با شوهر رفيقباز چکار کنيم؟
خیلیها قبل از ازدواج نگران روابط دوستانهشان هستند و فکر میکنند این روابط را با ازدواج و بچهدار شدن از دست میدهند. حقیقت این است که این روابط بعد از ازدواج از دست نمیروند بلکه تغییر میکنند.

چقدر برای کی وقت بگذاریم؟
نگهداری از رابطه دوستانه خوب، نیاز به صرف وقت و انرژی و تلاش دارد. همانطور که در رابطه زناشویی پیشرفت میکنید، باید یاد بگیرید زمان و انرژی لازم را بین رابطه با دوستان و رابطه با همسرتان تنظیم کنید، بنابراین طبیعی است که وقت کمتری برای گذراندن با دوستانتان داشته باشید. این یک اصل است و وقتی آن را بپذیرید، راحتتر میتوانید مسائل بعدی را مدیریت کنید. بعضی از دوستان درک میکنند که باید به شکل تازهای برای وقت گذراندن با شما برنامهریزی کنند. اما بعضی دیگر توانایی این درک را ندارند. این مشکل به خصوص در رابطه با دوستان مجرد پررنگتر میشود. آنها درک درستی از موقعیت فعلی شما ندارند و ممکن است از شما دلخور شوند. دوستیها تجربههای منحصر به فردی به ما هدیه میکنند که برای تقویت اعتماد به نفس ما مفید هستند. اما حیف است که به خاطر آن، به رابطه با همسرتان خدشه وارد شود. بدیهی است که در این برهه از زمان نزدیکترین فرد به شما باید همسرتان باشد، نه دوستتان، بنابراین باید دنبال تعادلی بگردید که به سازش با همسرتان آسیب وارد نکند. برای مثال وقتی شما نیاز دارید وقتی را به تنهای با دوستانتان بگذرانید باید از قبل برای آن برنامهریزی کنید و برای همسر و دوستانتان شرایط را توضیح دهید. ممکن است شما هفتهای یک ناهار را برای گذراندن با دوستانتان در نظر بگیرید. وقتی این برنامهریزی را انجام میدهید، هیچکدام از دو طرف ناراحت نخواهند بود. به علاوه میتوانید بخشی از دیدارهای حضوری را با تماسهای تلفنی جبران کنید. در کنار گذراندن وقت به تنهایی، میتوانید از دوستانتان خواهش کنید بعضی وقتها با شما و همسرتان در کنار هم ارتباط داشته باشند. این کار باعث میشود دوستان و همسرتان با شناخت و درک یکدیگر، تلاش شما برای تعادل برقرار کردن در روابط را هم درک کنند.
بگو کی مهمتر است؟
همانطور که رشد میکنید و وارد مراحل مختلف زندگی میشوید، اولویتهای شما در زندگی هم عوض میشوند. برای مثال رسیدگی به دوستی که با خواهرش قهر کرده به خودی خود کار بسیار پسندیدهای است اما نه وقتی نوزاد شما در خانه است و نیاز دارد مدام کنارش باشید یا روزی که همسرتان بیمار است، بهتر است برای گردش با دوستانتان قرار نگذارید. شما بعد از ازدواج یا بچهدار شدن در درون خودتان هم تغییر احساس میکنید. ممکن است از صرف یک شام آرام در کنار همسرتان بیشتر از شهربازی رفتن با دوستانتان لذت ببرید. این احساس طبیعی است و نباید برای آن نگران شوید. ممکن است دوستانتان احساسات منفی خود را درباره این تغییرات به شما منتقل کنند اما اگر توقعات آنها غیرمنطقی است بهتر است از آن چشم بپوشید و سعی کنید برایشان توضیح دهید. مطمئن باشید دوستانتان بعد از ازدواج موقعیت فعلی شما را درك خواهند کرد. برای اینکه بفهمید چقدر از توقعات دوستانتان منطقی است، میتوانید خود را جای همسرتان بگذارید. ببینید در شرایط مشابه از او چه توقعی دارید. اگر دوست دارید کنارتان بماند، شما هم به نیازش احترام بگذارید.
آدمفروش نباش!
خیلی از دوستان شما، مخصوصا دوستان مجرد ممکن است درگیر مسائلی باشند که برای همسر شما خوشایند نباشد. این مسائل مخصوص دوران آنهاست و درمیان گذاشتن آنها با همسرتان احتمالا برای آنها خوشایند نخواهد بود، علاوهبر اینکه ممکن است باعث حساسیت همسر شما شود. مشکلات شخصی از رابطه با همسرتان را هم بهتر است زیاد به دوستانتان نگویید. آنها حرف همسرتان را نشنیدهاند و ممکن است یکطرفه به قاضی بروند. در عین حال مطرح کردن لحظات احساسی زن و شوهر با دوستان مجرد هم کار درستی نیست. احتمال زیاد دارد که دوست مجرد شما نتواند با شنیدن این حرفها در حس شما شریک شود. خیلیها مخصوصا در ماههای اول ازدواج دوست دارند مدام از زندگی خود با دوستانشان حرف بزنند اما این حرفها معمولا برای دوستان جالب نیست و آنها را عصبی خواهد کرد. پس تا جایی که میتوانید رازدار باشید. علاوه بر این دقت کنید نکات منفی که احتمالا دوستتان از همسرتان یا برعکس از هم میگویند را برای طرفین مقابل عنوان نکنید، حتی برای شوخی یا حتی بسیار کوتاه.
همانطور که خیلی از چیزها در زندگی شما با ازدواج تغییر میکند، روابط دوستانه شما هم ممکن است، تغییر کند. در مورد روابط خود خوب فکر کنید. آنهایی که برایتان مهمتر است را در ذهن مشخص کنید و برای تمدید روابط با آنها برنامهریزی کنید. شما میتوانید دوستان جدیدی هم پیدا کنید. دوستانی که زوج باشند و شما بتوانید همراه با همسرتان در کنار آنها وقت بگذرانید. این به معنی کنار گذاشتن دوستان سابق نیست، بلکه توصیه ما پیدا کردن دوستان جدید است. شما میتوانید با همسر دوستان همسرتان دوست شوید و به این روش روابط خود را گسترش دهید. کسی که ازدواج کرده نیاز به مصاحبت با افرادی دارد که ازدواج کردهاند. شما میتوانید از تجربیات جدید خود با هم حرف بزنید و لحظات خوشی را بگذرانید.
وقتی لو میروی!
کافی است یکبار، فقط یکبار همسرتان متوجه شود شما با فرد خاصی، بدون اطلاع او ارتباط دارید. این موضوع به طور ناخودآگاه او را نگران و حساس میکند و البته حق با اوست. شما نباید روابطی را که با دوستانتان دارید از همسرتان پنهان کنید یا درباره آنها به او دروغ بگویید. همسر شما باید بداند شما با چه کسانی ارتباط دارید. همینطور که حق شماست که از روابط همسرتان مطلع باشید. با همسرتان حرف بزنید. برای او تعریف کنید که روابط دوستانه چقدر در روحیه شما موثر است و چقدر به آنها نیاز دارید. البته این را هم بگویید که اولویت شما فقط اوست و هیچکسي نمیتواند جای او را برایتان بگیرد. حرف زدن بیشتر از چیزی که فکر میکنید در زندگیتان موثر است.
این مردان رفیقباز
زنان آمادگی بیشتری دارند که خود را در رابطه با همسر و بچهها غرق کنند و تمام وقتشان را به این روابط اختصاص دهند. در مقابل مردها کمتر بعد از ازدواج دوستانشان را کنار میگذارند. زنها به خاطر روحیه خود از مردها انتظار دارند مثل آنها رفتار کنند اما این درست نیست. بهتر است هر دو نفر درکنار اینکه با دوستانشان ارتباط دارند، همسرشان را هم به داشتن این روابط تشویق کنند. اگر همسر شما دوستهای زیادی ندارد، میتوانید به او برای گسترش روابطش کمک کنید. او را تشویق کنید دوستانش را به شما نشان دهد و هر از گاهی در مهمانیها با حضور آنها شرکت کنید. مطمئن باشید اگر همسرتان را در داشتن روابط محدود کنید، او هم به خودش اجازه میدهد چنین توقعی درباره شما داشته باشد.
نظر کاربران
این مطلب فقط برای شوهران نیست بسیاری از خانمها نیز امروزه وضعیت مشابهی دارن و زمان بیشتری برای دوستانشون میگذارن تا شوهرشون
آخ آخ من شوهرم خیلی رفیق بازه نمی دونم چیکار کنم
پاسخ ها
یه جی پی اس بهش وصل کن ببین کجا میره یه میکروفن هم بگذار تو جیبش بشنوی چی میگه
شمایی که میگی خانم ها با دوستای شوهرشون آشنا بشن ، شوهر من تمام دوستاش مجرد هستن ، اگر بخوام رفت آمد کنم ، باید با یه سری دختر مجرد ( دوست دخترای آقایون ) هم قاعدتا رفت و آمد کنم ، اونوقت زندگی من سر جاش می مونه؟؟
پاسخ ها
آخ گفتی تازه اون مجردها یه کارایی میکنن که شوهرمون هم مجبور میشه به ما دروغ بگه تا نه دوستاشو از دست بده نه زنش رو.....
منظور شوهرهای خانم بازه ؟چون مردا با مردا توی این بدبختی اقتصادی رفیق بازی نمی کنن
پاسخ ها
البته صیغه ای اشکالی نداره
اگر از شوهرت بپرسی مایله زنش رو از دست بده ولی دوستهاشو نه . چونکه بلای جون نمیخواد. ای عزراییل.
اي بابا
به كجاي مشكل ها برسيم ما
ای خدا کاش یه پسر خوب واسه زندگی پیدا بشه. خسته شدم انقدر پای درد دل متاهل ها شنیدم و از شوهراشون دق دل خوردن....
خدایا هنوز پسر خوب در بین بنده هات داری؟
پاسخ ها
عزززیزم چه خالصانه
شیوا خالصانه و همشمندانه اس. بده؟
خخخخخخ
شبنم اینجا پسر خوب زیاده فقط ایمیل نذاشتی دختر خووب
خدا لعنت کنه مردای رفیق بازو پدر من که در اومده
نمیدونم چیکارش کنم
شوهر من اخر رفیق بازاس چیکارش کنم
دو سال رفیق بودیم والان خیر سرم ازدواج کردیم 1هفته بعد عقدمون دوباره شروع کرده کاراشو زندگیم از جهنم ودرک بدتر شده توکه انقد حالیته بگو چکنم
عاقبت رفیق بازی بر باد دادن زندگیه
شوهر منم رفیق بازه ولی فک کنم تقصیر منه چون من خیلی غر میزنم نمیدونم چرا نمیتونم شاد باشم خیلی بهش بدبینم خودم هم زجر میکشم
پاسخ ها
سعي كن با زبون خوش رامش كني مردا با لجبازي كوتاه نميان و بيشتر به سمت رفيق كشيده ميشن
وای همگی همدردیم. امان از مردهای رفیق باز که همه زندگی و تفریحات و شادی هاشون مال رفیقاشدنه و خستگی و عصبانیت ها و دلمردگی هاشون تو خونه و بازنه شونه.دختر خانومایی که هنوز ازدواج نکردین توروخدا توروخدا اگه طالب داشتن یک زندگی آروم هستین تحقیق کنین همسرتون رفیق باز نباشه
ما تو یه شهر دیگه زندگی میکنیم وقتی میایم شهر خودمون شوهرم از اولین روز تا آخرین روز پیش دوستاشه واقعا دیگه خسته شدم توروخدا راهنماییم کنین باهاش مهربون بودم قهر کردم بی محلش کردم اهمیت ندادم.از همه راحل رفتم ج نداده توروخدا کمک کنین.
سلام به همه دوستان که بامن همدردن من درشرف جدایی ازهمسرم هستم بخاطرهمین رفیق بازیاش واخلاقای بده دیگش که نتیجه همین رفیق بازیاشه برام دعاکنین
خدالعنتشون کنه که یه دخترباهزارامیدوارزومیادتوخونش ولی نابودش میکنن من حلال نمیکنم خداازش نگذره
ازهرچی مرده رفیق بازه متنفرم زندگیم وهدردادم
توخونه همه چیزو واسه شوهرم مهیاکردم اماهمی که دوستاش بش زنگ میزنن میره پیششون.موندم چیکارکنم.من خیلی دوستش دارم
منم شوهرم رفیق بازه امشب بهش گفتم یه امشبو بادوستات خوش باش ولی اگه یک باردیگه رفتی پیش رفیقات من دیگه تواین خونه نمیمونم تا تو راحت تربه رفیق بازیت برسی اونمدگفت باشه نمیدونم منظورش چی بود ولی میدونم نمیتونم یه نفرو مجبور به یه کاری کنم دارم از زندگیش میرم
تمام مردها همينطورن البته نياز دارند كه بادوستهاشون هم ارتباط داشته باشندمردكه مثل زن نبايد بشينه توخونه . ولي زن ميتونه بارفتار خوب شوهرش رو بيشتر جذبش كنه نه بادعوا وجنگ كه شوهر بيشتر فراري بشه و بيرون رو بهتر ترجيح بده براي ارامش .
شوهر منم همینجوره باید سوخت وساخت
شوهر منم همینجوره باید سوخت وساخت
شوهرمن رفیق بازه هرچیممحبت میکنم بازم منو میپیچونه میره پیش دوستاش بهانه جور میکنه میره میگم برو نون بخر میره یه ساعت دیگه میاد بخدا خستم ازش
سلام شوهرم انقدر رفیق بازی میکنه خسته شدم بخدا من 5ماهه عقدم خستم کرده روزو شبش رفیقاشن عتمادم بهش سرد شده نمیدونم میره کجا چیکار میکنه الانم باهاش قهر کردم حتی گاهی اوقات فکر طلاق میزنه به سرم. ما قبل از اینکه ازدواج کنیم 8ماه دوس بودیم توروخدا یه چیزی بگین
منم با ی نفر دوستم اوایل خیلی خوب بود همش با من بود چون تنها زندگی میکردم اما الان که رفتم تهران پیش خانوادم و ازش دورم ی سره تا 1 شب بیرونه با دوستاش، قداره تا تابستون ازدواج کنیم اما میترسم الان که از رفیق بازیش عذاب میکشم بعد ازدواجم عذاب بکشم ،3 روز باهاش بحث کردم امروز آشتی کردیم تونستم موفق بشم 11 بکشونم خونه ،کمکم کنید ینی میتونه دوستاشو بزاره کنار چون من پیششم سراغ دوستاش نمیره
شوهر منم خ رفیق بازه خیلی حتی چند بار قهر کردم رفتم خونه اقام اما هیچ فایده ایی نداره تمام نشست وبرخواستهاش حرفهاش خنده هاش مسافرتهاش همش بادوستاشه هرشب تا3نصف شب بیرونه خ خسته شدم نمیدونم جیکار کنم تو روهدل راهنماییم کنید
مردای رفیق باز این کار جز شخصیتشونه اصل وریشه تقصیر پدر ومادرشونه که یه محیط گرم تو خونه ایجاد نکردن تا به جمع خونه عادت کنن مجبور شدن برای پر کردن این خلا با دوستاشون بچرخن همه کاری واسش میکنم غرغروام نیستم اما دوستاش تو الویتن ینی کلا با اونا بیشتر بهش خوش میگذره منم فقط امیدم بخداست
سلام.منم خسته شدم.دوستاش همش توالویتن.انگاراوناخانواده ندارن.تایه اخم کوچیک میکنم میره بادوستاش.اگه میزاشتن میرفت خونه اونازندگی کنه.انگارمن حق ندارم لحظع ای ناراحتبشم.خیلی ناراحتم.احساس میکنم اخرکارم به تیمارستان میکشه
سلام منم الان یک سال و نیمه عقدم و شوهرم رفیق بازه زیاد از دوستاش خبر ندارم اخه ناجورن اولا گیر میدادم خودمم فرزند تکم و ازدواج کردم که با اون خوش باشم اما اون با رفیقاش بیشتر خوشه نمیگم برام وقت نمیزاره میزاره اما با ناراحای و بی حوصلگی و درموندگی اعصابم خرد میشه همراهش جایی میرم .کمکم کنین خیلی دوسش دارم اصلا اتو دست کسی نمیده
سلام
این مشکل ازریشه یعنی خانوادشونه اگه مادرشون جذبشون کرده بودبه خودش وخونه حالا من وشماانقدر اذیت نبودیم
سلام خب اگه مادر شم جذب ش کرده باشه بازمیگین بچه ننه است شوهرمون
سلام منم از دست رفیق بازی اش خسته شدهام چون یک فرزند دارم بخاطر اون موندم چه تصمیمی بگیرم الان10سال دارم تحمل میکنم تا بیشتراز رفیقاش از زنای میترسم که زیر پاش بشین خواهش میکنم برام دعا کنید
من از شوهرم که علت این کارش سؤال میکنم میگه مامانم برای اینکه کمتر تو خونه اذیت ازکوچیکی منو میفرستاد با بچه های همسایه بیرون از خونه بازی کنم بعضی وقتا تو نوجوانیم دوروز خونه دوستم میموندم اصلا سراغم نمیگرفتن من نمیتونم توقع داشته باشم الان یکدفعه عوضش کنم ولی درکل خیلی سخته بااین آدما زندگی کردن
آمان از این مادرشوهرای که نتونستن پسر تربیت کنن،لعنت بهشون من متنفرم از مادرشوهرم
لعنت به همه ی مردایه خوشگذرونو رفیق باز که زندگیمونو سیاه کردن ی روز خوشی و دوروز گریه منم واقعا خسته شدم ولی ی پسر دو ساله دارم نمیتونم کاری کنم و چون اینو میدونههر وقت خواست بدونه ترسو نگرانی کارو خودشو میکنه بیزارم از همشون
سلام واقعا که درد خیلی از ماها یکیه شوهر منم رفیق بازه یعنی خیای رفیق بازه دیگه خسته شدم موندم چیکار کنم خیلی پشیمونم از اینکه باهاش ازدواج کردم خیلی تنهام خودش میگرده و انتظار داره من از خونه بیرون نرم یعنی نمیزاره که جایی برم سالی یه بار منو میبره بازار خرید میکنم اونم باچه قیافه ای دیگه طاقتم تموم شده ساعت ۳ نصف شب میاد خونه دیگه از چشام افتاده چند بار دعوا کردم و رفتم اولش قول میده دیگه خودشو جمع کنه ولی یه هفته نشده باز شروع میکنه یه پسر ۳ ساله هم دارم دیگه میخام ازش جدا بشم راهنماییم کنین لطفا
سلام به همه واقعاخدابه هممون کمک کنه با طلاق حل نمیشه بخصوص یه بچه داشته باشی وپدر ومادر مریض الحال
سلام به همه واقعاخدابه هممون کمک کنه با طلاق حل نمیشه بخصوص یه بچه داشته باشی وپدر ومادر مریض الحال
سلام درست خیلیااین مشکلاتودارن منم شوهرم به شدت رفیق باز و خانواده اش هم خیلی روی اخلاقش تاثیردارن هرروزمیخوادمنوبا یک ادمای جدید بیرون ببر وهمینطور خودش هم درهفته چند روزمجردی میره منم بخاطردخترم کناراومدم اصلا بامابهش خوش نمیگذره اینقدری که باخانومای رفیقاش شوخی میکن وتحویلشون میگیرم بامن اینطورنیست منومجبورمیکن بافامیلای دورشون برم اصلا نمیشناسمشون منم هرجامیگم نمیاد بنظرتون چیکارکنم؟
منم شوهرم رفیق بازه هر کاری می کنم هر شب هر شب میره نمیدونم چیکارش کنم قهر بکنم یا نکنم بازم میره بعضی شبا میشینم گریه می کنم چه فایده
منم همین مشکلودارمبخاطرش زندگینوبایه دختر۹ ساله خراب کردم جداشدم باش ازدواج کردم ۳سال باهم دوس بودیم همه وقتش برامن بودحالاک ازدواج ردیم هیچ وقتی برامن نمیزاره خیلی پشیمونم الان
سلام منم همین مشکلو دارم البته فقط ظهر که میاد ساعت 3یا چهار میره پیش رفیقاش...بعد اذان حتما خونه است..چون بهش گفتم که میترسم...بعد کل شبو تا صبح باهمیم روز بعدم که میره سرکار دوباره به همین روال...
با این حال عذاب میکشم...دوست دارم فقط کنار خودم باشه...یا این که عصرها بره سرکار...همش دنبال یه شغل دومم براش...