پیشنهاد هفته: کافه «چارسو»
اینجا همه چیز دم کردنی است!
وارد خیابان فرید افشار که میشوی به صورت سریالی چند کافه و رستوران را میبینی که کنار هم جا خوش کردهاند و هرکدام به نوعی تو را به سمت خود دعوت میکنند.
وارد خیابان فرید افشار که میشوی به صورت سریالی چند کافه و رستوران را میبینی که کنار هم جا خوش کردهاند و هرکدام به نوعی تو را به سمت خود دعوت میکنند... ما «چارسو» را به خاطر آن لوگوی زیبا و جذابش انتخاب کردیم... وارد که شدیم، فضا را آنقدر نقلی و زیبا دیدیم که فهمیدیم انتخابمان درست بوده... «یمین و سحر» عزیز آنقدر به گرمی از تو استقبال میکنند که مطمئنی برای بار دوم و سوم و... به آنجا میروی تا در آخر VIP شوی...
از محبتهای دوستانه آقایان پاکدل و شاهمحمدی عزیز توانستیم کافه چارسو را برپا کنیم. سختی زیادی کشیدیم. به قولی کچل شدیم! طراحی همه چیز با خودمان است، حتی طراحی ظرف سس و کیک و... کاشیها را دانهدانه خودمان با خون دل اینجا جاسازی کردهایم! خانه خودمان است! برای همین در منزل از میهمانانمان پذیرایی نمیکنیم!
همه چیز اینجا منحصربهفرد و مخصوص خودمان است! برای همه کارهایمان دوره دیدهایم. همه کیکها و شیرینیها خانگیاند... با اینکه این کار شغل دوم ماست (یمین تئاتر کار میکند و سحر فوقلیسانس معماریست) خیلی به خودمان شلاق زدهایم! همه میگویند شما دیوانهاید... ما هم میگوییم حرفی نیست! بهخاطر دوستانمان دیوانه هم میشویم!
منوها را که سر میز میبریم بعضیها به شوخی میگویند تاریخ امتحان کی مشخص میشود؟ منوی ما، مانند جزوه است! مشکل ما این است که به خودمان کم احترام میگذاریم... نمیخواهیم بدانیم که چه می خوریم... به خاطر همین هم مثل قارچ، فستفود در این شهر به راه افتاده! به خاطر همین زجر میکشیم در رستوران رفتن... در عین حال بزرگترین سرگرمی ما کافه رفتن است تا تفاوت را احساس کنیم!
بعضی وقتها مادرم میگوید چرا آنقدر غر میزنی! مگر چه کار میکنی؟ در جواب می گویم فرض کن یک ماه تمام... نه یک سال! هر روز هفته از۷ صبح تا ۱۲ شب، میهمانهایی داشته باشی که با آنها رودربایستی داری و هرکس هم انتظاری داشته باشد! که البته این هم حق آنهاست... چون بها میپردازند. تصور کن و ببین که آخر ماه چه بلایی به سرت میآید؟! وقتی سرویس میدهی هیچ جور این خلاء پر نمیشود مگر اینکه سرویس بگیری...
بالا و پایین زیاد داشتیم... ماهی بوده که هیچی نداشتیم و ماشینمان را فروختیم تا چکهایمان را پاس کنیم و زمانی هم بوده که همه چی داشتیم و سفر رفتهایم! همه چیزمان را با روحیه معماری و تئاتریمان نگه داشتیم.
در چارسو سیگار کشیدن ممنوع است. کمتر مکانی را پیدا میکنید که اینگونه باشد. حتی در فضای بیرونی اینجا حق سیگار کشیدن ندارید! و دوستداران ما این قضیه را قبول کردهاند، چون در اینجا لحظات خوب و خوشی را گذراندهاند، پس با سختیهایش کنار میآیند.
وقتی در چارسوی تئاترشهر بودیم، به این فکر کردیم که یک عصرانه یا یک منوی ساده با وسایلی که در اختیار داریم برای مشتری کنار بگذاریم و الان که در تمام کافهها تست و کلابها را میبینیم با ذوق در دلمان میگویم ما اینها را ابداع کردیم!!
تمام عزیزانی که برای کار در چارسو میآیند را تربیت میکنیم! با هزینه خودمان به مدت ۳ ماه دوره هتلداری کامل را میگذرانند. هزینهای که اگر خارج از این محدوده متقبل شوند، کمرشکن است! بعد از اتمام این دوره فرد متعهد میشود که با حقوق و مزایای کافی به مدت یک سال برای ما و در کنار ما کار کند. بعد از آن به اندازهای حرفهای میشود که بتواند کافهای را راهاندازی کند!
فرمولهای تهیه غذاها و نوشیدنیها مخصوص به خودمان است. اینجا همه چیز دم کردنی است ما تیبگ یا قهوه فوری نداریم... روزهایی بودند که مشتری از ما منوی فوری میخواست و ما با خودخواهی میگفتیم منو را تغییر نمیدهیم. چرا قهوههای ما را امتحان نمیکنید؟! با بزرگواری پیشنهادم را قبول میکردند و الان همین آدمها از دوستان و vip ما هستند!
ارسال نظر