دلیل تجرد طولانی دختران چیست؟
فیلم «شماره ۱۷، سهیلا» تبدیل به سوژه و مضمونِ مهمی شده که باتوجه به آمار و ارقامِ مربوط به تعداد دختران مجرد در کشورمان، حرف زدن از آن، کاملا بهجا و ضروری است.
روزنامه خراسان - آذر صدارت، روزنامهنگار: فیلم «شماره۱۷، سهیلا» که بهتازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده، قصه دخترمجردی است که در آستانه چهل سالگی قرار دارد و پزشک به او هشدار داده اگر زودتر ازدواج نکند، شانس بچهدار شدنش به صفر میرسد. یک سوژه و مضمونِ مهم که باتوجه به آمار و ارقامِ مربوط به تعداد دختران مجرد در کشورمان، حرف زدن از آن، کاملا بهجا و ضروری است.
ما چیز زیادی از سهیلا نمیدانیم؛ فقط میبینیم که تنها زندگی میکند، بارها شغل عوض کرده و هم اکنون بیکار است، در گذشته خواستگارانی داشته که بهشان جواب رد داده و این که چاق و بیاعتمادبهنفس است! هرچند فشارتنهایی و انواع نیازها از مهمترین دغدغههای زنان مجرد است اما در این فیلم، محرک سهیلا آلارمی است که پزشکش درباره از دست رفتنِ باروری به او داده؛ پس دست به کار میشود: به خودش میرسد، با مردهای قبلیِ زندگیاش به بهانهای تجدید دیدار میکند، به یک موسسه همسریابی سر میزند و حتی به پسری بسیار جوانتر از خودش، فرصتِ حرف زدن و ابرازعلاقه میدهد تا بلکه مرد مناسبش را پیدا کند.
در جامعهای که زن معمولا در نسبت با یک مرد تعریف میشود، شاید سهیلا حق دارد این قدر نگران باشد و برای پیدا کردن شوهری که میتواند همسر و پدر فرزند بالقوهاش باشد، خودش را به آب و آتش بزند. او در این راه به چالش کشیده میشود، تحقیر میشود و در نهایت، سرخورده و تنها میماند.
فیلمی که در پایان، مخاطبش را با سوالات زیادی روبهرو میکند؛ از جمله این که «پدیده تجرد طولانی دختران چیست؟»، «به چه دلایلی پیش میآید؟» و «چگونه میتوان مدیریتش کرد؟» امروز میخواهیم به این سوالات پاسخ دهیم.
یک اتفاق ویژه در سینمای ایران
سیدمصطفی صابری: سینمای ما آینه جامعه نیست؛ سینماگران درباره اتفاقات و مسائل روز جامعه کرخت و بی تفاوت هستند و ترجیح می دهند با فرمولهای ساده، فیلم آپارتمانی خوراک جشنوارهها بسازند یا چند بازیگر تلویزیونی بگذارند جلوی دوربین و یک کمدی بسازند.
فیلمها با مردم جامعه حرف نمیزنند، به جامعه هشدار نمیدهند؛ در کل سینمای ما جلوتر از جامعه نیست. البته نمی شود از سینما انتظار داشت که برای آسیبهای اجتماعی راهحل ارائه کند اما اگر جامعه بخواهد دنبال راهحلی باشد، باید اول مسئله اجتماعی را بشناسد و سینما، ابزار مهمی برای بیان و تحلیل معضلات اجتماعی است.
معضل اجتماعی، مسئلهای است که فراگیر باشد، تغییر در کیفیت و کمیت آن به زندگی مردم مرتبط باشد و ضرورتی در طرح آن باشد؛ یعنی در کنار اهمیت خود موضوع، ضربالاجل زمانی هم داشته باشد و امسال مطرح شدنش با سال دیگر فرق کند.
بحث دخترانی که تجرد طولانی دارند به ویژه در مقطع فعلی و از همه مهم تر به این دلیل که کمتر به آن پرداخته شده، ظرفیتهای زیادی برای یک فیلم فکر شده دارد. «شماره17، سهیلا» که در زمان اکران چندان مورد توجه قرار نگرفت، این روزها وارد شبکه نمایش خانگی شده. فیلمی از یک کارگردان جوان و فیلم اولی که به راحتی می شود با کلی غرغر منتقدانه و روشنفکرانه، زیرآبش را زد.
مثلاً از این گفت که شخصیت اصلی شناسنامه هویتی ندارد و چندان با او و علت تجردش آشنا نیستیم. میشود به داستان این نقد را وارد کرد که سکانسهای اضافه دارد، اما مهم این است در سینمای عافیتطلب ما، فیلمی ساخته شده که یک مسئله اجتماعی را به شکل دغدغهمند مطرح میکند. پس از فیلم حمایت کنیم تا زمینه تولید چنین آثاری فراهم شود.
تجرد طولانی یا قطعی یعنی...
دبیر کارگروه خانواده سالم معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، «عالیه شکربیگی» در گفتوگو با ایلنا میگوید: «پدیده تجردطولانی یا قطعی یعنی انسان، شرایط مناسب سنی برای ازدواج را از دست میدهد. البته شاید امکان ازدواج داشته باشد، اما دیگر امکان باروری وجود ندارد. سن تجرد قطعی برای دختران بین ۴۰ تا ۵۰ سالگی یا در واقع سنی است که قدرت باروری از دست میرود. این پدیده، در همهشکل خانوادهای دیده میشود: سنتی، مدرن، مرفه، کمدرآمد، شهری و روستایی. پس بهطورقطع نمیتوان گفت در چه خانوادهای بیشتر و در چه خانوادهای کمتر است.»
نگاهی به آمارها
در سالهای اخیر روند افزایشی تجرد قطعی در زنان ایرانی بیشتر از مردان بوده؛ به طوری که طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ این شاخص برای مردان حدود دو برابر شده اما برای زنان بیش از سه برابر بوده است. هم اکنون تجرد قطعی در میان زنان ایرانی 1.6 برابر مردان است.
این روزها و براساس محاسبات انجام شده، حدود 300 تا 350هزار نفر دختر ایرانی بعد از 40 سالگی مجرد باقی ماندهاند.
مرور برخی از رایجترین دلایل تجربه تجردطولانی از نگاه دکتر «مینا دادگستر»
تنها، با دل، بر جا ماندم ...
دکتر «مینا دادگستر» دکترای مشاوره خانواده در گفتوگو با زندگیسلام، با یک مقدمه مهم، به سراغ تحلیل رایجترین دلایل شکل گرفتن تجرد طولانی و قطعی دختران میرود.
او معتقد است: «به نظر من، واژه «تجرد قطعی» غلط است. ما تجرد طولانی داریم ولی هیچ کس نمیتواند بگوید فلان دختر یا فلان پسر چون تا ۴۰ سالگی ازدواج نکرده، قطعا تا همیشه تنها و مجرد میماند. حتی اگر ملاک را بر ناباروریِ افراد بگذاریم، این روزها با پیشرفت علم و فناوری و بالا رفتن سطح بهداشت و خدماتِ پزشکی، افراد تا سنینِ بالا امکان بچهدار شدن دارند. طبق تحقیقی که چندی پیش در انگلستان روی زنان باردار ۴۶ تا ۵۰ سال انجام شد، تنها ۱/۱ درصد از نوزادان این مادران، با مشکل مواجه بودند. پس مهم است بدانیم اگر تا حوالیِ ۴۰ سالگی هنوز و همچنان تنهاییم، صرفا تجردمان طولانی شده و نباید با این خیال که تا ابد مجرد میمانیم، دچار ترس و نگرانی غیرقابل کنترل شویم و دست به کارهای نسنجیده بزنیم.»
تاوانهای دوره گذار از سنت به مدرنیته
دکتر دادگستر معتقد است: «مهم است به پدیده تجردطولانی زنان، نگاهی جدی و ریشهای داشته باشیم. باید بدانیم که کشور ما و جامعهمان، اینسالها درحال گذار از سنت به مدرنیته است. به این معنی که جامعه، به واسطه کمتوجهیِ خودمان به ارزشهای فرهنگی، ناکارآمدیِ سنتها و هجوم سبکزندگیِ مدرن از طریق رسانههای غربی، دچار سردرگمی و بلاتکلیفی است و بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله بالا رفتن سن ازدواج و تجرد طولانی، از تبعات این سردرگمی است.
مثلا دخترانِ ما از یکسو با ارزشهای امروزی مثل تحصیلات بالا، اشتغال، استقلال و خوداتکایی، تا سالهای طولانی گرفتار درس و پیدا کردن کار و تثبیت موقعیت اجتماعیشان هستند و بهخاطر رشد شخصیتی و اجتماعی، تعداد زیادی از مردها را در شان و حدِ خودشان نمیبینند و خواستگاران شان را رد میکنند و تنها میمانند و از سوی دیگر، خانواده و جامعه از آنان انتظارِ ازدواج و بچهدار شدن دارند و مدام یادآور می شوند اگر ازدواج نکنی، جوانیات هدر رفته و زندگیات نیمهتمام مانده است. نهتنها این، بلکه آسیبهایی مثل بالا رفتن آمار خیانتهای خانوادگی، آسیب دیدن ساختار خانواده و خیلی چیزهای دیگر، از جمله تبعات شوکِ دوره گذار است که متاسفانه ما دهه شصتیها داریم تاوانش را میدهیم و چارهای هم نیست جز صبر.»
همه مردها بیوفا و فرصتطلب هستند...
مینا دادگستر، باور و نگرشهای غلطِ برخی دختران را، یکی دیگر از عوامل مهم تجردطولانی میداند و میگوید: «با توجه به پررنگ شدنِ اختلافات خانوادگی و ازدواجهای ناموفق و بالارفتن آمار طلاق در جامعه یا حتی بهواسطه تجربههای تلخ شخصی، بسیاری از دختران ترسیدهاند و مثلا وقتی به منِ مشاور مراجعه میکنند، مدام میپرسند: دیگر به کدام مرد میشود اعتماد کرد؟ مردها مرا به خاطرِ موقعیت و پولم میخواهند! مردها میخواهند از من سوءاستفاده کنند! از کجا معلوم که این مرد، به من وفادار و متعهد بماند؟ که خب من این جور وقتها پاسخ میدهم: مهم است که واقعبین و حواسجمع باشیم اما بدبین نشویم.»
وسواس و کمالطلبی
وسواس در انتخاب هم یکی دیگر از دلایل تجربه تجردطولانی است؛ به اعتقاد دادگستر، «وسواس انتخاب در دهه شصتیها بیشتر است؛ آنها نسل آرمان گرایی هستند و به دلیل همان آرمانها و ایدهها، کمال طلباند. بههمین خاطر درباره انتخاب فردی که میخواهند با او زندگی کنند، سخت گیری زیادی دارنــد و عمدتا معتقدند شخص مقابل باید همه شرایط ایدهآل را داشته باشد و اگر یک کدام از این شرایط را نداشت، ممکن است کلا از ازدواج صرفنظر کنند!»
چطور اگر به هر دلیل تنها ماندیم، تجردطولانی را مدیریت کنیم؟
اگرچه مجردم، ولی ارزشمند و خوشحالم!
دکتر دادگستر که نهتنها فیلم «شماره ۱۷، سهیلا» را دیده، بلکه طی چندین جلسه این فیلم را از منظر روان شناسی تحلیل کرده، معتقد است: «درست است که تجرد طولانی، هم برای فرد و هم برای جامعه، یک آسیب بهحساب میآید و هم خودِ فرد و خانوادهاش و هم جامعه، باید سعی کنند این معضل را با کمک به تشکیل خانواده حل کنند، اما مهم است اگر به هر دلیل، دوران تجردمان طولانی شد، اعتماد بهنفسمان را از دست ندهیم.
مهمترین مشکل سهیلا، عزتنفس پایینش بود! این دختر از کمبود اعتمادبهنفس رنج میبُرد و راجع به ارزشهای خودش بیتوجه بود. اولین گام برای مدیریت تجرد طولانی، رسیدن به خودآگاهی درباره تواناییها و داشتههای مان است. این درست که همسری در کار نیست اما تحصیلات بالا و مدرکتحصیلیِ خوب، موفقیتِ شغلی و موقعیتِ خوب اجتماعی، سلامت جسمی و زیبایی ظاهری، استقلال مالی و پسانداز، خانواده و دوستان خوب و روابطِ مثبت و... امتیازاتی است که مجردها، از هر کدامش بهرهمند هستند باید قدرش را بدانند و با یادآوریِ این نکات مثبت به خود، روحیهشان را حفظ کنند.»
نه به خودانتقادیِ افراطی!
گاهی تنهایی و تجرد طولانیِ خانمها، بهانهای میشود برای دوستان و دور و بریها تا مدام فرد را بهخاطر شخصیت و رفتار و مسیر زندگیاش تخریب کنند و انگشتِ اتهامِ تنها ماندن را به سوی او بگیرند؛ درست مثل دوستان سهیلا. این حرفها به مرور زمان به نوعی وسواس و خودانتقادی افراطی و درونی تبدیل میشود و فرد، تماممدت از خودش میپرسد: یعنی من چه عیب و ایرادی دارم که هیچ کس مرا نخواست؟ اینجاست که من توصیه میکنم فرد به یک روان شناس مراجعه کند تا آنالیز شود و یک بار برای همیشه، بفهمد آیا تقصیرکار است یا خیر. اگر تقصیری متوجهاش نبود، روابطش را با این گونه آدمها محدود و قطع کند.
تمرکز بر منِ فردی و منِ اجتماعی
همه ما آدمها، خودمان را در سه بسترِ منِ فردی، منِ خانوادگی و منِ اجتماعی، میسنجیــم و دوست داریم هر سهتای این منها موفق و خوشحال باشند. افراد مجرد که موفق به تشکیل خانواده نمیشوند و خانوادهای از خودشان ندارند، بهلحاظ تجربه نقشهای خانوادگی مثل همسر یا مادر بودن، دچار خلأ و کمبود هستند، اما مهم است حالا که جای این یک مورد در زندگیشان خالیاست، روی منِ فردی و منِ اجتماعی تمرکز و سرمایهگذاری کنند. پرداختن به دوستداشتنیها و علایق و لذتهای فردی مثل مطالعه کتاب، تماشای فیلم، شنیدن موزیک و پادکست، رسیدگی به ظاهر و... و تلاش برای ارتقای موقعیت اجتماعی، از جمله کارهایی است که میتواند آسیبِ خلاء منِ خانوادگی را کمتر کند.
روابطِ حمایتگر را عمق ببخشیم
همه ما دوست داریم مورد محبت و توجه و حمایت قرار بگیریم. کسی یا کسانی باشند که وقتِ گرفتاری، هنگام بیماری، لحظات اضطراری، بتوانیم روی کمکشان حساب کنیم. برای خیلیها، همسر این نقش را ایفا میکند اما اگر هم اکنون مجردیم، مهم است ارتباطات خانوادگی و دوستانهمان با افرادِ «قابلاعتماد» و «حمایتگر» را عمق ببخشیم، حتیالامکان در خانه پدری و در کنار خانواده زندگی کنیم و دورهمیهای فامیلی و دوستانه را دریابیم تا کمتر احساس تنهایی کنیم و دلمان به محبتِ کسانی که صادقانه کنارمان هستند، گرم باشد.
از ورزش و رسیدگی به ظاهر غافل نشویم
حتما شما هم شنیدهاید که میگویند: سن یک عدد است. من هم میخواهم همین را بگویم، البته با یک تعریف متفاوت. همه ما آدمها یک سنِ تقویمی داریم، یک سنِ زیستی و یک سنِ عقلی. این سنین میتوانند با هم متفاوت باشند. مثلا مامانهای نسل قدیم، در حالی که سن تقویمیشان ۳۰ سال بود، ظاهر و سنِ زیستیشان بیشتر و ۴۰ ساله مینمود. شاید چون مراقب پوست و مو و اندام و دستهای شان نبودند. منتها این روزها و با خدماتِ سلامتی و بهداشتی که در دسترس است، مهم است با ورزش، تغذیه مناسب و رسیدگی به پوست و مو، بهرغم بالا رفتن سن تقویمی، سنِ زیستیمان را پایین نگه داریم.
با نیازهای جنسی و عاطفی چهکنیم؟
نیاز جنسی و عاطفی هم درست مثل نیاز به آب و غذا، یک نیاز مهم و ضروری است که باید برآورده شود. یک فرد مجرد، مثل کسی است که گرسنه است. درست که میتوان فردِ گرسنه را تا مدتی طولانی با آب و شربت سرگرم کرد ولی اینها او را سیر نمیکند.
تمامِ این راهکارهایی که گفته شد، درست مثل آب و شربت هستند که به فرد مجرد کمک میکند موضوع «تنهایی و تجرد» را از سطح هوشیارِ ذهنش بیرون بیندازد و بهش فکر نکند اما این دغدغه، به بخش ناهوشیار پرت شده و خواهناخواه آسیب میزند و تاثیر نامطلوبش را روی روان، خلقوخو و سبکزندگی شخص میگذارد.
بسیاری از دلگرفتگیها، غمهای مبهم، احساس بیپناهی و... که مجردها در لحظاتی از روز تجربه میکنند، تاثیر ناگزیرِ همین ناهوشیار و نیازهای پاسخنگرفته است. بیایید روراست باشیم: برای این بخش کارِ خاصی نمیشود کرد جز امید به رفع مشکل ازدواج تمام جوانان.
موسسه همسریابی؛ فرصتی برای خوشبختی یا خودتخریبی؟
«شماره۱۷، سهیلا» حکایت تلخ دخترانی است که از قافله ازدواج و تشکیل خانواده در سن مناسب جا ماندهاند و حالا در هزارتوی بنگاههای همسریابی و سایتهای ازدواج مجازی دنبال نیمه گمشده خود میگردند. فیلم با تصویر سهیلا در یک کلینیک پوست و زیبایی شروع میشود و کمی بعد میفهمیم دلیل این تلاش برای زیبایی، ثبتنامش در یک «موسسه همسریابی» است.
فیلم بدون موضعگیریِ خاصی، سری به یکی از جلساتِ این موسسه میزند و داوطلبانِ پیداکردن همسر را جلوی دوربین مینشاند و قصههای کوتاهشان را روایت میکند. رقتباری و اهداف کاسبکارانه موسسات همسریابی چیزی نیست که از دید بیننده پنهان بماند. مدیر موسسه، مرد میانسال اتوکشیدهای است شبیه به سخنرانان انگیزشی که معلوم نیست به چه اعتباری، دکتر صدایش میکنند؛ و مثل همان قشر آنقدر به جیب خودش فکر میکند که برای تردید سهیلا هیچ ارزشی قائل نیست و او را که پشیمان شده، از میانه راه به جلسه برمیگرداند.
شیوه آشنایی شرکتکنندهها با یکدیگر هم، بهشدت سطحی و مضحک است؛ آدمها روی صندلی سفید رو به جمعیت مینشینند و در دو سه جمله، همه شخصیت و خواستههایشان را خلاصه میکنند به امید اینکه از آن بین، کسی انتخابشان کند؛ درست مثل موقعیت مانکنها توی ویترین مغازه. هر داوطلب شمارهای دارد تا اگر موردپسند قرار گرفت، دیگران خیلی بهزحمت نیفتند و شمارهاش را روی برگه توی دستشان بنویسند. درنهایت هم دکتر و دستیارانش، مینشینند شمارههای بهنظر خودشان مناسب را دوبهدو با هم جفت میکنند. ایدهای که شخصیت و عزتنفس متقاضیان را نشانه میگیرد.
نظر کاربران
فقط یک علت داره اونهم افزایش روابط نامشروع و دوستی با جنس مخالف.وقتی کسی میتونه با هزار نفر باشه با کمترین هزینه،خل نیست بیاد بره زیر بار یه مسعولیت طولانی مدت.بعد از یه مدت هم چشم باز میکنن میبینن سنشون رفته بالا و گزینه ای برای ازدواج نیست
پاسخ ها
چرا چرت میگی؟من خانمهای مجرد زیادی رو می شناسم که بسیار پاکدامن هستن وفقط به خاطر تعصبات خانوادگی یا سختگیری های خودشون ویا واقعا مورد مناسبی برا ازدواج پیدا نکرده ن وبه خاطر همین مجرد هستن
پ.ن کافر همه را به کیش خود پندارد
درست می فرمایید. ولی در کشورهای خارجی هم چنین روابطی هست. ولی هیچوقت مفهوم خانواده از بین نرفته
حرف دهنتو بفهم عزیزم یه چیزی رو که میگی چند بار با خودت بگوش معنیش کن چند بار هم بنویس اون وقت میفهمی این وصله ها رو ب همه کسی نچسبونی خب همه ک اینجوری نیستن خجالت بکش واقعا حرفت زشته
به شدت باهاتون موافقم. خصوصا درمورد پسرها که اصلا حاضر به پذیرش مسولیت نیستند
کلا ذهنتون بستست و کلیشه ای فکر میکنید
تو ايران 99 درصد علت تجرد دخترا توقعات غير منطقي و بي شرمانه اونهاست
چرا ازدواج حتما باید به بچه دار شدن ختم بشه؟؟ بعد چهل سالگی بچه دار شدن یعنی خودخواهی. اون بچه وقتی 20 ساله میشه پدر مادرش در خوشبینانه ترین حالت 60 ساله خواهند بود. و این یعنی چی. بچه ها پدر مادر جون دوس دارن نه پدر مادری که نیاز به پرستاری دارن. من 36 ساله هستم و مجردم. عاشق بچه. ولی وقتی منطقی فکر میکنم حتی تو این سن هم نمیشه بچه دار شد. بخاطر دل خودم که نمیشه با آینده یه بچه بازی کرد.خیلی راحت میشه بعد 40 سالگی ازدواج گرد و از باهم بودن لذت برد.
پاسخ ها
فکرت اشتباهه دوست عزیز!
الان تو جامعه خودمون نگاه کن؛ حداقل ۷۰-۸۰ درصد بچه ها مادر و پدر جوان دارن ولی بیشتر این بچه ها تربیت خوبی ندارن و تو خانواده هایی سالم رشد نمیکنن ؛چون پدر مادرشون مفهوم خانواده رو درک نکردن و آگاه نیستن ! خود نسل ماها پدر و مادر جوان داشتیم اکثرا ولی آیا خوانواده هامون سالم و پر از محبت بودن؟ اکثرا نه
بچه به پدر و مادر آگاه و فهمیده نیاز داره نه پدر و مادر جوان!پدر و مادر آگاه و سن بالا صد برابر برای یه بچه بهترن از پدر و مادر جوان و ناآگاه(که تو کشور ما اکثرن اینطورین)
من با عقیده شما مخالفم بنده فرزند سوم خانواده هستم و در سن بیست سالگی ام پدرم 60 ساله بودن و کاملا سالم و سرحال و توانمند
من 47 سالمه تازه بچه دار شدم خيلي هم عاليه درسته اختلاف سني زياده ولي اين از خصوصيات زندگي امروزيه
ضمنا اكثر هاليوودي ها و اروپايي ها در سنين بالا بچه دار ميشن و هيچ اشكالي نداره
من منظورم پدر مادر18-19 ساله نیست. کسی که میخواد بچه دار بشه باید تا 30 سالگی بچه داشته باشه. شما احتمالا بچه های امروزی رو ندیدین. الان شما 20 سالتونه و پدرتون سلامت هستن انشاالله که همیشه سالم و سرحال باشن. . ولی بیست سال بعد خواسته بچه های با خواسته الان خیلی فرق خواهد کرد. ما مشکلمون اینه که آینده دور رو در نظر نمیگیریم و فقط با نیازهای امروز جلو میریم.قدیم ماها با یه پارک راضی میشدیم ولی الان شرایط فرق کرده.
کاملا تفکرتون اشتباهه یه پدر ومادر فهمیده و دانا و سرزنده و سالم که وضع مالی مطلوبی تو سن شصت سال برای بچشون فراهم میکنن بهتره یا یه پدر و مادر کم سن ولی بی اطلاع و اگاهی عدم درک از بچه و جوان و نوجوان چیزی که به وفور دیدیم و میبینیم تو این کشور در ضمن ادم بچه رو برای خود بچه باید بیاره نه برای دل و سن خودش کما اینکه یه روزی باید بزاری بره دنبال خوشبختیش
شایع ترین علت تجرددختران رویائی بودن وفکرکردن آنهاست همشان درآرزوی مردی هستندکه ازصفرتاصدازلحاظ مالی وبرآوردن احتیاجات ظاهری مثل کیف وکفش ولباس وطلاوپول توجیبی وماشین وغیره درحداعلاباشندکم اتفاق می افتدجوانی راصرفابخاطرتقواودرست بودنش قبول کنن درجامعه داریم میبینیم دیگه دختره اومده زن زشت ترین آدم وسیگاری ولات شده چراچون پول داره وهروقت دختره لب ترکنه براش همه چیزمهیاست/حتی درقشربه اصطلاح باسوادومتدین هم این دردوجوددارد بارها دیدیم وشنیدم که حتی جوانی زیبارووپاکدامن رفته خواستگاری دختریکه طلبه ومحجبه بوده ولی چون ضعف مالی داشته حاضرنشدن باهاش ازدواج کنن ومتأسفانه این دردامروزجامعه ماست پول داشته باش امکانات داشته باش ولومطرب وسیگاری ومعتادوهرزه باشی سریعادخترخانم ها بله رامیگن وبخاطرهمین هست که سن رفته بالاچون همه راردمیکنن تابالاخره کسیکه پولدارباشه بیادبه خواستگاریشان/
یک ددلیل داربیکاری وفقر وظیفه دولت دادن شغل با مردم پس کو بیش از۳۰درصدسرپرست خانوادههابیکارن وغقیروهر۴نفر۳جوان بیکاروهر۴نفر۱نفرروانین وچون بودجه ومنابع شغل ایران وایرانی برای حدود۲۰ملیون افاغنه میکنیدکه خودتون به اصطلاح توجهان خوب نشان بدین ولی اینونمیدونیددنیابهمون دارمیخنده وبریدخارج به خاطراین کارمسخرمون میکنن ومیگن بی عرض بی غیرت خودش بیکارفقیربی اب کم بودجه کلی افاغنه مهاجرپرکردن توکشورشون ...وخودنمایندگان مجلس ناراحت وشاکی بودن گفتن یعنی چی که بیش از۳ملیون افاغنه کارهای اساختمانی اشغال کردن وبیکاروچندبرابران توشغلهای دیگه غیرقانون واینها۶ماه زندان واخراج طبق قانون وهمچنین ۴۰کشوراروپایی راضی نشدن۱ملیون اوارجنگ زدسوریه ای قبول کنن گفتن بودجه منابع اب وبرق گازبهداشت تحصیل وحمل ونقل ....اضافی نداریم وضرربرای وطن وهم وطنانمون وایران برعکس ترین کلردنیارومیکنه خدالعنت کنه باعث بیشتربدبختی کشورهمینهاهستن وقتی۱پرس غذا بالا۲۰۰۰لیترمصرف ابش و۱کیلومرغ شیرگندم همچنین چه توجیحی برای بودنشون هست پاکستان پارسا۹ملیونشون اخراج کرد شمامنتظرچی هستین بدترازاینها ازماست که برماست
من یک دوره نامزدی داشتم که به هم خورد. الان هم هیچ مشکلی ندارم و راضیم از زندگیم. ازدواج وقتی خوبه که احترام متقابل باشه و طرفتو دوست داشته باشی. اگه غیر از این باشه بچه ای داشته باشی که پدرشو دوست نداری به هیچ دردی نمی خوره. پس صرف ازدواج مشکلی رو حل نمی کنه. تنهایی بهتره.
نویسنده گوگول، به همون نسبتی که دخترا مجردن پسرام مجردن دیگه. وگرنه چه جوری فقط یک جنس
می تونه مجرد بمونه؟!!! دلیل اصلیشم، پرتوقعی دخترا و بی وفایی پسراس. تموم شد.
پاسخ ها
دخترا 1.5 برابر بيشترن
تجرد هیچ مشکلی ندارد. من خانم های مجرد زیادی می شناسم که نه افسرده شده اند ونه پشیمان. تجرد هم یک سبک زندگی است. هرکس باید انطور که می خواهد زندگی کند.
پاسخ ها
دوستی دارم که بخاطرکم شنوابودن و استفاده ازسمعک مجردمونده چون خواستگاراش وقتی مطلع میشدن میرفتن
الان هم تحصیل کرده هست هم شاغل هم خونه داره هم ماشین
هزارتوی روابط اجتماعی تواین کشورخیلی پیچیده هست
عالی بود نظرت
من35سالمه و هنوز مجردم.دلیلش اینه که دنبال درس رفتم و الانم با فوق لیسانس بیکارم.دوس داشتم کاری پیدا کنم و چند سالی زحمات پدرمو جبران کنم اما متاسفانه نه تنها کار پیدا نکردم موقعیتهای خوبمو از دست دادم والان یه فرد تنها.افسرده بیکار و بی پولم
پاسخ ها
شماره ی اون سمعکی رو داری؟؟؟
خخخخ
اگه ازدواج کرده بودی هم احتمالا یه زن متاهل تنها افسرده و بی پول بودی(چون از خودت پول نداشتی باز و پولا مال شوهرت بود) که یه آقا بالا سر داره و آرزو میکنه کاش ازدواج نکرده بود!
پس ناامید نباش و سعی کن اهداف جدید برای خودت بذاری و انقدر دنبال کار باشی تا پیدا کنی
خواهر خوب اول اين كه هدفت اشتباه بوده كه ميخواستي زحمات پدرت و جبران كني دوم اين كه اگر درس خوندي خواستي روي پاي خودت بايستي ضمنا پسرهاي زيادي هستند كه دنباله دختر هاي سازگار و كم توقع اند شما دنبال كار بگرد و بطور ساد ازدواج كن
فقط ی دلیل داره اونم اینه که خیلیا رو درحد خودمون نمیبینم...
پاسخ ها
باسويل جان موافقم
باید از ابتدا دختر و پسر رو قوی و قدرتمنو و با اعتماد به نفس تربیت کرد.....نه این که چشم به راه باشند تا یکی بیاد با اسب سفید تا خوشبختشون کنه....باید اموزش و پرورش رو این زمینه کار کنه
ادم تا ابد مجرد بمونه بهتره تا به مشت خزعبلات گوش بده بره با یه ادمی که هم شانش نیس و حرفشو نمیفهمه ازدواج کنه..... مرد و زنم فرقی نداره. حیوانتم یهسری معیار برا انخاب جفت دارن. اونوقت اینجا بعضیا معتقدن توقعتونو کم کنید هر ننه قمری پیدا شد جواب مثبت بدید
میتونم با این مقاله ای که نوشتید مخالف باشم؟ من یک سوال از شما میپرسم مگه میشه خدا که بهترین دین را واسه بشر فرستاده هیچ فکری و پیش بینی واسه اوضاع مجردی نکرده باشه! شاید هیچ پسری دوست نداشته باشه ازدواج کنه،اونموقعه تلکیف چیه؟ این یک انتخابه. متاسفانه ما در مورد دینمون اطلاعات خیلی کمی داریم و مطالعه ما خیلی کمه. تو خوده کتابای مراجع تقلید ما هم اومده که متاسفانه هچیکس به اون بها نمیده و دین به درستی اجرا نمیشه و همه ی رفتارا براساس عرفه متاسفانه
پاسخ ها
چراقلمبه سلمبه حرف میزنی؟راحت نظرت رابیان کن_ من منظورت رافهمیدم نظرشماروازدواج موقت هست وصیغه
یه دلیل تغییراتی هست که در اقتصاد و فرهنگ اتفاق افتاد درامدها کم شده ازطرفی دختران به دلیل ترس از کمبود پول توقع خونه و ماشین دارن ازیه طرف دیگه روابط ازاد زیادشده پسرا زیربار مسئولیت زن و بچه نمیرن ، چشم و هم چشمی هم که دیگه نگم، وضعیت جالبی نیست ، یه فامیل داریم سه تا دختر بالای سی و پنج سال داره تا هرکی رو میینن میگن ما خیلی خواستگارداریم میترسیم ازدواج کنیم ، ولی هرمتاهلی رو میبینن حسرت از نگاهشون معلومه ، اونام خودشیفته بودن هیشکی رو درحد خودشون نمیدیدن
پاسخ ها
خوب یه کم دنیا رو از چشم اونا ببین و درکشون کن؛ آدم بعضی وقتا شکننده میشه باید آبروداری کنه
وقتی شونزده سالم بودم یکی از فامیلامون رفت خواستگاریه یه دختر که 28 سالش بود.من گفتم ببین دختره چقد زشت بوده که تا 28 سالگی ازدواج نکرده.الان خودم 32 سالمه و هنوز ازدواج نکردم و به یقین میگم از هر لحاظ (مالی,ظاهر,تحصیلات,شعور) از خیلی از متاهلا بهترم ولی واقعا خونواده آدم کاری میکنن که کلا ازدواج و ... رو برای همیشه فراموش کنی.مشکل خیلی از دخترای ما خونواده هاشونن شاید خودشون واقعا بی تقصیر باشن, و جالب اینه که الانم طرز تفکرا همینه وقتی میگن یه دختر مجرده و سنش بالاست میگن ببین چ داغون بوده که کسی نخواستتش.
تو ايران حق دختراست كه مجرد بمونند
بخدا دختر ديدم با تحصيلات با خانواده تحصيل كرده ولي حاضر نيست 2 تا خيابون پايين تر از مامانش زندگي كنه
توقع خونه انچناني
توقع ماشين انچناني
توقع عروسي انچناني
و هزاران توقعات ديگه كه در دختر هاي اروپايي وجود نداره و تازه پا به پاي مردها هم كار ميكنند و زيبايشونم 100 برابره دختراي ايرانيه
دختر ايراني يعني توقع خالص ادعا بي حيايي و و گستاخي
پاسخ ها
شما برو همون دختر خارجی بگیر... ادب وشخصیت یه مرد حداقل چیزیه ک باید داشته باشه ک جنابعالی همین اولش خط قرمز میخوری. من دختر ایرانیم جدا از خانواده وشهر دیگ زندگی میکنم درس میخونم کار میکنم تمام امورات خونه وبیرونمم با خودمه اگ خونم نیاز داشته باشه لوله کشی وبرق کاریشم خودم انجام میدم...یادت باشه رفتی دختر خارجی بگیری قبلش شخصیتت اصلاح کن وسعت دیدتم افزایش بده
این دو تا خیابون پایینتر حسابی سوزوندتت که همه جا میگی؟ بابا ازت خوشش نمیومده بفهم!!
مگر مخ خر خوردم يا گوشام مخمليه برم دختري رو بگيرم كه هيچي نيست و هيچي نداره اونوقت اول شروع زندگي 100 تا مهريه ميخواد يعني 500.000.000 بدهي
بعدش يه خونه بقل خونه مامانش ميخواد يعني حداقل 200.000.000 رهن
يه ماشين خوب ميخواد يعني 100.000.000 حداقل يه پرشيا تازه به چشش هم نمياد
يه عروسي خوب ميخواد حداقل يعني 100.000.000 هزينه
تا اينجا ميرم زير بار 900.000.000 تومان تازه اگه قبول كنه خونه اجاره اي باشه
بعدش تازه بايد غرغر دختراي ايراني رو تحمل كني كجا بودي كجا رفتي چرا دير اومدي چرا زود رفتي ....
خرج و مخارج زندگي و لباس و گردش و تفريح خانم هم بماند
دختراي ايراني فقط يكي رو ميخوان براشون پول و امكانات محيا كند فقط همين و بس اونوقت در قبالش ببينيد چي بهتون ميده ... اصلا ارزش و تناسب نداره اين معادله
پاسخ ها
یعنی من عاشق ساقیت شدم لامصب عجب جنسی بوده...
نوعي از نگاه به زندگي مشترك همينه كه چرتكه بندازي و ببين چي ميگيري و چي ميدي.
با اين نوع نگاه قطعا ازدواج كار مقرون به صرفه اي نيست.
نوع ديگري از نگاه هم وجود داره كه ميگه آرامش در كنار هم و از اين حرفا.
اين نوع نگاه هم اين روزها فقط در شرايط با ثبات رواني و اقتصادي جواب ميده كه خوب... معمولا يا از لحاظ رواني با ثبات نيستيم يا از لحاظ اقتصادي پس اين هم نميتونه دليلي براي ازدواج باشه.
اينه كه در نهايت تجرد تنها راه باقي مانده ست،و البته تبعات نه چندان خوشايندش.
تو همون مجرد بمون. نکنه فک کردی دوختره دور از جونش مغز خر خورده بیاد به ادم بی عقلی مثل تو که اول زندکی شروع کرده چرتگه انداختن روی خوش نشون بده؟ لیاقت شما همونه که بشینید پای بساط فیلمای مستهجن. شماهارو چه به زن و زنذگی و خانواد گوش مخملی
پسر جان،تو هیچوقت ازدواج نکن....بدبخت دختری که بخواد شریک تو باشد...
من مطمعنم که یک دختر اگر دنیارو هم داشته باشه ولی شوهر خوب نداشته باشه احساس پوچی و بیهودگی می کنه
پاسخ ها
دقيقا چون انسان ذاتا نميتونه تنها باشه
حرفتون اصلا منطقی نیست چرا احساس پوچی کنیم اگه پول و ماشین و خونه داشته باشیم اقا بالا سر و می خوایم چیکار دستور بده بهمون شما مردها بدون ما احساس پوچی می کنید و زجر می کشید
متاسفانه هيچ دختر ايراني پسر ايراني را فقط بعنوان يك همسر نمي خواد
دخترهاي ايراني پسر ايراني را به ديد
خونه
ماشين
لباس و تفريح
مسافرت خارجي
پول تو جيبي
ميبينند
ولي يه دختر اروپايي يك پسر را فقط براي همسر بودن ميخواد و ان موارد كلا حل شده است
پاسخ ها
شما خودت چه توقعی از زنت داری
منظورتون اینه که خرج پسر ها رو ما بدیم شما فقط برا ما شوهر باشین من وقتی همه اینا رو داشته باشم شوهر به چه دردم می خوره
سوال دارم ازتون مردهای خارجی همسرشون و تو فاضلاب نگه می دارن غذا هم کلا اشغال می خورن فقط شوهرشون کمه لطفا منطقی حرف بزنید مردی که این امکانات و نداره که به نظره من مرد نیست
تعریف جنابعالی از همسر چیه اونوقت؟؟ لابد همخواب !!
بعد اونوقت شما پسر ایرونی دختر رو برای چی میخواین؟؟؟
متاسفانه دختراي ايراني با امكانات كم نمي سازند
از طرفي به يمن دولت مون پسراي ايراني هم همگي مفلس و بي چيز شدن
پاسخ ها
همش بخاطر قوانین مزخرفی هست که دست دخترا رو بسته. زمانی که یه دختر ازوداج میکنه همه حق و حقوقش میره دست شوهرش.خونه پدرش برای یه پاسپورت بعد 18 سالگی نیاز به اجازه حتی پدر هم نداره. ولی بعد ازدواج چی. ؟؟ برای آب خوردنم هم اسلام و شرع و قانون باید رضایت شوهر داشته باشه
عاشق این جملت شدم پسراي ايراني هم همگي مفلس و بي چيز شدن
خخخخخخخخ
اره واقعا پسرها گدا شدن تو ایران
مرد هم مردهای قدیم هم مردانگی داشتند هم پول و هم توقع نداشتند دخترها خرجی زندگیشون بدن تازه وقتی پول خرج زنشون می کردن کلی هم عشق می کردند
دلیلش بیکاری جوانی که بیکار هست چجور هزینه زندگی زن وبچه رو تامین کنه از طرفی دختر هم که زن ادم بیکار نمیشه میگه رنجم زیادتر میشه دلیل دیگه چون روابط دوست دختر پسری زیاد شده در نتیجه اعتماد نیست
هی میخام ک نگم پول ولی نمیشع
فقط پووووووووول.
پول باش همه چی قشنگه حتی تجرد.
سبک رفتار دخترای ایرانی دقیقا مردونه شده و یه مرد هیچ وقت دوست نداره با یه مرد ازدواج کنه و همخواب باشه, و دخترای ایرانی اون لطیف بودن قبلیشون رو ندارن و همشون مرد زن نما شدن .و کلا پول پرست شدن و دیگه هیچ وقت مرد زنگیشون رو نمیتونن درک کنن ,چون چشم و همچشمی دارن.خدا به داد مردها برسه که مجبورن با این مردها زندگی کنن.
مگه تو زندگی حتما باید ازدواج کرد
یه دختر مجرد مشکلی داره مگه؟