مصرف سیگار؛ علل و راهبردهای پیشگیری
چه میشود که سیگاری میشویم؟
وقتی «کریستف کلمب» قاره آمریکا را کشف کرد، در یادداشت روزانه خود نوشت: «بومیان، برگ ها را- به صورت درهم پیچیده شده یا در چپق- آتش می زنند و دود آن را وارد دهان خود می کنند». مسلم است که این برگ ها تنباکو بوده اند.
در سده 1600، کشیدن پیپ رایج شد و فرانسوی ها انفیه را معمول کردند. انفیه تنباکویی است به صورت گرد درآمده که مردم، بیشتر آن را با قراردادن زیر بینی و کشیدن نفس عمیق مصرف می کردند. در اوایل سده 1600، پس از آن که مخترعان دستگاهی برای تولید انبوه سیگار ساختند و پرورش دهندگان گیاه، نوع بهتری از تنباکو را به عمل آوردند، تمایل مردم به استعمال دخانیات در پنج سال بعد به سرعت افزایش یافت. امروزه استعمال دخانیات به عنوان یک معضل مهم بهداشتی و فراگیر در دنیا مطرح است، به طوری که بیش از چهار میلیون نفر سالانه در دنیا به علت استعمال دخانیات جان خود را از دست می دهند.
طبق آخرین آمار، در حال حاضر حدود 10 میلیون نفر مصرف کننده سیگار در کشور وجود دارد. آخرین آمار مربوط به بررسی عوامل خطرساز بیماری های غیرواگیر نشان داده است 11.9 درصد از جمعیت پانزده تا شصت و چهار سال، که اکثریت آنان پسران جوان هستند، به طور روزانه مصرف کننده مواد دخانی در کشور هستند. در حال حاضر، تعداد مصرف کنندگان سیگار در دنیا 1.3 میلیارد نفر برآورد می شود که براساس پیش بینی های انجام شده این میزان تا سال 2025 میلادی به 1.7 میلیارد نفر خواهدرسید.
عوارض ناشی از مصرف سیگار
کمتر عادتی است که مانند سیگارکشیدن عامل بالقوه مرگ باشد. افراد به دلیل ترکیبات شیمیایی که ضمن مصرف تنباکو به بدن شان وارد می شود، از نظر جسمی به آن وابسته می شوند. شخصی که روزانه یک بسته سیگار می کشد و سنش بین سی تا سی و پنج سال است، حدود شش سال و نیم زودتر خواهدمرد. بدیهی است که این مرگ ها معمولا بعد از بیماری طولانی مدت، دردناک و تضعیف کننده اتفاق می افتد. مصرف کنندگان سیگار بیش از دیگران بیمار می شوند. مصرف سیگار «آترواسکلروز عروق کرونر» هر دو جنس را سرعت بخشیده، همچنین سن ابتلا به سکته قلبی با مصرف سیگار بیشتر کاهش یافته است. ضمنا سیگار باعث تحریک وقایع «ایسمیک حاد» می شود.
کثرت بیماری های حاد میان مردان مصرف کننده سیگار، چهارده درصد بیشتر از مردان غیرسیگاری است و سی و سه درصد بیشتر از دیگران روزهای کاری را از دست می دهند. این تفاوت برای زنان مصرف کننده سیگار در مورد بیماری های حاد، 21 درصد و در مورد از دست دادن روزهای کاری 45 درصد است. به طور کلی، مصرف کنندگان سیگار نسبت به غیرسیگاری ها از سلامت کمتری برخوردارند و امکان مرگ آنان در هر سال تقریبا دو برابر دیگران است.
اولین مصرف
اولین مصرف اغلب مصرف کنندگان سیگار، نوجوانی یا جوانی است و تعداد بسیار کمی از افراد هستند که در سنین چهل و پنجاه ناگهان برای اولین بار تصمیم به مصرف سیگار می گیرند. عوامل روانی و اجتماعی فشارهای اولیه را برای اجبار نوجوانان به کشیدن سیگار به وجود می آورند. بسیاری از جنبه های محیط اجتماعی در شکل گیری نگرش ها، باورها و تصمیمات نوجوان برای سیگار کشیدن موثر هستند. برای مثال، پژوهش ها نشان داده است نوجوانانی که پدر، مادر و دوستان شان سیگار می کشند، تمایل بیشتری به کشیدن سیگار دارند. همچنین زمانی که نوجوانان شروع به کشیدن اولین سیگار می کنند، معمولا این کار را با همراهی همسالان و تشویق آنان انجام می دهند. این یافته ها نشان می دهد که الگوپذیری و فشار همسالان از جمله عوامل موثر و مهم در مصرف سیگار به شمار می آیند.
به نظر می رسد که ویژگی های شخصیتی همچون عصیان و خطر کردن، بر سیگار کشیدن نوجوانان اثر می گذارد. نوجوانانی که در مدرسه موفقیت های کمتری دارند، آنانی که سرکش هستند و پدر، مادر و دوستان شان سیگار می کشند، تمایل بیشتری به مصرف سیگار در سنین پایین دارند و برای این که خود را سرسخت، بی اعتنا و مستقل نشان دهند، به کشیدن سیگار روی می آورند. به نظر می رسد که تصویر ذهنی فرد سیگاری نیز مهم باشد؛ پژوهش ها نشان داده است که پسران و دختران یازده تا پانزده ساله اغلب به این دلیل سیگار می کشند که در نظر جنس مخالف جذاب و دوست داشتنی جلوه کنند و بالغ و پرجاذبه و هیجان انگیز به نظر برسند. الگوها و تصویرهای ذهنی اجتماعی و فشار همسالان، از دید نوجوانانی که به نظر دیگران اهمیت می دهند بسیار مهم اند.
تبدیل به حرفه ای
درباره شروع مصرف سیگار یک قاعده سرانگشتی وجود دارد که به نظر می رسد از اعتبار برخوردار باشد: افرادی که سیگار چهارم خود را نیز دود می کنند، بسیار امکان دارد که به یک سیگاری حرفه ای تبدیل شوند. اگرچه اکثریت پسران نوجوان در آغاز کار حداقل یک سیگار می کشند، بیشتر آنان هرگز به سیگار چهارم نمی رسند. روند اعتیاد به سیگار، اغلب به کندی صورت می گیرد و برخی اوقات یک سال یا بیشتر به طول می انجامد. چرا بعضی از مردم پس از کشیدن نخستین سیگار، این کار را ادامه می دهند و بعضی دیگر چنین نیستند؟ بخشی از پاسخ به تاثیرات روانی اجتماعی مربوط می شود که آنان را به کشیدن اولین سیگار وامیدارد.
در دو پژوهش طولی، نقش عوامل روانی و اجتماعی را در کشیدن سیگار بررسی کردند. در این دو پژوهش، هزاران نوجوان پرسش نامه هایی را حداقل در دو سال مختلف پر کردند. سپس، پاسخ های مربوط به سال های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند تا مشخص شود آیا محیط اجتماعی و باورهای افراد درباره سیگار کشیدن، با تغییرات ایجادشده در مصرف سیگار آنان، ارتباطی داشته است یا خیر. نتایج نشان داد اگر آزمودنی ها دست کم پدر یا مادرشان سیگار می کشید، معاشرت زیادی با دوستان خود داشتند، در معرض فشار همسالان برای سیگار کشیدن بودند و برای مثال از آنان می شنیدند «اگر سیگار نکشید دیگران شما را مسخره می کنند» و «وقتی با دوستان سیگاری هستید، شما هم باید سیگار بکشید»، یا نسبت به سیگار کشیدن از نگرش های مثبتی برخوردار بودند؛
• ایجاد احساسات مثبت؛ یعنی سیگارکشیدن برای تحریک، آرامش یا لذت.
• کاهش احساسات منفی همچون تسکین اضطراب یا تنش.
• تبدیل مصرف سیگار به یک رفتار عادی یا خودکار و بدون آگاهی.
• وابستگی روانی به مصرف سیگار برای غلبه بر حالت های مثبت و منفی خود.
به عقیده «تامکینز» یکی از این دلایل، اصلی ترین عامل کنترل کننده در رفتار خاص سیگار کشیدن فرد است. در نتیجه، می توان اشخاص را براساس سیگاری بودن یا کسب احساسات مثبت یا سیگاری بودن عادتی و نظایر آن، دسته بندی کرد. تحقیقات در مجموع، الگوی «تامکینز» را تایید می کند. در نتیجه، می توان افراد را برمبنای اصلی ترین دلیلی که برای سیگار کشیدن بیان می دارند دسته بندی کرد، زیرا این دلیل بر رفتار مصرف سیگار آنان اثر می گذارد. برای مثال، در یک تحقیق درباره علل مصرف سیگار، رفتار افراد مورد آزمون که به لحاظ یک دلیل خاص امتیاز بالایی آورده بودند با هم مقایسه شدند.
نتایج به دست آمده از دیگر تحقیقات نیز نشان می دهد که مردم از سیگار به عنوان وسیله ای برای تحمل استرس استفاده می کنند. یک پژوهش چنین نشان داده است که سیگار کشیدن در میان نوجوانان کم سین و سال به میزان استرس در زندگی شان مربوط است؛ یعنی هر اندازه استرس آنان بیشتر باشد برای سیگار کشیدن مستعدتر می شوند. پژوهش دیگری نشان داده است که سیگاری های بزرگسال چنین اظهار می کنند که اگر در تعامل های اجتماعی استرس زا سیگار بشکند، در مقایسه با زمانی که سیگار نمی کشند، به اضطراب کمتری دچار می شوند و این کار بر قدرت بیان نظرهایشان اثر بسیاری می گذارد. اما مفهوم آن، این نیست که سیگار کشیدن یک راه خوب برای یافتن آرامش و کاستن از میزان تنش است.
• عوامل وراثتی ممکن است برخی ویژگی های شخصیتی همچون سرکشی را تشکیل دهد که با سیگار کشیدن ارتباط دارند.
• وراثت ممکن است بر میزان لذت بردن یا نبردن شخص از تنباکو اثر بگذارد.
• عوامل وراثتی ممکن است بر میزان راحتی و شدت وابستگی جسمانی به تنباکو اثر بگذارند.
راهبردهای پیشگیری
چون اغلب افراد کشیدن سیگار را از سنین پایین شروع می کنند، اقدامات پیشگیرانه باید پیش از مصرف در نوجوانی صورت گیرد؛ این اقدامات، راهبردهای پیشگیرانه اولیه محسوب می شوند. هرچند اقدامات اولیه برای پیشگیری از سیگار کشیدن بر آثار بلندمدت این رفتار متمرکز است (مثلا مرگ بر اثر سرطان)، اما اساسا این رویکردها به دلایل متعددی ناموفق بوده اند؛ بسیاری از نوجوانانی که شروع به سیگار کشیدن می کنند از خطرات آن آگاهند، اما خود را در معرض خطر تصور نمی کنند، تا حدودی به این دلیل که نوجوانان معمولا پیش از تجربه عوارض طولانی مدت سیگار، تصمیم به ترک می گیرند.
حتی آن هایی که باور دارند در معرض خطر عوارض متعدد سیگار برای سلامتی قرار دارند نیز ممکن است مزایای کوتاه مدت تر سیگار کشیدن (مثلا بالغ به نظر آمدن) را مهم تر از عوارض طولانی مدت و دیرآیند آن بدانند. تاکید بر عوارض طولانی مدت کشیدن سیگار حتی ممکن است نتیجه معکوس بدهد، چون موجب می شود نوجوانان تصور کنند سیگار کشیدن هیچ عوارض منفی کوتاه مدتی ندارد. بنابراین، برنامه های جدیدتر پیشگیری بر آموزش تاثیرات نفوذ اجتماعی و یا آموزش مهارت های زندگی متمرکز است. برنامه های نفوذ اجتماعی مولفه هایی دارند که به منظور اثربخشی آن ها در بازداری نوجوانان از سیگار کشیدن طراحی شده اند.
به دلیل این که همسالان نقش مهمی در شروع و تداوم سیگار کشیدن دارند، این برنامه ها اغلب تاکید دارند که بسیاری از نوجوانان مخالف مصرف سیگار هستند. نوجوانان گرایش به اغراق در تعداد افرادی دارند که به رفتارهای پرخطر دست می زنند و معتقدند دیگران تصورات بسیار مثبتی درباره این رفتارها و افرادی که به این رفتارها دست می زنند، دارند. در نهایت، برنامه های نفوذ اجتماعی معمولا با مدل های مطلوب نمایش داده می شوند، یعنی دانش آموزان بزرگ تر (مثلا دانش آموزان سال آخر دبیرستانی گروه هایی از دانش آموزان سال اول دبیرستانی را رهبری می کنند).
هرچند برخی رویکردهای روانی و اجتماعی پیشگیری از سیگار کشیدن تا حدی موثر بوده اند، اما بعضی از این برنامه ها موفقیت اولیه خوبی داشته اند که با گذر زمان از بین رفته است.
به علاوه، چون دانش آموزان پایین تر از کلاس پنجم که نگرش های مثبتی به سیگاری ها داشته اند (احتمالا براساس تصاویر سینمایی یا تلویزیونی)، بیشتر احتمال داشته که در دبیرستان شروع به سیگار کشیدن کنند، به نظر می رسد آموزش سه یا چهار سال قبل از این دوران، تاثیر اندکی دارد. احتمالا برنامه های موثر و کارآمد باید شامل جلسات کمکی در دبیرستان، تمرکز بر افرادی که قبلا گهگاه سیگار کشیده اند و در نتیجه در معرض خطر زیاد مصرف سیگار هستند، شناسایی و توجه ویژه شخصی تر براساس نیازهای روانی مشخص دانش آموزان باشد. همچنین ارائه پیام های پیشگیری از مصرف سیگار به افرادی که سیگار می کشند اما هنوز سیگاری های عادتی (و معتاد به سیگار) نیستند، بسیار اهمیت دارد.
در نهایت، در تلاش برای پیشگیری از مصرف سیگار توسط نوجوانان، برنامه های وسیع دولتی نیز به کار گرفته می شوند. این برنامه ها از راهبردهای متنوعی، از جمله افزایش بهای سیگار، محدود کردن تبلیغات سیگار، ممنوعیت استعمال آن در امکان عمومی و محروم کردن نوجوانان از امکان خرید سیگار، استفاده می کنند. افزایش بهای سیگار در کاهش سیگار کشیدن نوجوانان کاملا موثر خواهدبود، چون نوجوانان درآمد شخصی نسبتا اندکی دارند. درواقع، مطالعه جدیدی نشان داده است که افزایش بهای سیگار تا 10 درصد باعث کاهش 10 درصدی مصرف سیگار در میان نوجوانان خواهدشد.
نظر کاربران
سیگار خیلی هم خوبه و مخصوصا بوش خیلی باحاله،،،بو قهوه میده.
درضمن اونایی که سیگار نمیکشن و از سیگار بدشون میاد باید بگم که افرای سوسول و ضعیفی هستند و اعتماد به نفس کمی دارند