زندگینامه رحیم ایروانی ، بنیانگذار کفش کفش ملی
رحیم به معنی واقعی کارآفرینی بود که در بیثباتی سیاسی و اجتماعی دههء ۵۰ دست از سرمایه گذاری برنداشت و از هیچ چیز شکایت نمیکرد. مگر یکبار و آن هنگامی که در اوج توسعهء کارهایش متوقف شد و بار دیگر هنگامی که می خواست تولید کفش را در افغانستان راهاندازی کند که اجل امانش نداد.
پدر وی میرزا محمد کاظم متقی ایروانی از تجار مشهور شیراز بود و جد پدریاش حاج لطفعلی، ملک التجار. رحیم تحصیلات ابتدایی را در مدرسهء باقریهء شیراز گذارند و در سال ۱۳۱۳ به کالج انگلیسها در اصفهان رفت. بعد از آن به مدرسهء شاپور شیراز برگشت و بعدها از دانشکدهء حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. بعد از مشاغل و ابتکارات مختلف از جمله راه انداختن برق فسا و تاسیس پاساژی در شیراز رحیم ایروانی سرانجام کار خود را در صنعت کفش شروع کرد و به فاصلهء سه دهه فعالیت، پایههای یکی از صنایع مهم و مدرن را پیریزی کرد. او گروه صنعتی بزرگی را توسعه داد که در سالهای پایانی مدیریتش بر آن بیش از صد هزار جفت کفش روزانه در زمینی به مساحت بیش از ۴۵ هزار متر مربع در اسماعیل آباد تولید میکرد. گروه صنعتی ملی مجموعهای از شرکتها بود که تا سال ۱۳۵۷ به ۵۲ شرکت در زمینههای مرتبط رسید. بهاین سبب نام محمد رحیم متقی ایروانی به عنوان بنیانگذار صنعت کفشسازی مدرن در تاریخ صنعت در ایران به ثبت رسید .
رحیم بعد از پایان تحصیلات با فروش ارثیهء پدری کار تجارت کفش را با خرید دو دهنه مغازه در چهارراه گلوبندک تهران ( ساختمان استاندارد فعلی ) آغاز کرده بود. دستیابی به انگیزههای وی در شروع کار در این بخش اقتصادی درسهای خوبی برای کارآفرینان آینده ایران دربرخواهد داشت; فعالیتی که سه دهه بعد در 1357 خاتمه یافت و ایروانی مجبور شد تا گروه صنعتی کفش ملی را در آن سال با هشت هزار نفر کارگر ترک کند. اما رحیم ،کفش ملی را در عمل رها نکرده بود و با ورود هر مدیر جدیدی برای او پیام میفرستاد و آمادگی خود را برای کمک به راهاندازی و گسترش کفش ملی اعلام میکرد. تقاضاهایی که اغلب نادیده گرفته شد و بالاخره صنعتی که او در دههء 30 تاسیس کرده بود در آغاز هزارهء سوم به نظر افتان و خیزان ادامهء مسیر میدهد. اما این میراث آنقدر پایدار است که اگر از آن بهخوبی استفاده شود بازهم این گروه رونق خواهد گرفت. رحیم ایراونی مدیر برجستهای بود که مانند یک کاریزمای صنعتی این گروه را بر اساس رهیافت اقتصادی کاملاً حساب شده و منطقی برنامهریزی و سازماندهی کرد. رهیافتی که تنها از نبوغ او نشات میگرفت . رهیافت او به واقع از سایرین متفاوت بود; نه شباهتی به رهیافت معمول سرمایهگذاری بر اساس آزمایش و خطا داشت و نه متکی بر رهیافت استفاده از ظرفیتها در هر بخش و رشتهء اقتصادی بود و نه براساس رهیافت سرمایهگذاری اقماری بلکه رحیم ایروانی با هوش سرشاری که داشت تنها در صنعت کفش متمرکز شد. رحیم متقی ایروانی ضمن آنکه از عظمت نتیجهء تلاشهایش بهخوبی آگاه بود کوچکترین مشکلات نیز نمیتوانست از چشمش دور بماند. بهویژه اگر این مشکلات مربوط به کارکنان و خانوادهشان میشد که توان حل آن را نداشتند . بنابراین مدیران و کارگرانی که با رحیم ایراونی کار میکردند حداقل در دو ویژگی وی متفق القول هستند: «او مدیری با هوش بود که هم به تولید میپرداخت و هم نگران چگونگی توزیع ثمرهء آن بین تمامی عوامل تولید به ویژه کارگران بود یعنی هم در تولید سختگیر بود و نتیجه را برای همه میخواست یعنی عدالت اجتماعی. رحیم این دو ویژگی متضاد را بهخوبی بههم پیوند داده بود و در آرزوی روز بازنشستگیاش بود که در زمینی که آن را در جنوب شهر انتخاب کرده بود بیمارستانی بسازد و باز بر آن مدیریت کند اما این بار مدیریت بر تولید کالایی عمومی نه خصوصی. از اغلب کسانی که با او در این گروه کار کردهاند میتوان داستانی شنید که تمایل شدید او را به عدالت توزیعی گواهی میدهد .
رحیم به معنی واقعی کارآفرینی بود که در بیثباتی سیاسی و اجتماعی دههء ۵۰ دست از سرمایه گذاری برنداشت و از هیچ چیز شکایت نمیکرد. مگر یکبار و آن هنگامی که در اوج توسعهء کارهایش متوقف شد و بار دیگر هنگامی که می خواست تولید کفش را در افغانستان راهاندازی کند که اجل امانش نداد. او درست مانند مینیاتوریستی بود که چنان به ظرافتها و پیچیدگیهای تولید کفش آشنا بود که میتوانست چشم بسته این صنعت را در هر کجا راه اندازد .
درست مانند آنچه که در ایران نیم قرن پیش از این کرده بود. بهاین لحاظ بعد از ترک ایران در آمریکا و مصر نیز اقدام به تاسیس کارخانه کرد . رحیم ایروانی در 12 اسفند ماه 1384 (سهمارس سال 2006) بعد از طی یک روز کامل کاری از اتاق کارش در ضلع غربی ساختمان محل سکونتش در یکی از خیابانهای شهر لندن به خانه برگشت و درگذشت .
منبع : Creativity.ir
نظر کاربران
باسلام
سلام.
آنچه از مرحوم ایروانی نوشتید هرچند اندک بود اما جای تشکر دارد.ایشان بزرگترین کاخانجات تولیدی و صنعتی در خاورمیانه را تا سال 57 احداث نموده بودند و با پیشرفتهای تصاعدی که داشتند چه بسا جز بزرگترین شرکتهای دنیا قرار میگیرفتند اما حیف که از مسئولین کسی قدر این گوهر گرانبها و این بزرگمرد کارآفرید را ندانست.
روحش شاد و یادش گرامیباد.
سلام من از 8 سالگی کار کفش انجام دادم بزرگترین تاسف زندگیم این هست که مرحوم ایروانی را ندیدم الان 30 سال دارم و در زمینه تولید کفش بچه فعال هستم عشق من رشد صنعت کفش هست هدف من احداف ایروانی بزرگ هست دوست دارم پدر عزیزم ایروانی این نوشته از اعماغ قلبم ارسال میشود برایم دعا کن
با خرید مستقیم از تولیدکننده همراه با انتقاد و پیشنهاد خود حامی تولیدات و سفره ء ایرانی باشیم. oralshoe.com
واقعا قیمت یک جفت کفش ملی واقعا گرون
پخیلی منمنونازشما سرور گرامی ایشان بزرگ مرد صنعت کفش بودن من هنوز از گفشهای گابور استفتده می کنم کاش الان هم از این
افراد داشتیم نهانیکه با اوردن کفشهای چینی مردم رابیپاره کنیم
ممنوم از مطالب زنگی نامه مرحوم ایروانی خدا رحمتش کند چقدر ایشان زحمت کشیدن وچه کسانی آمدن به باد دادند
ولش اینارو نظام شیخ پرورو عشق است