قحطی شادی و نشاط در جامعه ایران
اگر نگاهی به وضعیت عمومی جامعه بیندازیم که پر از فشار و استرس و مشغله و گرفتاری های روزمره زندگی است، بیش از پیش مقولات شادی و رضایت از زندگی و نشاط و شادکامی معنا و مفهوم پیدا می کند.
شادی و نشاط متغیرهای بسیاری از آسایش و امنیت خاطر، امید به آینده و احساس رضایت داشتن و ... را شامل می شود. امروز شادی و نشاط در هر طبقه و گروهی از جامعه به عنوان یک ضرورت ریست مناسب مطرح است. علی رغم اینکه تجربه تاریخی فرهنگی غنی در شادی داشته ایم و تاریخ و فرهنگ و تقویم ما از گذشته تاکنون پر از اعیاد و مناسبت های دینی و مذهبی و جشن ها و گردهمایی ها و ... بوده است، اما وضعیت امروز یک مقدار متفاوت تر شده است. این را می شود از لابلای گزارش های موسسات بین المللی در سال های مختلف و واقعیت های موجود در جامعه درک کرد. اینکه شادی ها و نشاط جامعه با وجود مسائل متعدد اجتماعی و روندهای نزولی در حوزه اقتصادی کمرنگ تر شده است.
رتبه ایران در شادی
یکی از بحث های جدی در حوزه شادی و نشاط جامعه، نتایج مطالعات و گروه ها و موسسات و نشریات درباره وضعیت شادی در کشورهای مختلف است که اکثرا ایران را در رده های پایین کشورهای شاد قرار داده اند. به نتایج این مطالعات اگرچه می توان نقدهایی وارد کرد اما یافته های شان حاوی واقعیت هایی هم هست. اگر به نتایج موسسات بین المللی همچون موسسه نظرسنجی گلوپ، نشریه فوربس و گزارش توسعه انسانی و سازمان ملل نگاهی بیندازیم، وضعیت شادی و شادکامی و نشاط در جامعه ایران رتبه چندان خوبی ندارد.
فارغ از تفاوت های بین جوامع به لحاظ ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و معیارهایی که برای شادی جوامع توسط این نهادهای بین المللی در نظر گرفته می شود و می توان بحث کرد، یک نکته هم تقریبا با واقعیت های عینی شادی در جامعه ایرانی و هم ذهنیات و درونیات مان می خواند و وضعیت جامعه ایرانی چندان با گزارشات جهانی شادی تفاوت معناداری ندارد.
طبق گفته نشریه فوربس در فهرست شادترین کشورهای جهان که در سال ۲۰۱۳ پس از پنج سال مطالعه و بررسی، ایران در هشت زمینه اصلی اقتصاد، کارآفرینی و فرصت ها، دولت، آموزش، سلامت، اطمینان و امنیت، آزادی های فردی و سرمایه اجتماعی و بر اساس ۸۹ متغیر در بین ۱۴۲ کشور جایگاه ۱۰۱ را دارد. بر این اساس جامعه ایران بین کشورهای با چهار رده شادی (رده بالا، بالاتر از میانگین، پایین تر از میانگین و رده پایین) در دسته کشورهای «پایین تر از میانگین» قرار می گیرد.
در این فهرست ایران در دو زمینه «اقتصاد» و «کارآفرینی و فرصت ها» به ترتیب رتبه ۹۱ و ۹۳ را دارد که ایران را در دسته «پایین تر از میانگین» قرار می دهد. در چهار زمینه «دولت»، «اطمینان و امنیت»، «آزادی های فردی» و «سرمایه های اجتماعی» ایران به ترتیب با رتبه های ۱۲۰، ۱۲۳، ۱۲۶ و ۱۲۰ در ردیف کشورهای «رده پایین» قرار می گیرد اما ایران در دو زمینه هم از کشورهای جهان سوم فاصله گرفته و خود را به کشورهای در حال توسعه می رساند. ایران با کسب رتبه ۵۷ در «آموزش» و همچنین ۶۷ در «سلامت» جایگاه خود را بهبود بخشیده است.
در سال ۲۰۱۱ هم همین مجله فهرست ۱۱۰ کشور دارای شادترین مردم دنیا را منتشر کرد که در آن، کشور نروژ شادترین کشور جهان قلمداد شده بود و ایران در این رده بندی جهانی در رتبه ۹۲ از میان ۱۱۰ کشور قرار گرفته بود. بر اساس نتایج به دست آمده، جامعه ایران در سه شاخص کارآفرینی، کیفیت نظام اداری، امنیت فردی و اجتماعی و تامین اجتماعی در سطح ضعیف جای گرفته است.
در یک نظرسنجی دیگر در سال ۲۰۱۴ دانشگاه لیستر پروژه ای با هدف رتبه بندی کشورها از نظر شادی مردم شان تعریف کرد. در این رتبه بندی دانمارک به عنوان شادترین کشور دنیا انتخاب شده و دلیل آن ثبات سیاسی، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بیکاری، فرهنگ کاری راحت و بی تنش، سرویس های دولتی خدمات اجتماعی، بیمه همگانی، مدارس و دانشگاه های رایگان با کیفیت آموزشی مناسب، هویت اجتماعی مشخص برای جوانان، آلودگی محیط زیست ناچیز، میزان جرم و جنایت ناچیز و ... اعلام شده است. در رده بندی دانشگاه لیستر، ایران از بین ۲۲۰ کشور، در جایگاه ۲۰۲ قرار گرفته است.
این در حالی است که موسسه گالوپ که به دلیل آمارهای مختلف و نظرسنجی هایش شهرت دارد و هر ساله فهرستی از ملت های شاد دنیا ارائه می کند، در نظرسنجی جدید خود نتایج متفاوتی گرفته و نشان می دهد هفت کشور از ۱۰ کشور با شادترین مردم در آمریکای لاتین قرار دارند. علت را هم این گونه تبیین کرده که مردم آمریکای لاتین عادت دارند علی رغم زندگی روزمره خود که ممکن است به نحو خرد کننده ای سخت باشد، بر چیزهای مثبتی مثل دوستان، خانواده و مذهب تمرکز کنند. در نظرسنجی ۲۰۱۵، موسسه گالوپ مانند نظرسنجی سال گذشته اش ایران را مورد بررسی قرار نداده است اما سه سال پیش ایران در بین ۱۵۵ کشور، رتبه ۸۱ را به دست آورد که نشان می دهد از نظر این موسسه ایرانی ها مردمان شادی نیستند.
در یکی دیگر از آمارهای شادترین کشورهای جهان که با همکاری چند موسسه بزرگ تحقیقاتی نظیر دانشگاه بریتیش کلمبیا، موسسه تحقیقاتی دانشگاه های کانادا، مدرسه اقتصادی لندن و موسسه افکارسنجی گلاوپ و با نظارت سازمان ملل متحد تهیه شده است، ایران در بین ۱۵۶ کشور در جایگاه ۱۱۵ قرار گرفته است. درآمد سرانه، امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و پزشکی و آزادی های اجتماعی از جمله ملاک های این ارزیابی بوده است.
اگرچه این نظرسنجی ها ایرن را در رده های پایین شادی در دنیا قرار می دهد اما اگر ملاک ها را بر مبنای شاخص توسعه انسانی که همپانی هایی با شاخص های شادی دارد، در نظر بگیریم، وضعیت ایران به مراتب بهتر می شود چه آنکه سازمان ملل ایران را در میان کشورهای دارای توسعه انسانی بالا به حساب آورده است. بر اساس این گزارش، توسعه انسانی ایران از ۱۱۲ کشور جهان بیشتر است.
چه شاخص هایی برای شادی و نشاط جامعه مهم هستند
اگر به انبوه شاخص ها و معیارهای شادی و شادکامی نگاهی بیندازیم، برخی از شاخص ها تاثیرگذاری بیشتری در شادی و نشاط جامعه دارند و باید مورد تاکید سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزه اجتماعی فرهنگی و سیاسی باشند. شاخص های اعتماد و سرمایه اجتماعی، امیدواری و امید به آینده، احساس رضایت و احساس خوشبختی و شادکامی از مهم ترین اینهاست. به عبارتی این معیارها به نوعی به ابعاد ذهنی و درونی افراد و جامعه برمی گردد. لذا مفهومی پیچیده تر و پنهان تر از شادی دارد. شادی بیشتر بروز عینی دارد و آنی و زودگذر است.
شاید در مقاطعی شادی در جامعه بروز و ظهور یابد و هیجانات و رفتارهای هیجانی اتفاق بیفتد و جامعه احساس شادی کند که البته چندان نمی تواند ماندگار باشد اما در نقطه مقابل نشاط است که در آن وجه درونی و ذهنیات و تلقی ها و برداشت ها نسبت به وضعیت فرد نسبت به خودش و آینده اش و محیط پیرامونش مورد تاکید است. اینکه چقدر کلیت جامعه احساس خوشبختی کند و انتظار بهبود داشته باشد و امیدوار به آینده باشد، برای نشاط واقعی جامعه بسیار مهم است.
سیاست و شادی
یکی از ابعاد شادی و نشاط جامعه که کمتر بدان پرداخته شده ارتباط بین سیاست و رخدادها و وقایع سیاسی با شادی و نشاط جامعه است. انتظار عموم جامعه از اتفاقات و رخدادهای سیاسی برای بهبود وضعیت در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک امر طبیعی است که اگر این رخداد و اتفاق مورد خواست اکثریت عموم جامعه باشد، آنگاه می توان انتظار نشاط و شادی طولانی مدت در جامعه را داشت. نمونه چنین احساس شادکامی ها و نشاطی را می توان در رخدادهای ورزشی هم دید.
مثلا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و شادی های خیابانی و انتظاراتی که ایجاد شده بود و سپس راهیابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی و بعد از آن موفقیت های پیاپی تیم ملی والیبال در لیگ جهانی و ... یک نوع احساس شادی و نشاط را در جامعه ایجاد کرد که البته به دلیل ضعف های ساختاری در حوزه اقتصادی اجتماعی و ... چندان دوامی نداشت.
شادی و نشاط جامعه علاوه بر متغیرهای اقتصادی همچون فقر، نابرابری، امنیت اقتصادی و شغلی و متغیرهای فرهنگی و تاریخی و ذهنی با تصمیم گیری های اجتماعی - سیاسی، به هنگام رویدادهای مربوط به انتخابات، مناسبت های مذهبی و ملی و رویدادهای ورزشی و غیرورزشی و اعیاد ارتباط تنگاتنگی پیدا می کند. اگر این وقایع و رویدادها مورد خواست اکثریت جامعه باشد و تداوم داشته و به بهبود در شاخص های اقتصادی - اجتماعی جامعه منجر شود، می توان شادکامی و نشاط و شادی بیشتری را شاهد باشیم.
نظر کاربران
جوانان بیکار-افسرده -فقیر معتاد
شادی چی یه جشن سیمایی رفتن این فحاشی شد!
خداييش من كه فكر ميكردم رتبه مون از اين بدتر باشه
واقعیت امر این است که شاد بودن مردم بستگی به داشتن امنیت فکری و اقتصادی ، امید به آینده و ... دارد که بجز اقشار مرفه و صاحب منصبان و آنهایی که حقوق های نجومی دریافت میکنند و یا وام های چند هزار میلیاردی براحتی در اختیار آنها گذاشته می شود و یا در امور صادرات و واردات مشغول بکارند و ... ، اکثریت مردم از شادی و نشاط به بهره اند .
شادی تو این مملکت جیره بندی است ...
شادی؟؟!!!! .. شادی کجاست؟...........
شادی کجااااااااااایی دقیقا کجاااااااااااایی
مشکل اینجاست که ما برای خوشی وخوشحالی روز تعیین میکنیم درصورت اینکه شادی وخوشحالی درزندگی روزمره درجریان باشد. مفهوم شادی با خوشگذراني اشتباه گرفته شده..