۷۸۲۲۳۴
۲۷ نظر
۵۳۹۹
۲۷ نظر
۵۳۹۹
پ

خانه مجردی؛ فرار از ازدواج یا انزواطلبی؟

«سوئیت ۶۰ متری مناسب زندگی مجردی، ۵۰ متر زیرزمین با امکانات کافی مناسب برای مجرد، آپارتمان ۴۰ متری فقط خانم مجرد و...» پشت شیشه املاکی‌ها چشمانم به این آگهی‌ها خیره می‌شود. یکی از املاکی‌ها که متوجه تعجبم می‌شود با خنده می‌گوید: «این روزها مشتری مجرد خیلی زیاد شده و معمولاً به زیرزمین و اتاق زیر شیروانی هم راضی می‌شوند!» شما چه تصویری از خانه مجردی دارید؟

روزنامه ایران -یوسف حیدری، گزارش نویس: «سوئیت ۶۰ متری مناسب زندگی مجردی، ۵۰ متر زیرزمین با امکانات کافی مناسب برای مجرد، آپارتمان ۴۰ متری فقط خانم مجرد و...» پشت شیشه املاکی‌ها چشمانم به این آگهی‌ها خیره می‌شود.

یکی از املاکی‌ها که متوجه تعجبم می‌شود با خنده می‌گوید: «این روزها مشتری مجرد خیلی زیاد شده و معمولاً به زیرزمین و اتاق زیر شیروانی هم راضی می‌شوند!» شما چه تصویری از خانه مجردی دارید؟

تنهایی و عزلت

«تنها زندگی کردن انتخاب من بوده و اگر خانواده‌ام تهران هم زندگی می‌کردند بازترجیح می‌دادم مجردی خانه اجاره کنم. از ۱۳ سالگی کار می‌کنم و اولین حقوقم ۲۵۰ هزار تومان بود و بعد از آن هم هیچ وقت از خانواده پول نگرفته‌ام. ۱۴ سالگی هم اولین مسافرت تنهایی‌ام را تجربه کردم.»

این حرف های مرتضی است، جوان ۳۴ ساله‌ای که از مجردی و تنهایی‌اش راضی است و می‌گوید برای زندگی‌اش حریم قائل است.

البته معتقد است زندگی تنهایی با زندگی مجردی تفاوت‌هایی دارد: «زندگی مجردی یعنی اینکه زیر بار مسئولیت نروی و دنبال تفریح و گذران باشی اما زندگی تنهایی یعنی عزلت یعنی تنها خودت باشی!

«مارگریت دوراس» نویسنده فرانسوی در کتاب «نوشتن، همین و تمام» می‌گوید بین تنهایی و عزلت تفاوت بنیادی وجود دارد.عزلت یعنی تنهایی خود خواسته. زندگی در عزلت با زندگی مجردی که برخی تصور می‌کنند تفاوت دارد.

گاهی شرایط طوری پیش می‌رود که تصمیم می‌گیری خودت باشی و من ۱۵ سال است که خودم هستم و تنها زندگی می‌کنم. خانواده‌ام اراک زندگی می‌کنند و سال های اول بارها می‌پرسیدند از این تنهایی خسته نمی‌شوی؟ ولی بعد از مدتی متوجه شدند آرامش دارم.»

خیلی از جوان‌ها فکر می‌کنند تنهایی و کم کردن روابط اجتماعی و خانوادگی می‌تواند آنها را زودتر به هدف برساند. مرتضی هم یکی از آنهاست: «دوست دارم وقتی به خانه می‌روم مسئولیت چیزی را نداشته باشم. به همین دلیل هیچ وقت همخانه نداشتم چون با داشتن همخانه باید مسئولیت‌هایی را هم قبول کنید. حاضر هستم کرایه بیشتری بدهم اما همخانه نداشته باشم.

خانه‌ام گارد و حریم من است و این من هستم که اجازه می‌دهم چه کسی وارد حریم بشود یا نشود. ارتباط خیلی از دوستان و اطرافیان هم به همین دلیل با من کم شده. اما این خلوت برای من خیلی مهم است. من یک فرد کاملاً اجتماعی هستم ولی در خانه برعکس.

تا به امروز در هر خانه اجاره‌ای که زندگی کرده‌ام صاحبخانه بعد از اتمام قرارداد از من عذرخواهی کرده و پرسیده چرا از خانه شما هیچ سر و صدایی بیرون نمی‌آمد و هیچ رفت و آمدی نداشتی؟ همیشه قوانین مربوط به آپارتمان نشینی را رعایت کرده‌ام. حتی وقتی به خانه می‌رسم سعی می‌کنم چراغ‌ها خاموش باشند.»

خوش به حالت

حتماً شما هم شنیده‌اید که می‌گویند خوش به حالت مجردی و خرجی نداری و به خودت می‌رسی و هرچیزی که دلت خواست برای خودت می‌خری و تفریح می‌روی و از این حرف‌ها. اما راستش این نگاه عمومی خیلی هم درست نیست.

محسن یکی از مخالفان این نظر است. او با تجربه سال ها زندگی مجردی معتقد است هزینه زندگی یک مجرد کمتر از یک خانواده چند نفره نیست.

او برای حرف‌های خودش دلیل هم دارد. یک خانواده ۴ نفره همان قدر مواد غذایی تهیه می‌کنند که یک فرد مجرد باید تهیه کند درحالی که خانواده مادر دارد و پخت و پز و کارهای خانه را انجام می‌دهد و هزینه‌ها را کنترل می‌کند.

خانه مجردی؛ فرار از ازدواج یا انزواطلبی؟

از همه مهم تر اینکه توزیع مواد غذایی سیستم خانواده را ملاک می‌گیرد نه مجردها را. مثلاً سبزی بسته‌ای و خیلی چیزهای دیگر برای مصرف یک نفر وجود ندارد.

«من علاقه‌ای به آشپزی ندارم ولی شستن لباس و ظرف را دوست دارم. همین هزینه‌های زندگی‌ام را بالا برده است.به اعتقاد من عزلت خودخواسته چیز بدی نیست و از طرف دیگر نمی‌توانم ازدواج کنم چون ترجیح می‌دهم زیر بار چالش بزرگ اقتصادی که خانواده‌ها را درگیر کرده نروم.»

دوره هیجان‌انگیز

محمد زندگی مجردی را از دوران دانشجویی آغاز کرد. سال های اول زندگی مجردی رفت و آمد دوستانش زیاد بود و این رفت و آمدها روی درس و دانشگاهش تأثیر گذاشت: «دانشجوی دانشگاه تنکابن بودم و فاصله شهر ما تا دانشگاه 4 ساعت بود. آن روزها تصور خاصی از خانه مجردی داشتم و دوست داشتم جایی تنها باشم و کتاب بخوانم. به کلبه و یک خانه محقر هم راضی بودم.

رفت و آمد دوستانم زیاد بود و وقتی خانه‌ای نزدیکی دریا اجاره کردم این رفت و آمدها بیشتر هم شد. این شلوغی‌ها باعث شد تا از درس و دانشگاه هم عقب بمانم و کمتر فرصت استراحت پیدا کنم. تصور می‌کردم خانه مجردی یعنی جایی که دوستانم به راحتی رفت و آمد کنند و هر ساعتی که دوست داشته باشم از خانه بیرون بروم یا نیمه شب راحت به خانه برگردم بدون اینکه مجبور باشم به کسی توضیح بدهم.»

محمد 33 سال دارد و معتقد است زندگی مجردی یک دوره هیجان انگیز طلایی دارد که بعد از مدتی تمام می‌شود.

خانه مجردی؛ فرار از ازدواج یا انزواطلبی؟

محمد از روزی که به تهران آمد این‌گونه می‌گوید: «وقتی تهران آمدم دوباره زندگی مجردی را این بار در پایتخت ادامه دادم. اوایل دوستانم رفت و آمد زیادی داشتند و همین باعث اعتراض همسایه‌ها می‌شد ولی توجهی به اعتراض آنها نمی‌کردم و می‌گفتم این خانه را اجاره کرده‌ام و اختیار آن را هم دارم.

همسایه‌ها نگاه جالبی به خانه مجردی نداشتند و همیشه ظاهر خانه هم به هم ریخته بود. با گذشت چند سال روابط با دوستانم را محدود کردم و ارتباط با همسایه‌ها بهتر از گذشته شد و سعی کردم خانه‌ام همیشه مرتب باشد.

فهمیدم این شکل زندگی نیاز به چارچوب دارد. همیشه این تصور را از زندگی مجردی‌داری که باید حسابی خوشگذرانی کنی درحالی که نبود چارچوب باعث لطمه‌های جبران ناپذیری می‌شود. درکل خیلی از جوان‌هایی که رو به زندگی مجردی می‌آورند دنبال استقلال هستند و می‌خواهند خودشان برای زندگی تصمیم بگیرند.»

محمد می‌گوید: «بارها از نزدیک شاهد زندگی جوان مجردی بوده‌ام که بسیار شلخته بوده. در اکثر خانه‌های مجردی یک چیز قطع است؛ گاهی تلفن، آب یا برق. اکثر کسانی که زندگی مجردی دارند اهمیت زیادی به نظافت نمی‌دهند و می‌توان آثار خاموش کردن سیگار را روی فرش دید.»

محمد معتقد است کسی که تصمیم دارد مجرد زندگی کند یا مجبور به زندگی مجردی است باید چارچوبی برای زندگی‌اش مشخص کند: «باید بداند که مسئولیتش از قبل بیشتر می‌شود. باید غذا پختن یاد بگیرد تا بتواند شکم خودش را سیر کند. هر شب تخم مرغ خوردن آسیب زیادی به سلامتی انسان می‌زند.

باید یاد بگیرد که چه میوه‌ای مناسب است و فرق گوشت خورشتی با آبگوشتی چیست؟ باید تعیین کند که چه کسانی به خانه رفت و آمد داشته باشند و اگر وسایلی خراب شد باید خودش آن را تعمیر کند.»

حریم خصوصی

یکتا سه سالی است که زندگی مجردی را تجربه می‌کند. وقتی از همسرش جدا شد تصمیم گرفت به جای بازگشت به خانواده تنها زندگی کند. ۳۲ سال دارد و از زندگی مجردی کاملاً راضی است

«خانواده‌ام اصرار داشتند پیش آنها زندگی کنم اما می‌خواستم تنها باشم. زندگی در کنار خانواده قوانین خاصی دارد که با زندگی تنهایی متفاوت است. در زندگی مجردی با محدودیت‌های کمتری مواجه می‌شوی.

مثلاً هر زمانی که دوست دارم آشپزی می‌کنم یا فیلم تماشا می‌کنم بدون اینکه کسی بگوید چرا دائم فیلم تماشا می‌کنی یا چرا با ما حرف نمی‌زنی و...»

خانه مجردی؛ فرار از ازدواج یا انزواطلبی؟

یکتا روی حریم خصوصی خانه مجردی تأکید دارد و می‌گوید: «متأسفانه کلمه خانه مجردی در ذهن بعضی‌ها تداعی‌کننده جایی است که در آن بی‌بند و باری رواج دارد و حرمت‌های اخلاقی رعایت نمی‌شود درحالی که به اعتقاد من این‌گونه نیست.

من از همه زندگی این تنهایی را دوست دارم و نمی‌خواهم آن را از دست بدهم. من برای اطرافیان چارچوبی از زندگی‌ام مشخص کرده‌ام و آنها هم به حریم من احترام می‌گذارند. البته تنها زندگی کردن مشکلات زیادی هم دارد. گاهی ممکن است خسته شوی یا نتوانی وسایل خراب خانه را تعمیر کنی یا وقتی مریض شدی کسی نباشد که از تو پرستاری کند اما من با همه این مشکلات سعی می‌کنم استقلال خودم را حفظ کنم.»

همه ما گاهی به تنهایی و عزلت نیاز داریم حتی برای دوره‌ای زندگی مجردی را تجربه‌ کرده‌ایم اما چه اتفاقی افتاده که خیلی‌ها آن را برای همیشه می‌خواهند و حاضرند برایش بجنگند؟ تحمیل شرایط کار و زندگی در کلانشهرها، گسترش دانشگاه‌ها و تحمیل این شکل از زندگی به جوانان یا روند نابسامان ازدواج و طلاق؟

وزیر «تنهایی»

تجرد‌گرایی در جامعه امروز در حال افزایش است و نمی‌توان این واقعیت تلخ را کتمان کرد. دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم جامعه شناس با بیان اینکه دولت و مسئولان کشور باید فکری اساسی در این زمینه کنند می‌گوید:

«افزایش تجردگرایی در کنار طلاق زنگ خطری است که از سال‌ها قبل به صدا درآمده است. بر اساس آمار 33 درصد از جمعیت کشور را مجردان تشکیل می‌دهند و من 6 ماه قبل در مطلبی پیشنهاد دادم مانند کشور انگلستان ماهم وزیر تنهایی داشته باشیم.

به اعتقاد من چندین عامل در افزایش تجرد مؤثر است. یکی از دلایلی اصلی فرار از مسئولیت است. چون بسیاری از خانواده‌ها در تعلیم و تربیت فرزندشان مسئولیت پذیری را آموزش نمی‌دهند و این پسر یا دختر وقتی به سن جوانی رسید با توجه به مشکلات اقتصادی و درک نادرستی که از ازدواج دارد حاضر به تشکیل خانواده نمی‌شود.

از سوی دیگر افزایش طلاق در کشور دلهره زیادی در میان جوانان ایجاد کرده و به این ترتیب آنها ترجیح می‌دهند یک زندگی بدون مسئولیت و تجردی را در پیش بگیرند. حال در این میان برخی از جوانان تصور می‌کنند در زندگی تجردی استقلال پیدا می‌کنند درحالی که به عقیده من آسیب این نوع زندگی بسیار بیشتر از زندگی در کنار خانواده است.»

خانه مجردی؛ فرار از ازدواج یا انزواطلبی؟

به املاکی خیابان کرمان می‌گویم واقعاً دیگر سختگیری قدیم درمورد اجاره دادن خانه به مجردها نیست؟ می‌گوید: «پسر خودم دانشجواست و مشهد مجردی زندگی می‌کند. می‌دانم اگر ازدواج هم نکند، بعد از این راضی نمی‌شود به خانواده برگردد.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    کاش منم پول داشتم از این جهنم میرفتم یه گوشه واسه خودم زندگی میکردم . اگه سال تا سال خانواده و فامیل رو نبینم برام مهم نیست!

    پاسخ ها

    • مریم

      منم خانوادم برام مهم نیست

  • بدون نام

    تا میتونید دیر ازدواج کنید و البته درست زندگی کنید

  • amin

    من 12 سال مجردی زندگی میکنم و دیگه به ازدواج فکر نمیکنم

    پاسخ ها

    • سویل

      خوشبحالت کاش منم پسر بودم.....

    • بدون نام

      خوبه

  • علی

    تنهایی فقط مخصوص خداست ... باید در صورتیکه مشکلاتی مانند جسمی یا مالی و.. وجود نداشته باشه سریعتر ازدواج کرد خونه مجردی واین مسخره بازی ها هم باید درشو تخته کرد ! و خانواده ای که اجازه میده فرزندش اینطوری زندگی کنه خانواده نیست !

    پاسخ ها

    • بدون نام

      تو که درکی نداری از مشکلات بقیه حرف مفت نزن. کودوم خونواده ای تا ابد میتونه وکیل وصی ادم بالغ‌ باشه. نه به تو مربوطه نه به خونواده که کی چجوری راحته

    • بدون نام

      شما ذهن خیلی بسته ای دارید علی؛ هرچه از کودکی تو ذهنتون فرو کردن رو پذیرفتید بدون اینکه بهش فکر کنید و بفهمید مزایا و معایای روشهای مختلف زندگی چیا هستن

    • دکی پگاه

      کسی هم ک در مورد خانواده بقیه اینطور نظرمیده از خانواده خوبی نیست.

    • reza

      مشخصه از یه خانواده مذهبی و سنتی با تفکر کهنه هستی

    • حمید

      افکار کهنه که فقط آمار طلاق رو بالا میبره

    • علی

      دکی پگاه و رضا و اونهایی که زود جوش میارن یه روزی به حرف من خواهید رسید که اون روز دیره متاسفانه شماها افکار پوسیده و اشتباهی دارید .. خدا همه ما رو به راه راست هدایت کنه درود بر اونهایی که مثبت دادن در ضمن قضاوت الکی هم نکنید

  • ناشناس

    منکه از ۱۹سالگی بخاطر دانشگاه از خونه جدا شدم.الانم حدودا ۴۰سالمه .بیشتر از ۲۰ساله مجرد و تنها زندگی میکنم.ازدواجم نکردم و نمیکنم خیالمم راحته. هرکسیو دلم بخواد میبینم به هرکسی دلم بخواد اجازه میدم بیاد خونم با کسی تعارف ندارم.نصف درامدمم میدم واسه اجاره خونه برامم مهمه که کجای شهر زندگی کنم و بهترین جا ک بهترین وسایل و برای خونم انتخاب میکنم

  • بدون نام

    هرکسی هرجور دوست داره زندگی کنه...

  • بدون نام

    منم مدتبه تنها زندگی میکنم. مستقل شدمچون هیچوقت خونه پدری احساس ارامش نداشتم. الان راحت شدم از همه رفتارا و حرفای ناراحت کننده. تو شهرمون کار نبود. یه نامزدی وحشتناک داشتم با یه پسر خیلی بی عرضه با افکار و فرهنگ به شدت پایین. زندگیم جهنم شده بود.. وقتیم بهم زدم تو خونه به چشم سرطان نگاهم میکردن با وجود اینکهجز افراد نخبه و موفق هستم و از وقتی یادمه برا خودم درامد داشتم و همه رفتار و شخصیتمو ستایش میکنن و خیلیا ارزوشونه ذره ای از جسارت و هوش منو داشته باشن همیشه تو خونه مورد بی احترامی قرار گرفتم. یه جایی دیگه تحملم تموم شد . الحمدالله بدون هیچ حمایتی زندگیمو تونستم جمع و جور کنم و مستقل شم الان هم کار دارم هم درامد هم امانات و فضای عمل بیشتر از همه مهمتر لازم نیس صبح تا شب با کسایی که دنیاشون زمین تا اسمون با من فرق داره سر هر مسعله بیخودی جنگ و دعوا داشته باشم. خونواده ام اصرار دارن برگردم اون پسره هم بوی کباب به دماغش خورده همچنان دنبالمه ولی بهیچعنوان به زندگی قبلی بر نمیگردم. هرچند الان اوضاعم بهتره ولی خوشبخت نیستم. زندگیم خلاصه شده تو کار روزام سوت و کور میگذره. دوست و اشنای بدرد بخوری ندارم اونام که تمایل دارن بیشتر دنبال اینن از امکاناتی که دارم سو استفاده کنن. اهل روابط نا مشروع هم نیستم. دوست دارم دکترامو بگیرم ولی کار تموم وقتمو گرفته. اگه بی پول شم یا مریض شم یا دلم بگیره یا دردلی داشته باشم کسی رو سراغ ندارم که ازش کمک بخوام. جای یه رفیق و همسر خوب و یه مرد واقعی تو زندگیم خالیه.

    پاسخ ها

    • نسیم

      همین طور با پشتکار ادامه بده. منم 8 ساله مجردی زندگی میکنم و استقلال و ارامشمو با دنیا عوض نمیکنم.

    • بدون نام

      خیلی طولانی نوشتی نخوندم

  • setare

    پول باشه . منم میرم جدا از خانواده .. به نظرم از یه سنی دیگه اینجوری به صلاح دو طرفه !

  • نور

    مجردی زندگی کردن فوق العاده س ،کاش من شرایطش رو داشتم میتونستم تنهایی زندگی کنم

  • دکی

    من تازه 2ساله ک تنها زندگی میکنم راضیم بیشتروقتم درس وکار میبره وقتی ندارم برای معاشرت با دوست یا فامیل، اینجوری فقط برای خودت زندگی میکنی لازم نیست وقت وکاراتو با بقیه هماهنگ کنی

  • بدون نام

    چقدر نظر من به حرفاي مرتضي نزديك بود. تنهايي با مجردي به معنايي كه عامه مردم باور دارند فرق داره. منم بيرون يه فرد كاملا اجتماعي و فعال هستم و تو خونه با تنهايي هام حالم خيلي خوبه و آرامش دارم. خريم امنيه كه دارم

  • مهرداد

    منم مجردم، شاغل تحصیل کرده ... ولی باز زندگی مجردی رو ترجیح میدم. حتی رفتم مشاور خانواده حرفاش جالب بود ولی باز هم نظرم برنگشت. هنوز مصمم هستم که مجردی زندگی کنم و اگه اینکارو واقعا انجام بدم تقریبا قید ازدواج واسه همیشه خواهم زد.

  • 313

    زندگي كنار كسي كه بفهمتت قشنگه و كلي ميتونه لذت بخش باشه اگر همچين كسي نيست تنهايتونو از بين نبريد

  • سویل

    چقدر خوبه مسثقل شدن اینکه همش دور وبریات بهت امر ونهی کنن حتی تا انتخاب رشته تحصیلی و همسر خیلی بده در واقع غم انگیزه...

  • بدون نام

    بزودی منم مستقل میشم

    پاسخ ها

    • علی

      منم همینطور

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج