چگونه با استارتاپ های تازه کار پول پارو کنیم؟
خیلی ها فکر می کنند استارتاپ راه انداختن ساده است؛ یک ایده ناب، یک تیم، جذب سرمایه تمام! ولی داستان سخت تر از این حرف هاست! کارآفرینی فرآیندی جذاب، اما بسیار پر فراز و نشیب است.
مراحلی مثل آمادگی برای کارآفرینی، آمادگی برای راه اندازی، طراحی محصول و راه اندازی، ارزیابی و توسعه و جذب سرمایه و همکاری با سرمایه گذار که هر کدام مشکلات و سختی های خودشان را دارند. از طرفی هر مرحله هزینه های مختلفی برای شما می تراشد که احتمالا قبل از راه اندازی استارتاپ به آنها فکر هم نکرده اید. پس بهتر است قبل از رفتن سراغ یک استارتاپ، کمی با هزینه های پنهان آن آشنا شوید.
۱. نام و برند طراحی کنید
نام و برند یک شرکت، معمولا مهم ترین عامل تعیین کننده هویت آن است. نام یک شرکت جدید، باید به یادماندنی، مرتبط با کالا یا خدمات و البته جذاب باشد. همچنین بهتر است که بتوان از آن به عنوان آدرس دامنه اینترنتی شرکت استفاده کرد. نام متناسب می تواند حسی از شرکت و تمایز آن، اثر احساسی قوی ایجاد کند، پس انتخاب آن و البته طراحی زیبا را دست کم نگیرید. هر شرکتی با توجه به روش کاری خود تعرفه های مختلفی برای طراحی لوگو و نشان تجاری دارد.
مثلا شرکتی در ساده ترین روش که مخصوص استارتاپ ها عنوان شده است با مشاوره تلفنی و در قالب یک زبان برای شما لوگو طراحی می کند. لوگویی که محدودیتی در نوع طرح (نوشتاری، تصویری، تلفیقی) نداشته و توسط تیم طراحی اجرا می شود. هزینه این طرح یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان ذکر شده است. در پیشرفته ترین حالت هم در یک حاشیه مشاوره حضوری همه صحبت ها انجام شده و لوگو در هر دو زبان طراحی می شود.
همچنین طراحی ست اداری کامل از جمله سربرگ A۴ و A۵، کارت ویزیت، پاکت نامه و پاکت A۴ و کتابچه هویت سازمانی به صورت چاپی هم انجام می شود. مجموع این خدمات حدود هفت میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای شما آب می خورد. احتمال دارد با دیدن این قیمت ها بی خیال طراحی لوگو شده باشید ولی اگر خوب جستجو کنید، شرکت هایی را پیدا می کنید که با قیمت بسیار مصفانه تری طراحی می کنند. مثلا شرکت دیگری که قیمت پایه خود را ۱۵۰ هزار تومان گذاشته است، طی پنج روز کاری یک لوگو به شما می دهد. بهترین حالت هم ۱۰ طرح لایه باز در طی ۱۰ روز کاری به همراه طراحی کارت ویزیت و ست اداری رایگان با قیمت ۹۴۰ هزار تومان در اختیار شما قرار می گیرد.
۲. بازخورد مشتریان را دریافت کنید
برای بازخورد گرفتن از مشتریان و یا فهمیدن مزه دهان آنها باید به سراغ تحقیقات بازار بروید. برای این کار سایت ها و نرم افزارهای مختلفی وجود دارند که چه در ایران و چه در خارج از ایران به شما کمک می کنند تا پاسخ سوالات خودتان را با توجه به جمعیت آماری تحت پوشش آن شرکت پیدا کنید.
بسیاری از این شرکت های تحقیقات بازار با وعده دادن به مشتریان، آنها را ترغیب می کنند تا به سوالات جواب بدهند. مثلا دریافت امتیاز و تبدیل امتیاز به پول. معمولا نمی توانید خیلی روی این نتایج حساب باز کنید و بهتر است به سراغ یک تحقیق جامع و دقیق بروید؛ تحقیقی که معمولا حدود ۷۰۰ هزار تومان برای شما آب می خورد و توسط شرکت های حرفه ای انجام می شود.
۳. وب سایت طراحی کنید
امروزه کمتر کسب و کاری پیدا می شود که نسبت به اهمیت حضور فعالانه در فضای اینترنت، شک داشته باشد. این امر حتی در مورد آن دسته از کسب و کارهایی که کالا یا خدمات تان را به صورت آنلاین به فروش نمی رسانند نیز صادق است. شاید تیم کارآفرین لزوما به دنبال فروش مستقیم از طریق اینترنت نباشد، اما مطمئنا داشتن یک وب سایت، به مشتریان، کارمندان بالقوه سایر کسب و کارها، شرکا و حتی سرمایه گذاران کمک می کند تا به راحتی با کسب و کار آشنا بشوند و در موردش اطلاعات کسب کنند.
برای این کار هزینه های شما بسیار متغیر است. بیشتر این تفاوت قیمتی هم با توجه به دانش شما از این مسئله نشأت می گیرد. این که تا چه حد از آن را خودتان پیش می برید و تا چه اندازه وابسته به یک شرکت دیگر هستید. اگر بخواهید از یک قالب آماده استفاده کرده و فقط مثل یک پروفایل ردپایی در دنیای مجازی به جا بگذارید، می توانید با نهایت ۵۰۰ هزار تومان سایت را راه اندازی کنید. ولی اگر قرار است سایتی پر بازدید و فعال داشته باشید که کاربران را جذب کند، نباید به عددی زیر چهار میلیون تومان فکر کنید. البته می توانید با استخدام یک طراح فریلنسر و با کم کردن توقع، قیمت را تا دو میلیون تومان نیز پایین بیاورید. ولی حواستان باشد اگر خشت اول سایت را کج بگذارید در آینده به مشکل می خورید.
۴. بهترین مکان برای استقرار
بیشتر استارتاپ ها خودشان را از قید و بند اجازه دادن و غیره خلاص کرده و به دامن شتاب دهنده ها پناه می برند. جایی که ایده آنها مورد قبول واقع شود بسیاری از مشکلات آنها کاملا حل می شود. از سرمایه گرفته تا مشاور و به خصوص مکان. تقریبا همه شتاب دهنده ها مکانی در اختیار تیم های خود قرار می دهند که رایگان تمام شده و شرط آن خوب بودن ایده و تیم شماست، ولی اگر نمی خواهید به سراغ شتاب دهنده ها بروید، می توانید از فضای کاری اشتراکی استفاده کنید.
۵. در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید
برای حضور در شبکه های اجتماعی در ابتدا کار سختی ندارید. اکانت ساخته و فعالیت خود را شروع می کنید ولی در ادامه جذب و نگهداری فالوئر تبدیل به کاری انرژی بر خواهد شد. از طرفی با توجه به حجم زیاد کانال ها و صفحه ها، جلب نظر مخاطبان واقعا کار سختی شده است. بهترین راه برای شما تبلیغات است. تبلیغات در شبکه هایی مثل اینستاگرام برای بازدید حدود شش میلیون نفر، تقریبا ۳۰۰ هزار تومان آب می خورد. اگر می خواهید بازدید بیشتری داشته باشید، ممکن است مجبور شوید تا بیش از یک میلیون تومان نیز هزینه کنید.
۶. در مورد مسائل حقوقی تصمیم بگیرید
تمام اقداماتی که تاکنون انجام داده اید، قبل از آن بوده است که کسب و کارتان به صورت رسمی شکل بگیرد اما به محض این که شما آماده می شوید که شریک بگیرید. کارمند استخدام کنید، دارایی های فکری خودتان را توسعه بدهید. سرمایه جذب کنید یا درآمد ایجاد کنید، نیاز دارید که یک واحد حقوقی رسمی ایجاد کنید تا مالک ارزش های ایجاد شده باشد.
7. هیات مدیره را تعیین کنید
هیات مدیره نقش مهمی در تعیین استراتژی ها و تسریع مسیر شد شرکت دارد. هیات مدیره در اصل، توسط سهامداران یک شرکت انتخاب می شود، اما در یک استارتاپ، هیات مدیره معمولا متشکل از بنیانگذاران و برخی از سرمایه گذاران است. بنابراین هیات مدیره شامل مدیرعامل، یک یا تعدادی از سرمایه گذاران و همچنین یک بخش مستقل خواهد بود.
نقش هیات مدیره، دفاع از حقوق سهامداران شرکت است، که مدیرعامل به آنها گزارش می دهد بسیار مهم است که میان کنترل کردن شرکت توسط هیات مدیره و مالکیت شرکت، تمایز قائل شوید. مشاوران و اعضای هیات مدیره می توانند از سرمایه گذاران سایر عاملان شرکت های هم اندازه شما با ستاره های صنعت باشند. برای مشاوران خوب، اگر هم وزن آنها طلا پرداخت کنیم، باز هم کم است!
8. منابع انسانی را مدیریت کنید
نیروهای انسانی شرکت، امروزه اصلی ترین منبع برای موفقیت بسیاری از کسب و کارها محسوب شده و توسعه برنامه هایی برای حفظ انگیزه و افزایش رضایت آنها، بسیار مهم است. یکی از اصلی ترین جذابیت های کار در شرکت های نوپا برای کارکنان، دریافت سهم در ازای بخشی از فعالیت های شان است. زیرا کمک می کند که از طریق حذف پرداخت حقوق، هزینه ها را کاهش بدهد و کاری کند که موفقیت شرکت برای کارکنان مهم تلقی شود. با افزایش تقاضای کالا و خدمات، شما به کمک نیاز پیدا می کنید.
9. با فرآیند جذب سرمایه آشنا شوید
سرمایه گذاران خطرپذیر، با وسواس زیاد شرکت هایی را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند. کمتر از 25 درصد شرکت هایی که شروع به فعالیت می کنند موفق به جذب سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر می شوند. تا 99 درصد استارتاپ ها، در مقاطعی، براتی گسترش کسب و کارشان، نیاز به جذب سرمایه های بیرونی دارند. لذا شما باید با فرآیند جذب سرمایه آشنا باشید. باید به مسائلی نظیر این که انتظار دارید از چه کسانی سرمایه جذب کنید، در چه مقطعی و سرمایه گذاران چه انتظاراتی دارند، اشراف داشته باشید و برای آنها برنامه ریزی کنید.
10. ارزش شرکت تان را مشخص کنید
به عنوان یک موسس، شما می خواهید که سرمایه گذارتان شرکت شما را بر مبنای ارزش آینده ارزش گذاری کند. در نقطه مقابل، سرمایه گذار می خواهد بر مبنای ارزش فعلی و آن هم با سخت گیری زیاد، ارزش شرکت را مشخص کند. باید بدانید که هیچ سازوکار مشخصی برای تعیین ارزش دقیق شرکت در مراحل ابتدایی راه اندازی، وجود ندارند و فرآیند ارزش گذاری، فرآیندی ذهنی است.
برای ایده گرفتن در مورد ارزش گذاری منصفانه، از یکی از مدل هایی که برای ارزش گذاری عادلانه و قابل تقسیم ارائه شده است، استفاده کنید. همچنین بعضی سایت های خارجی نیز وجود دارند که ارزش حدودی استارتاپ شما را مشخص می کنند.
11. با سرمایه گذار وارد مذاکره شوید
احتمالا دوست دارید پس از مذاکره سرمایه گذار سریعا یک چک چند صد میلیونی به شما بدهد و برای شما آرزوی موفقیت کند، اما متاسفانه باید بگوییم که واقعیت چیز دیگری است. سرمایه گذاری در استارتاپ ها معمولا همراه با قراردادهای بسیار مفصل و با جزییات فراوان است. معمولا پس از این که توافق اولیه صورت می گیرد، سرمایه گذار شما را وارد یک فرآیند سعی و تلاش می کند که شامل بررسی رزومه شما و تیم تان، جایگاه قانونی شرکت شما و تحلیل بازار و بررسی کسب و کار شماست. در این مراحل اگر موفق شوید، می توانید تا چند میلیارد نیز سرمایه جذب کنید.
نظر کاربران
سلام. مقاله خوبی بود و نکات خوبی داشت . یه نکته باید اضافه کنم و خودم هم با این مشکل برخورد کردم عدم اطمینان کافی و شناخت درست از کسب و کار و دانش لازم توسط سرمایه گذار هست. سرمایه گذار دانش لازم را ندارد و استقبال نمی کند .
خیلی نکات مفید و انگیزشی داشت ممنون