راه و چاه آموزش برای مقابله با آزار جنسی کودکان
در برخی موارد هنگامی که والد یا سرپرست میخواهند کودک را در مهدکودک بگذارند، او محکم به آنها میچسبد. کودک نوپا اگر در خانه مورد اذیت و آزار والدین یا سرپرستانش قرار گیرد، از بودن در کنارشان خودداری میکند.
روزنامه شهروند - لیلا مهداد: كیمیا، باربد، آتنا و... كودكانیاند كه اخبار مربوط به آنها با برچسب كودكآزاری در رسانههای مختلف دستبهدست شد و سروصداها و اعتراضاتی را به پا كرد. بعضیها پنهانكاری این اتفاقات را راهحل مناسب یافتند اما حالا انجمن بینالمللی حمایت از حقوق كودكان برنامههایی را برای این آموزشها ترتیب داده و به زبان خود كودكان در قالب انیمیشن آموزشهایی را برای محافظت از قسمتهای خصوصی بدنشان و نحوه برخوردشان با كودكآزاری را آموزش و راهحلهای درست ارایه میدهند؛ رویهای که در رسانههای پربازدید داخل ایران جایش خالی است و باز هم این سوال را پیش میآورد که راه و حد آموزش مسائل جنسی به کودکان کجاست و پدر و مادرها و مدارس باید در اینباره چه کنند؛ این سوالی است که روانشناسان کودک به آن پاسخ میدهند.
از چه علایمی به آسیبها پی ببریم
والدین در كنار تمام روزمرگیهای خود باید به علایم و نشانههای كوچك در رفتار كودكشان حساس باشند؛ چون در بیشتر مواقع میتوان از تغییرات كوچك و در ظاهر بیاهمیت به مسائل مهم و اساسی پی برد. علایمی كه در ادامه میخوانید نشان از آزار جنسی كودكان دارند.
کودک در راهرفتن و نشستن دچار مشکل میشود.
کودک دچار کابوسهای شبانه میشود و رختخواب خود را خیس میکند.
کودک از تغییرات ایجادشده در اشتهایش رنج میبرد؛ یا مقدار زیادی غذا میخورد یا اصلا هیچ غذایی نمیخورد.
از عوضکردن لباسها یا کارهای جسمانی در مقابل دیگران اجتناب میکند.
وقتی شخص خاصی به او نزدیک میشود، دچار وحشت شده و احساس ناراحتی میکند.
شاید دیدن کودکی نوپا که مورد اذیت و آزار قرار گرفته برای اغلب ما غیر قابل درک باشد. با وجود این، این احتمال وجود دارد و باید مراقب علایم کودکآزاری در کودکان نوپا بود. کودک نوپا از مهارتهای کلامی و ارتباطی برای توضیحدادن آزار و اذیتی که بر او رفته، برخوردار نیست یا کودک ممکن است از درک وخامت اوضاع عاجز باشد؛ با این حال میتوان شاهد تغییراتی در رفتار آنها بود. باید ببینید که آیا کودک از رفتن به مهد کودک اجتناب میورزد.
در برخی موارد هنگامی که والد یا سرپرست میخواهند کودک را در مهدکودک بگذارند، او محکم به آنها میچسبد. کودک نوپا اگر در خانه مورد اذیت و آزار والدین یا سرپرستانش قرار گیرد، از بودن در کنارشان خودداری میکند. کودک ممکن است علایم آزار و اذیت جسمانی را بارها و بارها نشان دهد. کودک نوپایی که مورد سوءاستفاده عاطفی قرار میگیرد، بسیار منفعل میشود. او حتی ممکن است بسیار متوقع شده و رشد عاطفی و جسمانیاش دچار تأخیر شود؛ این به آن معناست که کودک، راهرفتن و صحبتکردن را بسیار دیرتر از همسالانش یاد میگیرد.
در هر رده سنی چه چیزی آموزش بدهیم
كودكان باید دركی از اینكه نوزاد از رحم مادر متولد میشود، بیابند. كودكان در سن ٥ سالگی باید تفاوت خصوصی و سری را بفهمند. یكی دیگر از نكات مهم این است كه كودكان در این سن باید بتوانند بهراحتی با والدین یا فرد بزرگسال قابل اعتماد دیگری درباره جنسیت صحبت کنند. كودكان در این سن باید نسبت به هویت مذکر یا مونث بودن خود عزت نفس داشته باشند.
از ٦ تا ٩سالگی
كودكان در این سنین باید بتوانند دركی از تولید مثل حیوانات و گیاهان به عنوان بخشی از چرخه حیات داشته باشند؛ البته در پاسخ به سوالاتی چون «نوزادان از کجا میآیند؟»، «چطوری میروند تو دل مامان؟»، «چطوری میآیند بیرون؟» پاسخهایی شنیده باشند و این در حالی است كه باید از تفاوت بین دو جنس آگاه باشند و بتوانند از واژگان صحیح برای اشاره به اندام خود استفاده کنند. كودكان در این سنین باید به سلامت کلی و نیازهای ایمنی بدن خود مسئولیت روزافزون پیدا کنند و بهداشت شخصی خود را با مسواکزدن، دوشگرفتن، رعایت تغذیه مناسب و غیره حفظ کنند؛ البته در این راستا مفاهیم دوستی و عدالت را بفهمند و بتوانند احساسات خود را با والدین یا افراد بزرگسال قابل اعتماد دیگری در میان بگذارند.
از ٩ تا ١٣سالگی
درك جنسیت به عنوان بخش طبیعی زندگی گام نخست این سنین است و به همین منظور باید با تغییرات طبیعی دخترها و پسرها در دوران بلوغ (عادت ماهانه و احتلام) آشنا شوند.كودكان در این سنین باید بتوانند با دیگران دوست شوند و دوستیهایشان را حفظ کنند. (معمولا با همجنسهای خودشان) و البته درك درستی از روند تولیدمثل، ازجمله مفاهیم آمیزش جنسی، پدرو مادرشدن، سقط جنین و جلوگیری از بارداری داشته باشند و اطلاعات بیشتری درباره انتقال ایدز و بیماریهایی که از طریق جنسی منتقل میشوند، به دست بیاورند.
همچنان مفهوم خصوصیبودن برخی از اعضای بدن خود را حفظ کنند و بدانند که سوءاستفاده جنسی چیست، چگونه میتوان آن را تشخیص داد، چگونه میتوان خود را از آن محافظت كرد و در موقعیتهایی که بالقوه خطرناکاند، چگونه باید رفتار کرد.
من از كجا آمدهام؟
«بچه از كجا میآید؟» این سوال اكثر بچههاست كه والدین با شنیدن آن دستپاچه میشوند و قصه تكراری سوپرماركت و لكلكها را تعریف میكنند! در حالی كه بهترین راه بهجای تعریف قصه كیف آقای دكتر، بیمارستان، سوپرماركت، پستخانه یا لكلكها این است كه بگوییم: «بچه در جای مخصوص در شكم مادر رشد میكند.» بسته به اینکه پرسشهای بعدی کودک چه باشد، شاید لازم شود و شاید هم لازم نشود که در این موقع به او بگوییم آنجا اسمش رحم است. توضیح والدین نباید دور از واقعیت باشد، اگرچه نیازی به توضیح كامل هم نیست. «وقتی پدر و مادر میخواهند بچهای داشته باشند، سلولی از بدن پدر به سلولی در بدن مادر میپیوندد و آن وقت رشد بچه شروع میشود.
وقتی بچه به اندازه کافی بزرگ شد، از شکم مادر بیرون میآید.» در بیشتر مواقع بعد از این توضیحات سوال دیگری برای كودك به وجود میآید: «سلول پدر چطور وارد بدن مادر میشود؟» بار دیگر، ابتدا باید از کودک سوال کنیم که او این واقعه را چگونه تفسیر میکند.
احتمالا با نظریههای جالب کودک مواجه خواهیم شد: «بابا دانه را در شکم مادر میکارد، خانم دکتر دانهای را با جراحی میکارد درون شکم مامان.» سوال بعدی که ممکن است از ذهن کودک خارج شود، این است که «تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟» برای این سوال خلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: «مادرها و پدرها به یکدیگر عشق میورزند و میخواهند بچهای داشته باشند، تا به او هم عشق بورزند.» بعضی از پسربچهها آرزو میکنند که پدرها هم میتوانستند بچهدار شوند.
آنها میپرسند: «چرا پدر بچه به دنیا نمیآورد؟» در پاسخ به این سوال توضیح میدهیم که در بدن یک زن جایی به اسم رحم وجود دارد و بچه میتواند در آن رشد کند. بدن مردها آن را ندارد. کودک خواهد پرسید: «چرا؟» در پاسخ خواهیم گفت: «برای اینکه بدن زنها و مردها متفاوت آفریده شده است.» مطلوب است که به پسرها اطمینان بدهیم که بچهها به یک پدر هم احتیاج دارند تا آنها را دوست بدارد.
فرمول«نه/برو/بگو»
از همان دوران ابتدایی باید در شرایط و موقعیتهای مختلف اطلاعاتی به كودكان داد البته اطلاعاتی به زبان كودكی؛ اطلاعاتی كه به كودك كمك كند که در شرایط خطر رفتار مناسبی از خود نشان بدهد. بهعنوان مثال میتوانید به كودكان بگویید كه تنها والدینش اجازه دارند که بدن برهنه او را در حمام ببینند یا در حضور پدرومادر اشكالی ندارد پزشك برای مطمئنشدن از سلامتیاش او را معاینه كند. درواقع كودكان باید با فرمول«نه/برو/بگو» آشنا شوند و بدانند در چه شرایطی باید از آن استفاده كنند.
ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﯽﺩﻟﯿﻞ ﺑﻪ ﺑﺪﻥ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻧﺪ یا ﻓﺮﺩ بزرگتر ﯾﺎ ﻗﻮﯼﺗﺮﯼ (ﭼﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻝ) ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻞ ﻧﯿﺴﺖ یا ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ ﺧﺎﺹ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭﺩ یا ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺍﺯ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ یا ﺍﻭ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﯾﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻌﺪا ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ ﻭ ﺑﺪ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﺍﺯ ﻓﺮﻣﻮﻝ «ﻧﻪ/ ﺑﺮﻭ/ ﺑﮕﻮ» ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺍ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ: «ﻧﻪ»، ﺳﭙﺲ «ﺑﺮﻭﺩ» ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺁﺯﺍﺭﮔﺮ ﺩﻭﺭ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﯾﺎ ﻓﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻝ ﻣﻌﺘﻤﺪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺭﺍ «ﺑﮕﻮﯾﺪ». ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮐﻢﺳﻦ هم ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﯿﺪ.
خانوادههای خجالتی
مادر، نخستین فردی است كه با سوالات و كنجكاویهای جنسی كودك مواجه میشود و نقش تعیینکنندهای در تربیت جنسی کودکان و آموزش مراقبت بهداشت جنسی دارد، اگرچه نقش پدر هم به همان اندازه اهمیت دارد. اما این سوال مطرح میشود كه خانوادهها در چه صورت بهترین گزینه آموزش خواهند بود؟ در كنار این واقعیت كه خانواده نقش بیبدیلی در تربیت و آموزش جنسی كودكان دارد، اما در بیشتر مواقع والدین از نحوه آموزش بیاطلاعاند، اگرچه دلایلی همچون خجالت بین والدین، معلمان و مشاوران، هماهنگی نداشتن بین والدین و مدارس در ارایه اطلاعات، کمبودن اطلاعات والدین، معلمان و مربیان و گسترش وسایل ارتباط جمعی همچون رایانه، اینترنت، فیلم و لوحهایفشرده جای افراد مسئول در آموزش را گرفتهاند و منبع کسب اطلاعات جنسی فرزندان؛ دوستان، هممحلیها و همکلاسیها شدهاند.
نكته قابل تامل این است كه با وجود اهمیت نقش خانوادهها در ارایه این آموزشها، خانوادههای ایرانی برای تامین سلامت جنسی فرزندانشان چندان آموزشی ندیدهاند و به علت احساس شرم و حیا ممکن است از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده و میدان را برای منابع غیرمعتبر و حتی زیانبار خالی كنند، بنابراین ضروری است والدین خصوصا مادران کودکان خردسال تحت جلسات آموزشی قرار گیرند؛ آموزشهایی كه به والدین میآموزد اگر بخواهند فرزندان خود را در زمینه جنسی درست تربیت کنند، ابتدا باید به اطلاعات مناسب در زمینه شخصیت فرزند خود، شناخت صحیح آنها و اصول و راههای درست تربیت دست یابند و نسبت به علایم تحول کودک خود در سنین مختلف توجه کافی داشته باشند.
بدین منظور آنها باید به مطالعه کتابهای موجود در بازار بپردازند، در کارگاههای مرتبط در این زمینه شرکت کنند، اصول برقراری رابطه دوستانه با فرزند خود را دریابند، راههای آموزش صحیح مسائل جنسی و پاسخ مناسب به پرسشهای جنسی کودکان را فراگیرند و بتوانند در مواقع لزوم واکنش مناسبی داشته باشند.
البته والدین به دلایل متعددی از زیربار این مسئولیت شانه خالی میكنند؛ دلایلی همچون نداشتن آگاهی، احساس شرم و ناراحتی، نگرش منفی به امور جنسی، قبیح دانستن بیان مسائل مربوط به امور جنسی، هراس از پیامدهای منفی این اطلاعات، انداختن بار این مسئولیت بر دوش مدرسه، داشتن باورهای غلط همچون کودک خودش روزی بزرگ میشود و به این مسائل پی میبرد یا اینکه اگر پدر و مادر درباره مسائل جنسی با کودک خود حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته میشود و.... غافل از اینكه اگر کودک یا نوجوان در بیرون از منزل به وسیله منابع مختلفی همچون دوستان و اینترنت و... بهطور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهد شد، بنابراین در وهله نخست باید افکار نامناسب و آموختههای نادرست فرد در زمینه امور جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود.
نظر کاربران
سند ۲۰۳۰ برای همین موضوعات بود
پاسخ ها
این سند هر جا اجرا شده باعث ترویج روابط جنسی در کودکان شده. پدر و مادر باید متناسب با سن بچه ها بهشون آموزش بدن هیچ کس دیگه ای مورد اعتماد نیست
از اینا بزرگتراشون هم نتونستن وقتی یه ادم بیمار وحشی بهشون حمله میکنه ازشون فرار کنن
حالا ابناهم بدونن
راه فرار چیه
باید بیماران رو در جامعه کم کنیم
والا مادهه شصتی ها جرات نداشتیم سوال کنیم...ازمادر دیگه چه برسه از پدر همچین میزد تو گوشت که تا 5روز گوشهایت سوت میکشیدند...ماخودمان کم کم فهمیدیم ولی الان توگوشیها توضیح دادند دربرنامه تلوزیونی معلم ها توضیح میدهند درباره موضات جنسی...البته پسرناخودگاه زودترمیفهمه بااینکه دورتر به بلوغ میرسند...بیشترمثل خوده من از روی فضولی زود به بلوغ رسیدیم...الان بااینکه مجردم ولی یه پا دکترم..ههههههههههه