خون بازی؛ خودنمایی نوظهور دخترانه
خط خطی کردن دست و پا با تیغ و آسیب زدن به بدن چندسالی است که در میان دختران دوره متوسطه خبرساز شده است. برخی معتقدند این خشونت علیه بدن موضوع جدیدی نیست و آن نتیجه خشم فروخفته ای می دانند که در دختران به شکل انتقام از بدن ظهور پیدا می کند.
خون بازی در چه گروه و مقطعی در مدارس رایج است؟ به چه شکلی به خودشان اسیب می زنند؟
خون بازی در بچه های کلاس نهم و دهم بیشتر شایع است؛ اما این شیوع شکل های مختلفی دارد که باید به صورت جداگانه بررسی یشود. معمولا با تیغ زدن روی پوست یا ضربه سوزن ته گرد یا خراش با در نوشابه و رانی یا شیشه جراحت هایی به خودشان وارد می کنند.
تفاوتی که اشاره می کنید، در انگیزه های این کار است؟
من در تجربه هایی که با این بچه ها داشته ام، اینها را به چند دسته تقسیم می کنم، گروهی که خون بازی برایشان جنبه نمایشی دارد؛ اینها معمولا آسیب های سطحی به خودشان وارد می کنند، خطوط باریک و ریز را معمولا می شود روی بدنشان دید و از نمایش آن هم ابایی ندارند.
چه چیزی ممکن است فرد را ترغیب کند تا این گونه به بدنش آسیب وارد کند و خود را زجر بدهد؟
در اغلب موارد ریشه اصلی این رفتارها در این دسته از نوجوانان آسیب هایی جسمی است که از دوران کودکی دیده اند یا سوءاستفاده هایی از آنها شده است و قصد دارند با این رفتار از بدنشان انتقام بگیرند. اغلب این بچه ها یا به شکل شدیدی با فقر اقتصادی درگیر هستند، یا در معرض دعوا و آزار قرار دارند یا اعتیاد در خانواده وجود دارد. این دسته از بچه ها خود را مسبب خیلی از مسائل می دانند؛ برای مثال نوجوانی با کسی دوست بوده و در دوره دوستی از او سوءاستفاده شده و بعد از مدتی رها شده است.
درواقع آنها بدن خود را عامل بدبختی خودشان و زخمی کردن این بدن را تسکین بخش می دانند. این زخم ها فریاد می زند که به جسم من قبلا تعرض شده است؛ این تعرض می تواند تجاوز یا سوءاستفاده یا حتی کتک زدن و تحقیر از طرف خانواده باشد.
از آنجایی که شما در کرج فعالیت دارید و کرج هم یکی از مناطقی است که از جهت آسیب های اجتماعی وضعیت نامطلوبی دارد، در مدرسه ای که شما هستید چقدر این موضوع رواج دارد؟ آیا موردی را می توانید مثال بزنید و دلایلش را از این کار بیان کنید؟
متاسفانه در مدرسه ای که من هستم، خون بازی و آسیب به بدن خیلی رایج است. همین امسال سه دانش آموز داشتم که زخم های عمیق در بدنشان ایجاد کردهبودند. چند سال پیش دانش آموزی داشتم که کاملا رفتار ضداجتماعی و اختلال شخصیت مرزی داشت که درواقع همان ناپایداری حالت عاطفی و رفتاری است. با اطرافیانش درگیر می شد و با دبیر بد حرف می زد؛ اصلا درس نمی خواند به طوری که مدرسه قصد داشت عذرش را بخواهد.
من به عنوان مشاور خواستم این دختر برای مدتی به جای رفتن سر کلاس فقط به عنوان دستیار من در اتاق مشاوره حاضر شود؛ بنابراین روزهایی که نوبت مشاوره ام در مدرسه بود، به مدرسه می آمد و در اتاقم بود. حتی در هنگام مشاوره به دانش آموزان، از بچه ها می خواستم که این دختر حاضر باشد، معمولا بچه ها هم چون با من صمیمی بودند قبول می کردند.
یک بار که می خواست من را محک بزند، جلوی من تیغ را برداشت و انگشت هایش را برید، طوری این کار را کرد که خون فواره می زد؛ با این حال واکنشی نشان ندادم و دستش را پانسمان کردم و اصلا از او نپرسیدم چرا این کار را کرده است. بعد از مدتی به من گفت وقتی پنج سالش بوده پدرِ شوهر خواهرش به اسم اینکه می خواهد برایش چیز بخرد او را از خانه بیرون می برد و آزار می دهد. او گفت: «من وقتی به خانه بر می گشتم گریه می کردم و وقتی هم گریه می کردم مادرم من را می زد و می گفت تو غرغرویی». وقتی این دختر ماجرا را تعریف کرد، گفت: «راحت شدم، بالاخره به یکی گفتم».
خیلی سفیدرو و زیبا بود. همه به او می گفتند تو چقدر خوشگلی. به این شکل می خواست از این خوشگلی اش انتقام بگیرد، چون آن را عامل بدبختی خودش می دانست. بدنش را که نشان داد زخم های عمیقی روی ران و بازوهایش زده بود که دل آدم را می فشرد. او را نزد روان پزشک فرستادیم و دارو مصرف کرد و حتی یک دوره شوک گرفت. چون وضعیت خیلی حادی داشت. حالا اوضاعش خیلی بهتر شده؛ اما این حادثه برای همیشه رد ذهنش زخم ایجاد کرده است.
در مواردی از این دست چقدر می توانید وارد خانواده بشوید و مداخله کنید؟
من دانش آموزی داشتم که از سوی یکی از اقوامش آزار و اذیت شده بود. من خودم برخلاف میل و اراده وارد ماجرا شدم؛ یعنی درواقع چندان نمی شود مداخله کرد. بیشتر سعی می کنیم راه های مقابله را به دانش آموز یاد دهیم تا خودش برای مقابله اقدام کند.
در خون بازی های سطحی چطور؟ فقط ناکامی های عشقی دلیل این زخم زدن هاست؟
نه همیشه این طور نیست، گاهی یک دسته و گروه با هم این کار را می کنند؛ برای مثال دوست یکی از بچه ها خیلی ناراحت است و مشکل دارد و مشکلش را نمی توانند حل کنند؛ بنابراین برای همدردی با او شیارهای کوچکی روی دست شان ایجاد می کنند.
این قضیه به تازگی در مدارس مد شده است؟
نه الان بیشتر رویش تمرکز شده، وگرنه سال هاست که این اوضاع را در مدرسه ها می بینیم.
اما در یکی، دو دهه گذشته این موضوع چندان رایج نبود؟
در آن زمان خودکشی رایج بود؛ قرص خوردن. از این منظر شاید خون بازی بهتر از خوردن قرص و خودکشی باشد.
آسیب رساندن به خود دوره سنی خاصی دارد؟ یعنی بعد از آن دوره تمام می شود؟
در همه گروه های سنی دیده میشود؛ اما در دوره نوجوانی رایج تر است. به ندرت حتی تا 60 سال هم دیده می شود. البته در سنین بالاتر این حس بیشتر حالت خودکشی به خودش می گیرد. قرص خوردن یا حتی خودسوزی؛ یعنی اگر این حس درمان نشود می تواند به آسیب جدی تری منجر شود.
چرا زن ها این گونه خشم خود را ابراز می کنند؟ در حالی که ظهور این موضوع در مردها کاملا متفاوت است؛ برای مثال در مدارس پسرانه خون بازی رواجی ندارد.
شرایط جامعه ما این حالت را تشدید می کند؛ برای مثال اگر پسری در خانه درگیر شود، در خانه نمی نشیند و گریه نمی کند، هوار می زند و می رود بیرون و خشمش را با دوستانش به اشکال دیگری بروز می دهد. البته در پسرها هم این مسئله به صورت محدودتری وجود دارد، به ویژه پسرهایی که آزار دیده اند.
مداخله مشاور به نظر تا حد زیادی می تواند کمک کننده باشد، با این حال خیلی از مدارس مشاور ندارند.
مشاور ندارند یا گاهی هم مشاورها دانش کافی ندارند. من سعی می کنم کارگاه های مختلف را بروم. مشاور باید ید اجتماعی و تفکر انتقادی داشته باشد. این موضوع کمک می کند تا بیشتر موثر باشیم.
مدرسه چقدر می تواند در کاهش این آسیب موثر باشد، به ویژه درباره دخترها که معمولا در خانواده امکان بروز خشم شان را ندارند؟
سیستم آموزش کشور از شش سالگی فعال می شود؛ اما در پنج سال اول زندگی تربیت نهادینه می شود و باورهای بنیادین شکل می گیرد، با این حال سیستم آموزشی کشور ما نمی تواند کنترلی بر این قضیه داشته باشد. سیستم آموزشی و دروس سنگین است و بچه ها کشش نشستن و تمرکز در کلاس را ندارند.
واقعیت این است که افزایش شدید افسردگی و کاهش شادی در خانواده ها و به نوعی شادی گریزی زمینه های آسیب هایی از این دست را به وجود می آورد و باید نظام تعلیم و تربیت ما به این مسئله توجه جدی تری کند.
به نظر می رسد نه تنها مشاوران، بلکه همه پرسنل مدرسه و همه معلمان باید ارتباط با دانش آموزان را آموزش ببینند، آیا این آموزش ها وجود دارد؟
ما حتی همکارهای مشاوری داریم که با بچه ها خیلی بد برخورد می کنند. حال نمی توان توقعی از سایر دبیران داشت. در دانشگاه چیز خاصی به ما در این باره آموزش داده نمی شود. آموزش و پرورش برای دوره های ضمن خدمت هزینه های زیادی می کند که اغلب شان بی ارزش است، در حالی که تک تک معلم ها باید آموزش مهارت های ارتباطی ببینند تا بدانیم با نوجوانان باید چطور برخورد کنیم. حتی من که مشاور هستم هم این دوره ها را پشت سر نگذاشته ام و معلم ها هم توان ندارند و نمی دانند باید چگونه سر کلاس با دانش آموز برخورد کنند.
نگاه آموزش و پرورش در این زمینه خیلی عمیق نیست؛ برای مثال یک دوره ضمن خدمتی درباره ارتباط با نوجوانان گذاشته می شود و بعد می بینیم اینترنتی امتحان می گیرند، یک نفر می خواند و به جای همه امتحان می دهد، این می شود ضمن خدمت؛ خب معلوم است که این دوره تاثیر لازم را ندارد.
نظر کاربران
ای کاش این تفکر جا می افتاد که وقتی به یه دختر تعرض میشه اون دختر هییییچ گناهی نداره....درست مثل اینه که یه حیوان بهش حمله کرده باشه.... پس هیییییچ خجالت و ترسی از گفتنش نباید داشته باشن....فقط و فقط اون موجود نر باید بترسه و بس!!
آخه چرا اینقدر روح این دخترای معصوم باید یه عمر عذاب بکشه تا حدی که فکر کنن باید خودشون رو بکشن؟؟؟
دختران همیشه سرکوب شده اند. چرا چون زن هستند . چون جامعه ما مردسالار است و همه چیز را برای مردان می خواهد.
دختران هیچ حقی ندارند. ورزشگاه نمی توانند بروند. تنهایی نمی توانند مسافرت کنند و یا خانه بگیرند . همیشه نیاز به قیم دارند .خوب معلوم است با این همه فشار چه بلایی بر سرشان می آید .
خروجی آن همه فشار روحی میشود ظهورپدیده خون بازی
اصلا بحثش اينا نيست الان در مدارس اين كار فقط به خاطر خودنمايي و كار شجاعانه و به نوعي رو كم كني انجام ميشه متاسفانه
"خون بازی در بچه های کلاس نهم و دهم بیشتر است"
کلاس نهم ودهم یعنی دوره راهنمایی ما
اینا این سن دارند این کارها رو میکنن بزرگ شدن چیکار میکنن
ما این چیزها و بعضی مسائل تازه در این سن از سایت و اینترنت باخبرمیشیم.
پاسخ ها
بله بچه های این دوره رو با نوجوون های دهه شصت نمیشه مقایسه کرد . اون زمان مشکلات به اندازه الان نبود . بااین که مردم زیاد در رفاه نبودن بازم شاد و خوشحال بودن
سیستم آموزشی کشور مامعیوب است و باید کار کارشناسانه شود تا دروسی را برای تفریح بچه ها و آموزش انواع مهارت ها بگذارند. مهارت های زندگی باید متناسب با سن بچه ها آموزش عملی داده شود و به جای برخی دروس زائد، مهارت های زندگی آموزش داده شود.
واقعیت این است که افزایش شدید افسردگی و کاهش شادی در خانواده ها و به نوعی شادی گریزی زمینه های آسیب هایی از این دست را به وجود می آورد و باید نظام تعلیم و تربیت ما به این مسئله توجه جدی تری کند.
خیلی قبول دارم این مطلب.
ولی تو این سن کم این کار میکنند خیلی جرأت میخواد.
من یکی از دلایل اصلی که به رشته ی تجربی نرفتم این زخم و خون و.... بود چون حالم بد میشه کلا با دیدن این چیزها
ولی اونایی که رفتند تجربی موفق تر از ماهستند
اون مشکلات و نا امنی ها که باعث چنین مشکلاتی میشه
غیر قابل انکار هست و مثل همین ماجرای فاجعه امیز اتنا
حالا جدایی از این بحث ها
ولی متولدین سال های 74 و 75 و 76 و 77 و ..... تا سال های 88 در کل خیلی لوس هستند خود خاص پندار
12:03 خودت لوسی
اه ادم اصن چندشش میشه کسایی که این کارارو میکنن بیماری روااااااتی دارنننن!!!!
پاسخ ها
قسمت اولی که مشاور صحبت کرده رو نخوندی ؟ یک دختر خوشگل و کم سن و سال مورد تجاوز پدرشوهر خواهرش قرار گرفته! میفهمی یعنی چی؟ میفهمی دختر بودن یعنی چی؟ از بچگی تو گوش ما دخترا هزار بار میگن عیبه زشته دختر نباید این کارو بکنه نباید .... حالا با این اتفاقی که واسش افتاده احساس میکنه زندگیش به آخر رسیده اونم تو اون سن ! البته که درست فکر میکنه ! اینجا ایرانه!
بدون نام ک نوشتی ۷۴ تا ۸۸ لوسن حتما خودت متولد ۷۳ هستی!!
خخخخخخ
منم از این جور بچه ها تو مدرسه زیاد دیدم.اونا یه پرگار میگرفتند دستشون و دیگه نمیدونین با بدنشون چه غلطایی میکردن و میخواستن رگشونو بزنن.خدایا شفاشون بده.
پاسخ ها
همه مثه هم نیستن من به هیچ عنوان از این عمل دفاع نمی کنم ولی دخترایی که فقط واسه خاطر خودنمایی این کارو می کنن رو جدا کنید از اون دخترایی مثه همین دختر بیچاره ایی که مورد آزار پدرشورخواهرش قرار گرفته
اینا عذاب دیدن رنج کشیدن دخترن!
کاری نمی تونن بکنن صداشون نباید در بیاد
نمی دونن چیکار کن پس خود آزاری می کنن هرچند که اشتباهه
بعضی هم به خاطر مشکلات خانوادگی و کتک ها و تحقیرایی که داشتن اینکارو انجام میدن.همش به خاطر عشق و عاشقی و تعرض نیست.
مشکلات روانی ندارن.یکی از همکلاسیای من به خاطر نفرت از پدرش و کتکاش اینکارو میکرد میگفت آروم میشه
(سیستم آموزشی و دروس سنگین است و بچه ها کشش نشستن و تمرکز در کلاس را ندارند.
این موضوع کار را برای معلم و دانش آموز سخت می کند. سیستم آموزشی کشور ما بسیار معیوب است و باید کار کارشناسانه شود تا دروسی را برای تفریح بچه ها و آموزش انواع مهارت ها بگذارند.)با این موافقم
آدمای ضعیفی مثل من که نمیتونن حرفشونو بزنن و احساس میکنن کسی نیس درکشون کنه و وقتی برای کسی حرف میزنن ،همه تقصیر ها میفته گردن خودشون سعی میکنن با خون بازی خودشونو راحت کنن من وقتی توی شرایط بدی قرار گرفتم دست به این کار زدم با اینکه میدونستم احمقانه س ولی نمیتونستم هیچجوره عصبانیتم رو خالی کنم الانم پشیمونم ولی اون موقع احساس عجیبی داشتمو انگار اروم تر شده بودم وقتی انقدر شرایط از هر نظر برای کسی محدود میشه ... و تمام غصه هاش یکجا با هم جمع میشه باعث میشه که ادم دست به این کار بزنه.
به 12:45 من فکر نکنم لوس باشم شاید 5 الی 10 درصد
ولی اونا درصدشون خیلی بالاست بالای 50 درصد
به نظرم خودکشی کنند که بهتر تا زخم انداختن روی خودشون این یه نوع خودآزاری میشه و مرتبا بیمارستان میرند و خونوادهاشون تو زحمت می افتند
با عرض سلام خدمت کاربران محترم.متاسفانه این پدیده زیر بنای پاتولوژی و آسیب داره و نوعی اختلال شخصیت و مشکلات روانی سبب انجام این عمل می شود
با عرض سلام خدمت کاربران محترم.متاسفانه این پدیده زیر بنای پاتولوژی و آسیب داره و نوعی اختلال شخصیت و مشکلات روانی سبب انجام این عمل می شود.و لطفا با اسامی ساده ای چون "خون بازی" این ناهنجاری را در سطح یک بازی بچه گانه معرفی نکنید
یک مادر روان درمانگر
بدون نام ۱۷:۳۰
حتما دوستت مشکل اعصاب داره چون کسی که با این کار ارامش پیدا میکنه حتما بیمار هست
فقط اینو میدونم که دختر بودن خیلی سخته
خیییلی سخته خییییلی
اینم از تشخیص خانم روانپزشک هانا. وای چقد تو باهوشی نابغه