موفقیت نوین چرم از کجا آب می خورد؟
مهدی یوسفیفر، متولد اسفند سال ۱۳۵۰ در تهران است؛ مدیرعامل خوشفکر نوین چرم که مدتهاست مدیریت نوین چرم را به عهده دارد و توانسته در این بین خود را به عنوان یک برند معرفی کند و جا بیندازد.
چگونگی شکلگرفتن اینمحصول
بهواسطه شغل پدرم که در قدیم به شغل شریف قصابی مشغول بود با پوست و دام آشنا شدم، متاسفانه به دلیل علاقه نداشتن به تحصیل در سال 68 یک کارگاه کوچک کمربندسازی راه انداختم که میتوان گفت بحث جدی تولید برای من از همان زمان آغاز شد. در آن دوران علاقه زیادی به ورزش داشتم و به رتبههایی هم رسیدم ولی باز علاقهام به کسب و کار مرا به سمت تولید کشاند. در سال 72 در خیابان فردوسی به همراه یکی از اقوام، کار تولید و فروش محصولات چرمی را شروع کردیم. در آن سالها در خیابان فردوسی فقط 2مغازه چرمفروشی وجود داشت. بعد از ورود بازارچرم شوروی سابق به ایران به دلیل بودن بهترین دام در ایران کمکم خیابان فردوسی از بازار عتیقهجات تبدیل شد به بورس چرم.
تا ۳ سال آینده ۵۰شعبه خواهيم داشت
در سال ۷۸ که دیگر بحث فروشگاههای زنجیرهای قوت گرفت ما چندین فروشگاه با نامهای مختلف داشتیم که به این نتیجه رسیدیم تا یک نام واحد برای آنها انتخاب کنیم. در سال ۸۲ نوین چرم در سازمان مالکیتهای صنعتی ثبت و فصل جدیدی در تولید محصولات چرمی برای ما شروع شد. هدف من از همان ابتدا فقط به این دليل بود که ایرانیها را شایسته بهترینها میدانم، خلأ محصولات بیکیفیت در ایران کاملا حس میشد و به خواست خدا ما در زمان مناسبی وارد بازار شدیم. اولین اولویت ما شهرهای سردسیر کشور است تا مردم بیشتری با محصولات با کیفیت چرم آشنا شوند كه در بحث پوشش مد و به روز بودن هم برايمان بسیار مهم است، به همین دليل نوین چرم با آوردن طراحان بنامی مثل اوزلیراز ترکیه که از طراحان بنام اروپاست، با آوردن طرحهای جدید و متناسب با فرهنگمان محصولاتی را آورد که شایسته جوانان ایرانی و مردم عزیزمان است، به اين ترتیب در حال پیشرفت و جزو يكصد برند برتر ایران هستيم.
هنرمندان ما اجازه تبلیغ محصول کشور خود را ندارند
بحث پوشش و مد در هر کشوری بسیار مهم است، این میتواند خیلی خوب باشد که یک هنرمند بتواند محصولی را که تولید کشور خودش است معرفی کند، متاسفانه این اتفاق در کشور ما نمیافتد و هنرمندان ما اجازه این کار را ندارند. مگر نه اینکه فقط ۱۰درصد از مردم ازجمله پزشکان، هنرمندان، ورزشکاران و افراد سرشناس میتوانند تاثیر خوبی روی ۹۰ درصد دیگر داشته باشند و ما نمیتوانیم از این امکان استفاده کنیم، البته کار کردن با مدلهای ایرانی بسیار برای ما خوب بود و باعث بهتر شدن روند کار شد زیرا وقتی یک محصول با یک کاتالوگ زیبا و بستهبندی جدید ارائه میشود خریدار راضیتر به نظر میرسد و به همین دلیل مشتری جنس درجه چندم وارداتی را با یک بروشور زیبا به اجناس با کیفیت داخلی ترجیح میدهد. به همین دلیل ما توجه بسیاری به بحث تبلیغ و بیلبوردها داریم تا چیزی از کشورهای دیگر کم نداشته باشیم. ارائه خوب یک محصول انگیزه را هم برای خریدار و هم تولیدکننده بیشتر میکند.
اگر تولید را بیشتر کنیم اشتغالزایی بیشتر میشود
در پروسه کاری چرم بسیار بحث اشتغالزایی وجود دارد بهعنوان مثال گاه برای دوختن یک کت چرم ۷۰ کارخانه درگیر میشوند، مثل زیپ فروش، آستر فروش، نخ فروش، چسبفروش، دباغی و... در نهایت حتی به چوپانی میرسد که در حال دامپروری است. در کشور ما رشد بیکاری بسیار بالاست و ما راهی نداریم جز اینکه به تولید اهمیت بدهیم و از آن حمایت کنیم. اگر فقط ۲ تا ۳ سال به تولید و تولیدکننده اهمیت داده شود خیلی از مشکلات حل خواهند شد. متاسفانه تولیدکنندگان در ایران مظلوم واقع میشوند و با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که همه از آن بیاطلاع هستند.
باشگاه مشتریان نوین چرم ۱۶۰ هزار عضو دارد
هرکس برای اولینبار وارد یکی از شعبههای ما شود کارتی به او تقدیم میشود به عنوان باشگاه مشتریان نوین چرم و هربار ۱۰ درصد از خرید خود را در این کارت پسانداز میکند که برای خریدهای بعدی خود میتواند از آن استفاده کند. خدمات بعدی این است که اخبار نوین چرم بهوسیله پیامک به آنها اطلاعرسانی خواهد شد. یکی از اتفاقات جالب و موثر برای ما همین باشگاه مشتریان است که تقریبا ۱۶۰ هزار نفر در آن عضو هستند و این گنجینه برای ما بسیار ارزشمند و تمام تلاش ما نگه داشتن این سرمایه و گنجینه است زیرا جذب مشتریهای جدید ۱۰ برابر پرهزینهتر از حفظ مشتریان قدیم است و به همین دلیل ما برای مشتریان ثابت خود همیشه برنامهریزی و برنامههای بلندمدت داریم. یکی از برنامههای در نظر گرفته شده یک تور یکروزه برای دیدن کارخانههای دباغی است تا مشتری ببیند از پوست تا چرم چه اتفاقاتی میافتد و یک تور یک روزه دیگر برای از چرم تا محصول است تا روند کامل این ماجرا به مردم اطلاعرسانی شود.
رسیدن به موفقیت فقط پول نیست، موفقیت یعنی اثرگذاری
برخی معتقدند تنها راه رسیدن به موفقیت پول و سرمایه است اما من در جواب به این افراد همیشه گفتهام که اولین و مهمترین عامل موفقیت پشتکار و خلاقیت است و پول و سرمایه در مرحلههای بعدی لازم است اما اگر پشتکار و خلاقیت نداشته باشیم سرمایه به هیچ کار ما نمیآید. موفقیت یعنی اثرگذاری، کسی موفق است که به حساب بانکیاش توجه نکند و به این موضوع نگاه کند که کاری که انجام میدهد تا چه حد موثر و ماندگار است.
در بازار چرم، نیروی انسانی مهمتر از ماشینآلات است
در فرآوردههای پوست از چرم تکنولوژی تا ماشینآلات بسیار با اهمیت هستند اما از چرم تا محصول چیزی که خیلی مهمتر از ماشینآلات است نیروی انسانی است که در آن مجموعه مشغول به کار است. تخصص فرد بر ماشين غالب است و پیچیدگی کار در این محصول بیشتر از هر چیزی طراحی است و معمولا نمونههای طراحی از خارج از کشور میآید و عینا کپی میشود و این یعنی کشتن استعدادها و تنگ کردن عرصه برای کسانی که در این زمينه مشغول به تحصیل هستند.
کاش به گذشته برگردم
من روزهای اول و شروع کارم را دوست دارم و با اینکه در آن زمان هنوز به اینجایی که الان هستم، نرسیده بودم یکی از آرزوهایم این است که به گذشته برگردم و فکر میکنم مهمترین دلیل این آرزو این است که در آن زمان ضعفها را نمیدیدم و غصهای نمیخوردم و وقت بیشتری برای خودم داشتم اما حالا هرچه بیشتر پیش میروی و بیشتر ضعفها را میبینی و کاری براي رفع آن نميتواني انجام دهی احساس بدی داری و آسیب بيشتري میبینی. اگر من مسئولیتی در قبال تولیدکنندگان داشتم کارتی تهیه میکردم تا وقت هیچ تولیدکنندهای در هیچ مرکز و ارگانی تلف نشود و همه جا به عنوان اولین نفر به کار او رسیدگی شود. تولیدکنندگان ما کاملا مظلوم واقع شدهاند و فرصتهایی را از دست میدهند که میتوانند از آن فرصتها برای کارهای بسیار مهمتر استفاده کنند.
رقیب جدی برای پیشرفت همیشه لازم است
رقیب جدی برای پیشرفت همیشه لازم است زیرا باعث حرکت انسان به جلو میشود. خوشبختانه چند محصول دیگر که از دوستان ما هستند در این عرصه موفقند اما به نظر من کافی نیست و بهتر میشد اگر میتوانستیم با رقبای جدیتری در خارج از کشور رقابت کنیم. نیامدن محصولات مطرح دنیا به کشورمان اصلا جای خوشحالی ندارد زیرا ما میتوانیم خیلی چیزها از آنها یاد بگیریم. متاسفانه در بسیاری از موارد کسانی بودند که برای خدشهدار کردن اسم ما خیلی تلاش کردند، این نوع افراد همیشه سعی دارند با کمترین هزینه بیشترین استفادهها را ببرند و با پله قرار دادن دیگران به سمت بالا حرکت کنند، به عنوان مثال در سال گذشته مدلی را که هنوز از آن رونمایی نکرده بودیم و در فروشگاههایمان موجود نبود ديديم با رایزنیها و عوامل نفوذی برخی دوستان با اسم خود ما آن کار تولید شده و به فروش میرسد که این کار بسیار غیر اخلاقی و نادرست است. کپیکار بودن در یک صنعت آفتی است که متاسفانه در صنعت ما بسیار رایج و فراوان است.
نظر کاربران
چرا با هاكوپيان و ال سي من و ماكسيم مصاحبه نميكنين؟
چرا با مدیر سبوس برنج شمال یکی از تولید کنندگان با سابقه مصاحبه نمیشود؟
کاش به فکر بچه های بخش تولید هم بودی از پول بخش تولید امروز تو برند شدی