اکثر مردم این عقیده را باور ندارند که چند میلیاردر بزرگ از جمله مارک کوبان، جک ما، و ریچارد برانسون قبل از اینکه به عنوان یکی از رهبران بزرگ کسب و کار جهان شناخته شوند، چندین شکست را در طول زندگی خود تجربه کردند. بنا بر ادعاهای استیو هاروی (سخنران و نویسنده انگیزشی مشهور)، وارن بافت گفته است که او در هیچ یک از کسب و کارهایی که صاحبان آنها حداقل دوبار شکست را تجربه کرده باشند، سرمایه گذاری نخواهد کرد.
اخیرا بررسیهایی پیرامون بینشهای عملی عمیق در مورد چگونگی تبدیل شکست و ترس به موفقیت در کتابهایی مختلف انجام شده است. یکی از این کتابها، شکست بیشتر: پذیرفتن، یادگیری وتبدیل آن به موفقیت (Fail More: Embrace, Learn, and Adapt to Failure As a Way to Success) نوشته بیل وودیچ (Bill Wooditch) است. بیل وودیچ بیش از ۲۵ سال است در کسب و کار با شکستهای متعدد مواجه شد و به شرکتهای بزرگ و کوچکی در طول مسیرشان برای ایجاد موفقیت مشاوره داده است. اگر مایل هستید تا با برخی از این تکنیکهای جالب موفقیت در کسب و کار بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
۱ - چه زمانی ترس به عنوان یک عامل بازدارنده عمل میکند؟
بیشتر اوقات ترس از شکست، به عنوان نوعی توجیه برای انتظار در رسیدن فرصت عالی، زمان بهتر، و یا ایدهای که کمتر موقعیت شما را به خطر میاندازد، منطقی به نظر میرسد؛ بنابراین اگر شما در تلاش برای راه اندازی کسب وکار خود هستید و یا به پیشرفت در حرفه و رشته مورد نظر خود فکر میکنید، بدون شروع قادر به موفقیت نیستید، و شما باید شکست را به عنوان راه اصلی یادگیری در نظر بگیرید.
۲ - اجازه ندهید «ترس از شکست» مانع تصمیم گیری شما شود
ترس به تنهایی توانایی این را دارد که موجب جلوگیری از تصمیم گیری بهینه شود. همچنین ترس اغلب به از دست دادن گزینهها منجر میشود تا نتایج بهتر. علاوه بر این، شما با عدم تصمیم گیری نمیتوانید توانایی تصمیم گیری خود را ارتقا دهید، زیرا هر تصمیم گیری درست و اثربخش باعث افزایش عدم اعتماد به نفس شما میشود. به یاد داشته باشید که خود را همیشه متعهد به یادگیری از هر تصمیم کنید، فرقی ندارد که این تصمیم درست باشد یا غلط.
در کسب و کار، اغلب با ریسک بالا، اطلاعات ناقص، و محیطی غیرقابل پیشبینی رو به رو هستید. در اینگونه موارد، انجام کارهایی از جمله توسعه محصول جدید، باعث میشود تا تصمیم بزرگ را به مراحل کوچکتر تقسیم بندی کنید و از موفقیت یا شکست در هر مرحله استفاده کنید.
۳ - ارتباط داشتن با مشاورانی که از نقاط ضعف شما آگاه هستند
یکی از بهترین روشها برای پیشرفت به عنوان یک تصمیمگیرنده ارشد و رهبر این است که از افرادی که به آنها اعتماد دارید، بخواهید تا نقاط مختلف شکست شما را تجزیه و تحلیل کنند و آنچه که از شکست شما حاصل شده است را به شما گوشزد کند. همچنین شما باید نظرات آنها را با فروتنی و بدون داشتن حالت تدافعی، با تعهد به پیدا کردن راهی برای رسیدن به موفقیت از هر شکست، با کمال میل بپذیرید.
۴ - به یاد داشته باشید که با دیدگاه «ترس از شکست» هوشمندانه برخورد کنید
هر زمانی که در طول زندگی در موقعیت انتخاب و یا حتی شرایطی غیر از این قرار گرفتید، شما در معرض خطر هستید. از تجربه شکست گذشته برای آگاه ساختن حال و تاثیر مثبت در زمان آینده استفاده کنید. با گامهای کوچک شروع کنید تا شرایط ریسک عدم اطمینان و ناراحتی شما از شکست را کاهش دهد. همیشه شاخص رشد شما، میزان تردید و ناراحتی شما است. تجربیات کوچک و پروژههای کوتاه مدت یک روش عالی برای ارزیابی «ترس از شکست» است.
علاوه بر این موارد، میزان علاقه مشتریها به یک محصول جدید را قبل از صرف هزینه برای ساخت آن و ارائه محصول به بازار و در وبلاگ یا از طریق سرمایهگذاریهای انبوه، آزمایش کنید. طبیعی است که اگر هیچ علاقهای به آن محصول دیده نشد، حتی با سرمایهگذاری بسیار کم شکست خواهید خورد.
۵ - تعیین کردن بدترین و بهترین نتایج تصمیم گیری خود را قبل از اخذ تصمیم
شکستها به شما یاد خواهند داد که باید بدترین نتیجه تصمیم گیری خود را، قبل از اینکه تصمیم بگیرید و قبل از اینکه فرض را بر بهترین نتیجه بگذارید، درک و برای خود تحلیل کنید. سعی کنید که بر نفس خود غلبه کرده و نزد مشاوران و کارشناسان بروید تا فرضیههای مربوط به تصمیم خود را محک بزنید و در نهایت مهارتهای تصمیم گیری خود را بهبود بخشید. همیشه در اولین مرحله جنبههای منفی هر تصمیمی را مدیریت کنید.
۶ - از احساسات استفاده کنید، اما در تصمیم گیریها منطقی عمل کنید
به عنوان یک انسان، همیشه احساسات مثبت و منفی را حس خواهید کرد، اما آنها باید تنها یک ابزار در تصمیم گیری شما باشند. شما همیشه باید از احساسات جلوتر باشید و منطق را در تصمیم گیریهای موفقیت آمیز به کار بگیرید. رسیدن به نقطه موفقیت از تجزیه و تحلیل و یادگیری از شکست شروع شده و به جدا کردن منطق از احساسات ختم میشود.
برای مثال، من هر روز با کارآفرینان مشتاقی برخورد میکنم که احساساتشان برای یک ایده یا کسب و کار جدید خیلی قوی است، اما آنها این نکته را فراموش کردهاند که قابلیت به واقعیت تبدیل شدن آن کسب و کار را ارزیابی کنند. شما ممکن است حس مثبتی برای رفع گرسنگی جهانی داشته باشید، اما فراموش نکنید که عمده مردم گرسنه در سطح جهان به ندرت پول کافی برای خرید غذا دارند.
از این اصول یاده شده برای «تلاش بیشتر» از «شکست بیشتر» استفاده کنید. تجربه باقی مانده از شکست میتواند منجر به موفقیتهای بیشتر شود. فراموش نکنید که شکست راهی استراتژیک برای جمع آوری و به کارگیری دانش و روشهای ماهرانه است که میتوانید از آن برای سود آینده در مسیر موفقیت کسب و کار و زندگی موفقتر استفاده کنید.
پس قبل از جشن گرفتن برای موفقیت ها، شروع به جشن گرفتن شکستهای خود کنید!
منبع: inc
ارسال نظر