۱۰ ایده دکوراسیونی برای حفظ یاد عزیزان از دست رفته
عزاداری برای عزیز از دست رفته گاهی روندی طولانی مدت می شود و این روند برای هر کس متفاوت است، حتی وقتی که دلیل این غم و اندوه یکسان باشد. پس از مرگ، خانه ای که قبلاً محل آرامش ساکنین آن بود، یادآور خاطرات می شود و خانه دیگر مثل قبل نمی شود.
کارهای ساده ای که به شما کمک می کنند تا روحتان آرام شود و خاطراتتان زنده باشد. امیدواریم ایده های زیر که در واقع اکثر آنها تجربیات واقعی هستند، برای همه کسانی که این بخش دشوار زندگی را تجربه می کنند، مفید باشد.
1. به افتخار زندگی، درختی بکارید.
شاید شنیده باشید که برای تولد و به دنیا آمدن کودکی، درختی می کارند. ما معتقدیم که همین ایده برای مرگ کسی از عزیزان هم می تواند صادق باشد. درخت نماد آن است که عزیز شما نمرده است، بلکه زنده است. ما درختی را پیشنهاد می کنیم که شکوفه بدهد. هر سال وقتی این درخت شکوفه می دهد، می توانید شاخه های آن را به منزل بیاورید و زنده بودن آن فرد را جشن بگیرید.
۲. گوشه ای از خانه را به کتاب هایی که او دوست داشت اختصاص دهید.
کتاب ها جالبند، زیرا با هم یک داستان غیرمستقیم درباره علایق آن فرد تعریف می کنند. علایق آن عزیز را با نمایش دادن کتاب هایی که دوست داشت، گرامی بدارید.
۳. پرتره ای از آن عزیز به دیوار آویزان کنید.
هنرمندان نقاش پرتره زیادی هستند که در این کار تخصص دارند و می توانند از فرد مرحوم پرتره بکشند. آنها از عکس هایی که از آن فرد در اختیار دارید، نقاشی های زیبایی می کشند.
۴. عکس های قدیمی آن عزیز را به سبک خلاقانه ای به نمایش بگذارید.
به نظر ما نمایش دادن عکس های رفتگان بجای دفن کردن آنها در آلبوم عکس بهتر است. عکس های منحصر بفرد رفتگان خود را در فضاهایی از منزل به نمایش بگذارید که بتوانید هر روز آنها را ببینید. دوستان و اعضای خانواده شاید از سر دلسوزی نگذارند که صحبتی از آن مرحوم بشود، ولی نشان دادن عکس و صحبت درباره رفتگان می تواند برای افراد عزادار آرامش بخش باشد.
۵. لحظات خاص زندگی او را به نمایش بگذارید.
لحظات عالی زندگی، همچون فارغ التحصیلی، تولد یا ازدواج اغلب معرف او هستند و می توانند بیوگرافی کامل و زیبایی از او به نمایش بگذارند.
۶. تصویری از زادگاه او را به نمایش بگذارید.
زادگاه همیشه از اهمیت خاصی برای همه ما برخوردار است. اغلب افراد بیشتر با جایی که در آن به دنیا آمده یا بزرگ شده اند، هویت سازی می کنند.
۷. سرگرمی یا کلکسیون خاص او را گرامی بدارید.
دو روش برای رسیدگی به کلکسیون ها وجود دارد. بسته به احساسی که دارید، یک گزینه این است که کلکسیون او را به کسی بدهید که علاقه مشترکی با او داشته و می تواند جمع آوری این کلکسیون را بجای او ادامه دهد. یا اینکه بخشی از کلکسیون او را در منزل به نمایش بگذارید و بقیه اش را به عضو دیگری از خانواده بدهید.
۸. از بچه های خانواده بخواهید نقاشی هایی از لحظات به یاد ماندنی شان با او بکشند.
اگر بچه های خانواده از مرگ او تحت تأثیر قرار گرفته اند، از آنها بخواهید نقاشی بکشند. دیواری انتخاب کنید و همه این نقاشی ها را به دیوار آویزان کنید.
۹. یکی از لباس های محبوب و زیبای او را قاب کنید.
لباس ها و پارچه ها را می توان به روش های مختلفی بطور حرفه ای قاب کرد. قاب شیشه ای می تواند گزینه خوبی باشد.
۱۰. یک منظره را به نمایش بگذارید.
خانمی تعریف می کرد که وقتی پدر و مادرش را با فاصله کوتاهی از هم، از دست داد، همسرش عکاسی استخدام کرد تا تصویری از نمای اتاق نشیمن والدین او بگیرد. آنها ۴۰ سال در آن منزل زندگی کرده بودند و نمای آن را دوست داشتند. این خانم پانورامای بزرگی از آن اتاق را در اتاق کار خود بازسازی کرد تا همیشه آن نما و خاطره پدر و مادرش را در کنار خود داشته باشد.
نظر کاربران
جالب بود ممنون.ولی من ترجیح میدم هیچ چیزی از عزیزی که از دست دادم جلوی چشمم نباشه...طاقت تحملش سخته...
جالب بود مخصوصا اون لباس سنتی ولی زهرا خانم داغ عزیز از دست رفته گذریه و دوباره بعد از مدتی آدم آروم میشه حالا اون موقع هم که آروم میشه انگار به یه یادگاری از اون عزیز ازدست رفته احتیاج داره البته من این طوری تعبیر میکنم حالا دیگه شما هم عقیده ت قابل احترامه
خدا همه رفتگان خاک را بیامرزه. من سه سال پیش پدرم رو از دست دادم هنوز باورم نمیشه که فوت کرده.
خدا به همه اونایی که عزیزی رو از دست می دن صبر بده من 7سال پیش پدر و دقیقا یکسال و یازده ماه و سیزده روز پیش مادرم رو از دست دادم هروز تو تنهایی ام برای مادرم گریه می کنم همیشه روح اونو کنارم حس می کنم الان از همیشه بیشتر عاشقشم اونم همیشه با یه نشونه بهم میگه کنارمه من راضی ام به رضای خدای مهربان
کاشت درخت از همه قشنگتر بود وجالبتر اینکه هر کسی برای خودش این یادگاری را بکاره
سلام ممنون ازتوضیحات خوب تون من 2سال که یکی از بهترین دوستامو از دست دادم شاید باورتون نشه ما خیلی بهم وابسته بودیم که دست زمونه اونو از من جدا کرد حالا من مودمو با یه دنیا غم دارم دیونه میشم تورو خدا کمکم کنید بگید چیکار کنم که یکم اروم بشم