شبيه مادربزرگتان زندگي ميكنيد؟
خوشبختی در زناشویی با این قوانین
زندگیهای زناشویی در این ۱۰ساله گذشته خیلی تغییر كردهاند. قانونهای قدیمی خوشبختی، دیگر این روزها معنایشان را از دست دادهاند و زن و شوهرها مجبور شدهاند كه برای ساختن یك زندگی شاد و آرام، قانونهای جدید را بشناسند و مطابقشان پیش بروند.
زندگیهای زناشویی در این ۱۰ساله گذشته خیلی تغییر كردهاند. قانونهای قدیمی خوشبختی، دیگر این روزها معنایشان را از دست دادهاند و زن و شوهرها مجبور شدهاند كه برای ساختن یك زندگی شاد و آرام، قانونهای جدید را بشناسند و مطابقشان پیش بروند. در زمانهای كه آدمها برای شروع زندگی مشتركشان انتخاب را حق خود میدانند و حاضر نیستند به صرف زندگی زیر یك سقف، از معیارهایشان دست بكشند، خوشبختی هم معنای دیگری گرفته. اگر در سال های قبل نبود دعوا و كش مكش مهمترین نشانه عشق و خوشبختی تلقی می شد، آدمهای این روزها بهدنبال موضوعات دیگری برای اثبات خوشبختی و محبتشان هستند. اگر قصد ساختن یك زندگی را دارید یا اینكه فكر میكنید ازدواجتان كمی از تب و تاب افتاده اما نمی دانید چرا، بهتر است با قانونهای جدید ازدواج آشنا شوید و با كمكشان زندگی عاشقانهتری را بسازید.
پاي خاطرات مادر بزرگتان كه بنشينيد، پر است از اتفاقاتي كه منطقشان را درك نميكنيد. از آشنايي و تصميم براي ازدواج گرفته تا مهمانيهاي خانوادگي يا دلايلشان براي بچهدارشدن. نگاه به همين خاطرات روزمره كافي است تا ببينيد كه زندگي امروز شما با آن روزها چقدر فرق كرده و مردي كه حالا نقش همسري و پدرياش را بازي ميكند، چقدر با مرد خانه مادربزرگتان تفاوت دارد.
وقتي كه به زندگیهای همین چند دهه قبل فكر میكنید، فورا پدر بزرگها و مادربزرگها را بهدليل تصمیمات نادرست و شیوه غلط زندگی شان متهم میكنید. از نظر شما كه در دنیای جدید راه میروید، كار میكنید و وقت میگذرانید، زندگی زیر یك سقف، زمین تا آسمان با آن روزها تفاوت دارد.
در همین دنیای جدید و بین همین آدمهای هم سن و سالتان، زندگیهایی میبینید كه تمام و كمال شبیه به زندگی پدربزرگ و مادربزرگتان است. حالا با قاطعیت بیشتری برای قضاوتكردن دست به كار می شوید و آنها را نه تنها بهدليل اشتباهاتشان بلكه بهخاطر پیروی از قانونهای منسوخ شده قدیمی متهم میكنید.
دست نگه دارید. قبل از آنكه به قضاوت كردن ادامه دهید نگاهی به زندگی خودتان بیندازید. قطعا هنوز هم ردی از قانون های قدیمی در آن پیدا می كنید. قانونهایی كه در زندگیتان ریشه دواندهاند و عامل اصلی مشكلاتتان هستند. شاید آنقدر با آنها زندگی كرده باشید كه شناختشان برایتان آسان نباشد. ما چند متهم اصلی را از میان هزاران قانون قدیمی معرفی میكنیم و از جایگزینهایشان میگوییم. بعد از خواندن این چند صفحه بار دیگر به زندگیتان نگاه كنید. كدام یك از این قانونها هنوز در خانه شما حكمفرما هستند؟
قانون قدیمی: تمام وقت آزادتان را با هم بگذرانید و اگر هم همسرتان خواست كه كمی از این وقت را بدون شما خرج كند، حتما به او شك كنید و مانعش شوید. بعد از ازدواج زندگی شما در همسر و فرزندانتان خلاصه میشود و دلیلی ندارد دوستانتان را به این بازی وارد كنید.
قانون جدید: گاهی با دوستانتان بیرون بروید و وقتتان را بدون همسرتان و در كنار آنها بگذرانید. این موضوع نه تنها به زندگی مشترك شما آسیب نخواهد زد بلكه اگر در موردش زیاده روی نكنید، ميتواند آن را غنيتر و شادتر هم بكند. يادتان نرود كه همسر شما تنها موجود زنده اطرافتان نيست و نبايد باشد.
زن و شوهرهاي قديمي زياده از حد به هم چسبيده بودند. جزءجزء زندگي آنها با كنار هم بودن تعريف ميشد. حتي اگر يك روز عصر دوستي به يكي از آنها زنگ ميزد و براي شام دعوتش ميكرد، نخستين كاري كه اين زن يا مرد انجام ميدادند خبر دادن به همسرشان و دعوت كردن او بود يا گاهي هم صرفنظر از اين تفريح بهدليل نبودن فرد مقابلشان. اما زن و شوهرهاي جديد ديگر اينطور زندگي نميكنند. آنها دوستان خودشان و تفريحات خودشان را دارند. شايد حضور نزديكاني كه الزاما براي آنها يك دوست خانوادگي به حساب نميآيند يكي از دلايل آزادانهتر زندگي كردن زن و شوهرهاي امروزي باشد. يك تحقيق بينالمللي ميگويد، اين روزها زنان و مردان، قبل از آنكه ازدواج كنند سالها درس ميخوانند و كار ميكنند و به همين دليل پيش از آشنايي با همسرشان، جمع وسيعي از دوستان مختلف را در كنار خود دارند كه ميتوانند بعد از ازدواج هم با آنها وقت بگذرانند. محققان ميگويند، اين موضوع يك اتفاق منفي نيست بلكه ميتواند زندگي زناشويي شما را هيجانانگيزتر كند و به آن طراوت بيشتري ببخشد. پس به جاي حسادت و دربند كردن هم، تلاش كنيد بدون فاصله گرفتن از يكديگر، دوستان و تفريحات خودتان را داشته باشيد و با كمي انعطاف به همسرتان هم اين حق را بدهيد. البته يادتان نرود كه مقدار زيادي از يك چيز خوب ميتواند يك چيز بد را بهوجود بياورد. به بهانه يك قانون جديد هرگز زياده روي نكنيد و از يك زندگي مشترك، زندگي ۲آدم بيتعهد زير يك سقف را نسازيد.
قانون قديمي: كارهاي خانه و بيرون بايد به يك نسبت بين زن و شوهرها تقسيم شود. اين عادلانهترين وضعيت موجود است و هيچكس نبايد بيشتر از ديگري جور زندگي را بكشد. اگر يكي از شما بيرون از خانه كار ميكنيد دليلي ندارد در خانه مسئوليتي بگيريد و اگر هر دوي شما شاغليد، كارهاي خانه را هم بايد به يك اندازه و بدون كم و كاست با هم تقسيم كنيد.
قانون جديد: كارهاي خانه را به نسبت علاقه، زماني كه در اختيار داريد و مهارتهايي كه داريد تقسيم كنيد و براي باقي مانده كارها به تفاهم برسيد. دليلي ندارد كسي كه آشپزي بهتري دارد به دليل آنكه احساس وظيفه نميكند از اين كار صرفنظر كند.
مردهاي امروز بيش از پدرانشان از كارهاي خانه سر در ميآورند. آنها غذا درست كردن را بلدند و ميتوانند خانه را تميز كنند. براي انجام كارهاي خانه، رسيدگي به بچهها و مهماني دادنها گاهي خيلي بيشتر از زنها سليقه به خرج ميدهند و در خيلي از كارها هم مهارتي دارند كه ممكن است همسرشان نداشته باشد. البته هنوز هم زنان سهم بيشتري از مجموع وظايف خانه را بهعهده ميگيرند و با وجود اينكه به بازار كار و درآمدزايي وارد شدهاند، هنوز هم دوست دارند مردشان نقش حامي خانواده را بازي كند اما اين اتفاق به اين معنا نيست كه هيچ مردي شست و شوي لباسهاي خانه را انجام نميدهد و اگر زودتر از همسرش از كار برگردد، شام شب را تدارك نميبيند. براي فرار كردن از جنگهاي خانگي و تقسيم عادلانه كارها بهتر است از همين حالا يك شيوه تقسيم كار خانگي را اجرا كنيد. كدام يك از شما بهتر غذا درست ميكند؟ كدام يكي ميتواند وقت بيشتري براي خريدهاي خانه و پرداخت قبضها و قسطها بگذارد و كدام يكي با دقت بيشتري گردگيري ميكند؟
قانون قديمي: ميخواهيد زندگي موفقي داشته باشيد؟ همسري را انتخاب كنيد كه سابقه زندگياش شبيه به زندگياي است كه شما داشتهايد و علايق و فعاليتهايي شبيه به شما دارد. اگر همسر شما همكارتان باشد يا در دانشگاه شما درس خوانده باشد ازدواج موفقتري خواهيد داشت.
قانون جديد: براي انتخاب يك همسر ايدهآل، مهم اين نيست كه شيوه زندگي شما در گذشته چقدر شبيه به هم بوده يا اينكه هم رشته هستيد يا نه يا كارتان شبيه به يكديگر است يا خير. مهم اين است كه چقدر توان ارتباط برقرار كردن با يكديگر و گفتوگو و مباحثه با هم را داريد. شما ميتوانيد با كسي كه همكار يا هم رشته شما نيست هم يك زندگي موفق داشته باشيد.
اينكه زوجها چقدر در زندگي مشتركشان موفق هستند، ارتباط زيادي با تجربهها و فعاليتهاي يكسانشان ندارد. مهمتر اين است كه چقدر توان گفتوگو بر سر عقايد يا مشكلاتشان را دارند و چطور ميتوانند با يك گفتوگوي آرام و منطقي، تصميماتي مشترك بگيرند. از نظر محققان به همين دليل است كه مردي از يك گوشه جهان ميتواند با زني از گوشه ديگر جهان ازدواج كند و بدون اين سابقه مشترك، يك زندگي موفق را بسازد.
قانون قديمي: بهترين آزمايش براي شناخت يك زندگي موفق اين است كه چقدر تحمل سختيها و سوختن و ساختن با آنها را داريد؟ مهم اين نيست كه زندگي شما چطور پيش ميرود، زوج موفق و خوشبخت كساني هستند كه اين بحرانهاي ناگهاني را پشت سر ميگذارند و با وجود آنها در كنار يكديگر ميمانند.
قانون جديد: موضوعاتي كه هر روز تجربهشان ميكنيد و رابطهاي كه در هر لحظه با همسرتان برقرار ميكنيد، مشخص ميكند كه چقدر در زندگيتان موفق هستيد. حقيقت اين است كه رفتار روزمره شما در زندگي مشتركتان، كنار آمدنها، محبتها، درك كردنها و حتي شيوه صحبتكردنتان با يكديگر است كه ميتواند موفقيت يا شكست ازدواجتان را باعث شود.
هيچ كس شكي ندارد كه يك بيماري جدي، مرگ كسي از اعضاي خانواده يا بحران مالي و ورشكستي ميتواند آينده يك زندگي مشترك را بهخطر بيندازد و آن را وارد سراشيبي كند اما تحقيقات ثابت كرده كه بده و بستانهاي روزمره در روابط زن و شوهرها خيلي سختتر از پشت سر گذاشتن اين بحرانهاست و در صورتي كه همسران در اين آزمايشهاي روزمره موفق شوند، ميتوان گفت كه از پس بحرانهاي زندگي برآمدهاند و قدم مهمي براي ازدواجشان برداشتهاند. اگر ميخواهيد يك زوج موفق باشيد، بهتر است به جاي سوختن و ساختنها و تحمل كردنهاي بيهوده، حواستان به سلام و صبح به خير اول روز، تماسهاي كوتاه يا پيامكهايي كه در وقت اداري ميفرستيد، گرفتن دستهاي يكديگر يا لحن صحبت كردنتان در طول روز باشد. بهنظر آسان ميرسد؟ شايد اينطور باشد اما بايد باور كنيد كه خيلي از زوجها با رعايت نكردن همين مسائل ساده زندگيشان را به سمت سقوط بردهاند.
قانون قديمي: بعد از گذشت چند سال از زندگي مشترك رابطه زناشويي كمرنگتر ميشود و اهميت خود را از دست ميدهد.
قانون جديد: مهم نيست كه چند سالگرد را براي ازدواجتان گرفتهايد، رابطه زناشويي جزئي بااهميت در زندگي مشترك شماست و اگر دوست داريد ازدواجتان موفق بماند نبايد آن را بياهميت تلقي كنيد. ازدواج تنها نبايد ذهن شما را به هم نزديك كند بلكه شما بهعنوان زن و شوهر حق داريد تا پايان عمر به جسم يكديگر هم توجه داشته باشيد.
بعضيها فكر ميكنند كه رابطه زناشويي يك هوس جهاني است و چند سالي بعد از ازدواج كمرنگتر ميشود و عشق واقعي جايش را ميگيرد اما اين يك اشتباه مسلم است. عشق ميان همسرتان هيچ وقت نبايد از اين بخش از زندگيشان فاصله بگيرد. اگر آنها شرعا و قانونا به هم متعلق هستند و ميخواهند تا پايان عمر هم اين تعلق را حفظ كنند، پس چرا بايد از اين موضوع دست بكشند و مثل ۲ غريبه زير يك سقف زندگي كنند؟ همانطور كه گفتيم مهم نيست كه چند سال از زندگي مشتركتان گذشته، چند فرزند داريد يا اينكه روي كيك تولدتان چند شمع نشسته است، مهم اين است كه رابطه زناشويي يكي از مهمترين اتفاقاتي است كه ميتواند شما را به يكديگر نزديكتر كند و محبت و حس با هم بودن را در شما بيشتر كند.
قانون قديمي: رابطه احساسي و عاطفي و همينطور ميزان علاقه همسران، بعد از بچهدارشدن بايد كمرنگ و حتي محو شود. زن و شوهرها بعد از بچهدارشدن آنقدر مشغله دارند كه ديگر نميتوانند براي هم وقت بگذارند.
قانون جديد: حتي بعد از بچهدارشدن هم همان محبت كردنهاي ساده و روزمره، بايد جزئي فراموش نشدني از زندگي زن و شوهرها باشد؛ آنها نبايد فراموش كنند كه تنها يك پدر و مادر نيستند بلكه قبل از آن يك زن و شوهر هستند و هنوز هم بايد مراقب عشقي كه در زندگيشان بوده، باشند و آن را پرورش دهند.
بچه دار شدن يكي از هيجانانگيزترين و البته پر استرسترين بخشهاي زندگي زن و شوهرهاست. آنها سعي ميكنند اين هيجان را با توجه زياد از حد به فرزندشان و همينطور پررنگتر كردن نقش پدر يا مادري خود نشان دهند و از همين طريق به استرس خود غلبه كنند. به همين دليل است كه گاهي فكر ميكنيم زندگي زن و شوهرهايي كه سالهاست ازدواج كردهاند اما فرزندي ندارند، خيلي رمانتيكتر و گرمتر از زندگي مادر و پدرهاي جوانتر است. با همين توجيهات است كه كمكم يك ازدواج پر از احساس به يك شغل و انجام وظيفه تبديل ميشود و زن و شوهرها با خودخواهي تمام، تمام انرژي شان را به سمت فرزندشان ميبرند و زندگي مشتركشان را فراموش ميكنند.
نظر کاربران
بسيار عالي و آموزنده بود. ممنون
جالب بود
با سلام و احترام
با تشكر از پيام آموزنده تان