۵ مرحلهای که یک معمار در هر پروژه تجربه می کند
هر معمار برای طراحی به عنوان خالق و سازنده یک اثر ، مراحل مختلفی از خلاقیت را برای رسیدن به ایده مناسب طی می کند لازم به ذکر است بعضی از مراحل سخت تر از بقیه به نظر می رسند و احساس ایجاد شده در معمار در باب پروژه مورد نظر در اکثر موارد، اجتناب ناپذیر است.
جمله معروفی در این زمینه وجود دارد که تا زمانی که خلاقیت وجود دارد، امید وجود دارد. تا زمانی که امید وجود دارد، خلاقیت وجود دارد. در ادامه 5 مرحله خلاقیت یک معمار در پروسه رسیدن به ایده مناسب ذکر شده است:
۱. اعتماد به نفس بالا
به محض شروع فکر به پروژه مورد نظر در مدتی بسیار کوتاه بلافاصله ایده های بسیار زیادی از کانسپت ها و مدل های حجمی و اسکیس ها و حتی گاهی تا تکمیل پروژه نهایی در ذهن معمار نقش می بندد اما همه اینها تا قبل از این است که لحظه ای از اتاق خارج شوید بلافاصله همه چیز از ذهن خالی می شود و در رابطه با این موضوع باید بدانید تنها این اتفاق برای شما پیش نیامده این یک مکانیسم دفاعی مغز و پاسخی موقت است که انسان به مسائل می دهد.
2. سرخوردگی
مرحله بعد احساس نا امیدی و به درد نخور بودن ایده هاست حتی به فکر هایی که قبلا مطمئن بوده اید شک می کنید و از خود سوال می پرسید اصلا این فرم یا کانسپت مناسب این موضوع بوده است؟ از خود سوال می کنید چگونه به چنین موضوعی فکر کرده اید و در توضیح می توان گفت این احساس ایجاد شده ناشی از اعتماد به نفس بالای اولیه شروع به کار ماست که چون در واقعیت هنوز ذهن آمادگی موضوع را نداشته و ناگهان طبق مکانیسم مغزی تعریف شده عمل کرده است از موضوع منحرف و احساس سرخوردگی و عدم تطابق موضوعات را دارد.پس در این مرحله بهتر است تا درک کامل گزینه های موجود و بررسی همه عوامل عجله نکنید.
3. من می توانم این کار را انجام دهم
پس از سقوط ، ناامیدی و افت شدید احساسات بعد از مدتی شما بر عوامل مختلف غلبه کرده و احساسات خود را مدیریت کرده و دوباره امیدوارانه و با ایده های فراتر از قبل و با دید وسیع تری به محدودیت ها و ظرفیت ها سعی در خلق ایده جدیدی کرده و این واکنشی طبیعی به احساس درماندگی و آسیب پذیری است که اغلب مغز انسان ها برای کنترل احساسات و دریافت و تجدید دوباره انرژی و برای محافظت از خود انجام می دهد.
4. نفرت درونی از خود
در واقع وقتی واقعیت آغاز می شود و شما مشغول به ایده پردازی درباره واقعیت موجود هستید و با محقق نشدن رویاهای خود مواجه می شوید خشم و سرخوردگی از کار و ایده هایتان به سراغتان می آید اما در حقیقت این ایده های شما نیست که به نظرتان بی ارزش می آید درواقع این احساس درونی شما به عنوان یک معمار، به عنوان یک خالق، به عنوان یک انسان است که درمغز، بسته به واکنش های طبیعی خود را بی ارزش می داند و توضیح علمی این موضوع یک واکنش به پیامدهای عملی مربوط به نتایج ناامید کننده است. غم و اندوه و تاسف و ترس از آینده است و بهترین کار در این مرحله ، صرف زمان بیشتری برای کار بر روی پروژه و کسب آلترناتیوهای مثبت و انگیزه دهنده و در ضمن واقع گرایانه است.
5. و در نهایت امیدواری
در نهایت پس از ریختن اشک ها،بی خوابی و فنجان های قهوه متوالی و36 ساعت متوالی نشستن در پشت میز با ایده ها و ماکت ها و اسکیس های مختلف نتیجه ای از دل نا امیدی قبلی خارج می شود و اثری خلق می شود اما فراموش نکنید شما یک معمار هستید و نباید سرشار از غرور و رضایت شوید زیرا همین لحظه که احساس آرامش می کنید ، می دانید که این آرامش تنها آرامش قبل از طوفان است! و روز بعد این چرخه ادامه دارد ! خلاقیت زندگی روزمره شماست پس تا جایی که می توانید با درک مکانیسم های طبیعی و راه حل های هوشمندانه این روند را به زیبایی و به سرعت سپری کنید.
ارسال نظر