عاداتی که کارآفرینان باید فراموش کنند
پس از این همه سال که مدام درس خواندید و در کلاسهای مختلف حضور داشتید ممکن است چند عادت بد را با خودتان از دانشگاه به زندگی واقعی آورده باشید. قبل از هر اقدامی اول این ۱۰ عادت بد را همانجا پشت در خوابگاه رها کنید تا یک شروع محکم و آیندهدار داشته باشید.
ممکن است طی دوران تحصیلتان توانسته باشید یکی دو تا پروژه یا کلاس را پشت گوش بیندازید یا در انجامشان تعلل کنید و اتفاق خاصی نیفتاده باشد اما در اقدام برای شروع یک آرزو، انداختن کارها به دقیقۀ نود مخربترین عادت است.
۲. لباس نامناسب
روزهای تیشرت و شلوار راحتی دیگر تمام شد. آن نوع لباس پوشیدن برای دانشگاه و فضاهای دوستانه مناسب بود. حالا دیگر باید لباسهای متشخصانه را از کمد درآورده و درخور یک کارفرما لباس بپوشید. نوع پوشش شما مستقیماً نمایانگر شخصیتتان است. اگر به جلسۀ مهم یا مذاکرۀ سرنوشتسازی میروید حواستان به خط اتوها باشد.
۳. فرستادن بیوقفۀ پیامک
درست است که جهان امروز گرایش به تکنولوژیهای جدید دارد و یکی از این فناوریهای بسیار محبوب بین دوستان و همکاران فرستادن پیامک است. اما موقعیتهایی هم وجود دارند که در آنباید به جای نوشتن، گوشی تلفن را بردارید و صحبت کنید. یکی از این موقعیتها وقت کسب و کار است. واقعاً اینکار را ممنوع کنید. وقتی در حضور ارباب رجوع همیشه نگران پیامکهای جدید بر تلفن همراهتان باشید به مشتری و کسانی که کنار شما هستند بر میخورد و فکر میکنند به آنها اهمیت نمیدهید.
۴. قراردادن تمام اطلاعات خصوصی در رسانههای اجتماعی
عکسهای تعطیلات بهاری و دوستان مختلفتان را در صفحات اجتماعی قرار ندهید. این تفریحات تا قبل از فارغالتحصیلی و در جمع دوستان و همکلاسیها جالب بود، اما حالا اصلاً فکر خوبی نیست که تمام جزئیات زندگیتان را در دسترس عموم قرار بدهید.
۵. زندگی دانشجویی
دیگر این مرحله را گذراندهاید وفراز و نشیبهایش را چشیدهاید. حالا میخواهید چیزی بوجود بیاورید که جهان تا به امروز به چشم ندیده است. بعنوان یک کارآفرین جوان میتوانید از تجارب و روابط دیگران برای موفقیت استفاده کنید و لازم میبینم یادآوری کنم که این تجربیات به دوران دانشگاه ختم نمیشود.
۶. مهمانیهای مکرر
خواب کافی مسئلۀ بسیار مهمی است، بویژه وقتی کارآفرین تازهکاری هستید که میخواهد تجارت جدیدی را شروع کند. در دوران دانشجویی انتخاب میان شب نشینی با دوستان و در سوی دیگر خواب راحت و کافی واقعاً سخت است.
۷. غیر واقعی بودن
در طی دوران دانشگاه مکن است حین تقلب کردن مچتان را گرفته باشند و یا از یکی دو تا دروغ مصلحتی قسر در رفته باشید. آن روزها تمام شدند. این خیلی مهم است که یک کارفرما دربارۀ خدمات و محصولاتش با مردم صادق باشد. انتظاراتتان را بیان کنید و انتقاداتان را صادقانه مطرح کنید و تا جایی که ممکن است از غلو کردن پرهیز کنید.
۸. پیدا کردن سادهترین راه
استفاده از حل تمرینها و جزوههای کمکی دروس سخت دانشگاهی خیلی وقتها زندگیمان را نجات دادهاند اما در زمینۀ کاری، میانبرها ممکن است دقیقاً بدترین راه حل باشند. کارآفرینی سفری است که در آن هیچ ضمانتی وجود ندارد. وقتی حرف تحقیق، تطابق و تولید به میان میآید کارآفرین موفق کسی است که پیگیر و سخت کوش باشد. خلاقیت تقلب کردنی نیست!
۹. وابستگی به دار و دستۀ خاصی از دوستان
دانشگاه از بیرون یعنی جایی برای تعامل با همه جور آدم و همه جور تفکر و تلاش برای سازگاری با آنها؛ اما وقتی وارد آن میشوید زیاد هم با دبیرستان فرق نمیکند. معمولاً با گروهی از افراد رابطه برقرار میکنید و دوست میشوید که مشابهترین تفکر و منش را با شما دارند و ارزشهایتان به هم نزدیک است.
۱۰. زیاده خوانی
از نظر من واقعاً بدترین عادت دوران دانشجویی زیاده خوانیهای شب امتحان است. کلاسها تمام شده، کتابخانهها پر و هر کسی را که میبینی از کار و مطالعۀ سخت امتحان شکایت میکند. واقعیت این است که کارآفرینی یک روند شب امتحانی دائم است. یک درگیری همیشگی که اگر کارآفرین تازهکار و باهوش بتواند لذت بردن از این روند ثابت را پیدا کند موفقیتش را تضمین کرده است.
ارسال نظر