مرگ را ته طناب می بینم
گفتگو با رکورددار سفر به مخوف ترین غارهای ایران
او رکورددار سفر به غار «پرآو» و بیشتر غارها در ایران است که پای کمتر کسی به آنها رسیده است. او مسئول بخش غارنوردی در هیئت کوهنوردی تهران است و شمار سفرهایش به برخی غارهای ایران سه رقمی شده است. او در گفتگو با ما از جزییات علاقه اش به غارنوردی و سفرهایش گفته است.
غارنوردی و کوهنوردی چه نسبتی با هم دارند؟
- با دایی هایم به کوه رفته بودم و یک غار هم پیدا کرده بودیم که روی دهنه اش را برف گرفته بود و یک غار چاهی بود. رفتیم پایین و به چاه اول و پس از آن به چاه بعدی رسیدیم. این باعث شد من بگویم هر طوری شده باید بروم در چاه بعدی و ببینم چه می شود. به خاطر همین عضو گروه های کوهنوردی شدم و بعد از گذراندن دوره های آموزشی به همراه چند کوهنورد دیگر به داخل چاه رفتیم و البته دیدیم خیلی هم عمیق نبوده است.
چطوری غارنورد حرفه ای شدید؟
- سال 79 با تیمی از غارنوردهای تهرانی آشنا شدم که از باشگاه «دماوند» تهران آمده بودند. یکی از اعضای همین باشگاه، آقای «کاظم فریدیان» بود که بعدها به قله «کی دو» (K2)، سخت ترین قله دنیا صعود کرد. با ایشان رفتیم به غار پرآو و آشنایی من با این غار پر آوازه از اینجا شروع شد.
حرفه شما خطرات عجیب و غریبی دارد. مثلا در همین غار پرآو تاکنون پنج نفر کشته شده اند. نمی ترسید؟ چرا آنها دچار حادثه شدند؟ به خاطر بی احتیاطی؟
در سال ۶۵ یک غارنورد مشهدی در چاه های اولیه صدمه دید که با کمک همراهانش از غار بیرون آورده شد اما در حین انتقال فوت کرد. حادثه دوم و سوم سال ۸۹ بود، از بچه های باشگاه دماوند بودند. من هم در این برنامه بودم ولی در یک تیم جداگانه. هر دوی آنها در عمق چهارصد متری دچار حادثه شدند. آقای «امیر احمدی» سرمازده شد و خانم ویکتوریا کیانی راد» در اثر سقوط از ارتفاع حدود ده متری جان سپرد. پیکرهایشان هم همان جا ماند و بعد از چند سال، من و یکی از دیگر دوستان کرمانشاهی (فرزاد باقری) آنها را برای همیشه در همانجا دفن کردیم.
الان تورهای غارنوردی خیلی زیاد شده است؛ با این نوع طبیعت گردی موافقید؟
- نمی توان در مقابل علاقه و کنجکاوی مردم مقاومت کرد و مانع از ورود آنها به غارها شد. به عقیده من آنها هم حق دارند که محیط های رازآلود و هیجان انگیز غارها را ببینند اما باید مدیریت شود و این بازدیدها با نظارت کارشناسان امر انجام شود تا آسیب کمتری به غارها وارد شود.
غارها از این نظر به چند دسته تقسیم می شوند و در برخی از آنها ورود غارنوردان و حتی کارشناسان غار هم ممنوع است و این به خاطر حساسیت غار و آسیب بسیار زیادی است که برخی بازدیدکنندگان به غارها می زنند. از نمونه این غارها هم مجموعه غارهای «لاسکو» در جنوب فرانسه، یا «التامیرا» (Altamira) در اسپانیا را می توان نام برد که در آنها تصاویر نقاشی بی نظیری از انسان های عصر حجر قدیم کشف شده است و دم و بازدم بازدیدکنندگان باعث آسیب به این آثار منحصر به فرد و ارزشمند شده است، به خاطر همین بازدید افراد به این غارها و غارهای مشابه با محدودیت زیاد امکان پذیر می شود.
آیا تا به حال داخل غارهایی رفته اید که در آنها به آثار باستانی برخورد کنید؟
- علاقه شخصی من به غارهای عمودی و فنی است. آثار باستانی، نقاشی و ... در غارهایی پیدا می شوند که سکونتگاه هستند و امکان دسترسی گذشتگان به آنها راحت بوده است. در حالی که غارهای مورد نظر و علاقه من بیشتر بکر و دست نیافتنی بوده اند. با این حال در سال های دور ما چند بار به غار «قوری قلعه» در کرمانشاه که غاری افقی و با آب آشامیدنی است، رفتیم و بعدها در قسمتی از دهانه غار با برداشتن لایه های خاک چند خمره و آثار باستانی کشف شد. در چند غار هم با اسکلت یا جمجمه انسان برخورد کرده ایم.
- هر جایی که تاریک باشد، تبدیل به محلی رازآلود می شود. تاریکی هم منشأ ترس است. غارها هم به خاطر همین تاریکی، از قدیم جای داستان های ترسناک و رازآلود بوده اند و ما هم هر وقت به غارهایی می رفتیم که مردم محلی در اطرافش بودند، به چشم انسان های خیلی غیرعادی به ما نگاه می کردند. آدم هایی که کار عجیبی انجام می دهند. من خودم تا حدودی از تاریکی می ترسم ولی هدفی که دارم باعث می شود بر ترسم غلبه کنم.
اهالی، بومی ها و محلی ها چه داستان هایی برای این غارها دارند؟
- داستان های متفاوت، مثلا بعضی می گویند توی این غار نرو، هر کی رفته دیگر برنگشته. مثلا می گویند یک خروس از این سر غار رفت تو و از آن ور کوه آمد بیرون. مثلا اینجا پر از گرگ است یا مثلا می گویند این غار جن دارد و از نام هایی مانند غار جن یا غار اژدها و ... استفاده می کنند.
در میان غارهایی که تا به حال رفته اید، کدام یکی از بقیه ترسناک تر بوده است؟
- غار «قلا» مقداری ترسناک بود ولی مشتاق تر شدم که بروم. داستان پیدا کردن غار قلا این طوری بود که با فراخوانی که به دوستان غارنورد دادم، چند نفری برای شرکت در برنامه اعلام حضور کردند. یعنی با چند نفر به قصد غارنوردی و با یگان های نظامی منطقه، رهسپار کوهستان پرآو شدیم. بعد از یک شب ماندن، روز بعد طبق عادت همیشگی زودتر از همه بیدار شدم و با خودم گفتم قبل از این که بقیه بیدار شوند، بازدیدی کوتاه از منطقه داشته باشم.
- غارنوردی یک کار تیمی است. تنهایی غارنوردی کردن کار اشتباهی است ولی من این کار را انجام داده ام. بردن وسایل به تنهایی هم کار پیچیده ای است. ما وقتی وارد غار می شویم یکسری ابزار با خودمان می بریم تا بتوانیم شرایط را ایمن کنیم؛ از طناب گرفته تا وسایل رول کوبی به صورت دستی یا دریل های شارژی که با باتری کار می کنند و می توانیم با آنها سنگ را سوراخ و میخ ها و طناب ها را متصل کنیم. بردن این ابزار به تنهایی سخت است اما اگر حرفه ای باشید می توانید این کار را تا حدودی انجام بدهید اما این تجربه ای نیست که هر کسی انجام بدهد.
برای بازدید عمومی از غارها چه کارهایی باید انجام بدهیم که خرابکاری نشود؟
- ما غارهای خوبی برای بازدید داریم. در زنجان «کتله خور» را داریم که برای مردم عادی بسیار خوب است. همین طور غار «علیصدر» در همدان. در مهاباد غار «سهولان» و در استان مرکزی غار «نخجیر» ولی غارهای دیگر را پیشنهاد نمی دهم. شعاری در بین ما غارنوردان متداول است که می گوید: ما از غار چیزی خارج نمی کنیم جز عکس؛ چیزی را نمی کشیم جز زمان و چیزی را جا نمی گذاریم؛ حتی رد پا. اگر کسی می خواهد به غار برود باید با هیئت کوهنوردی شهرستان مربوط یا تشکل های حرفه ای غارنوردی هماهنگ باشد.
اقدام تنهایی به این کار یعنی استقبال از حادثه و آسیب رساندن به محیط غار. ما برای داخل غار لباس های یکسره می پوشیم. در غار نباید لباس طوری باشد که قسمتی از بدن بیرون باشد و آب به داخل لباس نفوذ کند. از دستکش های صنعتی استفاده می کنیم که سرمای غار به دست مان آسیب نزند. استفاده از کلاه ایمنی برای هر نفر و چراغ قوه آن هم دو عدد واجب است. باتری اضافه هم می بریم و البته این امکانات برای غارهای افقی است.
غارهای سخت تر و عمودی که نیاز به طناب و وسیله دارد، پروسه جداگانه دارد و حتما باید با باشگاه های غارنوردی هماهنگ شویم. قبل از ورود به این غارها باید حتما در کلاس های آموزشی شرکت کرد و علوم غارنوردی را یاد گرفت. من در حال حاضر مشغول تشکیل یک تیم برای آموزش هستم که البته هنوز به ثبت نرسیده و در مراحل اولیه هستیم. شعارمان هم استفاده پایدار و حفاظت از غارهاست و روی مسائل فرهنگی و ایرانی تاکید داریم.
چرا می گویند خطرناک ترین کار، غواصی کردن در غار است؟
- نه، به هیچ وجه. من دوست دارم به مرگ طبیعی بمیرم چون مرگ در غار محصول یک اشتباه و بی احتیاطی است و من نمی خواهم زندگی ام را برای یک اشتباه از دست بدهم. به خاطر همین تا آنجا که ممکن است از اشتباه دوری می کنم و شرایط ایمنی را به درستی و حتی وسواس رعایت می کنم. دوست دارم همه کارهایم را انجام بدهم. به آرزوهایم برسم و آرزو به دل هم نمانم. بعد بمیرم. به مرگ طبیعی. با این حال هر باری که با طناب کار کرده ام، چه در غار و چه روی سازه های مصنوعی (کار در ارتفاع)، مرگ را ته طناب می بینم و فاصله خودم را با مرگ به اندازه یک اشتباه می دانم.
وقتی از کشف عمیق ترین چاه غار دنیا حرف می زنیم، احتمالا برای شما هم این سوال پیش می آید که این رکورد چطور اندازه گیری و ثبت می شود؟ اصلا برای ثبت آن به کجا باید رجوع کرد؟ سورنی نیا در جواب این سوال ها می گوید: «برای هر غاری که پیمایش می کنیم، یک نقشه تهیه می شود و با ابزارها و امکانات و دانشی که در این زمینه وجود دارد، نقشه ها کامل می شود و تمامی اطلاعات مشخص می شود. پس از این مرحله این اطلاعات انتشار داده می شود. نیاز به ثبت در سازمان یا جایی نیست، فقط کافی است که انتشار پیدا کند و در درجه بندی های جهانی اعلام شود.»
این رکوردها هم در یک نهاد رسمی جهانی ثبت می شود: «یک اتحادیه جهانی وجود دارد به اسم اتحادیه جهانی غارشناسی که کارش ساماندهی و پرداختن به مسائل غارنوردی و غارشناسی است ولی این طور نیست که برای ثبت غار حتما باید با آنها تماس گرفت. کافی است که ادعا کنید من عمیق ترین غار دنیا را کشف کرده ام. از شما نقشه و مختصات و اطلاعات لازم را می خواهند. وقتی نقشه و اطلاعات مستندی را ارائه بدهید، برای کشف غار، اعلام جهانی می شود.»
این کار در ایران هم یک سازمان متولی دارد؛ فدراسیون کوهنوردی. بخشی در فدراسیون وجود دارد به نام «کارگروه غارنوردی» و به جز این، یک کارگروه کشوری هم وجود دارد که زیر نظر وزارت کشور است و از چند ارگان مرتبط با غار برای حفاظت از غارها و مسائل مربوط به آن کمک می گیرد؛ محیط زیست، منابع طبیعی، سازمان آب، اداره تربیت بدنی و NGO های مردمی که نماینده آنها انجمن غارنوردان و غارشناسان ایران هستند.
حتی پاره از کارشناسان اوکراینی (اوکراین یکی از کشورهای سرآمد جهان در اکتشاف غار است) معتقدند که هیچ دلیلی وجود ندارد که پرآو تا عمق دو هزار و ششصد یا دو هزار و هفتصد متری ژرفا پیدا نکند. پس می توان به فعالیت های آینده غارنوردان ماجراجو برای ادامه کار روی این غار امیدوار بود و غار جُوجار هم با فعالیت تیم «فاتح» به طور حتم تا عمق های منفی هزار متری هم پیش خواهد رفت.
با توجه به اینها می توان گفت که عمق کاوش شده در غارهای جُوجار و پرآو به ترتیب 806 و 752 متر هستند و چاه غار قلا هم در حال حاضر تقریبا تا عمق منفی پانصد متری بازدید شده است.»
حواس تان را جمع کنید که در غارها، عمق و طول با هم تفاوت دارند. عمق یا ژرفا به متراژی گفته می شود که از دهانه به صورت عمودی به سمت پایین می رود و طول به متراژ درازای غار در راستای افق اطلاق می شود و نباید این دو را با هم یکی دانست. سورنی نیا درباره احتمال وجود آب در غار قلا هم می گوید: «بدون شک در قلا آب جریان دارد. با توجه به وجود یک یخچال بزرگ در دهانه غار، آب جاری در این چاه جریان دارد و به تدریج در عمق های پایین تر با پیوستن ریزش های دیگر از قسمت های دیگر، جریانی از آب شکل گرفته که به طور حتم در قسمت های پایین تر این جریان به مرور قوی تر هم خواهد شد.
حدود 10 کیلومتری دورتر از دهانه این غار، چشمه آب بزرگی در نزدیکی روستایی به نام «برناج» وجود دارد. حدس های اولیه ما بر آن است که حوضه آبگیری این چشمه بزرگ، یکی از بزرگ ترین چشمه های استان کرمانشاه است که آب آن یکی از سرچشمه های رودخانه کرخه است و در نهایت به هورالعظیم می رسد ولی برای اثبات این موضوع که آب این چاه غار به سراب برناج می رسد، باید تا سال بعد یا سال های بعدتر که اکتشاف در این غار و دیگر غارهای منطقه کامل می شود صبر کرد.»
غارنوردها قوانین و اصول خاص خودشان را دارند که آنها را از گردشگران یا کسانی که برای تفریح از این مکان ها بازدید می کنند، متمایز می کند. یکی از اصول اولیه غارنوردی و غارشناسی این است که هیچ کس نباید دو بار وارد یک غار شود. اگر غاری کشف شده است و نقشه برداری هایش انجام شده، دیگر کسی نباید وارد آن شود چون این کار به چرخه زیستی داخل غار صدمه های جدی وارد می کند.
در واقع هر گروه اکتشافی که وارد غار می شود، تنها حق دارد یک بار از آنجا بازدید کند. گروه تهیه نقشه یک بار و بخش های تحقیقاتی دیگر هم هر کدام تنها یک بار باید وارد غار بشوند چون اتفاق های خیلی ساده ای مثل تغییر فشار یا دمای هوا و مزاحمت صدایی باعث آسیب جدی به بخشی از جانوران حساس داخل غار می شود و این موضوع زندگی طبیعی بخشی از محیط زیست ما را به خطر می اندازد.
بر همین اساس، بعد از پایان کار تحقیقاتی هم در غار بسته می شود و به حال خودش رها می شود تا آسیب بیشتری نبیند. این قانون بعد از آن وضع شد که غارشناسان در کشورهای دیگر چندین بار از یک غار بازدید کردند و با هدف هایی مثل اکتشاف یا حتی گنج یابی وارد آن می شدند که این باعث شده بود در مناطقی از اروپا و آمریکا، آسیب های جدی به بعضی مناطق بکر و غارها وارد شود. پس اگر روزی غاری را کشف کردید و داخل آن شدید، دیگر نباید پای تان را به داخل آن بگذارید، مگر این که هدف دیگری در سرتان باشد.
قبل از اکتشاف هر غار باید به وسایل نقشه کشی و اندازه گیری دقیق مجهز باشید چون حتی اگر وارد غاری شده باشید ولی نقشه آن در دست تان نباشد، شما کاشف آن غار محسوب نمی شوید. از نگاه غارشناسان، کسی کاشف غار است که برای اولین بار نقشه آن را کشیده باشد.
نظر کاربران
مطلب خیلی جالبی بود انسانها چه علائق متفاوتی دارند علاقه به غار نوردی در تخیل من هم نمیگنجد واقعا آفرین به اینهمه ماجراجویی
با سلام خدمت جنابعالی واقعا غارنوردی دل وجرات میخواد که شماحسابی دل و جیگر دارید میخواستم از شما دعوت کنم که در کویر مرکزی ایران محل زندگی بنده یه غاری هست که خیلی خیلی زیباست ولی تا حالا کسی موفق نشده تا اخرش بره از شمامیخوام بیاید و ازاین غار بکرو دست نخورده دیدن کنید
جناب سوری نیای عزیز ... حادثه پراو که برای بچه های دماوند اتفاق افتاد مهرماه سال 81 بود نه سال 89 !!!
با عرض سلام وخسته نباشید بنده از خراسان شمالی با شما تماس میگیرم میخواستم با شما در مورد کشف یک غار احتمالا بزرگ صحبت کنم که البته باید شما بیایید ومحل را ببینید بنده احتمال یک دریاچه را میدهم که زیر کوه بسیار بزرگی هیت چون آب موج میزند و باد. ملایم وصدای موج به گوش میرسد 09155871366
سلام میخواستم از گروه غارنوردان دعوت کنم توخلخال یه غاری هست تاحالا کسی داخلش نرفته