۴۳۶۹۱۳
۳۹ نظر
۵۱۴۳
۳۹ نظر
۵۱۴۳
پ

ایرانی ها نمی توانند نژادپرست باشند

گفتمانی که ایرانیان را نژادپرست می داند، هم معنای جاافتاده و روشن نژادپرستی را نادیده می گیرد، هم تاریخ و فرهنگ ایرانی را به امری مبهم، جعلی و موهوم بدل می سازد.

هفته نامه کرگدن - شروین وکیلی: گفتمانی که ایرانیان را نژادپرست می داند، هم معنای جاافتاده و روشن نژادپرستی را نادیده می گیرد، هم تاریخ و فرهنگ ایرانی را به امری مبهم، جعلی و موهوم بدل می سازد.

برخی از مفاهیم، امروز چندان تکرار شده اند و بدیهی می نمایند و برخی از کلیدواژه ها و با بار سیاسی سنگین و کارکردهای ایدئولوژیک گمراه کننده شان، به قدری اغتشاش فکری و ابهام معنایی پدید آورده اند که امروز حضورشان در سپهر فرهنگ، طبیعی و مجاز می نماید. یکی از این مفاهیم «نژاد» در معنای برابرنهادی برای Race است.

نخست چند کمله درباره «نژاد» در پارسی بگویم؛ این واژه از پیشوند «نی» به همراه بنِ «زاد» ساخته شده است؛ یعنی «بن و پایه زاده شدن»، «مبنا و بنی که فرد براساس آن زاده شده است». در این معنا نژاد در پارسی همواره معنای خاندان، تبار و دودمان را داشته است و به معنایی استعاری در معنای گوهر، سرشت و صفات مادرزاد نیز به کار گرفته می شده است.
ایرانی ها نمی توانند نژادپرست باشند

دلالت معنایی و تبارنامه این کلمه به هیچ روی با race در زبان های اروپایی یکی نیست. اگر بخواهیم در زبان های اروپایی براساس معنای ریشه اش همنشینی برایش پیدا کنیم، باید nation را در نظر بگیریم که از مصدر لاتین natere (یعنی زاییدن) مشتق شده است. البته که معنای مدرن این کلمه هم با نژاد ایرانی یکی نیست و امروز آن را به «ملت» ترجمه می کنند، که خود تا زمان مشروطه بیشتر وابستگان به یک مذهب و دین مشترک را نشان می داده است و نه تبار تاریخی و «ملی» مشترک را.

Race در زبان های اروپایی واژه ای به نسبت تازه است. نخستین کاربرد آن به میانه قرن شانزدهم باز می گردد و رواج آن بسیار دیرتر و در اواخر قرن هجدهم تحقق یافت. این کلمه تبار مشخصی در زبان های اروپایی ندارد و به احتمال زیاد وام واژه ای است سامی که که از راس عربی یا رَش عبری به معنای رییس قبیله و «سر» یک قوم گرفته شده است. نژاد در این معنای اروپایی اش آفریده عصر استعمار است.

در میانه قرن شانزدهم که اسپانیایی ها به کشتار و غارت سرخپوستان مشغول بودند، بارتولومیو دِل کاساس که کشیشی مهربان بود و می کوشید شاه اسپانیا را به جلوگیری از شرارت سربازانش وادارد، این بحث را طرح کرد که سرخپوستان به «نژاد»ی شبیه به سپیدپوستان تعلق دارند و می توانند مسیحی شوند و روحشان رستگار می شود. او پیشنهاد کرد اسپانیایی ها از برده گرفتن و کشتن سرخپوستان چشم پوشی کنند و در مقابل سیاهپوستان را به بردگی بگیرند، چون آن ها از «نژاد» دیگری هستند و روح ندارند و امکان متمدن شدنشان هم وجود ندارد!

مفهوم نژاد در این معنا، بار سیاسی و عملیاتی مشخصی داشت. نژاد در معنای مدرنش دیگر ارتباطی به خاندان و دودمان و تبار پیدا نمی کند. این مفهوم براساس پیش داشتی وضع شده که طبق آن، آدمیان یک گونه، یک دست و همسان نیستند، بلکه از زیرسیتم ها و زیرگونه هایی تشکیل یافته اند که هرکدامشان جمعیتی متفاوت و متمایز از بقیه دارند و استعدادهای روانی و اخلاقی شان متفاوت است.

بنابراین پیش فرض، سیاهان، سپیدان، زردپوستان و سرخ پوستان کمابیش گونه هایی متفاوت و ناهمسان هستند که توانایی شان برای «رستگار شدن» یا «متمدن شدن» با هم تفاوت دارد.

در ابتدای کار، نژاد براساس این که بومیان آمریکا و آفریقا روح دارند یا ندارند تعریف می شد و این که می توان پیام مسیح را به ایشان ابلاغ کرد و مایه رستگاری شان شد یا نه! بعدتر که سیطره کلیسا درهم شکست و با فراز آمدن قدرت دریایی بریتانیا عصر استعمار آغاز شد، متمدن شدن بیشتر محل پرسش بود و نژادهای پست به خاطر ناتوانی شان در تاسیس تمدن، مورد نکوهش قرار گرفتند. بعد از جنگ های داخلی، امریکا و آزاد شدن بردگان همچنان این پیش فرض ها باقی ماند و امروز هم باقی است و در قالب «تنبلی ذاتی نژاد سیاه» یا «تبهکاربودن نژاد روسی و ایتالیایی» صورت بندی می شود.
ایرانی ها نمی توانند نژادپرست باشند

بنابراین مفهوم نژاد در معنای مدرنش، مفهومی است برآمده از شرایط تاریخی خاصی که خاستگاهی اروپایی دارد. اروپاییان در مقطعی کوتاه از تاریخشان که تنها چهارصد سال گذشته را شامل می شود، بر سایر نقاط دنیا برتری فناورانه پیدا کردند و به شکلی منظم و برنامه مند به کشتار و غرات و ویرانگری در سرزمین های اشغال شده دست گشودند.

از آن جا که این شکل سازمان یافته و باورنکردنی از خشونت نیازمند ایدئولوژی توجیه کننده بود، مفهوم نژاد و دستگاه نظری نژادپرستی (Racism) تاسیس شد تا ستم فاجعه بار اروپاییان بر بومیان سرزمین های دیگر را توجیه کند. نژادپرستی پیش از هر چیز یک دستگاه نظری سیاسی است که در قرن شانزدهم و هفدهم از دل مسیحیت سرکوبگر اسپانیایی زاده شده، طی قرن هجدهم و نوزدهم در قالب خودبرتربینی سیاسی انگلستان شکوفا شده و در قرن بیستم در ترکیب با داروینیسم اجتماعی، صورت بندی شبه علمی پیدا کرده و جنگ های جهانی را ممکن ساخته است.

نژادپرستی مبنای فلسفی و اخلاقی اش را از مسیحیت کاتولیک دربار فردیناند و ایزابلا وام گرفته است. براساس این مبنا تنها اروپاییان مسیحی امکان رستگاری دارند و سوژه اخلاق قلمداد می شوند. در ابتدای و طی قرون وسطا بربرها و برده های اسلاو که آن ها هم سپیدپوست و اروپایی بودند، فروپایه تر و پست تر از مسیحیان رستگارشونده دانسته می شدند. بعد از آن که سیل بردگان رنگین پوست از سرزمین های فتح شده به دست اسپانیایی ها، پرتغالی ها و هلندی ها به اروپا سرازیر شد، رنگ پوست و شکل ظاهری مبنای این برتری قرار گرفت.

به این ترتیب از قرن هجدهم به بعد رنگ پوست مهم ترین شاخص تعیین «نژاد» بود. تثیبت این مفهوم در سپهر سیاسی در جریان سازماندهی تجارت برده به دست انگلیسیان ممکن شد و بعدتر در جریان رونق برده داری در امریکای شمالی وضعیتی نهادینه به خود گرفت. نسخه نژادپرستی آلمانی که در چشم مردمان این روزگار مشهورتر و آشناتر و به ظاهر خطرناک تر می نماید، تنها نسخه ای متاخر، جدید و به نسبت ملامی از این سیر چند قرنیِ تحول مفهوم نژاد است.

این نکته بحثی جداگانه و متمایز را می طلبد که تصویر امروزین ما از مفهوم نژادپرستی، به نوعی توسط فاتحانی تدوین شده که خود کارنامه ای سیاه در این زمینه داشته اند. امروز وقتی از نژادپرستی سخن به میان می آید، همه به یاد هیتلر و حزب نازی و آلمانی ها می افتند. در حالی که کل جریان نازیستم آلمانی که نژادپرست هم بود واپسین صورت بندی سیاسی این مفهوم را به دست می داد، تنها دوازده سال دوام آورد و شمار کل تلفاتی که داشت در بالاترین تخمین ها به چند میلیون تن (یهودیان و کولی ها) بالغ می شد.

نژادپرستی آلمانی اگر در چارچوب جمعیت و مقیاس جغرافیایی اش نگریسته شود، شدت و دامنه ای دارد کمابیش همتا با نژادپرستی پان ترک ها که یک میلیون ارمنی و چندصد هزار کرد و آسوری و یونانی را طی ده سال کشتار کردند.

شاید دلیل نهادینه شدن تصویر آلمانی های نژادپرست مهیب در ذهن ها و فراموش شدن پان ترک های نژادپرست آن باشد که دومی هنوز در قالب دولتی مستقر و پایدار وجود دارد و اولی در جریان جنگ جهانی شکست خورد و رام و مطیع گشت.

ناگفته نماند که همه این اشکال خونین نژادپرستی در قرن بیستم با پیشینه آنگلوساکسونش قابل قیاس نیست. سیطره نژادپرستی بر انگلستان دویست سال به درازا کشید و به کشتار چند ده میلیون تن در هند (در اثر قحطی های برنامه ریزی شده) انجامید. طی این مدت، یکی از بزرگ ترین تجارت ها به برده گیری مربوط می شد و در طول آن تنها از آفریقا یازده میلیون نفر به امریکا منتقل شدند و دو میلیون تن دیگر هم در راه به قتل رسیدند.

این نکته هم اغلب نادیده انگاشته می شود که جفرسون که امروز در مقام آزادی خواهی اندیشمند و فیلسوف ستوده می شود، یکی از بزرگترین برده داران دوران خویش بوده و کسی است که پست بودن نژاد سیاه و برخوردار نبودنش از حقوق مدنی را در ایالات متحده نوپا نهادینه کرده است.
ایرانی ها نمی توانند نژادپرست باشند

در قیاس درجه سختگیری نژادپرستی ژرمن و آنلگوساکسون می توان به همین نکته بسنده کرد که طبق قوانین آلمان نازی، کسی یهودی محسوب می شود که سه تن از چهار پدربزرگ و مادربزرگش یهودی باشند. اگر کسی فقط پدر یا فقط مادرش یا دو تا از پدربزرگ و مادربزرگ هایش یهودی بودند و خودش به دین یهود گرایش نداشت، می توانست آریایی قلمداد شود. در حالی که در اسراییل امروز کسی را که مادرش یهودی باشد، کاملا یهودی می دانند و در امریکای پیش از لینکلن اگر کسی در شجره نامه اش حتی یک سیاهپوست وجود داشت، سیاهپوست محسوب می شد و در طبقه بردگان جای می گرفت، هر چند که در ظاهر سپیدپوست بنماید. این را قانون «یک قطره» می نامیدند و منظور این بود که یک قطره خون سیاه در تبارنامه کافی است کسی تا ابد برده تلقی شود.

امروز ما می دانیم که نژادپرستی یک دستگاه نظری نادرست و ایدئولوژیک است و سیر تکامل و تحول آن نیز یکسره زیر سیطره نهادهای سیاسی و ستم سازمان یافته برده گیران و برده داران قرار داشته است. امروز این را می دانیم که گونه انسان (Homo sapiens) یک گونه منفرد است که تنها یک زیرگونه یکتا (Homo sapiens sapiens) دارد. این زیرگونه خود به هشت جمعیت تقسیم می شود که از نظر ژنتیکی بسیار بسیار به هم نزدیک هستند. یعنی مفهوم مدرن نژاد (race) در زیست شناسی مردود دانسته شده است و امروز هم به ندرت در این معنا به کار گرفته می شود.

در مقابل مفهوم کهن و باستانی نژاد در ایران، درست و رواست. یعنی جمعیت های انسانی به خاندان ها، خوشه های خویشاوندی و دودمان های متفاوتی تقسیم می شوند، بی آن که از نظر استعداد و توانایی اخلاقی یا داشتن و نداشتن روح و رستگار شدن یا نشدن تفاوتی با هم داشته باشند.

هر کس که آشنایی اندکی با ایران زمین، متون و تاریخ این سرزمین داشته باشد، به سادگی به این نکته بدیهی پی می برد که کلمه نژادپرستی ارتباطی با ایرانیان برقرار نمی کند. در ایران زمین هرگز بردگی سازمان یافته نداشته ایم و به همین خاطر پست شمردن ژنتیکی طبقه ای و گروهی از مردم در هیچ یک از سنت های دینی و حقوقی ایرانی سابقه ای ندارد.

در تمام ادیان ایرانی (مثل زرتشتی، مانوی، مزدکی و مندایی که بسیار پرشمار و متنوع هستند) یا ادیانی که در ایران زمین تکامل یافته اند (مثل بودایی، یهودی و مسیحی که جهانگیر شده اند) هیچ تاکیدی بر رنگ پوست یا شکل ظاهری دیده نمی شود و در سنت زیبایی شناسانه ادب پارسی موی زیبارویان و رنگ رخسارشان بی توجه به رنگش ستایش شده و چه بسا بتوان گفت رنگ سیاه به ویژه در چشم و گیسو، بیش از سایر رنگ ها ستوده شده است.

این حقیت که اصالت یا فرومایگی مردمان براساس شاخصی جز تبارنامه ژنتیکی تعیین می شده، در اساطیر ردپای نمایانی دارد و آن هم آن جاست که می بینیم شخصیت های خوب و بد اغلب برادرند و قهرمانان و ضدقهرمانان معمولا خویشاوند یکدیگر محسوب می شوند. رستم و شغاد برادرند و سلم و تور برادران ایرج اند و کیسخرو که فرهمندترینِ شاهان ایرانی است، تبارش از مادر به افراسیاب تورانی می رسد، به همان ترتیبی که برترین ابرپهلوان که رستم باشد، نوه مهراب کابلی نواده ضحاک تازی است.

نه تنها در ادبیات و اساطیر و ادیان ایران زمین که در تاریخ عینی و ملموس نیز درپایی از نژادپرستی نمی توان یافت. در تاریخ دیرپای ایران زمینه شاهان و فرمانروایانی بی شمار بر این سرزمین حکومت کرده اند که مردانی با تبار آریایی، سامی و مغول در میانشان بوده است. در میان نامداران تاریخ ایران، چه از جرگه سرداران و سیاستمداران و چه از قبیله اندیشمندان، فیلسوفان و شاعران، ترکیبی شگفت و درهم آمیخته از تبارنامه های گوناگون را می بینیم که به سادگی در جغرافیای پهناور ایران زمین جا به جا می شده و گوهره ایرانی بودن خویش را مستقل از متغیرهای ریختی همراه خود حمل می کرده اند.

بیدل دهلوی که تاتاری پارسی گو بوده شاهکارهایی به فرهنگ ایرانی افزوده که مشابهش را می توان نزد فردوسی توسی دهقان نژاد و مولانای بلخی و نظامی گنجوی آرانی یافت. به این تر تیب به هر گوشه از هر لایه از فرهنگ و تاریخ ایران زمین که بنگریم، دلایلی فراوان بر غیاب نژادپرستی و حضور مهر و رواداری نسبت به همه اقوام و تیره ها را مشاهده خواهیم کرد.

اگر چنین باشد که هست، رواج تعبیر «ایرانیان نژادپرست» قدری مشکوک جلوه می کند. حقیقت آن است که گفتمانی که ایرانیان را نژادپرست می داند، هم معنای جاافتاده و روشنِ نژادپرستی را با تابر اروپایی و تاریخچه مهیب برده دارانه اش نادیده می گیرد و هم تاریخ و فرهنگ ایرانی را به امری مبهم، جعلی و موهوم بدل می سازد.
ایرانی ها نمی توانند نژادپرست باشند

کسانی از نژادپرست بودن ایرانیان حرف می زنند که نه معنای نژادپرستی را می دانند و نه معنای ایرانی بودن را و از این رو حرفشان نیازمند کنکاش و تبارشناسی است.

هنگام رویارویی با گفتمان ها و شعارهایی که حقیقتی تا این حد روشن را، انکار یا تحریفی تا این اندازه رسوا را تبلیغ می کنند، باید به تاریخچه و تبارنامه شان نگریست. باید دید که چه کسانی در چه زمانی در رسانه های کدام حزب و کدام سازمان برای نخستین بار ایرانیان را نژادپرست خواندند و بعد در کدام رسانه ها و کدام نشریه ها، چه نویسندگان و مبلغانی در چه زمان و مکانی بر این آتش دمیدند و در ترویج این دروغ کوشیدند. باید دید که خاستگاه این گفتمان و مسیر تحولش چگونه بوده است و منافع چه گروهی را برآورده می سازد و اعتبار و آبروی کدام مردم را خدشه دار می کند.

اگر به تبارنامه گفتمانی که ایرانیان را نژادپرست می داند بنگریم، دو نکته به سرعت روشن می شود. خاستگاه این گفتمان دو کشور همسایه ما هستند که هر دویشان ساخت سیاسی مبتنی بر نژادپرستی دارند. یک ترکیه است که هنوز با قبول این که شهروندانی غیرترک در کشورش زندگی می کنند، مشکل دارد و از سویی ترک بودن را امر نژادی می داند و از سوی دیگر کردها را به نژادی دیگر و پست تر متعلق می داند. گزاره هایی که همگی نادرست و دروغ آمیز هستند.

به لحاظ تاریخی ترک ها و کردها مانند بلوچ ها، گیل ها، مازن ها، عرب ها، ارمن ها و گرج ها تیره هایی و جمعیت هایی از مردم ایران زمین هستند که پیشینه شان در مقام زیرسیستمی فرهنگی در بستر تمدن ایرانی به قرن ها می رسد خارج از این بستر تنها چند دهه عمر دارند و بساطی خالی از معنا و اعتبار تاریخی. خاستگاه دیگر این گفتمان عربستان سعودی است؛ دولتی که به همین شکل با رسانه هایی غیرمدرن تر و بیانی خشن تر و نادقیق تر به وجود یک «نژاد» عرب باور دارد که برتر از پاکستانی های کارگر رنگین پوستی است که در وضعیتی نزدیک به بردگی در آن جا کار می کنند.

نژادپرست خواندن ایرانیان در رسانه ها و سیاستگذاری های دو کشور نوپا و نوزاد همسایه ایران، صورت بندی و تبلیغ شده است؛ دو کشوری که رقیب راهبردی ایران در منطقه هستند و چه بسا اگر طی چند دهه گذتشه قلمرو ایران به فلاکت امروزین نیفتاده بود، همچنان در مقام کشورهایی حاشیه نشین و فقیر و بینوا باقی می ماندند. در این معنا شعر پرت و چرند نژادپرستی ایرانیان در راستای منافع دولت های نژادپرست منطقه است که خواهان تجزیه ایران و رواج کشمکش قومی و فرقه ای در کشورمان هستند.

این شعارها گذشته از نادرست بودن، درست در راستای واژگونه منافع ملی کشورمان قرار می گیرند و از این رو بر عهده همه ایرانیان است که خواه در مقام روشنگری که دروغی و حرفی نادرست و پرت را اصلاح می کند یا خواه در مقام شهروندی متمدن و تاریخ مند که بر هویت خویش آگاه و از آینده خویش نگران است، در برابر دروغ پردازی هایی از این دست سکوت پیشه نکند و آنچه را که راست و درست است به کرسی بنشاند و دروغ و تباهی های همراهش را بزداید.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بانو

    نویسنده محترم من واقعا شما را درک نمیکنم. من در سرزمینی زندگی میکنم که همواره انواع توهینهای کلامی و رفتاری و اخیرا مجازی را نسبت به زبان و نژاد خود و نیز نسبت به نژادهای غیرفارس دیگر با تمام وجود حس کرده ام. اینها همه نه از فراسوی مرزها بلکه توسط به اصطلاح هموطنان ما صورت میگیرد. البته اخیرا دامنه این توهینها از مرزهای خودمان نیز فراتر رفته و سرافکندگی اخلاقی ما را پیش چشم اغیار نیز قرار داده است. حال شما تا ابد بگوئید ایرانیان نژادپرست نیستند اصلا کسی باور نمیکند. بجای رصد وضعیت پاکستانیهای مقیم عربستان، چشم تیزتان را اندکی به همین فضای مجازی وطن بچرخانید تا مصادیق توهین و بدرفتاری و خودبرتربینی نسبت به بخش بزرگی از ایرانیان غیرفارس را دریابید. البته شاید که دریابید!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      بانوی گرامی من یک فارسی هستم و کاملا موافقم که نژادپرستی وجود دارد و منحصر به فارسها هم نیست. غیرفارسها هم همینطور هستند و کلا وقتی به دایره بزرگتر ایرانی جماعت نگاه می کنیم می بینیم که ایرانیها بسیار نژادپرستند؛ در برابر ممالک عقب تر به لحاظ اقتصادی یا تاریخی زبان درازند و به برخیها که می رسند از فرط حقارت نمی دانند چطورجان فدا کنند

    • محمد حسین

      من فارس زبانم و اگر کسی ادعا کند در میان فارس زبانان نژاد پرست و هتاک هست میپذیرم که البته در میان سایر ایرانیان با زبان و گویش دیگر بخصوص میان هموطنان ترک زبان هم چنین افرادی هستند اما نمیپذیرم که کسی بگوید ایرانی نژاد پرست است چرا که ویژگی و اخلاق افراد معدود جامعه را نمیشود به همه نسبت داد. جامعه ای را میشود گفت نژاد پرست که این نژاد پرستی به طور سیستماتیک و نظام مند اجرا بشه مثلا فلان گروه از مردم از حق تحصیلات عالیه یا رسیدن به قدرت سیاسی را به خاطر قومیتشان نداشته باشند که در ایران چنین نیست جامعه ای را میشود گفت نژاد پرست که مردمان ان با گروه دیگری از مردم ذاتا دشمنی داشته باشند اما در ایران چنین نیست . شما هم بهتر بود جای بیانیه خواندن و اسمون ریسمون بافتن علنا چند مورد از نژاد پرستی هایی که از اون حرف میزنی را برای ما بیان میکردید تا بهتر در موردش قضاوت میشد

  • ایرانی

    افغانی ها را از ایران اخراج کنید
    دیگه بسه
    همه جا شده این افغانی ها
    در مترو
    در اتوبوس
    در تاکسی
    بالای شهر
    پایین شهر
    ...
    دیگه واقعا مسخره بازی شده این مملکت!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      برو بابا

    • ایرانی واقعی

      اینایی که شما بشون میگی افغانی تاجیک ها و هزاره ها هستند که هم فرهنگ و هم زبان ما هستن.افغانی پشتون ها هستند که خودشون را به صورت انتحاری منفجر میکنند.
      اتفاقا من خواستار اعطای شناسنامه ایرانی به تاجیک ها و هزاره ها هستم. اینا تا زمان نادر شاه ایرانی بودند حتی جزو لشکر نظامی ایران بودند با خباثت انگلیس که برای استعمار هند به دنبال ایجاد منطقه حائل بین هند و روسیه بود افغانستان و پاکستان را به وجود اوردند و اینها را که بخشی از وجود و پاره تن ایران بودند را از ما جدا کردند

  • رویا ساز

    درسته به عنوان یه ایرانی میخواستین چیزی بنویسین که دفاع کننین از ایران اما خب این که ما نژاد پرست نیستیم خیلی دور از واقعیته...ما درمورد تاریخ ایران بحث نمیکنیم منظور ایران حال حاضره...یه ایرانی هرگز نمیتونه یه سیاه پوست رو تحمل کنه این که خیلی زیاد ما بیشترین توهین به نژادها رو بین خودمون داریم.حتی تو دولت هم اینطوره مثلا به مناطق بلوچستان کوچکترین توجهی نمیشه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      اتفاقا در تاریخ هم چنین چیزی هست. مثلا در دوره ساسانیان فقط خاندان های خاصی می توانستند به امکانات دسترسی داشته باشند و بقیه نژادها و طبقات پست بودند. این آقا خیلی یک طرفه مسایل رو بررسی کرده

    • ناشناس

      والا فک کنم جناب مطهری فرمودن که چند تا غول آفریقایی، جناب نقدی که اصلا به ابتکار نامه نوشتن گفتن اگه نجنبید تیم ملی ما پره هندی، پاکستانی و افغانی میشه بعد جناب وکیلی میگن ایرانیا نژادپرست نیستن

  • بدون نام

    زنده باد ایرانی اصیل

  • بدون نام

    آفرین زنده باد ایرانی اصیل

  • TTT

    این که ترک ها یا کرد ها را از فارس ها تمایز بدیم یه کم بی انصافیه اونا فقط در زبان یا بعضا نوع استخوان بندی و سفیدی زیاد با فارس ها تفاوت دارن پس بریم سر موضوع بعدی یعنی افغان ها من به شخصه خیلی کم در کنار افغان ها احساس راحتی میکنم شاید به دلیل نگاه های خیره و خاص اونها باشه مخصوصا مردهاشون و اینکه با ازدواج با یک زن ایرانی خیلی راحت میتونن اقامت بگیرن یه کم اعصاب خرد کنیه درسته کشورشون در طی سالها مورد تجاوز و .. قرار گرفته ولی این انتخابی بوده که گذشتگانشون کردن در قیام و جدایی و استقلالشون از ایران ولی اینکه بخوایم نگاهمون را درست کنیم به نظرم کلی زمان و کار میخواد ولی موضوع بعدی عرب ها هستن من حرفم با عرب های حاشیه خلیج فارس نیست همون عزیزانی که ایرانی هستن ولی به زبان عربی تکلم میکنند اون عزیزیان جزو دوست داشتنی ترین قوم های ایران هستن روی من با عربستان سعودی فکر نکنم با اتفاقات اخیری که افتاده بتونیم باهاشون به چشم دوست نگاه کنیم و خب بعضی ها اسمش را نژاد پرستی ایرانی ها نسبت به اعراب گذاشتن !! و اما سیاه پوستان هنوزم در خود کشور های اروپایی تفاوت رنگ هست خیلی کم شده ولی نابود نشده تو ایران این نژاد پرستی نسبت به سیاه پوست ها وجود نداره ولی به دلیل کمتر دیدن مردم اغلب با شک بهشون نگاه میکنند ولی قطعا اون رفتار اروپایی رو باهاشون ندارن .

    پاسخ ها

    • مهدی

      سلام
      مثل اینکه نمیدونیین ایران هم سیاه پوست داره
      سیاه پوست کاملا ایرانی
      و با باقی مردم هیچ تفاوتی ندارن سیاه سفید برادرانه کنار هم زندگی میکنند

    • ناشناس

      حالا چرا بی انصافیه؟

  • دراكولا تا به تا

    همه نژاد پرست اند، فقط بايد ياد بگيريم كه كنترلش كنيم.

  • ب تو چ

    بابا این حرفا چی مهم این که آدم باشیم نه مثل احمق ها ب جون هم بپریم

  • بدون نام

    چکار با افغانیا دارید دلم براشون می سوزه چه حقی رو از ما خوردن ؟؟؟؟ طفلک ها به کمترین درامد با سخت ترین کارها راضی اند .

  • از خوزستان

    به عنوان یک دو نژاده عرب و فارس از جنوب ایران به نظرم نژاد پرستی یا قومیت پرستی مخصوص ایرانی ها یا فارس ها فقط نیست بلکه در هر قومیتی چه فارس و چه عرب و چه ترک و غیره وجود دارد فقط شدت آن متغیر است برای من که هم فارس هستم هم عرب هستم اصلا نژاد پرستی یا قومیت پرستی معنی ندارد زیرا که نمیتوانم خودم رو مربوط به یک نژاد خاص فارس یا عرب بدونم چونکه از هر دو هستم و هیچکدام برام مهم نیست هر وقت هم ببینم به هم توهین یا دعوا میکنن من بی طرفم و اعلام برائت می کنم به نظر من یکی از خوبی های دو قومیت یا دو نژاد بودن همینه که هیچوقت فکرتو درگیر چیزهای بی ارزش نمی کنی بلکه به فکر رفتارهای درست و اخلاق بهتر خواهی بود اصلا بالفرض هم که کسی جزء خالصترین نژادهای بشری باشه ، ولی زمانیکه شخصیت و اخلاق نداشته باشه هیچوقت کسی به او احترام نمی گذاره و همیشه حقیره

  • بدون نام

    ایران خودش ساخته شده از اقوام گوناگونه یعنی وقتی میگی ایرانی نمیتونی در مورد یک زبان یا یک قومیت خاص حرف بزنی .فقط میتونی در مورد یک فرهنگ و تمدن مشترک حرف بزنی. حالا چطور ممکنه ایرانی نژاد پرست باشه؟ اگر نژاد پرستی در ایران بود اصلا ایران نبود!
    ایرانی که سالها به دست اذری های ترک زبان اداره شده چطور ممکنه نژاد پرست باشه؟ نه اون شاه ترک زبان میتونسته نژاد پرست باشه چون بارها برای حفاظت از منافع و فرهنگ و عقاید ایرانیان به روی عثمانی ها شمشیر کشید نه مردمش ائم از فارس و کرد و غیره چرا که برای همان شاه میجنگیدند و کشته هم میشدند.

    ................

    پاسخ ها

    • ناشناس

      همون آذری ترک زبان گفتنت گند زد رو همه چی
      خوبه منم به شما بگم عیلامی فارس زبان؟

  • traveler

    تو مرز پیرانشهر تو هوای زیییییییییییر صفر کرد،لر،عرب و من ترک همه باهم میلرزیدیم سرما و گلوله خراب کار و قاچاقچی نمیفهمید که من ترکم یا کرد با اینکه خیلی اختلاف داشتیم اگه تو برف میفتادی نفر جلویی برمیگشت بلندت میکرد اگه تو کمین درگیر میشدی بگیه تنهات نمیزاشتن فرار کنن شما هایی که هیچوقت گوشه ای از آسایشتون رو با هیچ بنی بشری شریک نشدید این چرت و پرت های نژاد پرستی رو تحویل من ندید تو چشم من رنگ پوست یا لحجه یا جیب شما ارزش شما رو تعیین نمیکنه ارزش شما به "مرام" و "شرف" شما بستگی داره.

  • مریم

    کل ایرانی ها با هر قومیتی کاملا نژاد پرست و حتی منطقه پرستن و قوم پرستن و مثلا یک شهر نمیخاد شهر کناریشو از خودش بالاتر ببینه. جالب اینه فقط ادعا داریم و تو جهان حرفی واسه گفتن نداریم.

  • علی

    متاسفانه همیشه استناد میکنیم به چیزهایی ک دقیقا رو ب رو چشمانمان هست و یکیم عقب و چپ و راست رو نگاه نمیکنیم. چند درصد ایرانی ها به شبکات اجتماعی وصل اند و چند درصد از این افراد آنلاین کامنت های توهین آمیز به دیگر نژادها میزارن؟!

  • بدون نام

    یک زمانی هیتلر هم میخواست نژاد برتر جهان شود ولی نشد در قرن بیست و یکم نژاد برتر معنی و خریدار ندارد بلکه زندگی مسالمت امیز در کنار یکدیگر همراه با منطق معنا و مفهوم پیدا کرده است.

  • بدون نام

    خانم بانو این چیزا که میگید عادیه.چه انتظاری دارید؟همین غرب که همه عاشقشن از شدت نژاد پرستی از همون موقع ورود به قاره امریکا چند ده ملیون ساکنان اصلی اونجا رو کشت و هیروشیما و فلسطین و هزاران جنایت دیگه. ما حداقل ادم نکشتیم.

    پاسخ ها

    • ناشناس

      واژه غرب رو از بعضی از شماها بگیرن حرفی برایگفتن ندارید
      غرب آشغال
      ما هم باید آشغال باشیم؟

  • بدون نام

    محمد حسین کاملا درست گفتی.

  • بدون نام

    ... چطور یه اروپایی که باعث عقب موندگی مایی شده که راس علم و دانش بودیم دستشونم میبوسیم ولی اریایی شد افغانی و اخ؟
    اگه پیشرقت نمیکنیم بخاطر همین افکار تفرقه ای هست.تاسف باره.

    پاسخ ها

    • ناشناس

      این تصور راس علم و دانش هم برگرفته از وهم، خیال و احساس حقارت و درماندگی هست که برای تمدن های آسیایی از قرن 19 پیش اومد. جمله ای که گفتم از من نیست بلکه از داریوش آشوری هست

  • بدون نام

    عالی بود.و فوق العاده.تبریک به همچین تفکریtraveler کاربر

  • آرش

    اینکه دولت به خیلی از مناطق محروم که اقلیتهای قومی اونجا زندگی می‌کنن رسیدگی نمی‌کنه درست ولی من تا حالا نژادپرستی از مردم ندیدم تو شیراز انواع قومیت‌ها زندگی می‌کنن ترک آذری و ترک عشایر و لر و کرد و بلوچ و عرب و ابادانی و پاکستانی و افغانی یا سنی و کلیمی و زرتشتی ولی من پروژه‌های عمرانی رو دیدم که کارگراش همه ترک یا لر یا کرد بودن رابطه مهندس و پیمانکار و کارگر هم به جز در مورد بحثهای کاری با هم عالی بوده یا یه کباب بناب میشناسم که سه تا ترک تبریز می‌گردوننش ولی رابطه دوستی عمیقی با مغازه‌های اطرافشون دارن بقیه شهرها رو نمیدونم

  • بدون نام

    عاالی بود
    کاملا موافقم بعضی ها مفهوم نژاد پرستی رو نمیدونن و برای هرنوع تبعیضی از واژه نژاد پرستی استفاده میکنند

  • araz

    اینکه همه به یک اندازه نژادپرستند رو قبول ندارم چون به عینه دیدم توهین های قومیت خاص به سیاه پوست ها رو تو محیط دانشگاه ی و به مدت 9 سال و دانشگاه های مختلف. ولی در کل انسان می تواند بالاتر از آن باشد که با تیره و گونه و رنگ و زبان و اندام و آناتومی دسته بندی بشه!!اینها برای دسته بندی موجودات دیگر است و راست کار زیست شناس ها!مهم احترام متقابل، طرز فکر و برابری در حق و حقوق است که متاسفانه در ایران زیاد رعایت نمیشه. حقوق اولیه حتی!الکی ادای روشنفکری و پیشرفته بودن نگیریم. اشکالاتمان را پیدا کرده بگوییم و سعی کنیم که برطرف کنیم. و الا با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه.

  • بدون نام

    کاربر نفر دوم. و.بدون نام که گفتید من یک فارسی هستم نمیدونم چرا حس ام بهم میگه راست نمیگی فارس نیستی .(فارسی اشتباه ست )

  • بدون نام

    اولش خوب شروع کرد ولی به ایران که رسید رفته رفته اندیشه های متعصبانه پان ایرانیستی نویسنده، شدت پیدا کرد و از منطق و انصاف دور شد.اینکه در ایران مطلقا اندیشه های برتری جویانه قومی و نژادی نیست و اینکه اگر ایران الان قدرت اول در منطقه بود ترکیه و عربستان فقیر و فلک زده بودند تماما ریشه در خودبرتر بینی ایرانی داره.اصلا تقسیم آدم ها بر دو گروه دوست و دشمن و دیگری پنداشتن مردمانی(عربستان و ترکیه در این نوشته) خودش از اندیشه نژادپرستانه حکایت میکنه

    پاسخ ها

    • ناشناس

      «شاید دلیل نهادینه شدن تصویر ... و رام و مطیع گشت»
      نخیر دلیلش اینه که یهودیای آلمان نشسته بودن داشتن زندگیشون رو میکردن و هیتلر روشون خراب شد ولی داشناکسیون از دهه 1890 در عثمانی و روسیه در حال ترور مقامات بود. چرا تو روسیه ترور میکرد؟ هیچی روسها دو سال اموال کلیسا رو مصادره کردن
      بنده نمیدونم اگه یکی از اقوام ایران حزب جدایی طلب داشته باشن که اهدافش رو با ترور پیش ببره، همین جناب شروین وکیلی چه رفتاری میکنه؟

  • سپیده

    قانون اساسی ترکیه اصل 66:
    Everyone bound to the Turkish State through the bond of citizenship is a Turk.
    The child of a Turkish father or a Turkish mother is a Turk.
    هرکسی که به دولت ترکیه وابسته باشد ترک هست.
    فرزند پدر ترک یا مادر ترک، ترک هست.
    الان کجاش مفهوم نژادیه؟ اینجا ترک یک مفهوم شهروندی هست و این امر در خیلی از کشورهای دیگه هم صادقه
    مثلا شما کارت ملی یک چچن اهل روسیه رو ببینید رو کارت ملیش نوشته روس

  • سپیده

    البته کسی منکر کاستیهای ترکیه نیست، مثلا اصل 42 قانون اساسی ترکیه که در رابطه با آموزش زبان مادری هست باید تصحیح بشه
    کسی هم منکر گذشته سیاه ترکیه نیست
    ولی شما یه سوزن به خودت بزن بعد یه جوالدوز به بقیه...تو ایران اسم ما تو رسانه های دولتی آذری هست و وقتی هم میگیم آقاجان این کلمه آذری از جیب استالین و پهلویا دراومده و ما خودمون به خودمون میگفتیم ترک و اقوام همسایه هم به ما میگفتن ترک و زبونمون هم ترکی هست

  • سپیده

    ملت میان با آزمایش خون و فلان میگن نه شما آریایی و ایرانی هستید فقط زبونتون عوض شده. وقتی میگیم نمیشه هم ایرانی بود هم ترک؟ واسه ایرانی بودن شناسنامه ایرانی کافی نیست؟
    میگن نه شما ترک نیستید ترک زبانید والا نژادتون ترک نیست...بعضیا هم که دیگه رد دادن...مجسمه سلجوقیا رو که چشای ریز داشتن نشون میدن که بگن ما ترک نیستیم. ایرانی هستیم
    حالا یکی به من بگه نگاه کشور ترکیه به مفهوم nationality نژادی هست یا نگاه کشور ایران با این اوصاف؟

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج