سختیهای آتشنشان بودن، از زبان بانوی آتشنشان
نخستین آتشنشان زن شناختهشده در ایالاتمتحده آمریکا بردهای از نیویورک به نام مولی ویلیامز بود ورود زنان به عرصه آتشنشانی نخستینبار در کشور استرالیا اتفاق افتاد.
روزنامه شهروند - ترجمه از زهرا نوروزی: آتشنشانی در گذشته حرفهای کاملا مردانه بود. امروزه درحالیکه حوزههای حرفهای و داوطلبانه در این رشته تحتسلطه مردان قرار دارد، زنانی هم وجود دارند که با همتایان مرد خود رقابت میکنند. درواقع جریان به سمتوسویی رفته است که درحال حاضر زنان در این حوزه در کشورهای مختلف دنیا فعالیت میکنند. هرچند آغاز ماجرا به استرالیا برمیگشت؛ کشوری که برای نخستینبار زنان در آن توانستند وارد عرصه آتشنشانی شوند. بعدها این مسیر هموارتر شد.
آمارهای دهه ١٩٧٠ نشان میدهد که از ٣٣٦٥٩ داوطلب آتشنشانی، ٣٨٩٨ نفر زن بودند. در سال ٢٠١١، این تعداد به ٥،٤٦٦ نفر افزایش یافت. در سال٢٠١٥ در فرانسه، ٢,٩درصد از آتشنشانان زن بودند و ٦.٤درصد از آنها عنوان افسری داشتند. در برلین و برسلو آتشنشانان زن داوطلبانه در جنگ جهانی اول فعالیت خود را آغاز کردند، اما در پایان جنگ متوقف شدند. زنان در جنگ جهانی دوم دوباره استخدام شدند که تا سال ١٩٥٥ ادامه داشت، تا زمانی که همه آنها توسط مردان جایگزین شدند.
در جمهوری دموکراتیک آلمان، زنان بهطور گستردهای در نقشهای حمایتی، اما نه بهعنوان آتشنشانان خط مقدم به کار گرفته میشوند. در دهه ١٩٨٠ آنها دیگر در همه حوزههای آتشنشانی آغاز به کار کردند. آتشنشانان زن حرفهای درحال حاضر با آماری حدود ٥٥٠ نفر و ٨٠هزار داوطلب در آلمان خدمت میکنند. نخستین آتشنشانان زن در نروژ در دهه ١٩٨٠ به خدمات آتشنشانی پیوستند. در سال ٢٠١١، ٣,٧درصد از آتشنشانان نروژی زن بودند. در همین دهه بخش خدمات آتشنشانی هنگکنگ بهعنوان کارکنان کنترل و آمبولانس شروع به استخدام زنان کردند؛ با این حال، نخستین آتشنشان زن تا سال١٩٩٤ بهطور رسمی استخدام نشد. از سال ٢٠٠٣، ١١١آتشنشان زن وجود داشت، اما تنها هشتنفر از آنها آتشنشانان عملیاتی بودند.
نخستین آتشنشان زن شناختهشده در ایالاتمتحده آمریکا، بردهای از نیویورک به نام مولی ویلیامز بود که گفته میشود در آن دوران بهعنوان یک خانم آتشنشان بهتر از بسیاری از آقایان فعالیت داشته و در اوایل دهه١٨٠٠ شروع به کار کرده است. در دهه١٨٢٠، در پیتسبورگ مارینا بتس بهعنوان آتشنشان داوطلب شروع به کار کرد و لیلی هیچکاک یکی از اعضای افتخاری شرکت موتور نیکر بوکر، پنجمین آتشنشان زن بود که در سال ١٨٦٣ در سانفرانسیسکو فعالیت میکرد. در سال ١٩١٠، داوطلبان زن شرکتهای آتشنشانی در سیلور اسپرینگ، مریلند، لسآنجلس و کالیفرنیا حضور فعالی داشتند و در سال ١٩٣٦، اما ونول نخستین مامور آتشنشانی رسمی خانم در نیوجرسی شد.
در جنگ جهانی دوم بعضی از زنان آتشنشان در ایالاتمتحده آمریکا جایگزین آتشنشانهای مردی شدند که به ارتش پیوسته بودند. در حقیقت در طول جنگ، همه اعضای دو اداره آتشنشانی در ایلینوی را زنان تشکیل داده بودند. در سال ١٩٤٢ نخستین اداره آتشنشانی زنان مربوط به مناطق جنگلی کالیفرنیا تاسیس شد و در دهه ١٩٦٠ شرکتهای آتشنشانی زنان در کینز کانتی، کالیفرنیا، وودباین و تگزاس حضوری فعال داشتند. در تابستان سال ١٩٧١ شرکت آتشنشانی زنان تحتکنترل اعضای کمپین زمین در حیاتوحش آلاسکا مشغول به کار شدند. علاوه بر این، در سالهای ١٩٧١ و ١٩٧٢ در مونتانا کارمندان آتشنشانی در خدمات جنگل ایالاتمتحده مسئولیت مهار آتش را به عهده داشتند.
نخستین رهبر شناختهشده زن در ایالاتمتحده، روث کاپلو بود که در سال ١٩٧٣ رئیس آتشنشانی شد. ساندرا فورسیر، نخستین آتشنشان شناختهشده زن در ایالات متحده، در سال ١٩٧٣ در کارولینای شمالی کار خود را برای ایستگاه آتشنشانی وینستون سالم شروع کرد. او افسر امنیت عمومی بود، ترکیبی از افسر پلیس و آتشنشان. نخستین زن که تنها با عنوان آتشنشان کار میکرد، جودی لیکر بود. او در سال ١٩٧٤ توسط بخش آتشنشانی ویرجینیا استخدام شده بود. نخستین سرپرست خانم آتشنشان، رزماری بلیس اهل کالیفرنیا بود که در سال ١٩٩٣ به سمت ریاست آتشنشانی منصوب شد. در سال ٢٠٠٢، حدود ٢درصد از همه آتشنشانها در ایالات متحده زن بودند.
سارینیا سریساکول نخستین زن آسیایی-آمریکایی بود که در سال٢٠٠٥ توسط اداره آتشنشانی شهر نیویورک استخدام شد. در سال ٢٠١٥، زنان در اداره آتشنشانی نیویورک کمتر از ٥/٠درصد از ١٠هزار نفر بهعنوان آتشنشان فعالیت میکردند. ريگانا ويلسون نخستين زنی بود که به سمت ریاست جامعه ولکان (انجمن آتشنشاني آفریقایی-آمريكايي) منصوب شد. اکنون آتشنشانان و افسران آتشنشان زن تنها ٠,٥درصد از سازمان آتشنشانی شهر نیویورک را تشکیل میدهند.
با اینکه این تعداد از سالهای گذشته افزایش یافته است، ولی پایینترین درصد از آمار آتشنشانان خانم را در کلانشهرهای ایالات متحده آمریکا به خود اختصاص داده است. سارینیا سریساکول، رئیس آتشنشانان زن متحد (شرکتی شامل ٥٧ آتشنشان و افسر آتشنشان زن که برای سازمان آتشنشانی شهر نیویورک کار میکنند) میگوید: «ما فرصتی واقعی در دست داریم تا گامهای بزرگی در جهت تغییر چشمانداز برای زنان آتشنشان در سازمان آتشنشانی شهر نیویورک برداریم. این شغل زندگی شما را دگرگون خواهد کرد.» این مصاحبه توسط کتی ادموندز انجام شده است.
حدس میزنم برای آتشنشان بودن چیزی بسیار بیشتر از خاموشکردن آتش و خارجکردن افراد از ساختمانهای درحال سوختن وجود دارد، اما نمیدانم چه چیزی است. آیا میتوانید برای من یک هفته معمولی کاری خود را در زندگی شرح بدهید؟
مطمئنا... درواقع سعی میکنم وقتم را تنظیم کنم. سعیام این است که این وقت را بین اجرای برنامههای ایستگاه آتشنشانی و اداره سازمان آتشنشانان زن متحد به بهترین نحو تقسیم کنم. یک هفته سبک کاری در ایستگاه آتشنشانی، دو شیفت ٢٤ساعته جداگانه دارد. ما برنامه خود، تعمیر و نگهداری ابزار و چککردن آنها، آموزش و بیرون رفتن برای بازرسی ساختمان را در دستور کار داریم، همچنین بهطورکلی ناهار و شام را با هم درست میکنیم. در میان این دورههای برنامهریزیشده میتوانیم هر زمانی تماس اضطراری هم دریافت کنیم.
من در منطقهای بسیار شلوغ در منهتن کار میکنم. تعداد زیادی از مردم روز و شب در رفتوآمد هستند، بنابراین برای بیرون رفتن هیچ مشکلی وجود ندارد. بدیهی است همه تماسهای ما برای آتشسوزی نیست، حتی تماسهایی که برای آتشسوزی است، در اغلب موارد آلارم اشتباه از کار درمیآیند، مانند تماس افرادی که بوی مواد غذایی سوخته همسایه به مشامشان میرسد یا بوی سیگاری که پیچیده و آژیر خطر را به صدا درمیآورد. البته شما هرگز نمیدانید چه زمانی آتشسوزی بزرگی رخ خواهد داد. ما باید همیشه برای آن آماده باشیم. یکی از بدترین آتشسوزیها در کار من، حریقی با هفت زنگ هشدار بود که بیش از ٢٤ساعت به طول انجامید. علاوهبر آتشسوزیها، به اورژانسهای پزشکی، فوریتهای اضطراری مانند نشت گاز و آب، حوادث آسانسور، تصادفات خودرو، غرقشدن مردم، آلارم مونوکسیدکربن و هر چیزی که کاملا در دستههای دیگر قرار نگیرد، مانند بستههای مشکوک، مواد خطرناک و حوادث فاجعهبار مربوط به آبوهوا مانند طوفان و سیل که روزبهروز بیشتر میشوند نیز پاسخ میدهیم.
بسیاری از کارهای مربوط به آتشنشانان زن متحد بر برنامه آموزشی و رویدادهای خاصی که ما برنامهریزی کردهایم، متمرکز شدهاند. این برنامه آموزشی مخصوص زنانی است که میخواهند عضو آتشنشانان سازمان آتشنشانی شهر نیویورک شوند و ما در تمام مراحل برای ورود به این سازمان، علاقهمندان زن بسیاری داریم. شخصا دو بار در ماه در این برنامه شرکت میکنم، همانطور که دیگر آتشنشانهای زن این کار را انجام میدهند، کسانی که خود بخشی از برنامه هستند. همچنین مسئولیتهای مدیریتی را که بسیاری از مردم نمیبینند، انجام میدهم و به امور رسیدگی میکنم.
ما در طول سال نیز مجموعهای از رویدادهای ویژه داریم. تنها با شرکت لونابار و سازمان ولکان همکاری کردیم تا دوره مانور ٥k و فستیوال آتشنشانی به نام «آیا به اندازه کافی شجاع هستید؟» را راهاندازی کنیم. ثبتنام برای امتحان آتشنشانهای سازمان آتشنشانی نیویورک در نخستین تعطیلات آخر هفته برگزار شد تا اطلاعرسانی شود که تنها یک بار در هر ٥-٤سال ثبتنام صورت میگیرد. مردم را درست در این مراسم برای امتحانات ثبتنام کردیم. آخرین امتحانِ آتشنشانیِ سازمان آتشنشانی نیویورک در سال ٢٠١٢ برگزار شد.
همچنین مرکزی برای زنانی داریم که در مورد برنامه ما که در روز یکشنبه، ٢٣ آوریل در باشگاه ورزشی نیویورک در ٢١٧ برادوی برگزار میشود، سوالاتی دارند یا اینکه در مورد آتشنشانشدن پرسشهایی در ذهن دارند.
چهچیزی باعث میشود شما آتشنشانی خوب شوید؟
همدلی. اصل اساسی انجام این کار کمککردن به دیگران و جداییناپذیربودن آن از جامعهای است که به آن خدمت میکنید.
اگر سازمان آتشنشانی شهر نیویورک موفق به اجرای عدالت در تساوی حقوق زن و مرد شود، این تغییر چگونه میتواند روزی بر کار شما اثر بگذارد؟
خود من درواقع در ایستگاه آتشنشانیام با زنان کار میکنم. ١٢سال است که کار کردهام و هنوز هم غیر از من شخص دیگری در ایستگاه آتشنشانی حضور دارد. یک بار حدود پنجسال طول کشید تا با زن دیگری همکار شوم. آنقدر با هم بودیم که حدود صد تا سلفی از خودمان گرفتیم و نمیتوانستیم جلوی خندهمان را بگیریم. امروزه، با تلاشهای ما، شاهد تغییر عمدهای در تعداد آتشنشانهای زن هستیم. تعداد ما از وقتی شروع به کار کردم بیش از دو برابر شده است. دانشجویان زن دوره بعدی که در ١٨سالگی فارغالتحصیل میشوند، تعداد ما را تا ٦٣نفر افزایش میدهند و برخی از آنها در ایستگاههای آتشنشانی با دیگر زنان قرار خواهند گرفت. اگرچه این مقدار زیاد نیست، قطعا شروع کار است و شاید روزی اگر یکدرصد موفق شویم، بتوانیم این کار را شایعتر کنیم که زنان با هم کار و از یکدیگر حمایت کنند. درحالحاضر ما ٠,٥درصد از سازمان آتشنشانی شهر نیویورک را تشکیل میدهیم.
اگر سازمان آتشنشانی نیویورک موفق به اجرای عدالت در تساوی حقوق زن و مرد شود، اهالی نیویورک وقتی به شما نیاز دارند، چه تفاوتهایی در خدماترسانی خواهند دید؟
شهروندان خانم شهر نیویورک نیاز به کمک دارند. ما به تماسهای پزشکی پاسخ میدهیم و اگر خانمی که لباس مناسب نپوشیده در اتاق خوابش دچار مشکل شده باشد، من یکی از افرادی هستم که به آنجا فرستاده میشود. مسلما برای کسی که به کمک نیاز دارد، وقتی مرا میبینند که به او کمک میکنم، در چنین شرایط خطیری برایش احساس آسایش خاطر و راحتی به همراه دارد. ما تماسهای تلفنی با حمامها و اتاقهای رختشویی، آپارتمانهای زنان و حتی موقعیتهای حساس مانند خشونت خانگی علیه زنان و کودکان دریافت کرده و به آنها رسیدگی میکنیم. گاهیاوقات دیدن چهرهای که مانند شما خانم است، به حال شخص، احساسات و عواطف او کمک زیادی میکند. همچنین تنوع فرهنگی و زبانی نیز گسترش مییابد، همانطور که ما از این لحاظ در نیویورک یکی از متنوعترین مکانها در جهان هستیم. از آنجایی که من آسیایی و چند زبانه هستم، این مسأله برای من در برقراری ارتباط یا درک شرایط مختلفی که ممکن است در کار با آن روبهرو شویم، سودمند است.
دلیل اصلی مهم بودن وبلاگ گات گرل کراش برای من این است که دوست دارم ببینم زنان در مورد تخصصها و آرزوهای خود با یکدیگر صحبت میکنند. وقتی با زنان آتشنشان دور هم جمع میشوید، راجع به چه نوع آرمانها و اهدافی صحبت میکنید؟
مربیگری ما برای آتشنشانان زن زمانی شروع میشود که آنها در آغاز حرفه خود هستند. به آنها مشاوره میدهیم و کمک میکنیم تا با طی کردن مراحل اداری در فرآیند استخدام و تبدیل شدن به یک آتشنشان خوب حرکت کنند. در طول زمانی که با ما هستند، الگوی آنها هستیم و مهم نیست دیگران ممکن است چه چیزی به آنها بگویند. تا زمانی که وقت خود را به این حرفه اختصاص دهند و خودشان را باور داشته باشند، میتوانند در این مسیر موفق شوند. هنگامی که درواقع آتشنشان میشوند، برخی از آنها بهعنوان تنها زن در ایستگاه آتشنشانیشان احساس انزوا و تنهایی میکنند، اما وقتی به هم میرسیم و دور هم جمع میشویم، متوجه میشویم تجربههای مشترک زیادی داریم. شخصا، به همان اندازه که از زنان جوان الهام گرفتهام، آنها هم نزد ما آتشنشانهای حرفهایتری شدند. این مسأله باعث میشود به سخت کار کردن آنها افتخار کرده و برای رسیدن به نتایج عالی جاهطلبانه تلاش کنم.
وقتی جوانتر بودم، خیلی جدی درنظر داشتم در مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی کار کنم. درنهایت تصمیم گرفتم بیشتر دنبال کتاب و ادبیات باشم تا قهرمانی، اما گاهی اوقات با تعجب از خودم میپرسم که زندگیام تاکنون چگونه بوده است. آیا به یاد دارید زمانی را که تصمیم به انتخاب این حرفه گرفتید؟
آن سال یکی از دوستانم در فصل استخدامشان در ستاد سازمان آتشنشانی نیویورک مرا خبر کرد. بعد از حادثه یازده سپتامبر، شهر شوکهشده و از نظر اقتصادی در وضع بدی بود. همانطور که روی صندلی نشسته بودم و نمایش غمگین و فیلم سوختن مردم را تماشا میکردم، آتشنشانهایی را دیدم که وارد آتش میشدند. ناگهان چنان تأثیری بر من گذاشت که از این حادثه الهام گرفتم و راهم را انتخاب کردم. گیج و مبهوت مانده بودم. از این حادثه الهام گرفتم. در آن زمان کمتر از ٣٠زن آتشنشان (از نیروهایی بیش از ١٠،٥٠٠نفر) حضور داشتند... شاید حدود ٢٥ نفر... شوکه شدم، اما این مسأله در پیوستن به آنها برایم الهامبخش بود. درست مثل یک فراخوان بود. در آنجا چند زن آتشنشان حضور داشتند که سالها رابطه دوستی طولانیمدتی با آنها برقرار کردم. چند نفر از آنها حالا از صمیمیترین دوستانم هستند. اما در آن زمان مربیان من بودند. چند ماه بعد، به برنامه آموزشی زنان پیوستم و به سرعت به سمت امروز و کسی که الان هستم، شتافتم و امروز این من هستم که برنامهها را اجرا میکنم. زمان مثل باد میگذرد.
به هرحال، من هم نخستین و تنها زن آتشنشان آسیایی در سازمان آتشنشانی نیویورک هستم. عاشق دومین شخص آسیایی (و نفرات پس از او) هستم تا روزی که به من بپیوندند.
چطور متوجه شدید که سازمان آتشنشانی شهر نیویورک محل مناسبی برای یک آتشنشان است؟
خب من اهل نیویورک هستم.
گذشته از تبدیلشدن به آتشنشانی مانند شما، میتوانید به من توصیهای کنید در مورد اینکه چطور مثل یک قهرمان رفتار کنم؟
مهمترین چیز در مورد «قهرمان»بودن کمککردن به دیگران است، بهویژه کسانی که با ناسازگاری و بدبختی مواجه هستند. مهم نیست شخصیت شما چطور باشد، برای اینکه زنی قهرمان باشید، هیچ کمبودی ندارید. بهویژه در اینروز و این عصر، بدبختیهای فراوانی وجود دارد، بهویژه اینجا در ایالاتمتحده و دولت فعلی. راههای بسیاری وجود دارد که میتوانید قهرمان باشید و مبارزه کنید.
قهرمانبودن میتواند شبیه به این باشد: هدیه دادن به سازمان فرزندپروری تنظیمشده آمریکا یا هر آژانس دیگری که در راستای مراقبتهای بهداشتی و حقوق زنان قرار دارد یا پیوستن به خط مقدم، اعتراض، امضای پروندههای دادخواهی، کمک به بزرگترهایتان با برآورده کردن نیازهای آنها، داوطلبشدن برای پناهگاه حیوانات، نگهداری حیوانات گمشده یا رهاشده، جمعآوری زباله در طبیعت برای حفاظت از آن، کارکردن در آشپزخانهای کوچک، نوانخانه یا محل اطعام فقرا، سازماندهیکردن و جمعآوری کمکهای مالی برای خیریه یا سازمانی کوچک به منظور تأمین مواد غذایی برای خانوادههای فقیر، کمک به افراد نیازمند خارج از خانوادهتان (شمارش خانوادههای منتخب نیز انجام میشود)، صحبتکردن با افراد محروم... میتوانم همینطور ادامه بدهم. اما کارهای قهرمانانه هر روز و به هر طریقی انجام میشوند. از خودتان بپرسید، چه کاری میتوانم انجام دهم تا از جامعهام جای بهتری بسازم؟ پرسیدن این سوال نخستین گام به سوی قهرمانشدن است.
ارسال نظر