ازدواج، بدون طلا و تشریفات؛ آیا ممکن است؟
"#ازدواج- بدون- طلا" توییتی است که مدتی در فضای مجازی توجه کاربرانی را به خود جلب کرده، اگرچه عدهای این مسأله را رواج مردسالاری میدانستند و خواهان این بودند "#ازدواج -با –جهیزیه- کم" هم ترند شود؛ بودند افرادی که ازدواج بدون طلا را تنها راه ٩٦درصد جوانان میدانستند و البته میان کامنتها بعضیها با دید طنز بر این مسأله تاکید داشتند.
روزنامه شهروند: پریسا بعد از كلنجارها و بحثهای فراوان مرداد ٩٧ راهی خانه بخت شد؛ آن هم در اوج بیخبری اطرافیان، بیجشن و مراسم. آنها دوسال نامزد ماندند تا اسباب جشن موردنظر خانوادهها فراهم شود؛ جشنی مجلل و بهیادماندنی.
پریسا و همسرش میخواستند زندگی مشتركشان را آنطور كه خودشان دوست دارند برگزار كنند، ساده و كمهزینه، اما با هربار مطرحكردن خواستهشان با جملاتی مشابه اینكه «ما آبرو داریم، مردم چه میگویند و...» روبهرو میشدند و در نهایت تسلیم بحثها نشدند تا اینكه برنامه سفری كوتاه به كیش بهانهای شد بیسروصدا راهی خانهبخت شوند.
موج جدیدی برای ازدواج ساده
"#ازدواج- بدون- طلا" توییتی است كه مدتی در فضای مجازی توجه كاربرانی را به خود جلب كرده، اگرچه عدهای این مسأله را رواج مردسالاری میدانستند و خواهان این بودند "#ازدواج -با -جهیزیه- كم" هم ترند شود؛ بودند افرادی كه ازدواج بدون طلا را تنها راه ٩٦درصد جوانان میدانستند و البته میان كامنتها بعضیها با دید طنز بر این مسأله تاكید داشتند؛ كامنتهایی مانند «آهای نیمهگمشده ... فعلا كه گمی... اگه یهوقت پیدا شدی #ازدواج- با- جهیزیه - كم با من #ازدواج-بدون-طلا هم با تو.»
در سالهای گذشته دختران و پسران زیادی با مراسم مختصری راهی خانه بخت شدند با این باور كه هر شرایطی راهكار مناسب با خود را میطلبد و نباید تسلیم مشكلات شد، بلكه برای هریك باید راهكاری یافت. این نسل زینت زن را در طلا خلاصه نمیكند و مهریه را سوپاپی برای موفقیت و دوام ازدواج نمیبیند و شاید برای همین است كه میان قشر متوسط رو به بالا هم زوجهایی را میبینیم كه با داشتن تمكن مالی ترجیح میدهند هزینهای گزاف برای مراسمهای مختلف ازدواج نداشته باشند.
شقایق و مسعود یكی از این زوجها هستند؛ شقایق همیشه عاشق سادگی بوده و این سادگی را به زندگی مشتركش هم آورده است.
٥ سال از شروع زندگی مشتركشان میگذرد و با وجود شرایط مالی خوبی كه داشتند، تصمیم گرفتند با حلقهای ساده و جشنی كوچك مسیر جدیدشان را شروع كنند. «شقایق» تكنیسین اتاق عمل است و همسرش در بازار بزرگ تهران كاروكاسبی خوبی راه انداخته است.
كسبوكاری كه سرمایه اولیهاش پولی است كه قرار بود هزینه جشن عروسیشان شود.
«منصور» و همسرش هم اعتقادی به جشن پرهزینه نداشتند، برای همین به حلقههای استیل و جشن مختصری با دوستان اكتفا كردند.
«آرش» در شرایط فعلی قصد ازدواج دارد، اما میگوید اعتقادی به اجراییكردن تمام رسوم سنتی ندارد و با «مریم» تصمیم گرفتهاند با خرید حلقه ازدواج و مراسمی همراه دوستان، زندگی مشتركشان را شروع كنند: «در شرایط اقتصادی امروزی و با وجود مسائل اجتماعی جوانان باید از مسائل دستوپاگیر بگذرند.»
«عرفان» هم با وجود احترام به آداب و رسوم متداول جامعه، علاقهای به مراسمهایی همچون حنابندان و جشن عروسی آنچنانی ندارد، برای همین در دیماه با یك سفر كوتاه زندگی مشتركش را شروع خواهد كرد.
«من و همسرم شرایط مالی خوبی داریم و پدرم هم میتواند در این زمینه كمكمان كند، اما ما نیازی به این كار نمیبینیم. واقعیت امروز جامعه به جوانان نشان داده كه در بعضی زمینهها ما نیازمند تغییر نگرش و فرهنگ هستیم و چه خوب است كه این تغییر را از خودمان شروع كنیم. سادگی همیشه زیبا بوده.» ازدواج «سمیرا» به فروردینماه موكول شده است.
«نامزدم شرایط مالی خوبی ندارد و اصرار خانوادهها به داشتن مراسم آبرومند باعث شده ما ٣سال بلاتكلیفی را بگذرانیم، البته اصرارهای ما كارساز شده و قرار است فروردینماه با سفری چند روزه زندگی مشتركمان را شروع كنیم و پولی را كه برای مراسم عروسی پسانداز كرده بودیم، به مسائل ضروریتر اختصاص بدهیم.»
ارزان و بهصرفه راهی خانه بخت شوید
اگر مشکلی با برچسبهای دیگران ندارید و خوشبختیتان را هم در گروی میلیونی برگزارشدن این «یک شب» نمیدانید، چند راه اصلی کمکردن هزینههای جشن عروسی اینهاست.
اولین پرسشی كه میتوانید از خودتان بپرسید این است؛ گرفتن جشن بلهبُران و نامزدی یا حنابندان تاثیری بر خوشبختیام دارد؟ البته كه نه. هیچكدام از این جشنها نه نشاندهنده ارزش شما هستند، نه زورشان به خوشبخت یا بدبختكردن شما میرسد، پس بیخیال آنها شوید.
حتما با این مسأله موافقید كه سادگی همیشه زیباتر بوده و همیشه مُد است. پس به این موضوع فكر كنید كه میشود حلقه ازدواجتان را ساده انتخاب كرد؛ حتی طلای دستدوم هم میتواند گزینه مناسبی باشد، چون اجرت ساخت از ارزش واقعی آن کم شده و ارزانتر است.
كارت دعوت میتواند نتیجه سلیقه خودتان باشد و درعین زیبایی حتما برای میهمانان هم جالب است كه عروسوداماد كارت دعوت عروسیشان را خودشان طراحی كرده باشند. نیازی نیست حتما كارتهای دعوتتان را سفارش بدهید. به میهمانانی كه در شهرهای دیگر زندگی میكنند یا ایمیل بزنید یا آنها را تلفنی برای جشنتان دعوت كنید.
لباس سفیدبخت هم در نوع خود جذابیت زیادی دارد اما یادتان باشد فقط یكشب آن را میپوشید، پس آیا عاقلانه است كه هزینه بالایی را صرف آن كنید؟ به مزونها سری بزنید و از لباس عروسیهای كرایهای استفاده كنید تا لازم نباشد بخشی از كمدتان را هم به لباس عروسیای كه فقط یكبار پوشیدید، اختصاص بدهید.
تاج عروس هم میتواند حلقهای از گلهای ساده باشد.
منوی غذای عروسیتان هم تاثیری در ازدواج شما ندارند. پس یك نوع غذا را انتخاب كنید با یك نوشیدنی متناسب با فصل.
چرا ماشین عروس كرایهای؟ همه میهمانان میدانند كه ماشین برای خودتان نیست، پس چه لزومی به هرینهكرد برای كرایه ماشین است. ماشین خودتان را با گلهایی كه از نمایشگاه گلوگیاه میخری،د به سلیقه خودتان تزیین كنید، میتوانید از بادكنك و روبان هم استفاده كنید.
از دوستان صمیمی و اعضای خانواده خود برای ساقدوششدن دعوت کنید و راهنمایی بخواهید. آنها اصولا خودشان پیشنهاد دوختن و هزینه لباسشان را میدهند.
برای صرفهجویی در هزینه شما میتوانید گیفت یا یادبودهای عروسی را خودتان درست كنید.
وقتی آرایشگاه میروید، نیازی نیست بگویید عروس یا دامادید و مجبور شوید چندصدبرابر هزینه كنید. میتوانید بهعنوان جاری عروس وارد آرایشگاه شوید و سیندرلا بیرون بیایید.
اگر یک دوست باحال و پایه دارید، از او بخواهید از صبح با یک دوربین دیجیتال معمولی بیفتد دنبالتان و از حاشیهها و پشت صحنهها عکس و فیلم بگیرد. چندماه بعد از عروسی خواهید دید که ارزش این فیلمها از عکسها و فیلمهای چندمیلیونیتان بهمراتب بیشتر است!
ازدواج به سبك ایرانی چه رسمهایی داشته است؟
در روزگاری كه خانههای گلی با حوضهای كوچك میان پنجرهها اسیر شده و در انتهای كوچههای باریك جاخوش كرده بودند؛ ازدواج رسمورسومی داشت و آدابی كه انتظار میرفت رعایت شود.
در آن روزگار رسم و ادب حكم میكرد خانههای دختردار همیشه اتاقی را برای خواستگار آماده داشته باشند و اگر خواستگاری در خانه را میزد، دختر بزرگتر با چادرنماز و كاسهای آب وارد اتاق میشد، چون میگفتند که آب نطلبیده مراد است و آب علامت روشنایی است.
خواستگارها كه ابتدا چند زن باتجربه و دنیادیده بودند، میرفتند و شب خواستگاران مرد به خانه دختر میرفتند و با پدر و اقوام مردانه عروس مذاكره میكردند و بعد از گرفتن موافقت پدر عروس مراسم «بلهبُران» برگزار میشد؛ مراسمی كه در آن مقدار مهریه تعیین و چند دست لباس برای عروس آورده میشد، مخارج عقد با چه كسی باشد و خلاصه شرایط نقدی و جنسی معین میشد تا نوبت به مراسم نامزدی برسد و چند نفر از خانه داماد میآمدند و یک انگشتری یک کاسه نبات و یک طاقه شال به خانه عروس میآوردند.
مراسم عقدكنان هم آداب و رسوم خودش را داشت؛ میهمانان توسط نوكران و كلفتها دعوت میشدند و بعضی محترمین با كاغذ فدایت شوم برای عقدكنان دعوت میشدند.
یک روز پیش از عقد، عروس را در خانه بند میانداختند، یعنی کرک صورتش را با نخ تابیده میگرفتند. حنا بستن کف دست و پا و سرانگشتان هم معمول بود. در هر صورت اگر عروس و داماد پولدار بودند، حمام را قُرُق میکردند.
حمام عروس حداقل پنج ساعت طول میکشید و مرتب شیرینی و میوه و شربت و چای و گاه هم ناهار مفصل در حمام صرف میشد تا مراسم عقدكنان با مراسم ریزودرشت و ظرافت خاصی برگزار شود.
لگد كردن گرد و برای درامان ماندن از مادرشوهر و گذاشتن مغز خر میان شیرینی و خوراندن آن به داماد و دعای مهر و محبت و زبانبندی و مهر گیاه هم از رسوم متداول آن دوران بود.
یکی از جالبترین تشریفات و مراسم متداوله در عقد و عروسی موضوع حرکت دادن جهیزیه دختر از خانه عروس به خانه داماد بود؛ عدهای طبقکش از طرف خانواده داماد در نظر گرفته میشد و یک دسته مطرب یا نقارهچی هم پیشاپیش قافله جهیزیه حرکت میكردند تا به خانه عروس برسند.
اما درخصوص کیفیت جهیزیه عروس فرش و رختخواب را در مفرشهای قالیچهای و لباس دوخته و نبریده را در یخدانها با یخدانپوش ماهوتی یا مخملی و لوازم مسی مثل دیگبر و مجمعه و بادیه و ظروف دیگر را در تورهای کاهکشی و سایر اثاثه از جمله بلورآلات و اسباب چراغ، متکاها و پشتیهای زری و ترمهای مفتول و مرواریددوزی و تزیینات روی دیوار مانند پرده، طاقچهپوش و سماور و اسباب چای و ظروف چینی و خلاصه یک دستگاه لوازم آرایش و اثاثه کامل زندگی را در خوانچههایی که کف آنها را پارچه سفید انداخته و مقداری نقل روی آنها ریخته بودند، میگذاشتند و آنگاه قافله به راه میافتاد.
یکی از مراسم معموله بعد از برگزار شدن عقد و عروسی، پاتختی بود که مجلس آن، روز بعد از عروسی برپا میشد. در این روز یک دسته مطرب در خانه داماد شروع به نوازندگی میکرد و بعد از صرف ناهار، عروس و داماد چند ساعتی در مجلس روی صندلی قرار میگرفتند و آنگاه همراه با نوازندگی طرف پدر و مادر داماد، خواهر و برادر و نسوانی که به داماد و پدر او محرم بودند هر یک به اندازه استعداد و توانایی خود پایکوبی و دستافشانی میکردند.
یکی از رسمهای مربوط به بعد از عقد و عروسی و پاتختی، مادرزن سلام بود و داماد باید صبح بعد از عروسی با مادرزن خود ملاقاتی كند، این ملاقات برای اظهار رضایت از عروس بود و معمول این بود که مادرزن هدیهای مثل ساعت و زنجیر طلا یا انگشتر و از این قبیل هدایا به داماد خود بدهد. پاگشا رسم دیگری بود كه اجرایی میشد؛ برای قطع علاقه از خانه پدری و انس با خانه شوهر، عروس چهل روز به خانه پدرش نمیرفت و بعد از آن مادرعروس رسما دختر خود را پاگشا میکرد و در این ضیافت مادرشوهر و خواهرشوهرها و بستگان داماد و اقوام عروس و داماد باید شرکت میكردند و حکمت این کار این بود که افراد دو خانواده وصلتکرده بیشتر با هم آشنا شوند.
نظر کاربران
ما هم فقط با خرید یک حلقه و بدون هیچ جشنی با یک سفر به مشهد زندگیمون رو شروع کردیم .
خیلی هم عالی من ده سال پیش مشابه با همین شرایط جشن گرفتم و با پول عروسی و بخشی از پول جهیزیه خانه خریدیم
بله قدیم جهیزیه دختر روهم داماد میداد. الان دخترا فقط بفکر چشم و هم چشمی هستن و پدرشونو بیچاره میکنن و همه چیو تمال کمال مبخوان البته هرچند نگیرنم فامیل شوهر نمیذارن بدبخت زندگی کنه اونوقت میگن عروسی رو کم خرج بگیرید خوب جهیزیه روهم کم بخواین الان هزینه جهیزیه از خرج عروسی بالاتره
پاسخ ها
مرگ بر اونایی که اول جهیزیه دادن رو باب کردن بعد کم کم توقعاتشون رسید به خونه خریدن پدر دختر و سایر رسوم من دراوردی برا پسرای بیعرضه داماد سرخونه شون و دو صد مرگ بر اونایی که زیر بار میرن و اینجور بی غیرتیارو رواج میدن
تازه اصفهان همه خریدجهیزیه به عهده خانواده دخترمیباشد..کمر شکن است...خدایش ماپسرها هم انتظار جهیزیه زیادنداریم ازدخترها...خیلی هاش لازم نیست توزندگی اصلا استفاده نمیکنند..
متاسفانه تو ایران فرهنگش نیست اگه خانواده دختر خیلی ساده هم بگیرن دوباره همون فامیل شوهر به جای این که قدر دان باشن می زنت توی سر دختر که ارزش نداشتی که این قدر راحت به ما دادنت
الان ازدواج شده داد و ستد هرطرف هم میخواد سود بکنه کمتر بده بیشتربه دست بیاره برای همینم دادگاهها پرشده ، هرکسی هم به فکر چشم و همچشمیه خوشحالم که نه من نه همسرم اینجوری فکرنکردیم الانم خوشحالیم ، به نظرم دنبال کسی باشید که بتونیدسالهای زیادی درکنارش خوشحال باشین نه حرف مردم، همین حرف مردم بیچاره میکنه ادم رو
من خودم یه مقدارپول دارم....پدردخترهم پول جهیزیه رابده هردو پولمان رامیدهیم ویک خانه میخریم...برای اینکه پدرعروس هم نگران نباشه 3دنگ خانه رابه نام عروس و3دنگ رابنام دامادمیکنند....دیگه درعوض خانه خودشان است وخوده پسر وسایل خانه را کم کم شروع به خریداری میکنه یا وام ازدواج را میدی ولوازم خانه آنهایی که ضروریی هستن میخری وقسط میدهی....هم خانه دارشدیم وهم خودمان وسیله ها رامیخریم ودیگه ناراحت صاحبخانه نیستیم...2تا ازبرادرهای من اینکار راکردن والان خوشحال وراضی هستن....شماهم دوست داشتید همین کاررا بکنید...
ازدواج سبک خوبه اما در همه مراحل پسرها طلا نخرن تو گرونی درست اما دخترها هم یه جهیزیه کوچیک بخرن بقیشو تو زندگی اینده تکمیل کنن.بابای دختر گناه نکرده که مجبوره با این قیمت های نجومی جهیزیه تهیه کنه.
پاسخ ها
موقع مهر دادن و خرج دادن طلا خریدن اقایون دادشون هواس که تو اروپا فلان و بهمان . حالا اگه یه افتابه کمتر جهاز ببری خودش و ننه اش تا عمر داری میگن. واقعن مردای ایرانی لیاقت زنای بسازو ندارن
واقعا آفرین به این جور طرز فکر به نظر منم هر کسی حق داره طبق خواست خودش زندگیش رو شروع کنه
آرزو میکنم همشون خوشبخت باشن
اتفاقا داداش کوچیکه من هم بدون جشن فقط یک دورهمی کوچیک با حضور خانواده دو طرف یک شام ساده با پوشیدن لباس دامادی و لباس عروس بدون فیلمبردار رفتن سر و خونه زندگی شون دقیقا یک ماه پیش یعنی 15 شهریور ... بسیار بسیار هم راضیه که عروسی نگرفته ... خیلی هم ساده اول خانواده عروس یک کوچولو ناراحت بودن اما بعد مراسم همگی شون راضی بودن ... کلی هم خوش گذشت به همین راحتی
پاسخ ها
بله دادش شما راضی بوده گور بابای عروس ناراضی هاا؟؟ الحق که خواهر شوهری ان شالله یکیم با تو اینکارو کنه
امیدوارم برای خودت هم این شرایط رو بپسندی . هم این که میگی عروس و خانواده یکم ناراضی بودن خودش معلومه چه شرایطی بوده
سیزده سال پیش زندگی مشترک رو آغاز کردم با یک شام ساده بین خانواده خودم و همسرم و یک جفت حلقه استیل و الان خوشحال ترین مادر و همسر هستم درضمن هم خودم و همسرم تحصیلات دانشگاهی داریم و هردو از اول شاغل بودیم
بله ممکن است ..من و همسرم بدون تشریفات ازدواج کردیم ..یک مراسم ساده و چند تا مهمون دعوت کردیم..همسر من از طلا و این چیزها خوشش نمیاد فقط یه دونه حلقه دستش هست و یک گردنبند که اونم پلاک سوره آیت الکرسی هست که از بچگی باباش براش خریده و همین..خدا را شکر خوشبختیم قناعت همان خوشبختی هست..هردو شاغل هستیم..از خدا بخواهید همسر پاک و نجیبی نصیبتان کند..و قید تشریفات سرسام آور و قرض های بعد از ازدواج رو بزنید دنیا مگه چند روزه که خودتون رو عذاب میدین واسه حرف مردم...این همه تشریفات قبل از عروسی رو که میبینم که بعدش هم طلاق می گیرند یعنی چه؟ امیدوارم چشمتون رو باز کنید ساده ازدواج کنید زندگیتان را با توکل به خدا و گور بابای حرف مردم شروع کنید..
پاسخ ها
از قدیم گفتن اگر قراره عرف بشه باید پولدارا شروع کنند که محاله
منم دقیقا اینطوری ازدواج کردم بدون هیچ مراسم و تشریفاتی الان خانواده شوهرم تو سرم میزنن که لابد ارزش نداشتی برای خانواده ات که مفت دادنت به ما
پاسخ ها
پروانه جون آفرین به تو. خانواده ی شوهرت با این حرف ارزش خودشونو نشون میدن. شما صبور باش بعضی از افراد عقل وهوش کمتری دارند انتظار شعور ازشون نداشته باش
آره اینم هست
چقدر بی شخصیت تشریف دارن خانواده شوهرتون
به نظر من خونواده ها هم باید جنبه داشته باشن البته
خانواده اش فرهنگ ندارن
واقعا باید تاسف خورد که قدر همچین ماهی رو نمیدونن.
من و همسرم فراق از رسم و رسوم معمول که بنظرم به نفع هیچکدام از 2 طرف نیست و با توجه به هزینه های این روزها که دردسر ساز هم است. تصمیم گرفتیم فقط یه حلقه ساده بخریم و محضر برای انجام مراسم بریم. اگر قرار بر همدلی و همراهی است از همون ابتدا بایستی کنارهم باشیم.
تموم افرادی که نظر دادن مراسمشون رو ساده و بدون تشریفات برگزار کردن
پس لابد اون مراسم های پر زرق و برق و چند صد میلیونی که هر روز شاهدش هستیم همشون منم...
شقایق اگه یه پزشک متخصص بود چی؟ خخخ... گیرم که مراسم ساده بود و طلا هم حذف شد! آیا در بازار مثلا یخچال ساده با قیمت ساده داریم؟ خرید جهاز ساده ی ساده حداقل پنجاه میلیون میخواد! خخخ... یا خانه ساده ای داریم که صاحبخانه با رهن و اجاره ای ساده!! در اختیار زوجین جوان بذاره؟؟؟
چند دهه پیش من هم ساده ازدواج کردم البته پدرم جهیزیه خوبی برایم گرفت ولی این باعث شد همسر سابقم قدر نداند تا می توانست من را درتنگنا می گذاشت خرج خواهرش می کردالبته خواهرش کارمند بود پولش را جمع میکرد مخارج سفر و جهیزیه و خرید خانه اش را همسر سابقم داد هروقت گله میکردم می گفت برو از بابات بگیر طلاق گرفتم راحت شدم
پاسخ ها
عزیزم اگر دلیل طلاقت این بوده کاش با مشاور درستی مشورت میکردی و کار به طلاق نمی کشید
آفرین بهترین کارو کردی. ولی یادت باشه ارزش هیچ زنی با مقدار جهیزیه ش مشخص نمیشه به میزان شعور و فهم شوهرشه. شعور طرف و بسنج
خخخ الان اگه بخوای هم دیگه نمیشه پول کجا بود عمو
منکه موندم چیکار کنم ..تجملاتی یا ساده
منم با ازدواج ساده وبدون مراسم موافق بودم اما همسرم با اینکه دستش خالی بود ولی تربیتش طوری بود که انگار بدون مراسم ابرو ریزی میشه وفکر فردای عروسی را نمیکرد ما ایرانیها باید دیدگاهمون راتغیر داده و برای خودمان زندگی کنیم نه حرف مردم
واقعا اقايون ايرانى قدنشناسن چه شود اونم انگشت شمارپسرخيلى خوب وفهميده ازاب درآدشوهرمن روان شناسه اماخودش اخلاق بامن روبلدنيست ولى براديگران خوب بلده تحليل کنه
نه من جهاز بردم نه شوهرم برام خرج کرد طلا هم که هیچی خودمون دوتایی کار کردیم جمع کردیم به هیچکس هم حق دخالت ندادیم مهم اینه که با هم دل آدما خوش باشه چه با طلا و جهیزیه چه بدون اون
چرا نمیشه 15 سال پیش منم با سادگی محض ازدواج کردم در حالیکه دوستام خودشون رو کشته بودن روز عروسیشون دو سه روز بعد عروسی هم همسرم طلاهامو برد فروخت واسه کارش اصلا هم واسم مهم نبود خدا رو شکر الانم خوشبختم عکسای عروسیمو خیلی دوست دارم چون سادن هیچ وقت از مد نمیوفتن
منم جهیزیه ساده بردم تا چند سال سرکوفت شوهر و خانوادشو میکشیدم خدا لعنتشون کنه ان شالله
پاسخ ها
ان شالله
رسم و رسوم خوبه الان طرف ازدواج کرده تو خیابون میبینمشون هنوز نمیدونیم این که باهاشه کیه.
از سر ناچاری فقط رفتن زیر یه سقف.
ولا قبلا یه تازه داماد یا عروس رو میدیدیم کیف میکردی
مگه میشه همه اداب و رسوم و عرف را یکدفعه بهم ریخت سنگ روی سنگ بند نمیشه پنج تا زوج تو خانواده زندگی تشکیل دادند و جهیزیه فلان خریدند حالا شما برید همه رو چند سطح پایین تر بخری یا عروسی نگیری هزار تا حرف و حدیث داره مشکلات بعدی داره از قدیم گفتن طلا بعنوان پشتوانه زندگی یک زوجه که خانواده تهیه می کنند الان بدون پشتوانه ؟؟؟من که اصلا فکرش رو نمی کنم
سلام خدمت دختران نازنين ماها عزيزان ميشه اگر قصد ازدواج داريد اول انتخاب درست انسان اصيل /بعد فكردرست چون ازدواج بسيار شروع مهمي خودتون ميدونين جوانهاي امروز خيلي دانات از ان هستن كه ماها فكر ميكنيم /خانواده ما نه مهريه دارن ونه طلا جواهر فقط حق طلاق /وبسيار زندگي عالي پسر ودختران ما در كنار هم در هر زمان بد يا خوب در خواستي ندارن جز تفاهم پس ميشود بدون طلا وعروسي ولباس عروسي ازدواج كرد به شرطي كه هر دو انسانهاي پا بند زندگي باشند نه خريد وفروش مهريه فروش دخترانمان اميدوارم /دولت فكري به حال مهريه بكنه / بانوان ما راازنظر بيمه تأمين بشوند/دخترهاي گل مان شماها قيمت ندارين گرانقدر بهاتر از ان هستين كه بها به پردازن درود به جوانهاي خوبمان ودعا به گمراها
سلام خدمت دختران نازنين ماها عزيزان ميشه اگر قصد ازدواج داريد اول انتخاب درست انسان اصيل /بعد فكردرست چون ازدواج بسيار شروع مهمي خودتون ميدونين جوانهاي امروز خيلي دانات از ان هستن كه ماها فكر ميكنيم /خانواده ما نه مهريه دارن ونه طلا جواهر فقط حق طلاق /وبسيار زندگي عالي پسر ودختران ما در كنار هم در هر زمان بد يا خوب در خواستي ندارن جز تفاهم پس ميشود بدون طلا وعروسي ولباس عروسي ازدواج كرد به شرطي كه هر دو انسانهاي پا بند زندگي باشند نه خريد وفروش مهريه فروش دخترانمان اميدوارم /دولت فكري به حال مهريه بكنه / بانوان ما راازنظر بيمه تأمين بشوند/دخترهاي گل مان شماها قيمت ندارين گرانقدر بهاتر از ان هستين كه بها به پردازن درود به جوانهاي خوبمان ودعا به گمراها
همه نظراتونو خوندم.همه خوب و عالی ولی عروسی و لباس عروس پوشیدن و چهارتا عکس گرفتن همیشه آرزوی دختراست می تونید از خرجای اضافه بزنید ولی حتما یه جشن مختصر بگیرید تا آینده واستون عقده نشه..بچتون نگه مامان کو لباس عروست کو عکست..عروسی یکی از بیادموندنیترین اتفاقهای زندگیه..هر کی نسبت به وضعیت خودش عروسی باید بگیره.