با چه جملاتي از مرد مورد علاقهتان خواستگاري كنيد
دخترها چگونه باید خواستگاری کنند؟
هميشه همه جا شنيدهايم كه آقا بايد به خواستگاري خانم برود و خانمها نبايد در اين مورد پيشدستي كنند ولي واقعا اين تفكرات چقدر درست است؟ آيا به راستي يك خانم نميتواند از يك آقا خواستگاری کند؟
شبها خواب راحتي نداريد، مدام نگرانيد و احساس ميكنيد بايد كاري انجام داد ولي نميدانيد كار درست چيست؟ به او علاقهمنديد و او را موقعيت مناسبي براي ازدواج ميدانيد ولي با خود ميگوييد مگر ميشود يك خانم از يك آقا خواستگاري كند؟ مردم چه ميگويند؟ خود او چه فكري خواهد كرد؟ اطرافيان همه به شما ميگويند خانم بايد صبر كند تا برايش خواستگار بيايد ولي شما مرد مورد علاقه خود را يافتهايد؛ كسي كه به درستي تمام ويژگيهاي او را بررسي كردهايد و مطمئن هستيد كه او كاملا صلاحيتهاي لازم را دارد و از اين ميترسيد كه او را از دست بدهيد و تا آخر عمر موقعيتي همچون او پيدا نكنيد و.... اگر شما هم گرفتار چنين وضعيتي هستيد اين مطلب ميتواند راهنماي خوبي براي شما باشد.
گاهي خانم و آقا با هم آشنا ميشوند و دوست دارند براي ازدواج يكديگر را بيشتر بشناسند، ولي به هر دليلي راحت با هم صحبت نميكنند، در چنين موقعيتي ممكن است خانم احساس كند كه فرد مقابل موقعيت مناسبي براي ازدواج است چون به لحاظ شخصيتي ويژگيهاي مثبت و خوبي دارد يا.... در نتيجه خانم دوست دارد رابطه را كمي جديتر كند و به سمت ازدواج ببرد اما خجالت ميكشد يا كسر شأن خودش ميداند كه موضوع را با طرف مقابل مطرح كند يا احساس ميكند اگر درخواستي مبني بر ازدواج مطرح كند غرورش شكسته ميشود، البته من قبول دارم كه خانمها بهخصوص در كشور ما بيشتر تمايل دارند كه انتخاب بشوند و آقايان به سراغشان بروند؛ وقتي اين روند برعكس شود و خانم فعال باشد و انتخاب كند، ممكن است به او القا شود كه كار اشتباهي ميكند يا خودش احساس كند كه جايگاهش را پايين آورده و بهطور كلي آن حس اعتماد به نفسش را از دست بدهد. از طرف ديگر نيز اطرافيان به اين رويه دامن ميزنند مثلا وقتي متوجه اين موضوع(مطرح كردن درخواست از طرف خانم) ميشوند شروع به نصيحت و سرزنش ميكنند، در واقع انتخابي كه براساس علاقه بوده را زير سوال ميبرند، من فكر ميكنم بيشتر نگراني خانمها از اين قضيه به دليل اعتماد به نفس نداشتن و ترس از برداشتهاي ديگران از اين كار است.
بيشتر اوقات بهخصوص در خانوادههاي سنتي ميگويند يك خانم بايد منتظر بماند و نبايد پيشدستي كند و...چون ممكن است به او صفتهاي ناروا نسبت داده شود يا... حتي اگر ما اين فرض را قبول كنيم اما بايد بدانيم در زندگيمان كم پيش ميآيد فرد مناسبي را پيدا كنيم كه مطابق با معيارهايمان باشد و ويژگيهاي لازم را نيز داشته باشد، پس چرا وقتي چنين موقعيتي پيش ميآيد از انتخابمان دفاع نكنيم و به سمت آن حركت نكنيم كه به دستش بياوريم؟! در اينجا بايد روي اين نكته اساسي تاكيد كنيم كه هر فردي چه خانم و چه آقا بايد براي بهدست آوردن چيزي كه آن را درست و صحيح ميداند تلاش كند، بنابراين براي بهدست آوردن كسي هم كه او را به درستي بررسي كرده، به او علاقهمند شده و او را براي ادامه زندگي مناسب ميداند بايد تلاش كرد به قولي حداقل بايد يك چراغ سبز نشان داد تا طرف مقابل متوجه اين علاقه و قصد ازدواج شود. وقتي هيچ اقدامي نكنيد به راحتي ممكن است يكديگر را از دست بدهيد و بهنظر شما اگر چنين اتفاقي بيفتد آيا تا آخر عمر حسرت از دست دادن اين رابطه را نخواهيد خورد؟
همه ما انسانها در زندگيمان در يك دايره امن زندگي ميكنيم؛ اين دايره امن عادتها و باورهاي شرطي شده ماست كه حاضر نيستيم از آنها تخطي كنيم. براي درك بهتر كيسه خوابي را تصور كنيد كه در آن خوابيدهايد، قدرت حركت شما بسيار كم است، كيسه خواب تا گردن شما آمده است و اصلا نميتوانيد آزادانه حركت كنيد. زمانهايي اين عادتها، باورها و محدوديتهاي ذهني كه خود فرد براي خودش ايجاد كرده دقيقا شبيه كيسه خواب ميشود و اجازه نميدهد فرد به سمت خواستههايش حركت كند. بايد باورهايي را كه اجازه حركت به شما نميدهند شناسايي كنيد تا برخوردي آگاهانه داشته باشيد.
بهنظر من در مرحله آشنايي پيش از ازدواج هر ۲ طرف بايد نقشي فعال داشتهباشند؛ نبايد اينگونه فكر كرد كه فقط بايد آقا نقش فعال داشته باشد و بهتر است خانم كاملا خودش را كنار بكشد چون ممكن است اين روند در باقي زندگي زناشويي نيز ادامه پيدا كند و آقا احساس كند بايد حرف آخر را او بزند، مسئوليت زندگي بايد به دوش او باشد و خانم را كنار بزند. وقتي اين روزها خانمها در عرصههاي اجتماعي از جمله در دانشگاهها و مجامع ديگر فعاليت بيشتري دارند اينها نشانه اين است كه خانمها ميخواهند اثرگذاري بيشتري داشته باشند و يكي از مهمترين اثرگذاريهايشان ميتواند در مقوله ازدواجشان باشد چون قرار است يك عمر با كسي زندگي كنند، پس بايد براي چيزي كه ميخواهند كمي تلاش كنند.
اينكه شما چگونه از فرد مورد نظرتان درخواست كنيد كاملا بستگي به خانواده و فرهنگي دارد كه در آن بزرگ شدهايد؛ اينكه كاملا سنتي است يا نه و اين واقعا مهم است وقتي شما تفكري سنتي داريد و ترجيح ميدهيد كه همه چيز ابتدا از فيلتر خانواده عبور كند بنابراين بهتر است ابتدا به خانوادهتان بگوييد تا از طريق آنها مثلا پدر يا برادر يا مادر درخواستتان را مطرح كنيد. اما اگر به اين قائل هستيد كه خودتان ارتباط برقرار كنيد ابتدا بايد در ذهنتان فرد را سبك و سنگين كنيد و ببينيد آيا او با معيارهاي شما مطابقت دارد و وقتي از اين مورد مطمئن شديد، حالا ميتوانيد از او سوال كنيد كه آيا شما مايل هستيد ما بيشتر با هم آشنا بشويم؟آيا اين موقعيت را داريد؟ در اينجا نيازي نيست احساساتي بيان شود و بگوييد كه به او علاقهمند شدهايد چون او خود تا حدي متوجه خواهد شد. با اين سوال شما چند چيز را متوجه ميشويد اول اينكه آيا او آمادگي ازدواج دارد؟ يا آيا كسي در زندگي او وجود دارد كه شما خبر نداريد؟ و.... وقتي شما فرض رابطه را بر آشنايي بيشتر براي ازدواج بگذاريد مواظب هستيد از بهوجود آمدن علاقه بيشتر جلوگيري كنيد و در نتيجه ميتوانيد آگاهانه تصميم بگيريد. البته بهتر است خانوادهها نيز در جريان اين آشنايي قرار بگيرند و اينكه چنين شخصي در زندگي شما وجود دارد و شما در حال فكر كردن به ازدواج هستيد.
هر خانمي درصورتي براي آشنايي بيشتر راغب ميشود و درخواستش را مطرح ميكند كه احساس كند طرف مقابل نيز به او علاقهمند است اما اين توجه ويژه را از كجا بايد فهميد؟ ۲ نفر ممكن است در جاهاي مختلفي با هم آشنا شوند از محيط كار يا دانشگاه گرفته تا محيطهاي فاميلي بنابراين بايد نشانههاي درست را بشناسيد مثلا وقتي در محيط دانشگاه فردي از شما جزوه بگيرد اين به معناي علاقهمندي نيست اما پيش ميآيد گاهي فرد به دليل تجربيات كمش اين موضوع را درست متوجه نميشود. وقتي ميتوانيد در علاقه فردي شك كنيد كه او خود بهطور عملي اين علاقه را نشان دهد مثلا از زبان او جملاتي مانند من گهگاهي راجع به شما فكر ميكنم... يا بعضي از رفتارهاي شما براي من جالب شده... يا جملاتي با اين معنا اما در لفافه را بشنويد.
فرض كنيد طرف مقابل به هر دليل از جمله خجالتي بودن يا.... هيچچيزي از خود نشان ندهد و شما را در اين ابهام و دوگانگي قرار ميدهد كه آيا درخواستتان را مطرح كنيد يا نه؟ پيشنهاد من هميشه اين است كه «بايد بيشتر اقدام كنيم و كمتر فكر كنيم» وقتي بيشتر فكر كنيد و كمتر اقدام كنيد مدام درگيريهاي ذهني داريد، ذهنتان شلوغ و مشغول است و در كل حال خوبي نداريد بنابراين براي اينكه از اين ابهام و حال بد بيرون بياييد بايد درخواستتان را مطرح كنيد؛ در اين حالت يا جواب مثبت ميشنويد يا منفي و حالت سومي وجود ندارد، در هر صورت شما از اين ابهام بيرون ميآييد و اگر جواب او نه باشد خيالتان راحت ميشود و او را از ذهنتان بيرون ميگذاريد و بيهوده خيالبافي نميكنيد و هر رفتار كوچك و بياهميت او را نشانه عشقش نميدانيد و ميفهميد كه اصلا در ذهنش جايگاهي نداريد و تكليفتان روشن ميشود.
يك ويژگي روانشناسي كه همه آدمها دارند اين است كه بيشتر آنها ميترسند و با ترسهايشان زندگي ميكنند و حاضر نيستند كه با ترسهايشان روبهرو شوند و فرار را ترجيح ميدهند، در بيشتر موارد ما ترس از دست دادن داريم. اگر شما بتوانيد روي آن بخش از وجودتان كار كنيد و بهخودتان تلقين كنيد كه شما چيزي براي از دست دادن نداريد تا حدي از اين ترس جواب رد شنيدن رها ميشويد. با خود فكر كنيد آيا حاضر هستيد به هر قيمتي، حتي به قيمت نقاب زدن طرف مقابل را بهدست بياوريد؟ شما نميتوانيد تمام عمر نقش بازي كنيد، اگر قرار است جواب رد بشنويد امروز بهتر است تا بعد از مدتها نقش بازي كردن او را از دست بدهيد، صادق بودن بهترين است. وقتي شما جواب رد بشنويد ۲ حالت بيشتر ندارد يا او از اول به شما علاقهاي نداشته است و بهتر اينكه زود متوجه شدهايد يا آن آدم آنقدر سطحي است كه اين كار صادقانه شما را نادرست تعبير كرده و همان بهتر كه به اين زودي از او شناخت بهدست آوردهايد و قضيه را منتفي كردهايد. شما بايد احساس كمبود را در خودتان از بين ببريد و بفهميد كه جواب رد دادن او نشانه بيارزشي شما نيست؛ اين خيلي طبيعي است كه كسي از شما خوشش نيايد، قرار نيست كه همه شما را دوست داشته باشند.
گاهي اين ذهنيت براي خانمها بهوجود ميآيد كه اگر درخواستشان را مطرح كنند ممكن است خودشان را تحميل كنند و بعدا در زندگي مشترك سرزنش شوند و احساس امنيت را در زندگي زناشويي از دست بدهند، گاهي خانوادهها نيز همين مسئله را بيان ميكنند اما من فكر ميكنم ما بايد مسئوليت انتخابهايمان را قبول كنيم حالا يك جا آقا درخواست ميكند يك جا خانم، فرقي ندارد، نكته ديگر اينكه شما درخواست ازدواج نكردهايد و فقط درخواست كردهايد كه همديگر را بيشتر بشناسيد تا در نهايت با يكديگر به اين نتيجه برسيد كه آيا براي ازدواج با هم مناسب هستيد يا نه. البته اگر شما بهعنوان يك دختر بخواهيد درخواستي را مطرح كنيد اول بايد ببيند آيا او آدم سوءاستفادهگري هست يا نه؟ و اگر هم او بعدا سوءاستفاده كرده و شما را سرزنش كند به راحتي ميتوانيد به او بگوييد كه شما باهم به اين نتيجه رسيدهايد كه با يكديگر ازدواج كنيد.
نظر کاربران
من یک مشاورم! نجربیات تلحی در این گونه موارد دارم لطف کنید و دختران عزیز وطن را بیچاره نکنید. روند سنتی ازدواج بسیار موفق تر بوده است
پاسخ ها
با عرض سلام و ادب خدمت شما خواستم تجربه خود رو خدمتتون بگم چیزی که اکثرا فراموش میشه اینه که خانمهایی باید اقدام به این کار کنند که برتری چشمگیری نسبت به آقایون داشته باشند شما اگر به مثالهای قرآنی هم توجه کنید می بینید که هیمین گونه است مثلا حضرت خدیجه (س) ثروتمند بودن و ... بگذارید کمی خودمونی خدمتتون بگم مثلا خانم استاد دانشگاه باشن آقا چوپون،خانم دکترا داشته باشن آقا بیسواد،خانم سفید پوست باشند،اقا سیاه پوست،خانم میلیاردر باشن و آقا فقط خودشو داشته باشه و ... در ایصورت خانمها اصلا شک نکنید و سریع اقدام نمایید،در غیر اینصورت دو حالت داره یا یک درصد جواب مثبته و یا 99 درصد منفی اگر مثبته بهتره بصورت راز نزد خودشون نگهدارن و بقول آقای ارجمند سامان دختران جامعه رو بیچاره نکنند و یا 99 درصد منفیه که خدا میدونه چه بر سر اون خانم میاد من که خرد شدم نابود شدم اولش تو شوکی و گریه بعد یه خشم عجیبی که داغونتون میکنه شاید اگر ایمان قوی نداشتم یه بلایی سر خودم می اورم،کاش از یک چوپون ... این آقا دکترا داشتن نمیدونید تو پروفایلش چه متنهای مسخره ای میذاشتن طوری رفتار کردن انگار من یک شیطان بزرگم و ... انقدر اعصابم خرد شد کلا شمارشو پاک کردم حالا خدا رحم کرده بود ایشون فقط حس کرده بودن من بهشون عاقه دارم اگر واضح گفته بودم چی میشد،خلاصه اینکه تو تنهایی خودتون با درد عشق بمیرید بهتره که به یه مرد ... این کار فقط در شان و منزلت پیامبران الهی است که تحت هر شرایطی دست رد بر سینه هیچ زنی نمیزدند نه مردهای این زمانه،کسانی که استثنا هستن و موفق شدن بدونن هر بلایی سر دخترا از این جهت بیاد مسئولند،چیز دیگه ای که هست اینکه خانمهایی که این کار رو انجام میدن خانمهای با اعتماد به نفس بالا و قدرت طلب هستند که معمولا آقایون خیلی دوست ندارن چون احساس میکنند اگر از ابتدا به یه خانم پاسخ مثبت بدن دیگه تا آخر عمر باید بله قربان گو باشند و اینم نمیشه انکار کرد که آقایون همیشه خودشون رو از خانمها برتر میدونن و این مسائل براشون هیچ اهمیتی نداره،من نظرمو گفتم تا کسی اشتباه منو نکنه والسلام
be nazare man kamelan eshtebahe
پاسخ ها
سلام متاسفانه من هم ۴۶ سالمه ازدواج نکردم واز این که نتونم مادربشم هروروز گریه میکنم خیلی سخته آدم تنها وبی کس بمیره
moft nmiarze matnesh....agar be sokhan ranie dr.farhang gush konid rajebe ezdevaj be tore kamel tozih dadan...behtarin manba'a dr.farhang
نظرافراطی مناسب نیست
سلام
نمیدونم آقا تشریف داره نویسنده این مقاله یا خانم....اما در کل!!
این مسئله ای که مطرح کردین یک در هزار موفق میشه...حتی با فرهنگ باز غرب هم سازگار نیست...
خدا گفته زن مظهر ناز است و مرد مظهر نیاز...اگر علاقه دوطرفه باشه بهتره اون آقا یه کم غرورشو کم کنه و به خودش زحمت بده و خودش از اون خانم خواستگاری کنه اگر نه که نه ...به قول آقای سامان دختران عزیز وطن را بیچاره نکنید....
از بقیه مقالات خوبتون ممنون
ازدواج سنتی در اکثر موارد موفق تر بوده!
به نظر من در ایران دختر ها نباید چنین کاری کنند.همین طوری پسر ها دچار خودشیفتگی هستند چه برسه به اینکه خاستگاری هم ازشون بشه.
من با انا موافقم
به قول بابا بزرگم میگفت :وقتی ما بچه بودیم گهگاهی میشنیدیم که فلان پسر عاشقه فلان دختر شده ولی الانه انگار هیچ دلی برای کسی نمیتپه.اگه هم کسی کسیرو می خواد فقط برا اینکه به دردش بخوره.دیدید که پسرای الان میگن فلان دختر بدردمون می خوره چون جمال داره کمال داره باباش پولداره .عاشق کسیه که بردرد معشوقش برسه نه اینکه سربارش بشه.اصلا الانه می خندن اگه کسی بگه من عاشق شدم .همه میگن عشق کیلو چنده.عشق عقلو ضایع میکنه.به فکر نون باش که.....
البته دختراهم تقصیرکارن اخه پسرا عاشقه خوبی و زیبایی میشن .اگه یه نگاه به چهره ی دخترای الان با ابروهای شیطونی و صورت های گرفته که انگاری با این نوع ارایش از صورتوشون خشم می باره و ترس به دل ادم می ندازه بندازید .میبینید که بوی خوبی و زیبایی نمیده تا عشقی ایجاد کنه.
ای روزگاره بی وفا!
بنظر من اين امر ممكن نيست . خود من به يكي علاقه دارم و همه جوره اورا با معيارهاي خانواده ام مطابقت دادم و... حتي به مادرم گفتم .اما نمي تونم با اون شخص اين امر را درميان بگذارم با اينكه خيلي باهم راحتيم و هر روز در كنار هم هستيم.
داداش گلم . عشق و عاشقس كيلو چنده ؟؟؟
انگار از تورم ماهيانه 25 درصدي بي خبري آآآ
پسراشم جسارت گفتن وازه ازدواج رو ندارند چه برسه به دخترا كه هر لحظه احساسشون دستخوش تغيراته !!!!
موفق و پيروز باشيد
دخترای ایرانی خودشونم نمیدونن چی میخوان. جایگاه ناز و نیاز معنی نداره. به خاطر همین طرز فکر دخترای ایرانی همه پسرا دوست دارن برن خارج از کشور . این همه غرور برای چیه؟
من هم با سامان موافقم
سلام
من دختری هستم که 3 سال تمام عاشق پسری بودم که فکر می کردم از هر لحاظ همونی که من می خوام اون هم دانشگاهی من بود
من بیچاره نه خواب داشتم نه خوراک بالاخره بعد از 3 سال از مشاوره دانشگاه کمک خواستم اون آقا به من توصیه کرد که باید باهاش حرف بزنم و از احساسم بهش بگم ولی من گفتم نه این کار عاقلانه نیست اون راجع به من چه فکری می کنه؟ تا اینکه بعد از 12 جلسه مشاوره راضی شدم که باهاش قرار بزارم و از احساسم بهش بگم اون اولش شوکه شد و انگار ترسیده باشه ولی وقتی دید من سراپا احساسم بهش قبول کرد و گفت ما یه مدت با هم باشیم تا همدیگر رو بشناسیم خلاصه گذشت و بعد از سه روز که زیباترین لحظات بعد از مدت ها برای من بود. من مجدد به مشاوره مراجعه کردم و اون گفت حالا باید هردو شما به خانواده هاتون بگین که ماجرا جدی و شما قراره بعد از شناخت و به تفاهم رسیدن باهم ازدواج کنین شب شد و من به اون گفتم که مشاوره چی گفته و اون بعد از یه کم فکر کردن گفت ما بدرد هم نمی خوریم و من تو فکرم یه دختر دیگست و از من خدا حافظی کرد و من هم نفهمیدم چی شد که یه عالمه قرص خوردم و خود کشی کردم اون لحضه هیچ چیزی نمی فهمیدم ....
حالا توصیه میکنم از احساستون با آقایون محترم حرف نزنید چه برسه به خواستگاری کردن و الا مجبورید مثل من تا آخر عمر قرص بخورید تازه من شانس آموردم زنده موندم
پاسخ ها
سلام خدمت خواهر خوبم
من نصیحت نمیکنم چون احتمالا همسن هم هستیم ، اما یه چیز رو میخوام از من داشته باشین : مشاوره ای که بگه خانم شما برید و مستقیما با اون نفر علاقه تون رو در میون بذارید حتما باید به مشاور و مشاوره ش شک کرد....
و بعد اگر قرار بود هر کسی که از دیگری خواستگاری میکنه و بعدش به هر دلیل جواب رد میشنوه بیاد خودکشی کنه که دیگه باید یه بیمارستان تخصصی خودکشی آقایون خواستگار توی هر شهر و دیاری برپا میشد...
پس لطفا روش غلط رو پای غلط بودن موضوع نذارید.
بد نیست درباره روش خواستگاری حضرت خدیجه(س) از پیامبر عشق حضرت محمد(ص) مطالعه کنید.
زن اهل ناز است و مرد اهل نیاز.
مرد دوست داره زن براش ناز کنه در حد متعارف.......
به نظرم خیلی زمان می بره تا توی ایران جا بیفته.اونایی که پیش قدم می شن واسه ی ایجاد این رسم می سوزن و راهو وهسه بقیه .....
پسرای ایرانی جنبه ی این چیزا رو ندارن
منم مخالفم نباید دختر از پسر درخواست دوستی یا ازدواج کنه چون مطمئنن سرکوفت میشنوه ازدواج سنتی بهتره و خوشبخت ترن مخصوصا اگه خانواده ها موافق باشن.
منم با آنا موافقم
پسرا پر رو میشن
پاسخ ها
اگه جواب مثبت بدن پر رو بشن چی میشه مگه؟؟؟مسئله اینه که جوابشون اکثرا منفیه
اگه دختر هم مطمن باشه پسره دوسش داره بگه بهتره ولی اگه مطمن نیست نباید بگه چون ممکنه دختر آسیب ببینه
تمام شخصیت وزیبایی وشان یه دخترخانم غرورومتانتشه اگه خانمی ازآقایی خوشش اومده باشه 2حالت داره یااون آقاهم علاقمند شده که دراینصورت خودش پاپیش میذاره یاعلاقمندنشده که دیگه نتیجه معلومه.پس اشتباه نکنید.
به نظر من دختر چند بار چراغ سبز نشون بده ولی هیچ وقت احساساتشو بیان نکنه
اگه یه پسر از یه دخترخوشش بیادنمیزاره حتی یه روزهم بگذره ...اگه نیاد جلوپس هیچ احساسی نسبت به اون دخترنداره...دخترهم نبایدخودشوکوچیک کنه وپیشنهادآشنایی بده ,اصلا قشنگترودرست تر اینه که پسرا ازدختراخواستگاری کنن...
دخترخیلی حساسه احساسشو نگه بهتره
Dige vaghan chizi vase goften nemimone(:-(
منم مخالفم چون آقايان آنقدر ظرفيت ندارن که يه خانم بخواد راجع به احساسش با يه آقا صحبت کنه آقايان خيلي بي ظرفيت هستن خيلي شايد به قول آنا خود شيفته هستن
پاسخ ها
هیچ وقت جمع نبند خانم نسبتا محترم این چه اخلاق گندیه که بعضی از شما دخترا دارین
به نظرمن دوست داشتن توزندگی اولین شرطه که هیچ کس نداره بقیه شرایط خودبه خود پیش میاد
خوبه که دختر خانمها همیشه متانت خودشونو حفظ کنند.و عاقلانه تصمیم بگیرن
من بااین موضوع کاملا موافقم
با سلام
منم مثل مابقی دوستان مخالفم چون مردا کلا بی جنبه هستن.وظرفیت ندارن بیش از حد بهشون ابراز محبت کنی.معمولا اونا با کلی منت کشیدن از خانمها بله میگیرن اینهمه بلا سرشون میارن چه برسه به اینکه خانمها برن خواستگاری.
پاسخ ها
بی جنبه خودتی
سلام به نظر من اصلا نیازی به خواستگاری از طرف خانم نیست . ازدواج احساس دو طرفه رو میخواد و شک نکنید اگه مردی این احساس رو داشته باشه خودش زودتر اعلام میکنه .این قانون طبیعته
من یه آقایی رو دوست داشتم به مدت 9 سال خیلی صبر کردم تا با این آقا ارتباط برقرار کردم فکر میکنم از همه نظر به هم میخوردیم با هم حرف میزدیم و من یک با ازش پرسیدم اگه کسیو دوست داشته باشی چطوری بهش میگی و اون گفت اگه کسیو دوست داری و به ازدواج فکر میکنی هیچ وقت بهش نگوو!!!! اینه عزیزم شما که اینا رو مینویسی به درد ما ایرانیها نمیخوره
من عاشق يه پسره بودم ،از رفتار اونم طوري برداشت ميشد كه اونم همين احساسو نسبت به من داره و همين باعث شد كه من احساسمو به زبون بيارم ولي اون اين دوست داشتن منو رد كرد و به من جواب منفي داد،من از بيان احساسم پشيمون نيستم چون واقعا دوستش داشتم و دارم ،در كل از نظر من بيان كردن احساس درسته ولي به وقتش.وقتشم بعد از بيان كردن احساسات از طرفه پسرهاست.اگر كسي را دوست داريد توي دلتون بمونه ،دردناكه ولي خيلي بهتره. موفق باشيد.
پاسخ ها
شما دیگه کی هستید اون چه بی لیاقت بوده که جواب رد داده،برای اینجوری ادمی اتفاقا ادم باید بشدت پشیمون شه
دوست داشتن تو دل بمونه دردناکه؟ بگیم و هیچ که دردناک تو دردناکه
khanooma,
bavar konid hame pesara inghadr ke fekr mikonin bi janbe nistan ha!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ماشالا به نظرا!!!!!!!!! از صد تا كارشناس بهتره!!!!!!!! ايول
pesara zateshun y torie k mamulan tu dario in chiza bahash sazgar nis,age kasio bkhan maks nemikonan.dokhtar chera y kari kone k pashimuni v3sh bemune.
agar ezdevaj bokonand ham hatman pesare hamash mige to inghadr hol boody ke nazashti man biam khastegarit behtar az to baraye man faravoon bood
کسی میتونه بهم کنه؟
کسی که این مقاله رو نوشته یا یه مشاور خوب اگر هست
لطفا کمکم کنید
سلام
به نظر من هیچ عجله ای نیست، وقتی که وقتش بشه جوری اتفاق میفتده که هیچکس باور نمی کنه، پس خدارو دست کم نگیرید، خودتون رو اذیت نکنید، و راه سوء استفاده رو برای آقایان باز نکنید، آثار بدش بعدا تو زندگی ناراحتتون می کنه
چرا هستن ،بيشتر از اينكه فكرشو بكنب بي جنبه ان
سلام.
من یه پسرم که با این اتفاق مواجه شدم.الان که 4سال از جواب رد دادنم میگذره جای اون احساسات تنها چیزی که بهم ابراز میشه تنفره.
خیلی به تصمیمات بعضی از دختر خانمها اعتباری نیس.
سلام.
من یه پسرم که با این اتفاق مواجه شدم.الان که 4سال از جواب رد دادنم میگذره جای اون احساسات تنها چیزی که بهم ابراز میشه تنفره.
خیلی به تصمیمات بعضی از دختر خانمها اعتباری نیس.
با سلام.به نظرمن کار درستی نیست.چون احساسات زن و مرد باهم متفاوته. مثلا خود من که یه مرد 28 ساله هستم بیش از 15 بار از 7 تا دختر خواستگاری کرده ام و جواب رد شنیده ام ، خب اگه دختر می بودم الان از شدت غرور و خجالت پوسیده بودم. ولی من ناراحت نشدم که هیچی ، به روی خودم هم نیاوردم. شاید طرف بگه که لیاقت هیچکدوم از این 7 تا دختر را نداشتم ولی نه ، هر کدوم به یه دلیلی.
اگر دختر از پسر خواستگاری بکند چون پسرا انتظارش را ندارن،احتمال99درصدممکنه دختر مورد تمسخر قرار بگیرد یا ازش سوءاستفاده هایی شود یا اینکه سرکار گذاشته شود چون دختر مثل پسر صاحب اختیار نیست.
انشاالله همه خوشبخت بشن.آمین.
به نظرمن خدای مهربونی که زن ومردروآفریده خودش هم اوناروبهم می رسونه بایدتوکل کردچون خدابهترازهرکی صلاح بنده هاشومی دونه وهمیشه بهترین هاروواسه بنده هاش می خواد.شایدماخوبوبخوایم ولی خداواسه ماخوبترهارومی خواد.صبرکردن سخته ولی وقتی باصبرچیزی روبدست میاریم شیرین تره.
من یه پسر 29 ساله هستم و همچنان مجرد , دانشجو هستم و عاشق یه دختر هم دانشجوییم اون هم عاشق من هستش , ولی چه کنم که آدم خیلی خجالتی هستم و دست خودم نیست ایطوری تربیت شدم و نمیتونم به دختر مورد علاقه ام ابراز عشق و خاستگاری کنم , شما بگویید این جوانانی که مشکل منو دارند چکار باید بکنند ؟
بنظرم هر کسی با توجه به موقعیتش باید تصمیم بگیره .
من یکبار اینکارو کردم و برای همه ی عمرم پشیمونم . قبل از این ابراز علاقه و درخواست ازدواج طرفم خیلی احتراممو داشت ولی بعدش...
من کلا به این نتیجه رسیدم که اصلا به مرد جماعت نباید ابراز علاقه کرد
همینکه بفهمن دوستشون دارین فکر می کنن اگه این دوستم داره پس حتما گزینه های بهتری هم هست ...
پاسخ ها
از طریق واسطه مطمئن اقدام کنید
yeki az bozorg tarin arezohame az kasi k dosesh daram khastegari konam
با اين روش كاملا موافقم.به عنوان يك پسر كه هميشه موقعيت هاي اجتماعي و كاري و مالي خوب داشته ام چنين پيشنهادي را خوب بررسي ميكنم و به راحتي رد نميكنم.
ba salam be hamegi .tajrobe sabet karde ke ezdevaj az noe sonatish behtare va inke aval aghl va baad ehsas
salam
dr azmandian migoft khoda vase bandash hichi nemikhad
khoda un chizi ro mikhad ke khodetoon khaste bashid!!!!!!
man tajrobe kardam vali alan pashimoon nistam ke hich balke khoshhalam hastam
pesare javabe rad dad
chera az na shenidan mitarsid?!!
chera az sarzanesh shodan mitarsid?!!!!
vaghti shomaha masooliate zendegie khodetooni ghabool nemikoni va az khastatoon migzarid be kharete tars az sarzanesh hamoon behtar ke hich vaght ezdevaj nakonid
khastehatoon ro begid
hich vaht nemishe kasi ro majboor be doost dashtan kard vali mishe mahboobe digaran shod!!
talashetoono bokonin
az shoma harekat az khoda barekat
vali tarafetoono beshnasid
سلام.4سال پیش یکی از آشناهای دورمون،برای پسرش اجازه خواستگاریگرفت،اما به دلیل غرورخانواده ام با اینکه مایل بودیم ،به آنها زنگ نزدیم آنها هم نیامدند.خواهرم بعد از این موضوع خیلی به پسره فکر کرد و واقعا عاشقش شده بود از هر لحاظ که فکرشو بکنید خواهرم بهتر هست حتی خونه و ماشین هم داره کارشم از پسره خیلی بهتره.سه،چهار روزی هست خواهرم شروع کرده به اس ام اس دادن به اون پسر ،اونم مشخصات خواهرمو می ده یعنی شناخته ولی خواهرم انکار می کنه و نمی تونه بش ابراز علاقه کنه.در ضمن پدرم هم که متوجه شده خواهرم دوسش داره،به پدر پسره این موضوع رو گفته.ضمنن خواهرم خواستگاراشو به خاطر اون رد می کنه الآن هم29 سالشه.امید وارم نتیجه داشته باشه
دیگه کم مونده دخترا از پسرا خواستگاری کنن . حتما یه چیزی هست که همیشه پسر باید به خواستگاری بیاد . دختر باید مغرور باشه
سلام به خدا گیجم کردید میخواستم از یه پسر خواستگاری کنم اما الان نمدونم چیکار کنم ولی به قول پسر بالایی یادمون نره حضرت خدیجه از حضرت محمد خواستگاری کرد
پاسخ ها
خودت میگی حضرت محمد
منم زمون پیغمبر بودم بودم ازش خواستگاری میکردم
توام مثه بیغمبر خذا پیدا کردی از دستش نده
والا حضرت محد کجااااو این پسرا کجااااا
یه دختر 26 ساله هستم که شغل و موقعیت اجتماعی خوبی دارم.دچار همین مشکل هستم و نمیدونم کار درست چیه. هیچ وقت با پسری دوست نبودم چون نه بهش اعتقاد دارم و نه نیازی به دوست پسر داشتم.الان هم واقعا قصد ازدواج دارم. از یکی از همکارام که مورد اعتمادمه خواستم واسطه بشه. البته اون آقا از محل کارمون به جای دیگری منتقل شده و شاید دیگه حتی فرصت مطرح شدن این موضوع پیش نیاد اما من روی احساسم کنترل دارم و در حدی که شان خودم هم حفظ بشه تلاشم رو برای رسیدن به خواستم میکنم.
سلام .تمام نظرآت رو خوندم.بذآرین از تجربه خودم براتون بگم.از خیلی وقت پیش عاشق پسری شدم که از فامیلمون بود یا داداشم دوست بود همیشه میومد خونمومون کاملا بهش اعتماد داشتم و دارم و میشناختمش در کل آدم درستیه چند سال از عشقم بهش میگذشت خیلی دوستش داشتم ولی این عشق یه طرفه خیلی عذابم میداد همیشه از خدا خواستم که بهش برسم تا یه روز فهمیدم کس دیگه ای رو دوست داره اون روز خیلی گریه کردم تصمیم گرفتم که بهش بگم که دوستش دارم نه فقط به خاطر این که بیاد باهام ازدواج کنه فقط واسه این که بدونه یه نفر بوده که خیلی دوستش داشته ولی ندونسته تا حالا.یه روز اومد خونمون و همه جیز. رو کاغذ نوشتم و بهش دادم گفته بودم که بهت اعتماد کردم وهمه چیز بین خودمون بمونه .نمیدونم تا چه حد کارم درست بوده یا نه.تا روز بعد خودش اومد جوابم رو با نامه داد.میفهمیدم جوابش چیه گفتش که قصد دارم با کس دیگه ای ازدواج کنم و تو مثل خواهرم میمونی .چند وقت گذشت یه مشکلی پیش اومد و رابطه شون درست نشد .دختره هم رفت با یه نفر دیگه ازدواج کرد .من همیشه منتظرش بودم و هستم چند تا از خواستگارام رو به خاطرش ردکردم. ولی پشیمون نیستم .چون همیشه به خدا توکل کردم و با توکل به خدا حرف دلم رو بهش زدم ولی اگه اون قضیه پیش نمیومد شاید هیچ وقت بهش نگفته بودم.به نظر من اگه دختری پسری رو دوست داشته باشه در وهله اول باید طرفش رو خوب بشناسه که چقد ظرفیت داشته باشه و امروزی فکر میکنه تا دختر رو مسخره نکنه و منطقی رفتار کنه و از طرفی دختر باید اعتماد به نفس داشته باشه که در صورت جواب رد شنیدن احساس پوچی و بی ارزشی نکنه .میتونه از طریق واسطه باهاش درمیون بذآره.ولی خودم مستقیم بهش گفتم.ولی احساسی که الان دارم اینه که حرف دلم رو زدم و دیگه رو دلم سنگینی نمیکنه .دوستای عزیزم همیشه این رو تو ذهنتون داشته باشین ک همیشه با توکل به خدا کاراتون رو پیش ببرین .از ته دل دعا کنین و هرچیزی رو که میخواین از اون بخواین .استخاره تو کارهاتون کنین چون فقط یاد و اعتماد به خداست که موجب آرامش دلهاست.پس اگه خواستین از تجربه من یه روزی استفاده کنین اصل اول شناخت پسره که مساله رو باهاش درمیون بذآرین ولی اگه نمیشناسینش بی گدار به آب نزنین که بعدا پشیمون بشین.برام هم دعا کنین که به عشقم برسم.بای;-)
با نظر نگارنده موافقم. من شخصا دختری هستم 29 ساله که از زیبایی ، تحصیلات و متانت کافی برخوردارم. خواستگارای متعددی هم ذاشته م و دارم. اما مدتیه که با مردی آشنا شده م و اون شخص رو مناسب خودم برای ازدواج می دونم. به نظر می آید ایشون هم نسبت به من چندان بی تفاوت نیستند. از اونجایی که حس می کنم ایشون با جنبه هم هستند تصمیم دارم با حفظ متانتم پیشنهاد آشنایی رو با ایشون مطرج کنم تا همدیگه رو بهتر بشناسیم. بدترین حالت قضیه اینه که جواب منفی می شنوم اما مهم نیستم. وقتی من می تونم به اون همه خواستگارام جواب منفی بدم شاید مرد مورد توجه م هم به من جواب منفی بده. قرار نیست همه منو دوست داشته باشند.
برای من حالت سوم بود...نه گفت اره...نه گفت نه...
فقط گفت فعلا میخوام درسمو تموم کنم...همین...
حالا من هاج و واج موندم...
دقیقا اینطوربود که...ایشون میخواست ب من شماره شو بده...ولی یوهو همه چی خراب شد...فهمید این قضیه رو خواهرش میدونه...انگار کلا منصرف شد... من نمیدونم الان باید چیکارکنم...ازاون به بعدم ندیدمش دیگه...یعنی خونشونم رفتم...ولی اونجانبوده ...که ببینم برخوردش بعد این مدت چی میتونه باشه...
سلام منم یه نفررو خیلی دوست دارم اما اون نمیدونه دلم واقعا میخوادش چون تو دنیا 2بار عاشق یک طرفه بودم ومنو تنهاگذاشتن ورفتن.دلم خیلی شکسته اگه محمدم بهم بگه نه خیلی سخته........!@خدایا دلشو نرم کن خداجون کمکم کن خستم
دوستان عزیزم به نظر من وقتی یه دختر از پسری خوشش میاد تنها کار اینه که کسی را واسطه کنه و اون کس آدم مسن تر و با تجربه و قابل اعتمادی باشه..واون کس بره به پسره بگه فلانی خیلی دختر خوبیه ..نظرت در رابطه با ازدواج با اون چیه؟ میخوای با هاش حرف بزنم که با هم آشنا بشید؟.. باور کنین این بهترین راهه..خیلی کها از این طریق خوشبخت شدن؟..دوحالت داره یکی اینکهیا پسره قبول میکنه و دختره به آرزوش میرسه یا اینکه پسره قبول نمیکنه و دختره نه وقتش را هدر میده و بیخودی بقیه خواستگاراش را رد نمیکنه و اینکه مستقیم از پسره خواستگاری نکرده که غرورش جریحه دار بشه... باور کنین بهترین راهه...امتحان کنین ..التماس دعا
سلام به همگی...
من دانشجوی ترم چهارم این ترم با یکی از استادای جدیدم اشنا شدم من خواستگارای زیادی دارم که فوق العاده پولدار و سطح اجتماعی خیلی خوبی دارم ولی تا بحال هیچکدومشون به دلم ننشسته بوده این ترم از روز اول وقتی استادم رو دیدم خیلی تو دلم نشست ولی دوست ندارم بیان کنم به گفته ی یکی از دوستان چراغ سبز نشون دادم ولی پا پیش نذاشتم چراغ سبز نشون دادنم هم طور خیلی خاصی نبوده که بد فکر کنه راجبم ولی با یکی از استادای دیگه ام خیلی راحتم باهمه ی دانشجو ها راحته حرف دلمونو گوش میکنه نصیحت خوب میکنه دوس دارم با استادم صحبت کنم که اون از طرف من پا پیش بزاره ولی نمیدونم بلزم دو دلم میترسم در ضمن دلیل بیشتر شدن این احساسم میشه گفت رفتار های خودشونم هم میشه گفت کم تاثیر نیست چون ایشون هم توجه و نگاه های زیادی روی بنده در کلاس دارن یا شایدم من چون ایشون رو دوست دارم این طور رفتارشونو برای خودم تعبیر میکنم دوستان نظرتون چیه بگم یکی از استادام باهاشون صحبت کنه یا این که دعوتشون کنم به یه کافی شاپ و خودم باهاشون صحبت کنم
من با نظر نویسنده موافقم باید نظرتون را به اون پسری که دوست دارید بگید.البته باید جوانب کار راهم در نظر بگیرید گاهی ممکنه که پسره موقعیت ازدواج را نداشته باشه که این هم مهمه...
موافقم دختر مگه حق انتخاب نداره اگه طرف پسر عاقلی باشه هیچ وقت بهش سرکوفت نمیزنه بستگی به طرفشم داره ولی باید تحمل اینم داشته باشه که ممکنه پسر نخوادتش و خودشو برای جواب منفی ام آماده کنه
من ی پسری رو دوست دارم فک میکنم اونم اینطور باشه منتظر بودم ک بگه بهم ولی فک میکنم چون بخاطر اینکه سنمون زیاره نگه
من همیشه میگم ادم باید احساسشو ب طرف بگ چون ی روز میشه ک نگفتی و کار از کار گذشته
حالا نمیدونم بگم یا ن خواهش جواب بدید
چنین ازدواجی اشکال نداره ولی دختر مستقیم به پسر بگه من تورو دوست دارم عاشقتم بیا بامن ازدواج کن این مشکل داره وبا حیا و عفت دختران منافات داره
بلک باید یک واسطه مطمئن بفرستد نظر پسر رو بپرسه
به نظر من اگه کسی توان شنیدن جواب منفی رو نداره نباید اینکارو کنه، چون 50 درصد ممکنه جواب منفی بشنوه 50 درصد مثبت
ولی بنظر من باید سربسته ب طرف احساست رو نشون بدی جوری ک با شیطنت باشه، اگه احساس کنه خیلی داغونش شدی مطمئن باش جواب منفی میشنوی ولی اگر اعتماد ب نفس داشته باشی مشکلی پیش نمیاد
امیدوارم همگی موفق باشید
سلام میشه یکی بگه چرا دخترها باید خواستگاری کنند؟؟؟؟؟؟؟؟
هدفتون چیه میخواین دخترا رو به کشتن بدین؟؟؟؟؟؟
سلام راستش من تو محل کارم به کسی که خیلی مهربون و نجیب و آقاست علاقمند شدم،احساس کردم خیلی هوامو داره،دیدم نمیتونم طاقت بیارم دلمو زدم به دریا و بالاخره بهش گفتم دوستش دارم البته روی یه کاغذ نوشتم I love you گذاشتم رو برگه اصلی وقتی دید خیلی خجالت کشید خندید و سرشو انداخت پایین منم سریع خداحافظی کردم و فرار و بر قرار ترجیح دادم نمیدونید قلبم داشت میومد تو دهنم الان یک مدتی هست ندیدمش نمیدونید چقدر عاشقشم که اینکارو کردم دعام کنید بهش برسم.
دقیقااین اتفاقی برای منم افتاد،همکلاسیم پسر خیلی خوب ومعقولی بود و البته الانم هست وخب از نظرسطح خانوادگی ب نظر خودم هم کفوبودیم ولی هیچ وقت جرئت نکردم باهاش درمیون بزارم،بعد۳سال کلکل کردن با خودم به دوستم گفتم و ازش خواستم باهاش صحبت کنه و دوست منم پیامشو برام فوروارد کردو متن پیام این بود
سلام خانم فلانی خدمتتون عرض کنم که لطفاب دوستتون از جانب من بگین که براشون احترام زیادی قائلم وخیلی متاسفم بابت این موضوع،نامزد دارم براشون آرزوی موفقیت میکنم
سلام هر روز که سرکار می رم یه آقایی به من نگاه میکنه اوایل متوجه نبودم بعدا فهمیدم از هر جهت بهم میاد ولی تا حالا حرفی نزده شب و روزم رو گرفته دارم دیوونه میشم چطور باهاش ارتباط برقرار کنم
پاسخ ها
منم همین موقعیت رو دارم اما میخوام برم جلو ، البته این موضوع کاملا به ظرفیت طرف مقابلت بستگی داره باید بدونی میتونه اینو هضم کنه یا نه
من نمیدونم باید چی کار کنم عاشق پسرخالمم .