با همسر دروغگو چه کنیم؟
با یک دروغگو ازدواج کردهاید؟ اگر اینطور است پس احتمالا با بیاعتمادی، تلخی و خشم در روابط تان دست و پنجه نرم میکنید که دلیلشان همین دروغگویی است.
اگر دلیل دروغگویی همسرتان، خجالت و اجتناب از دردسر باشد یک چیز است و اینکه دلیل دروغگویی او پیشگیری از درد و ناراحتی شما باشد یک چیز دیگری است. دانستن انگیزهی دروغگویی همسرتان، برای اینکه بدانید چه واکنشی نشان دهید اهمیت دارد و اینکه آیا باید او را ببخشید و چطور.
چرا افراد دروغ میگویند؟
ظاهرا دروغگویی در برنامه ریزی سیستم ما وجود دارد و از همان سنین اولیه شروع میشود، حتی یک کودک دو ساله هم وقتی یاد میگیرد که کلمات چه قدرت شگفت انگیزی دارند ممکن است دروغ بگوید!
شاید هدف از یک دروغ، آزار فرد دیگری نباشد اما اغلب این نتیجه را به بار میآورد. برخی از افراد به عنوان نوعی دفاع از خود، دروغ میگویند. بعضیها هم برای نجات خودشان از مجازات و اختلاف و درگیری و یا برای پذیرفته شدن در یک گروه یا رسیدن به چیزی که میخواهند دروغ میگویند.
ما به طور طبیعی تمایل داریم رفتارهای افراد خانوادهمان را تقلید کنیم؛ اگر در محیطی بزرگ شده باشیم که دروغگویی امری پذیرفته شده و طبیعی است، احتمال اینکه در بزرگسالی چنین رفتارهایی داشته باشیم زیاد است.
اما تنها شما میتوانید تصمیم بگیرید که آیا کمی دروغگویی قابل قبول است یا نه، مخصوصا وقتی موضوع به همسرتان برمیگردد. مثلا شاید مردی به همسرش بگوید سر ساعت خاصی خانه خواهد بود، در صورتی که از نظر منطقی، این امکان وجود ندارد که در این زمان به خانه برسد، این مرد، تنها مشکلش این است که بلد نیست زمان را به درستی تخمین بزند وگر نه واقعا قصد دارد به خانه بیاید! و دروغی در کار نیست.
دانستن این تفاوت در تعیین شیوهی برخورد با همسری که فقط نیاز دارد مهارتهای مدیریت زمان را یاد بگیرد بسیار مهم است. مردی که دروغ میگوید چون کاری را باید انجام دهد که قرار نیست به شما بگوید، شیوهی برخورد کاملا متفاوتی را میطلبد.
صبر و تحمل شما در مورد دروغهایی مشخص شاید اختلاف و نزاع کمتر یا حفظ آرامش در خانه را در پی داشته باشد. اما اگر همسرتان سعی در مخفی کردن چیزی داشته باشد چطور؟ آیا تصمیم میگیرید دروغها را به چالش بکشید؟ شاید هم به جدایی فکر کنید؟ یا شاید هم دنبال راهکارهایی بروید به امید اینکه دروغگویی همسرتان به زودی به پایان برسد؟
بعضی از آدمها که دروغ شنیدهاند ممکن است نتوانند بر واکنشها و هیجانات خود غلبه کنند و احساس می کنند به آنها خیانت شده. در این موارد بهتر است از یک مشاور حرفهای کمک گرفته شود.
کمک گرفتن از مشاور برای رفتار با همسری که دروغ میگوید، مفید است مخصوصا اگر اندوه و ناراحتی فرد، زیاد باشد. درمان به شما کمک میکند روی احساسات خود کار کنید و راهکارهای مناسب را به کار ببرید، چه شما به تنهایی و چه هر دوی شما با هم. قبل از واکنش نشان دادن به همسر دروغگویتان، برخوردی که قرار است داشته باشید را بررسی کنید و جوابهای احتمالی همسرتان را در نظر بیاورید. شاید چیزی را بشنوید که واقعا دوست ندارید بشنوید. اما همچنان باید آمادهی دروغهای بعدی و بهانهتراشیها و سرپوش گذاشتنهایش باشید. شاید هم لازم باشد تصمیمات سختی بگیرید اما اول باید حرفهایش را بشنوید.
شاید هم همسرتان غافلگیرتان کند. مثلا شاید برخلاف تصوراتی که دارید، واقعیت این باشد که همسرتان شغل دوم گرفته و از اینکه به شما بگوید خجالت میکشد چون درآمد کار اصلی او کفاف مخارج زندگیتان را نمیدهد.
اگر چنین شرایطی پیش آمد، لازم است انتظارات خود را شفاف بیان کنید، اینکه در این جور مواقع از او چه توقعی دارید.، هر چند برای پردازش چیزی که شنیدهاید به کمی زمان نیاز دارید. اگر هم دروغ همسرتان را با او مطرح کردید و او هم توضیحاتش را ارائه داد و نتیجه گرفتید که او باید کاری را متوقف کند تا رابطهتان حفظ شود، دقیقا به او بگویید منظورتان چیست و چه رفتارهایی را باید کنار بگذارد.
بررسی کنید واکنش شما نسبت به حرفها و رفتارهای همسرتان باعث تشویق او به دروغگویی نمیشود؟ شاید وقتی بعد از اینکه همسرتان از دورهمی با دوستانش به خانه برمیگردد، با نطق آتشین شما در این مورد روبرو میشود که چقدر از دوستان او متنفر هستید. بنابراین یاد میگیرد اگر زمانی را با دوستانش سپری کرده، آن را از شما پنهان کند و دروغ بگوید.
خیلیها ترجیح میدهند دروغ بگویند تا اینکه مجبور شوند چیزی را که دوست دارند کنار بگذارند. در چنین مواردی، رفتار یکی از همسران ممکن است تمایل دیگری را برای دروغ گفتن جهت اجتناب از بحث و نزاع در خانه، تشدید کند. تغییر رفتارتان میتواند مشکلتان را حل کند. اگر همسران نسبت به یکدیگر سختگیری نکنند، متوجه خواهند شد آن رفتار از همسرشان که نمی پسندند در واقع آنقدرها هم بد نیست یا دست کم ارزش تنش درست کردن در خانه و لطمه به رابطه را ندارد و در ضمن فرد مقابل هم وادار به دروغگویی نمیشود.
اگر دوباره به همسرتان اعتماد کنید و خیالتان راحت شود که او دیگر به شما دروغ نخواهد گفت، رفتارتان هم ملایمتر شده و تنش نخواهید داشت، هر چند رسیدن به این مرحله، کمی زمانبر ممکن است باشد. تغییر هر نوع رفتاری - شامل شک داشتن به همسرـ به زمان نیاز دارد و البته تغییر رفتار همسرتان هم چیزی نیست که یکباره روی بدهد. پس برای همدیگر کمی فضا ایجاد کنید، بیشتر با هم حرف بزنید و بیشتر به هم صداقت و اعتماد داشته باشید. در بیشتر موارد، رابطه تدریجا بهتر خواهد شد، هر چند در برخی موارد یکی از همسران یا هر دو ممکن است به این نتیجه برسند که رابطهی آسیب دیدهشان، ترمیم شدنی نیست.
نظر کاربران
28سال دروغگویی تحمل کردم اخرش طلاق گرفتم
پاسخ ها
البته 28سال زیاده همون دو سه سال اول کافی بود بنظرم
توک ۲۸سالو تحمل کردی بقیشم تحمل میکردی دیگه
دقت کردین همیشه این مدل مقاله هاتون برا خانوماس؟:))))))) به زنها یاد میدید خیانت دیدن با ملایمت رفتار کنن و بیشتر محبت کنن- دروغ شنیدن بگن لابد صلاحی بوده که دروغ گفته طرف-
لا اقل ظاهرو حفظ کنید و کلی بنویسید.:))))))) قشنگ معلومه خودتونم میدونید هرچی خیانتو دروغه زا طرف مرداس.
دقیقا همینطوره هرچی دروغ و پنهان کاری و خیانت هست، شروعش از طرف مردهاست. الان پنج ساله دروغ و پنهان کاری مختلف شنیدم و دیدم. متاسفانه خودم حتی یکبار هم دست به همچین کاری نزدم. ولی به خاطر کینه ای که از آخرین پنهان کاریشون تو دلم هست. قسم خوردم با دروغ و پنهان کاری بهشون ضربه بزنم و انتقام این پنج سال رو بگیرم
واقعا زنها با تمام هارت وپورتی که دارن مظلومن...مردا خیلی آب زیرکاه هستن حاضرنیستن تو زندگی یکم خودشون رو تغییر بدن تا خوشی به کام دو طرف باشه اما انقد به زن فشار میارن واونو تبدیل به یه آدم دیگه میکنن که آخرش دودش تو چشم خودشون میره چون زنی که بعد از چندسال تلاش برای درست کردن زندگی بهتر دست به هرکاری میزنه وقتی میبینه مرد کاری نمیکنه یهو همه چی رو ول میکنه پشت مرد خالی میشه
یه چک افسری بخوابون زیر گوشش
پاسخ ها
افرررررررررررررررررررررررررررررررررررین شیررررررررررررررر زن