یادداشتی از الکس جیسین
موفقیت به سبک «توماس ادیسون» و چند تن دیگر
معلم هایش او را آنقدر احمق می دانستند که بعید بود چیزی یاد بگیرد. دو بار از کار اخراج شد، چون فکر می کردند هیچ کارایی ندارد!
سپس او تصمیم گرفت چیز کاملا جدیدی بسازد. از همه خنده دارتر این که او هزار بار تلاش کرد و شکست خورد. زمانی که گزارشگری از او پرسید «هزار بار شکست خوردن چه حسی دارد؟» او گفت: «من هزار بار شکست نخوردم، بلکه این اختراع نیازمند فرآیندی هزار مرحله ای بوده است.» توماس ادیسون، به لطف اراده مصممی که داشت، دنیا را به جای روشن تری برای زندگی تبدیل کرد. اگر قرار بود همه اتفاقات خوب در همان یکی دو قدم اول به موفقیت برسند، پس چرا باید این همه در مورد «عدم ناامیدی» و «تلاش روز افزون» صحبت می کردیم؟
در ادامه، داستان های الهام بخشی را تعریف می کنیم که باید در خاطر داشته باشید. آیا تا به حال احساس کرده اید که شما بزرگ ترین مشکلات را دارید و بدبخت ترین آدم دنیا هستید؟ پس این مقاله را بخوانید.
زنی که کتابش ۳۶ بار رد شد!
آیا فکر می کنید وقتی کتاب یک نویسنده به صدر جدول فروش می رسد، دیگر چاپ کردن کتاب های بعدی برایش مانند آب خوردن راحت می شود؟ اشتباه می کنید. حداقل همیشه این طور نیست.
زمانی که کتاب «زن مونث» نوشته آریانا هافینگتون، به صدر جدول فروش رسید، او تنها 23 سال داشت. سپس او تصمیم گرفت کتاب بعدی اش را چاپ کند، اما جالب است بدانید که او بعد از گفتگو با 26 ناشر نتوانست آن را به چاپ برساند. با این حال او ناامید نشد و به تلاشش ادامه داد. این تنها یکی از شکست هایی بود که بنیانگذار «هافینگتون پست» با آن روبرو شده است. به عنوان مثال، او از اجرای یک برنامه تلویزیونی نیز کنار گذاشته شده و در رأی گیری فرمانداری کالیفرنیا فقط 0.55 درصد از آرا را به خود اختصاص داده بود.
اما امروز هافینگتون پست میلیون ها بازدیدکننده دارد. خانم هافینگتون نویسنده مشهوری شده و بسیار ثروتمند است. مشخص است که «شکست خوردن برای او فقط مانند سنگ ریزه هایی در مسیر موفقیتش بوده است.»
زنی که مناسب تلویزیون نبود
امروزه ارزش کارهای اپرا وینفری بیش از سه میلیارد دلار برآورد می شود؛ اما همیشه این طور نبوده است. زمانی یک تهیه کننده تلویزیونی او را کاملا برای اجرا در رسانه تصویری نامناسب خوانده و اخراجش کرده بود اما با این حال بزرگ ترین منبع موفقیت اپرا، برنامه تلویزیونی بوده که بیش از 20 فصل ادامه پیدا کرده است.
مردی که از شرکتی که خود بنا کرده بود، اخراج شد
همه محصولات شرکت اپل مورد استقبال مشتریان واقع نشدند، یا بهتر بگوییم، همه محصولاتی که در دوره استیو جابز معرفی شدند، به موفقیت نرسیدند.
استیو جابز اپل را ترک کرد. شرکت NeXT را تاسیس کرد و شکست خورد، اما پروژه نرم افزاری NeXT را در سال ۱۹۹۷ به شرکت اپل، فروخت. سپس در سال ۲۰۰۰ به اپل بازگشت و مدیرعامل شد. این بار او می خواست از اپل شرکتی استثنایی بسازد و موفق شد.
مردی که می خواست پس از ۳۰ بار شکست، تسلیم شود
زمانی که استفن کینگ می خواست داستان «کری» را بنویسد، مشغول تدریس زبان انگلیسی و نگارش داستان های کوتاه بود. با این حال، با وجود ۲۵۰۰ دلار پیشنهادی که برای داستان بلندش دریافت کرده بود، او بعد از ۳۰ بار شنیدن پاسخ منفی، تصمیم گرفت نگارش این کتاب را متوقف کند.
اما همسرش با این تصمیم موافق نبود و اجازه نداد او نوشتن این کتاب را کنار بگذارد. همسرش آنقدر به او اصرار کرد تا او دوباره تصمیم گرفت با اعمال تغییراتی به نوشتن کتاب ادامه دهد. «کری» یکی از پرفروش ترین کتاب های کینگ است که دو فیلمنامه سینمایی از آن اقتباس شده است.
شکست نباید تعریف کننده هویت شما باشد، بلکه باید آن را شکل دهد
نظر کاربران
بسیار بسیار عالی