امنیت شغلی در کسب و کار امروزی
امنیت شغلی مترادف است با امنیت در کسب درآمد؛ لذا امنیت شغلی یکی از مهم ترین دغدغه های افراد شاغل است. کمتر شاغلی را می توان پیدا کرد (جز در مواردی که افراد استخدام رسمی مراکز دولتی و نیمه دولتی هستند) که دغدغه امنیت شغلی نداشته باشد. فرد شاغل دوست دارد جایی کار کند که براساس عاید و درآمدی که دارد برای زندگی اش برنامه ریزی کند.
امنیت شغلی از دو منظر قابل بررسی است: منظر اول محل کار است. بسیاری از افراد تصورشان از امنیت شغلی آن است که جایی کار کنند که از ابتدا تا دوران بازنشستگی در آنجا باشند، اخراج نشوند و حقوق کافی هم بگیرند. اگر هم شد بتوانند در شغلشان پیشرفت داشته باشند. این تصور تا سی سال پیش هم تصور عجیبی نبود و عموم شاغلان به سبب مشاغل دولتی یا رسمی همین گونه بودند؛ شغلی داشتند و تا انتها در همان شغل ماندگار می شدند. مشاغل آزاد هم تا حدودی همین شرایط را داشته است. یعنی حتی فردی که مغازه و کاسبی خاصی داشت در همان کار و کاسبی ماندگار شد. اما امروز با تغییرات سریع دنیا این موضوع نیز دستخوش تغییر شده است. این روزها معنای امنیت شغلی از بودن در جایی به شکل ثابت تغییر کرده است.
نوع سازمان
اگر وارد سازمانی می شوید که نوع کارش فصلی است یا به شکل پروژه ای فعالیت می کند و قرار است در بخش هایی فعالیت کنید که ارتباط مستقیم با پروژه های سازمان دارد، بدانید که شغل شما امنیت مطلوبی نخواهد داشت. تغییر دولت ها، سیاست های پولی و ارزی، بودجه های عمرانی، اولویت های کاری و... مسائلی است که ممکن است یک سازمان پروژه محور را دچار رفت و آمد نیروی زیادی کند؛ از این رو اگر قرار است در این گونه سازمان ها مشغول به فعالیت شوید، زیاد به فکر امنیت شغلی نباشید. در این بین سازمان هایی هم هستند که اصولا ماهیت فصلی دارند. به ویژه این موضوع در کشور ما بسیار رایج است که پس از تغییر دولت ها و افراد در مناصب مختلف، شرکت هایی با وابستگی هایی این چنینی به وجود می آیند و بعد ناگهان محو می شوند. شاید برای یک شاغل تشخیص این گونه سازمان ها مشکل باشد؛ اما از شنیده ها می تواند در این خصوص تصمیماتی بگیرد.
نوع شغل
مشاغلی هستند که در آن ها تغییر و تحول زیاد است؛ مشاغل مهندسی معمولا از این دست اند یا به طور کلی مشاغلی که در حال حاضر با تولید مرتبط اند. با توجه به بند قبلی می توان گفت مشاغلی هم که اصولا با پروژه ها ارتباط دارند، جزو این دسته مشاغل اند. برای نمونه می توان به حرفه های مرتبط با صنعت ساختمان اشاره کرد. به شکل مستقیم و غیرمستقیم بیش از دویست شغل با صنعت ساختمان در ارتباط است. بدیهی است در کشور ما که چند سالی است این صنعت روبه افول گذاشته، مشاغل مرتبط با آن نیز دچار عدم ثبات و امنیت هستند.
مهارت
دو بحث قبلی مسائلی بود که بیشتر به محیط کار و محیط بیرون از کار مرتبط بود. اما بحث مهارت بحثی درونی و مربوط به خود شاغل است. بیان شد که این روزها و در دنیای امروز امنیت شغلی لزوما به معنای ماندگاری در یک محل کار ثابت نیست، بلکه بیشتر به این معناست که فرد شاغل بتواند و توانایی این را داشته باشد که در مدت کوتاهی شغل پیدا کند. این مهم حاصل نمی شود مگر این که فرد شاغل از توانایی های ویژه و متنوعی برخوردار باشد. توانایی هایی که صرفا محصور به یک شغل در یک جایگاه خاص نباشد و بتواند در جایگاه های مشابه و در محل های دیگر انعطاف به خرج دهد و فرد را صاحب شغل کند.
تعامل
همان گونه که گفته شد در شرایط عادی هم سازمان و هم فرد علاقه مندند که در یک وضعیت ثبات به کار خود ادامه دهند. اما این ثبات نیازمند آن است که شرایط برای هر دو طرف در حد مطلوب باشد. کارکنان دوست دارند حقوق آن ها مراعات شود و از سوی دیگر سازمان دوست دارد فردی که استخدام کرده و تا حدود زیادی به او امنیت شغلی داده است، از نظر عملکرد و بهره وری در حد حداقل معمول باشد و همچنین سایر نظام ها (دیسیپلین ها) و قوانین مرتبط با سازمان را مراعات کند. در مشاغلی که شکل پشتیبانی دارند یا سازمان هایی که ماهیت آن ها خدماتی است، که شرایط بیرونی آن چنان تاثیری بر کسب و کار آن ها ندارد، معمولا رفت و آمد شغلی آن چنان زیاد نیست و خود سازمان ها علاقه زیادی دارند که نیروهای آن ها به سازمان وفادار بمانند.
ارسال نظر