گردهمایی اینفلوئنسرهای اینستاگرام روی فرش قرمز
«بزرگ ترین گردهمایی اینفلوئنسرهای اینستاگرام در ایران»؛ این جمله تبلیغاتی عنوان مراسمی بود که چهارشنبه شب در «باغ کتاب» برگزار شد. مراسمی که حاشیه های آن تا همین امروز ادامه دارد و احتمالا ادامه خواهد داشت. شاید بپرسید چرا؟ کافی است پارامترهای مختلف این مراسم را کنار یکدیگر بگذارید تا با ترکیب شگفت انگیز آن آشنا شوید.
ترکیبی که شاید تا چند سال پیش کنار هم قرار گرفتن آن ها عجیب و دور از ذهن به نظر می رسید اما حالا برگزار شده و عکس های آن دست به دست می چرخد. اتفاقی که حاشیه های زیادی به همراه داشته و موافقان و مخالفان آن صف آرایی کرده اند. موافقان، این اتفاق را ذاتا موضوع بدی نمی دانند و عقیده دارند استفاده از ظرفیت چهره های اینستاگرامی سال هاست در تمام دنیا رایج است و تسری آن به ایران می تواند تحولات عظیمی در حوزه تبلیغات و مارکتینگ به وجود بیاورد.
از سوی دیگر اما تعداد مخالفان نیز کم نیستند. مخالفان عقیده دارند چهره های اینستاگرامی فراتر از افراد و شخصیت هایی که تنها به فعالیت های طنز یا بدون مایه های فرهنگی می پردازند، تعریف می شوند. این دسته از افراد می گویند گرد هم آوردن این چهره ها، پالس های مناسبی به جامعه و خصوصا جوانان نمی دهد و در دوران رکود و بیکاری این پیغام را به آن ها می رساند که شاید این روزها مسیر ثروت و شهرت تغییر کرده و رفتارهای عجب در فضای مجازی و جذب کردن فالوئر با روش های مختلف می تواند آن ها را در مدت زمان کوتاهی به عرش برساند. این ستاره های مجازی چقدر در دنیای واقعی دوام می آورند و آن ها چگونه به این مراسم راه پیدا کردند؟
کجا آن را برگزار کرد؟
برخلاف تصور عمومی که در فضای مجازی شکل گرفته رامبد جوان نقشی در جمع کردن این ستاره های اینستاگرامی نداشته و یک شرکت خصوصی آن را برگزار کرده است. (البته آن هایی که رقم و نحوه قراردادهای رامبد جوان را دنبال می کنند بهتر می دانند اوضاع از چه قرار است!). این شرکت در صفحه اول خود این گونه عنوان کرده که به دنبال دو دسته از افراد است و دو فرم برای خوداظهاری(!) در این سایت قرار گرفته. یک فرم برای این است که اگر شما فکر می کنید ستاره هستید آن را پر کنید و فرم دیگر برای این است که اگر کسب و کار جدیدی دارید آن را معرفی کنید.
نکته عجیب این است وقتی که روی هر کدام از این فرم ها کلیک می کنید این پیغام برای شما ظاهر می شود: «در حال حاضر تنها از طریق دعوت نامه می توانید عضو... شوید. ایمیل یا شماره موبایل خود را وارد نمایید تا در لیست دریافت دعوت نامه قرار بگیرید.» بدون آن که توضیحی داده شود ملاک ها چیست و چگونه قرار است از میان خیل عظیم مشتاقان چهره های اینستاگرامی، پرنده خوشبختی بر روی شانه های شما بنشیند. در قسمت «درباره ما» و یا «تماس با ما» این سایت نیز هیچگونه توضیحی در مورد شرکت، آدرس، مدیران و... داده نشده و فقط در قسمت عنوان شده:
شنیده ها حکایت از آن دارند که سهام داران این شرکت از چند سهام دار شرکت های مشهور تبلیغاتی و استارتاپی تشکیل شده که قصد دارد رقابت جدی در مقابل تبلیغات محیطی داشته باشد. در حال حاضر این شرکت در اولین قدم یک ارتش از چهره های اینستاگرامی جمع کرده که هر کدام چند میلیون دنبال کننده دارند. گفته می شود این شرکت قصد دارد در آینده با استفاده از این افراد و ارتباطی که احتمالا دارد، تبلیغات انحصاری برخی شرکت های بزرگ را در اختیار گیرد و آن ها را به طور کامل به فضای مجازی بیاورد.
اینفلوئنسر مارکتینگ یعنی چه؟
شاید شما هم مانند ما ندانید اینفلوئنسرهای اینستاگرام به چه کسانی گفته می شود. پس بهتر است معنی آن را از خود سایت این شرکت برای شما نقل کنیم: «اینفلوئنسر مارکتینگ» (بازاریابی با افراد تاثیرگذار) یکی از متد تبلیغی رایج در سطح دنیا است که از گذشته دور و شروع صنعت تبلیغات وجود داشته است. در ابتدا بازاریابی و تبلیغ با اینفلوئنسرها توسط افراد سرشناس جامعه (ورزشکار و هنرپیشه) انجام می شد اما با گذشت زمان تعداد افراد بیشتری بنا به محبوبیت وارد این حوزه شدند و از مدل ها تا هنرمندان مشهور نیز فعالیت های مختلفی را در این صنعت انجام دادند.
روایتی از آن برنامه
حالا که با کلیت ماجرا آشنا شدیم بد نیست بدانیم چهارشنبه شب در «باغ کتاب» چه گذشته است. دعوت از خبرنگارها و عکاس ها کمی با روال معمول تفاوت داشته و برخی ها نیز در همان دقایق آخر به برنامه دعوت شدند. نکته عجیب تر آن که دو سالن برای این برنامه در نظر گرفته شده بود. یک سالن مهمان و یک سالن خبرنگاران. یعنی خبرنگارها در سالنی مجزا قرار داشتند که ویدئو پروژکتورها در آن نصب بود و برنامه را از آن جا مشاهده می کردند. در نتیجه امکان برخورد نزدیک و پرسیدن سوالات احتمالی برای آن ها وجود نداشت. محور اصلی برنامه نیز رامبد جوان بوده که در طول برنامه تلاش می کرده صحبت های طنزگونه داشته باشد و برخی از این چهره های اینستاگرامی نیز روی صحنه می آمدند تا هنرهای خود را به نمایش بگذارند.
یک نقد به مراسم
سایت تابناک در بخش هایی از یادداشت خود به قلم «مهدی خرم دل» نوشت: «بازاریابی دهان به دهان Word of mouth marketing/ word/ of mouth advertising» یکی از شیوه های پربازده بازاریابی است که قدمتی تاریخی دارد و از گذشته مورد توجه بوده است. تبلیغات از طریق سلبریتی ها اعم از بازیگران، موزیسین ها و ورزشکاران نیز در ادامه همین روش بود و درواقع این بار به جای آنکه کیفیت یک محصول را از زبان یکی از آشنایان بشنوید و مشتری شوید، از دهان یکی از چهره های مطرح و محبوب می شنیدید. با توسعه شبکه های اجتماعی و ظهور یوتیوب، فیس بوک، اینستاگرام و توییتر، اینفلوئنسر مارکتینگ نیز ظهور کرد که در ادامه همین تبلیغات دهان به دهان بود.
شبکه های اجتماعی مفهوم سلبریتی یا چهره را تغییر دادند و گروهی بدون آن که از برجستگی خاصی برخوردار باشند، مخاطبان گسترده ای جذب کردند. در غرب که این پدیده برای نخستین بار نمایان شد و در اینستاگرام نمود بیشتری یافت، مدل ها در صف اول بودند و در ادامه اشخاصی که اقدامات خاصی انجام می دادند مورد توجه قرار گرفتند. در فضای کنونی معمولا چهره ای جدی در حوزه استندآپ کمدی، تحلیل گران و مرورگران محصولات حوزه آی تی و خودرو که به محض عرضه یک محصول در اصلاح آنباکسینگ می کنند، اشخاص فعال در حوزه گردشگران یا به تعبیر دقیق گردشگران حرفه ای که زمان طولانی از سال را به گردش می گذرانند، گیمرهای مشهور که به تحلیل بازی ها می پردازند و...
شاید بد نباشد مرور کوتاهی داشته باشیم بر برخی چهره های که در این مراسم حضور داشتند و اینکه مهارت و ویژگی خاص آن ها چیست که به زعم برگزارکنندگان این برنامه به عنوان «چهره های تاثیرگذار» اینستاگرام شناخته شدند.
• مستر تیستر: او یکی از چهره هایی است که به رستوران های مختلف سر می زند و نظر خودش در مورد کیفیت غذا و دیگر موارد مناسب برای یک رستوران را در صفحه اش به اشتراک می گذارد.
• کچلیک: پسر خردسال مازندرانی که با شیرین زبانی خود توانست دل خیلی ها را ببرد و کلیپ های او دست به دست می چرخد.
• رضا پرستش : به دلیل شباهت عجیبش به مسی به عنوان بدل مسی شناخته می شود و در شبکه های اجتماعی یکه تازی می کند و به کاربران توصیه های اخلاقی می کند تا چگونه در زندگی خود موفق شوند.
• محسن بروفر: او با گزارش های علیفر به شهرت رسید. بر روی گزارش های فوتبالی علیفر دابسمش می ساخت و از این طریق استعدادش شکوفا شد.
• محسن ایزی: یکی از قدیمی های اینستاگرام است که از همان ابتدا تمرکز خود را روی ساختن دابسمش گذاشت و همچنان نیز تلاش می کند بامزه باشد.
• عرفان علیرضایی : ابتدا فعالیت های انسان دوستانه داشت، یک مدت به دابسمش سازی روی آورد و در آخر نیز با ساخت کلیپ های طنز توانست به شهرت برسد.
• حسن شاهرخ نیا: کلیپ های طنز و دابسمش می سازد و مثل بقیه تلاش می کند خوشمزه باشد.
• دانیال کاظمی: او اکثرا به دنبال فعالیت های ژانگولر، شعبده بازی و... می گردد.
نظر کاربران
دلقک بازی رسمی!
مملکت ما اینه
من دانشجوی دکترام تو بهترین دانشگاه تهران. به سختی زندگیم میگذره. نوش جونشون به هرحال دوره، دوره اوناست . ولی شک نکنین که مملکتی که توش در آمد این جور افراد نسبت به نخبه هاش تا این حد تفاوت داره و متاسفانه بخشی از نخبه ها معیشتشون به سختی میگذره محکوم به فناست. چرخ های صنعت و تولید و ثروت آفرینی واقعی را باید نخبه ها بچرخونن وقتی ثروتی تو کشور به واسطه تولید ایجاد نشه کم کم دلال و شاخ اینستاگرام هم روزیشون قطع میشه. همه با هم نابود میشیم. باید خون گریه کرد به حال کشوری که دانشجوی دکتراش واسه چندرغاز پول بره جلو مجلس و مردم هم تو خواب غفلت و دلشون خوش باشه به پر کردن جیب یه مشت دلال
سلام باید به حال این جامعه گریست خون گریه کرد که این افراد مشاهیر جامعه باشند الگوهای جامعه این آدمها باشند واقعا داریم کجا می رویم
تازه خود این برترین ها از اونا حمایت میکنه مثل این شاهین نیا
مردم ایران چشم دیدن هیچی ندارن ؛به اینم اخه حسودی می کنید ؛کاش یه کشور دیگه بدنیا اومده بودم ؛چقد اخه بخیل بودن بسه دیگه
به نظرم کاش نخبه ها بزن معلم بشن با دستمزدهای بالا ،اونوقت مدرسه نخبه پرور میشه
واقعن متاسفم. تاسف آور و خجالت آوره.
باغ "کتااااااااب" و افرادی ک هیچ سنخیتی با این مفهوم ندارن. به این کار سخیف با چه استدلالی میشه مجوز داد؟ افسوس
همشونم که بد نیستن...مثلا محسن ایزی یا سهیل..حداقلش اینکه توی این ممکلت داغون که اینقدر اعصاب خوردی و ناراحتی هست این دوتا منو میخندونن
پاسخ ها
کسی نگفته بدن اتفاقا واسه جامعه لازمن ولی باید هرچیزی سر جای خودش باشه نه اینکه یه عده که میتونن چرخ تولید رو بچرخونن با سختی زندگی بگذرونن و پول جای دیگه اسراف بشه